درنگی کوتاه بر منظومه 《کارخونه ساخت ایران》 از ناصر کشاورز
کارخونه ساخت ایران عنوان منظومهای است که ناصر کشاورز با زبان محاوره و در قالب تلفیقی چهارپاره-مثنوی آن را سروده است. بهنشر این منظومه را برای اولین بار در سال ۹۸ در ۲۴ صفحه منتشر کرده است.
مجید صابری نژاد تصویر گر این کتاب است.
منظومه کارخونه ساخت ایران روایتی ساده از رفتن کودکی به مغازهای برای خرید اسباب بازی است. اسباب بازیهای مختلف و مورد علاقهی کودکان چون باربی، بتمن، باب اسفنجی و پلنگ صورتی در گفتگویی با کودک در تلاشند تا او را متقاعد به خریدن آنها کنند اما در تمام گفتگوها کودک میداند که آنها به دنبال گرفتن پول او هستند و از خریدن آن اسباببازی ها امتناع میکند. اگرچه در این روایتها شاعر به دنبال تشویق کودک برای استفادهی بهتر از پولش است اما با توجه به جذابیت اسباببازی و علاقه کودک به آنها این دیالوگها حالتی شعارگونه پیدا کرده و از واقعیت ذهنی کودک به دور است و به نظر میرسد این نتیجهگیریها تنها خواستهی خوانندهی نهفته در متن سازمان یا شخص سفارشدهندهی این منظومه است. در نهایت و پس از گفتگوی کودک با عروسکهای متعدد او تصمیم میگیرد کارخانهای داشته باشد که همه چیز را برایش ارزان تهیه کند و با کمک پدرش به این نتیجه میرسد که با مطالعه و خرید کتاب میتواند به این هدف برسد.
این منظومه به دلیل آموزشی بودن و احتمالا سفارشی بودن به دور از هرگونه شاعرانگی است.
شاعر وزن مفتعلن فعولن را برای سرودن انتخاب کرده است و تنگنای وزن گاهی باعث آسیب به موسیقی کلام شده است.
در برخی موارد هم شاعر دچار ضعف تالیف شده است؛ به عنوان مثال در بند زیر
تو فکر من یه باغ بود
با میوهی فراوون
مردما میخریدند
با قیمتهای ارزون
صفحه ۱۸
واژه مردم که اسم جمع است به ضرورت وزن جمع بسته شده است که خلاف دستور زبان فارسی است.
از دیگر ویژگیهای این منظومه دو دستگی زبان در شکستن واژگان است. این دو دستگی بیشتر در کلمات جمع دیده میشود.
با توجه به توانمندیهای ناصر کشاورز در دیگر مجموعهها، این کتاب را میتوان از آثار ضعیف او به حساب آورد و از نشر پر کار بهشر نیز انتظار میرود آثاری درخور منتشر کند.
معصومه مرادی
باشگاه کتاب کودک و نوجوان سیب نارنجی
#شعر_کودک
#ادبیات_کودک
#سیب_نارنجی
هدایت شده از ماهنشان / تربیت اسلامی
♨️ وبینار مجازی
↩️ با موضوع الگوهای تربیتی
⭕️ با محوریت؛
🛍 روشهای الگو شدن والدین برای فرزندان
🎙با ارائه حجتالاسلام علی فاطمیپور
"کارشناس تربیتی رادیو معارف"
⏰ دوشنبه پنجم تیر، ساعت ۱۸
📲 در کانال ایتای ماهنشان
@mah_neshann
سخنرانی .mp3
14.11M
🎧#سخنرانی
🍎 این سخنرانی هم برای #نوجوانها، هم برای شما #والدین و هم برای #مربیان تربیتی مفید است.
