eitaa logo
نوبرانه... معصومه مرادی
76 دنبال‌کننده
762 عکس
67 ویدیو
23 فایل
مکانی برای مطالعه شعرها، نوشته‌ها و نقدهای معصومه مرادی. شاعر و نویسنده کودک و نوجوان #معصومه_مرادی ارتباط با مدیر @masoommoradii
مشاهده در ایتا
دانلود
P4C-E01.mp3
33.81M
قسمت اول پادکست «فلسفه برای کودکان: چرا و چگونه؟» این قسمت: معرفی فلسفه برای کودکان و نقش آن در توسعه فکری کودکان صدا و درس‌گفتار: دکتر محمد مهدی منتصری 🆔 @phil4chil
پایان ترم دیگری از تجربه‌های شیرین ادبیات فارسی. دانشگاه علمی‌کاربردی مرکز فارس واحد کما. یکشنبه‌های دوست‌داشتنی ۲۱ خرداد ۲
هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ «60» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «61» آيا پاداش نيكى (شما) جز نيكى (ما) است، پس كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارتان را انكار مى‌كنيد؟ نکته ها «احسان» دو معنا دارد: يكى كار نيك و ديگرى نيكى به ديگران. مراد از احسان اول در آيه، كار نيك و مراد از احسان دوم، نيكى به غير است. «1» «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» امام صادق عليه السلام فرمود: جمله‌ هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ‌ ... در باره كافر و مؤمن جارى است و هر كس براى ديگرى كار نيكى انجام دهد، بر او لازم است جبران كند. «2» در قرآن، اصلِ مقابله به مثل بارها تكرار شده است: «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» «3» ياد كنيد مرا تا ياد كنم شما را. «إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا» «4» اگر برگرديد ما نيز برمى‌گرديم. «فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‌ عَلَيْكُمْ» «5» به همان مقدار كه لطمه زدند، به آنان لطمه بزنيد. «وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ» «6» به همان مقدار مسئوليّت كه بر عهده زن هست، براى او حق و حقوق است. «إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ» «1» اگر قصد انتقام از دشمن داريد، به همان مقدار كه ضرر ديديد، ضربه وارد كنيد. «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ» «2» اگر خدا را يارى كنيد، شما را يارى مى‌كند. «فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ» «3» اگر به اراده خود كج روند، خدا آنان را در كجى رها مى‌كند. حضرت على عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى‌كند كه خداوند فرمود: آيا پاداش كسى كه به او نعمت توحيد داده‌ام غير از بهشت است. «4» «هل جزاء من أنعمت عليه بالتوحيد الا الجنة» پیام ها 1- در برابر احسان و نيكى ديگران، ما نيز نيكى كنيم. «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» (آيا در برابر اين همه احسان خداوند به انسان، جز نيكوكارى بنده سزاوار است؟) 2- فقط به ارزشها بيانديشيم نه افراد، جنسيّت، نژاد، سنّ، منطقه و قبيله. «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» 3- پاداش احسان به هر نوع، به هر مقدار، در هر زمان و مكان و نسبت به هر شخصى بايد احسان باشد. «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» 4- يكى از فلسفه‌هاى قيامت، اجراى عدل و جزاى احسان‌هاست. «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» 5- پاداش نيك خداوند به نيكى‌هاى ما، نعمت است. «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»
در پیچ و تاب دلهره‌های یواشکی تنها دلیل خنده این قلب کوچکی بگذار گم شود نفسم روی گردنت یا بازویم میان دو دستت یواشکی هم بوسه‌هات طعم عسل دارد و غزل هم خنده هات مزه دبش لواشکی آغوش تو شبیه خیال است نرم و گرم مانند حس و پاکی دوران کودکی برگرد تا به وقت بهار نگاه تو گل واکنند ثانیه هایم یکی یکی چشمان من هنوز به آوای پنجره است تا بگذری از آخر این شعر دزدکی معصومه‌ مرادی
بخش کوتاهی از رمان نوجوان مرغ مقلد. رمانی با قهرمانی دختری که درگیر نوعی بیماری اوتیسم است و برادرش را در یک تیراندازی در مدرسه‌ای در آمریکا از دست داده است. با کمک این رمان می‌توان احساس این افراد را فهمید و راه برقراری ارتباط با آنان را آموخت. کتاب خوب بخوانیم
بچه‌ها همراه ما مطالعه کردن را می‌آموزند. مطالعه‌ی قبل از خواب ما سه‌تا یک برنامه‌ی تقریبا ثابت شبانه است. من :مرغ مقلد مهدیه:چاچالک، سرزمین توالت‌های طلا محمد ماهان: شعرهایی برای پسربچه‌ها...