🪴 نقش مسئله داشتن در جهتداری زندگی
🪴 جلسه یکم
📅 ۲۵ آذر ماه ۱۴۰۰
🎙به کلام : حجت الاسلام #علی_فاطمی_پور
🔰
https://eitaa.com/joinchat/1722679342Cb46645e389
روزنامه جام جم | پویانمایی و تربیت کودکان
https://jamejamdaily.ir/Newspaper/item/183414
هدایت شده از نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️کلیپ تصویری♨️
🎥 ببینید | درخت ایمان را #منظم آبیاری کنید
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
@haerishirazi
میدود خرگوش
روی گلدوز قبای دشت
میپرد از روی پرچینهای پای کوه،
آن طرفتر هم
دختر چوپان
شاد میچرخد میان مرتع انبوه
بعبع بزغالهها و میشهای چاق
قلقل آب از میان چشمههای پاک
جیکجیک شاد گنجشکان
آسمان لاجوردیپوش تابستان
عکس زیباییست از ایران
معصومه مرادی
هدایت شده از پرویزن
"ای مرغ سحر: به بهانهی سالروز قتل جهانگیرخان صور اسرافیل"
یکی از شاخصترین اشعار مربوط به ادبیات عصر مشروطه، "یاد آر ز شمع مرده یادآر " است که علامه دهخدا (ف ۱۳۳۴) آن را در سوگ دوست انقلابیاش، میرزا جهانگیرخان شیرازی، در سال ۱۲۸۸ سروده است.
لغتشناسی و غلبهی جایگاه نثر دهخدا سببشده؛ در تاریخ تحولات شعر معاصر، کمتر به او توجه شود، حال آنکه شعر "یاد آر" از منظر منطق شاعرانه یکی از متمایزترین شعرهای پیش از نیماست.
فارغ از قافیهبندی در شعر و همچنین ترکیب قالبهای مسمط و ترجیعبند که پیش از دهخدا نیز رواج داشته، اهمیت این شعر بیش از همه در نوع نمادگرایی آن است.
شعر با خطاب "مرغ سحر" آغاز میشود؛ نمادی که مشابه آن را همزمان یا پس از دهخدا در اشعار بسیاری از شاعران اجتماعیسرا میبینیم. توجه به پرندگان نمادین در این شعر، تکامل خود را در سرودههایی چون: قفنوس و مرغ آمین نیما مییابد؛ همانگونه که نماد "شب" نیز؛ آنگونه که در این شعر کاربرد یافته، پس از این دوره در جایگاه یکی از اصلیترین نمادهای سمبولیسم اجتماعی رواج مییابد.
اما اهمیت این شعر در کاربرد نمادهای منفرد نیست؛ بلکه این بدنهی درختوارهی نمادهای در هم تنیده است که نمادگرایی این شعر را با دیگر آثار پیشین نمادگرای فارسی متمایز میکند.
اگر این شعر را با اصول اشعار نمادگرای سدهی ۱۹ فرانسه و شاعرانی چون: بودلر و ورلن و...، تطبیق دهیم (ر.ک. سمبولیسم، چالز چدویک، نشر مرکز)، چند ویژگی مشابه را در شعر دهخدا نیز میبینیم:
۱_ استفاده از نمادهای متصل و پیکرهوار بهطوری که در اینشعر، مجموع نمادها مبین تقابل یکجامعه یا عصر مثبت و یکعصر منفیاند. نمادها به تنهایی کارکرد اصلی خود را نشان نمیدهند؛ بلکه این کلیت نمادهاست که مخاطب را به سمت دریافتی نهایی پیش میبرد.
۲_ استفاده از نمادهای تازه و کلمات و تصاویری که پیش از این در سنت ادبیات با این تلقی نمادین استفاده نشده است.
۳_ القای مبهم و غیر مستقیم معنا، بهجای امکان رمزگشایی قاطع از نمادها؛ بهگونهای که همچنان در خوانش و تفسیر این شعر، اختلاف نظر و دریافت وجود دارد.
۴_ استفاده از سطر پایانی برای گرهگشایی، ویژگیای که در تکرار "یادآر" در تمام بندها دیده میشود.
۵_ پیوستگی مصرعها از منظر معنایی و حرکت ساختمان شعر از بیتمحوری به بندمحوری.
۷_ تفاوت نوع نگاه شاعر به ارتباط بینامتنی و استفاده از داستانها و روایتهای قرآنی_ تاریخی، در مقایسه با تلمیحات کهن.
۸_ حرکت بین منطق تصویرگرایی شاعران رمانتیک و نمادگرا.