هدایت شده از پرویزن
"سوزنی به خود: جوالدوزی به دیگران" یکی از دریچه‌های پیوند زبان و ادبیات و رسانه، صدا و سیما د رسانه‌های صوتی و تصویری است. برای من که سال‌هاست با این رسانه؛ از زاویه‌ی شعر و نقد و کارشناسی و غیره، ارتباط داشته‌ام و همچنان یگانه رسانه‌ی مقبول خانوادگی‌ام، صدا و سیماست؛ بسیار پیش می‌آید که مخاطب برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی باشم. آنچه، بسیار ذهن من و امثال مرا از این زاویه مشغول کرده؛ نقش دانشکده‌های زبان و ادبیات فارسی و دانشجویان و استادان این رشته در حفظ سلامت زبان و ادبیات در قاب این رسانه است. کمتر روزی است که اشعار یا متونی از رسانه پخش نشود که از زاویه‌ی زبان و ادب، بر آن خرده نتوان گرفت. تقریبا نسل مجریان بادانش که بتوانند شعری را به درستی از قاب رسانه بخوانند رو به انقراض است. حتی برخی مجریان شاخص برنامه‌های فرهنگی رسانه هم در درست‌خوانی موسیقی(وزن) یک‌شعر و تلفظ نسبتا صحیح واژه‌ها دچار خطاهای متعدد می‌شوند. انتخاب اشعار و متن‌های فاخر و مستند هم که یکی از چالش‌های اصلی مجریان رسانه‌هاست. اما علت اصلی این کاستی در چیست؟ و کاستی‌های دیگر در رسم‌الخط رسانه، تبلیغات، فیلمنامه‌ها و نمایشنامه‌ها، ترانه‌ها و سرودها، اخبار، مباحث ویرایشی و ده‌ها حوزه‌ی دیگر که همه با زبان و ادبیات فارسی پیوند دارد. اغلب جوالدوز نقد را متوجه دریچه‌ی تنگ نگاه صاحبان رسانه می‌کنند. اینکه بسیاری از ادیبان و استادان نامور زبان فارسی، به دلایل سیاسی و غیر آن، اجازه‌ی حضور در رسانه ندارند. یا اینکه تعدد برنامه‌ها و اصرار بر کیفیت در عصر شتاب، سبب‌شده، تولید برنامه‌های یکبار مصرف بصرفه‌تر به‌نظر رسد. از سوی دیگر سلایق مختلف سیاستگذاران و غلبه‌ی تظاهر و جنبه‌های مربوط به صدا و سیمای مجریان بر استعداد ادبی و فخامت کلام در انتخاب آنان، از دیگر کاستی‌های جدی رسانه‌ی ملی در این حوزه است. اما سوزنی هم باید به دانشکده‌های ادبیات و بخش‌های زبان و ادبیات فارسی و فعالان این حوزه زد. در دهه‌های اخیر، درس‌های مقاطع مختلف این دانشکده‌ها، چقدر با نیازهای جامعه و فرهنگ در حوزه‌های تبلیغات، رسانه، فرهنگ، هوش مصنوعی و غیره سازگار بوده است. چند درصد از دانش‌آموختگان بخش‌های ادبیات، توانسته‌اند مهارت‌های لازم را حوزه‌های رسانه و نویسندگی و شاعری و ویراستاری و ده‌ها حوزه‌ی مربوط دیگر کسب کنند؟ آیا دانشکده‌های ادبیات در کنار تربیت وارثانی برای شرح و تفسیر و تعلیم ادبیات کهن، توانسته خود را با حوزه‌های جدید ادبی سازگار کند؟ دانش‌آموختگان زبان و ادب فارسی تا چه‌میزان زبان رسانه و تبلیغات و حوزه‌های جدید را می‌دانند؟ این‌ها سوال‌هایی است که می‌توان از طریق پاسخ به آن‌ها، جانی تازه به کالبد زبان و ادبیات فارسی دمید. @mmparvizan
درنگی کوتاه بر منظومه 《کارخونه ساخت ایران》 از ناصر کشاورز کارخونه ساخت ایران عنوان منظومه‌ای است که ناصر کشاورز با زبان محاوره و در قالب تلفیقی چهارپاره-مثنوی آن را سروده است.‌ به‌نشر این منظومه را برای اولین بار در سال ۹۸ در ۲۴ صفحه منتشر کرده است. مجید صابری نژاد تصویر گر این کتاب است. منظومه کارخونه ساخت ایران روایتی ساده از رفتن کودکی به مغازه‌ای برای خرید اسباب بازی است. اسباب بازی‌های مختلف و مورد علاقه‌‌ی کودکان چون باربی، بتمن، باب اسفنجی و پلنگ صورتی در گفتگویی با کودک در تلاشند تا او را متقاعد به خریدن آن‌ها کنند اما در تمام گفتگوها کودک می‌داند که آن‌ها به دنبال گرفتن پول او هستند و از خریدن آن اسباب‌بازی ها امتناع می‌کند. اگرچه در این روایت‌ها شاعر به دنبال تشویق کودک برای استفاده‌ی بهتر از پولش است اما با توجه به جذابیت اسباب‌بازی و علاقه کودک به آن‌ها این دیالوگ‌ها حالتی شعارگونه پیدا کرده و از واقعیت ذهنی کودک به دور است و به نظر می‌رسد این نتیجه‌گیری‌ها تنها خواسته‌ی خواننده‌ی نهفته در متن سازمان یا شخص سفارش‌دهنده‌ی این منظومه است. در نهایت و پس از گفتگوی کودک با عروسک‌های متعدد او تصمیم می‌گیرد کارخانه‌ای داشته باشد که همه چیز را برایش ارزان تهیه کند و با کمک پدرش به این نتیجه می‌رسد که با مطالعه و خرید کتاب می‌تواند به این هدف برسد. این منظومه به دلیل آموزشی بودن و احتمالا سفارشی بودن به دور از هرگونه شاعرانگی است. شاعر وزن مفتعلن فعولن را برای سرودن انتخاب کرده است و تنگنای وزن گاهی باعث آسیب به موسیقی کلام شده است. در برخی موارد هم شاعر دچار ضعف تالیف شده است؛ به عنوان مثال در بند زیر تو فکر من یه باغ بود با میوه‌ی فراوون مردما می‌خریدند با قیمت‌های ارزون صفحه ۱۸ واژه مردم که اسم جمع است به ضرورت وزن جمع بسته شده است که خلاف دستور زبان فارسی است. از دیگر ویژگی‌های این منظومه دو دستگی زبان در شکستن واژگان است. این دو دستگی بیشتر در کلمات جمع دیده می‌شود. با توجه به توانمندی‌های ناصر کشاورز در دیگر مجموعه‌ها، این کتاب را می‌توان از آثار ضعیف او به حساب آورد و از نشر پر کار به‌شر نیز انتظار می‌رود آثاری درخور منتشر کند. معصومه مرادی باشگاه کتاب کودک و نوجوان سیب نارنجی
و بیاموزیم جواد بودن را...
♨️ وبینار مجازی ↩️ با موضوع الگوهای تربیتی ⭕️ با محوریت؛ 🛍 روش‌های الگو شدن والدین برای فرزندان 🎙با ارائه حجت‌الاسلام علی فاطمی‌پور "کارشناس تربیتی رادیو معارف" ⏰ دوشنبه پنجم تیر، ساعت ۱۸ 📲 در کانال ایتای ماه‌نشان @mah_neshann
سخنرانی .mp3
14.11M
🎧 🍎 این سخنرانی هم برای ، هم برای شما و هم برای تربیتی مفید است. 🪴 نقش مسئله داشتن در جهت‌داری زندگی 🪴 جلسه یکم 📅 ۲۵ آذر ماه ۱۴۰۰ 🎙به کلام : حجت الاسلام 🔰 https://eitaa.com/joinchat/1722679342Cb46645e389
این مطلب را در جام‌جم امروز بخوانید.
روزنامه جام جم | پویانمایی و تربیت کودکان https://jamejamdaily.ir/Newspaper/item/183414
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️کلیپ تصویری♨️ 🎥 ببینید | درخت ایمان را آبیاری کنید 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 @haerishirazi
می‌دود خرگوش روی گل‌دوز قبای دشت می‌پرد از روی پرچین‌های پای کوه، آن طرف‌تر هم دختر چوپان شاد می‌چرخد میان مرتع انبوه بع‌بع بزغاله‌ها و میش‌های چاق قل‌قل آب از میان چشمه‌های پاک جیک‌جیک شاد گنجشکان آسمان لاجوردی‌پوش تابستان عکس زیبایی‌ست از ایران معصومه مرادی
هدایت شده از پرویزن