ای مرغ سحر چو این شب تار،
بگذاشت ز سر سیاهکاری؛
وز نفحهی روحبخش اسحار،
رفت از سر خفتگان خماری؛
بگشود گره ز زلف زرتار،
محبوبهی نیلگون عماری؛
یزدان به جمال شد نمودار
واهریمن زشتخو حصاری؛
یادآر ز شمع مرده یادآر!
ای مونس یوسف اندرین بند!
تعبیر عیان چو شد تورا خواب؛
دل پر ز شعف لب از شکرخند،
محسود عدو، بهکام اصحاب؛
رفتی برِ یار و خویش و پیوند،
آزادتر از نسیم و مهتاب،
زآن کاو همهشام با تو یکچند
در آرزوی وصال احباب؛
اختر به سحر شمرده یادآر!
چون باغ شود دوباره خرّم،
ای بلبل مستمند مسکین!
وز سنبل و سوری و سپرغم،
آفاق نگارخانهی چین؛
گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم،
تو داده ز کف زمام تمکین؛
زآن نوگل پیشرس که در غم،
ناداده به نار شوق تسکین،
از سردی دی فسرده یادآر!
ای همره تیه پور عمران!
بگذشت چو این سنین معدود؛
وآن شاهد نغز بزم عرفان،
بنمود چو وعد خویش مشهود؛
وز مذبح زر چو شد به کیوان،
هر صبح شمیم عنبر و عود؛
زآن کاو به گناه قوم نادان،
در حسرت روی ارض موعود؛
بر بادیه جان سپرده یادآر!
چون گشت ز نو زمانه آباد،
ای کودک دورهی طلایی!
وز طاعت بندگان خود شاد،
بگرفت خدا ز سر خدایی؛
نه رسم ارم نه اسم شدّاد
گل بست دهان ژاژخایی
زآن کس که ز نوک تیغ جلّاد
ماخوذ به جرم حقستایی
تسنیم وصال خورده یادآر!
#شعر_مشروطه
#نقد
#سمبولیسم_اجتماعی
#دهخدا
@mmpatvizan
بچه_های_قالیبافخانه_از_هوشنگ_مرادی.pdf
24.15M
بچه_های_قالیبافخانه_از_هوشنگ_مرادی.pdf
سیزده انتخاب برای رشد استعداد
1- باور، استعداد شما را بالا میبرد.
2- علاقه، استعداد شما را نیرو میبخشد.
3- ابتکار، استعداد شما را فعال میکند.
4- تمرکز، استعداد شما را جهت میدهد.
5- آمادگی، به استعداد شما جایگاه میدهد.
6- تمرین، استعداد شما را بهبود میبخشد.
7- پشتکار، استعداد شما را تقویت میکند.
8- جرأت، استعداد شما را میآزماید.
9- آمادگی برای یادگیری، استعداد شما را گسترش میدهد.
10- شخصیت، استعداد شما را عمیق میکند.
11- روابط بر استعداد شما تأثیر میگذارد.
12- مسئولیت، استعداد شما را قوی میکند.
13- کار گروهی استعداد شما را چندبرابر میکند.
با انجام این انتخابها شما میتوانید فردی با حداکثر استعداد شوید. اگر استعداد داشته باشید، شاید متفاوت باشید ولی اگر حداکثر استعداد را داشته باشید، منحصر بهفرد هستید.
استعداد بیارزرشتر از نمک خوراکی است. چیزی که افراد با استعداد را از افراد موفق جدا میکند، سختکوشی زیاد است.
منتخبی از یک #کتاب خوب :
📚استعداد هرگز کافی نیست .
🖌نویسنده جان مكسون
💠 برگزاری رویداد «فصل نو، کتاب نو» با شعار «هر ورق جوانهای»
🔸 دومین برنامه معرفی و نقد آثار اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان پنجشنبه ١٩ مرداد ماه ١۴٠٢ برگزار میشود.
🔹 از همه علاقهمندان دعوت میشود برای شركت در مراسم رونمايی كتاب، آثار خود را تا تاريخ ٣١ تير ماه به دبيرخانه انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ارسال کنند.