"ای مرغ سحر: به بهانه‌ی سالروز قتل جهانگیرخان صور اسرافیل" یکی از شاخص‌ترین اشعار مربوط به ادبیات عصر مشروطه، "یاد آر ز شمع مرده یادآر " است که علامه دهخدا (ف ۱۳۳۴) آن را در سوگ دوست انقلابی‌اش، میرزا جهانگیرخان شیرازی، در سال ۱۲۸۸ سروده است. لغت‌شناسی و غلبه‌ی جایگاه نثر دهخدا سبب‌شده؛ در تاریخ تحولات شعر معاصر، کمتر به او توجه شود، حال آنکه شعر "یاد آر" از منظر منطق شاعرانه یکی از متمایزترین شعرهای پیش از نیماست. فارغ از قافیه‌بندی در شعر و همچنین ترکیب قالب‌های مسمط و ترجیع‌بند که پیش از دهخدا نیز رواج داشته، اهمیت این شعر بیش از همه در نوع نمادگرایی آن است. شعر با خطاب "مرغ سحر" آغاز می‌شود؛ نمادی که مشابه آن را همزمان یا پس از دهخدا در اشعار بسیاری از شاعران اجتماعی‌سرا می‌بینیم. توجه به پرندگان نمادین در این شعر، تکامل خود را در سروده‌هایی چون: قفنوس و مرغ آمین نیما می‌یابد؛ همانگونه که نماد "شب" نیز؛ آنگونه که در این شعر کاربرد یافته، پس از این دوره در جایگاه یکی از اصلی‌ترین نمادهای سمبولیسم اجتماعی رواج می‌یابد. اما اهمیت این شعر در کاربرد نمادهای منفرد نیست؛ بلکه این بدنه‌ی درختواره‌ی نمادهای در هم تنیده است که نمادگرایی این شعر را با دیگر آثار پیشین نمادگرای فارسی متمایز می‌کند. اگر این شعر را با اصول اشعار نمادگرای سده‌ی ۱۹ فرانسه و شاعرانی چون: بودلر و ورلن و...، تطبیق دهیم (ر.ک. سمبولیسم، چالز چدویک، نشر مرکز)، چند ویژگی مشابه را در شعر دهخدا نیز می‌بینیم: ۱_ استفاده از نمادهای متصل و پیکره‌وار به‌طوری که در این‌شعر، مجموع نمادها مبین تقابل یک‌جامعه یا عصر مثبت و یک‌عصر منفی‌اند. نمادها به تنهایی کارکرد اصلی خود را نشان نمی‌دهند؛ بلکه این کلیت نمادهاست که مخاطب را به سمت دریافتی نهایی پیش می‌برد. ۲_ استفاده از نمادهای تازه و کلمات و تصاویری که پیش از این در سنت ادبیات با این تلقی نمادین استفاده نشده است. ۳_ القای مبهم و غیر مستقیم معنا، به‌جای امکان رمزگشایی قاطع از نمادها؛ به‌گونه‌ای که همچنان در خوانش و تفسیر این شعر، اختلاف نظر و دریافت وجود دارد. ۴_ استفاده از سطر پایانی برای گره‌گشایی، ویژگی‌ای که در تکرار "یادآر" در تمام بندها دیده می‌شود. ۵_ پیوستگی مصرع‌ها از منظر معنایی و حرکت ساختمان شعر از بیت‌محوری به بندمحوری. ۷_ تفاوت نوع نگاه شاعر به ارتباط بینامتنی و استفاده از داستان‌ها و روایت‌های قرآنی_ تاریخی، در مقایسه با تلمیحات کهن. ۸_ حرکت بین منطق تصویرگرایی شاعران رمانتیک و نمادگرا. ای مرغ سحر چو این شب تار، بگذاشت ز سر سیاهکاری؛ وز نفحه‌ی روح‌بخش اسحار، رفت از سر خفتگان خماری؛ بگشود گره ز زلف زرتار، محبوبه‌ی نیلگون عماری؛ یزدان به جمال شد نمودار واهریمن زشتخو حصاری؛ یادآر ز شمع مرده یادآر! ای مونس یوسف اندرین بند! تعبیر عیان چو شد تورا خواب؛ دل پر ز شعف لب از شکرخند، محسود عدو، به‌کام اصحاب؛ رفتی برِ یار و خویش و پیوند، آزادتر از نسیم و مهتاب، زآن کاو همه‌شام با تو یک‌چند در آرزوی وصال احباب؛ اختر به سحر شمرده یادآر! چون باغ شود دوباره خرّم، ای بلبل مستمند مسکین! وز سنبل و سوری و سپرغم، آفاق نگارخانه‌ی چین؛ گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم، تو داده ز کف زمام تمکین؛ زآن نوگل پیش‌رس که در غم، ناداده به نار شوق تسکین، از سردی دی فسرده یادآر! ای همره تیه پور عمران! بگذشت چو این سنین معدود؛ وآن شاهد نغز بزم عرفان، بنمود چو وعد خویش مشهود؛ وز مذبح زر چو شد به کیوان، هر صبح شمیم عنبر و عود؛ زآن کاو به گناه قوم نادان، در حسرت روی ارض موعود؛ بر بادیه جان سپرده یادآر! چون گشت ز نو زمانه آباد، ای کودک دوره‌ی طلایی! وز طاعت بندگان خود شاد، بگرفت خدا ز سر خدایی؛ نه رسم ارم نه اسم شدّاد گل بست دهان ژاژخایی زآن کس که ز نوک تیغ جلّاد ماخوذ به جرم حق‌ستایی تسنیم وصال خورده یادآر! @mmpatvizan