🔸 شرایط شرکت در برنامه رونمایی کتاب:
- صاحبان آثار، عضو انجمن نويسندگان کودک و نوجوان باشند.
- آثار ارائهشده چاپ اول باشند.
- كتابها در فصلهای تابستان، پاييز و زمستان ۱۴۰۱ یا بهار ۱۴۰۲ منتشر شده باشند.
- آثار، مختص گروه سنی کودکان و نوجوانان باشند.
- صاحبان آثار برای معرفی کتاب خود یک کارشناس معرفی كنند.
🔹پدیدآورندگانی که علاوه بر بخش معرفی، تمایل به شرکت در بخش نقد دارند، دو نسخه از اثر خود را تا تاریخ ۳۱ تير به دبیرخانهی انجمن ارسال کنند.
🔸ناشران، آژانسهای ادبی، مطبوعات کودک، مؤسسات فرهنگی و کتابفروشیهای علاقهمند به مشارکت در برنامه جهت کسب اطلاعات بیشتر با دبیرخانه انجمن تماس بگیرند:
٠٩٣٨٢٨٣۴٩١۶
۸۸۳۱۷۷۵۵
۸۸۸۲۵۴۶۷
🔰 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان
@nevisak
هدایت شده از پرویزن
"کشفالمحجوب هجویری: ذکر امام محمد باقر(ع) "
و مِنهم حجّت بر اهل معاملت و برهان ارباب مشاهدت، امامِ اولاد نبی(ص) و گزیدهی نسل علی(ع)، ابوجعفر محمدبن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب کرمالله وجهه و رضی عنهم.
و نیز گویند کنیت وی ابوعبدالله بود و به لقب وی را باقرخواندندی؛ مخصوص بود وی به دقایق علوم و به لطایف اشارات اندر کتاب خدای عزّ و جلّ، وی را کرامات مشهور بود و آیات ازهر و براهین انور.
و گویند ملِکی، وقتی قصد هلاک وی کرد. کس فرستاد بدو، چون به نزدیک وی اندر آمد، از وی عذر خواست و هدیه داد و به نیکویی بازگردانید. گفتند: ایّها الملک! قصد هلاک وی داشتی. تو را با وی دیگرگونه دیدیم. حال چه بود؟ گفت: چون وی به نزدیک من اندر آمد؛ دو شیر دیدم یکی بر راست و یکی بر چپ وی_ و مرا میگفتند که اگر تو بدو قصد کنی ما تو را هلاک کنیم...
کشفالمحجوب، باب فی ذکر ائمّتهم من اهل البیت
#سیمای_اهل_بیت
#ادبیات_عرفانی
#امام_باقر
@mmparvizan
"تقدیم به امام محمد باقر علیهالسلام"
شاعرترین غمهای دنیا شاعرت بودند
حتی ملایک هم غلام و چاکرت بودند
آن روزها که بیل در دستت عطش میزد
تنها درختان مدینه ناظرت بودند
ای آیهی تطهیر دستآموز چشمانت
ای که دو دنیا مست نام طاهرت بودند
تو چشمهچشمه معرفت جوشاندی آن ایام
و شیعیانت تشنهتشنه زایرت بودند
طوفان شدی، صد کوه در پیشت کمر خم کرد
دریا شدی و رودها هم عابرت بودند
تو شرحهشرحه مجتبی بودی و بدگویان
عمری نمکافشان قلب صابرت بودند
یا نیزهنیزه کربلا خواندی و یارانت
گاهی بلیگویان هل من ناصرت بودند
ای کیمیاساز تو حیّانی، چه میشد که
از آنهمه، ده تن شبیه جابرت بودند
تو باطن قرآنی و افسوس از آنان که
حتی کر و کور از بیان ظاهرت بودند
تو، از حرای علم تابیدی و صدخورشید
هر روز، میزانگیر نور باقرت بودند
لب باز کن، تا مارهاشان را بسوزانند
آنان که در شک از کلام ساحرت بودند
*
ای کاش من هم شاعر تنهاییات باشم
نه مثل آنان که غبار خاطرت بودند
اما نه با شاعرنمایان اعتنایت نیست
ای که فرزدقهای عالم شاعرت بودند
#محمد_مرادی