eitaa logo
•|..مستشهدین..|•
665 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
39 فایل
"بسم‌ربـــ‌الشهداوالصدیقین" زنده‌نگه‌داشتن‌یاد‌وخاطره‌ی‌ شهداکمترازشهادت‌نیست... امام‌خامنه‌ای‌‌عزیز🖐🏻🌿 🔺 ارتباط‌باادمین‌کانال: @Amirhossein_retout 🔻 #کپی‌آزادبه‌شرط‌یک‌صلوات‌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
چہ خالصانہ دعا ڪردی در قنوتت را و چہ زیبا اجابت ڪرد خدایت... نماز به امامت جماعت سردار شهید رحمت الله اصفهانی از شهدای عملیات فتح المبین با حضور شهید عباس ذبیح زاده ردیف دوم جماعت وزنده یاد جانباز حجت الاسلام محمدرضا نیرومند و رزمندگان لشکر 25 کربلا https://eitaa.com/mos_tashhadin
شاید به همین خاطره : یکی از مهمترین مواردی که در نصیحت شهدا به چشم می خورد سکوت است. اینکه سعی کنیم گزیده و دقیق حرف بزنیم، فکر کنیم تا گرفتار گناهان زبان نشویم. تاجایکه امکان‌دارد کمتر حرف‌ بزنید آنگاه پس ازاین سکوت حرفهای حکیمانه و خوبی برزبان جاریدخواهید کرد. فکر کنم منظورم وگرفته باشید اینطور نیست !؟
: 🔺پشتیبان رهبر و ولی فقیه خود باشید... برای فرج و ظهور امام عصرمان، امام زمان عج دعا کنید... از حیله و مکر دشمن غافل نشوید... امر به معروف و نهی از منکر فراموش نشود. 🌷 ●تولد: ۱۳۶۸/۱/۸ ،تهران ‌●شهادت:۱۳۹۶/۱/۴ ،حماء ، سوریه یادش گرامی وراهش پررهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ https://eitaa.com/mos_tashhadin
📌 برخورد شهید معز غلامی با رفقای اهل کافه و قلیان 🔹️ حسین وقتی کسی را از کاری منع می‌کرد اثرگذاربود ، چون اگر می‌گفت که فلان کار را نکنید، خودش هرگز اون کارو نمی‌کرد و نکرده بود. ◇ به عنوان مثال به بچه ها راجع به قلیون و دود تذکر جدی می‌داد. ◇ همیشه به ورزش تاکید می‌کرد ومی‌گفت: یک جوان نباید وقت خودش را تو کافه ها و دود تلف کند. ◇ خودش هم بعضی مواقع به کافه می‌رفت در حد یک صبحونه یا عصرونه (یه املت مثلا) بود، اونم به هوای رفقا و تا بلند می‌شد که برود بچه ها هم بلند می‌شدند. ◇ وقتی وصیت نامه اش را دیدم که توصیه کرده به امر به معروف و نهی از منکر، پیش خودم گفتم : واقعا حسین آقا مصداق عینی آمر به معروف و ناهی از منکر بود. https://eitaa.com/mos_tashhadin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگه هر جمعه در تهران راهپیمایی علیه نظام هست...! تهران_یا_پاریس😅 https://eitaa.com/mos_tashhadin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا🦋🦋🦋🦋 ا🦋🦋🦋 ا🦋🦋 ا🦋 ●همیشه روی لبش لبخند بود نه از این بابت که مشکلی ندارد من خبر داشتم که او با کوهی از مشکلات دست و پنجه نرم می کرد... ○اما هادی مصداق واقعی همان حدیثی بود که می فرماید: مومن شادی هایش در چهره‌‌اش وحزن و اندوهش در درونش می باشد. ●اولین چیزی که از هادی در ذهن دوستان نقش بسته، چهره‌ای بـود کـه با لبـخند آراسـته شده بـود و رفـاقت با او هیچ کـس را خسته نمی کرد. 📎بہ دلـمـ لڪ زده با خنـده ے تو جـاݩ بدهمـ طـرح لبـخند تـو پایاݩ پریشانـے هاست 🌷 ●ولادت : ۱۳۶۷/۱۱/۱۳ تهران ●شهادت : ۱۳۹۳/۱۱/۲۶ عراق 🦋 🦋🦋 🦋🦋🦋 🦋🦋🦋🦋 🔹 شهدا دلها را تصرف می‌کنند ..... 🔹 با ذکر صلوات نثار ارواح شهدا این پست را برای مخاطب هاتون هم ارسال کنید . ‌✨ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ https://eitaa.com/mos_tashhadin
ماه رمضونای قدیم توی خونه ما، شیرینی و لذت خاصی داشت. چند روز مونده به ماه رمضون، حوض خونه رو تمیز و پر آبش میکردیم. به قول داییم، ماه رمضونه و حوض پرآبش! نون قندی (ما میگفتیم نون قاق) و شیرمال، زولبیا بامیه، شربت خاکشیر، ماقوت یا فرنی و خرما پای ثابت سفره افطار بود. عصر که میشد، حیاط رو جارو میکردیم و فرش پهن میکردیم. همیشه خدا هم خونمون پر از مهمون بود. مهمونی نبود... همه از خود بودن. اونایی که زودتر میومدن توی پاک کردن سبزی و پختن افطار کمک میکردن... اونایی که دیرتر میومدن توی چیدن سفره. به نظر من سادگی سفره ربط به نگاه داره. سفره افطار پر از خوردنی بود ولی ساده بود.. صمیمی و بدون آلایش بود. همه به چشم نعمت خدا نگاش میکردن و از این که با بقیه شریک بشن لذت میبردن. نمیدونم چرا سفره‌های رنگی اون موقع به نظرم بی‌تکلف‌تر و ساده‌تر بود از حتی یک نون و پنیر امروزی. مینشستیم پای سفره و منتظر بودیم که یهو صدا از تلویزیون میومد: همه از خداییم... به سوی خدا برویم. https://eitaa.com/mos_tashhadin
دو شهید با پلاک‌های ۵۵۵ و ۵۵۶ ... خاطره‌ای تکان دهنده از یکی از اعضای تفحص شهدا ▫️طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد... یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگری را كه لای پتو پیچیده شده بود را بر دامن داشت. ▫️‏معلوم بود که شهيدِ درازکش مجروح بوده است. خوب، پلاک داشتند، پلاک‌ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است.۵۵۵ و ۵۵۶. فهمیدیم که آن‌ها با هم پلاک گرفته‌اند. ▫️معمولا این‌ها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می‌رفتند پلاک می‌گرفتند. اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. ‏دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است... پدری سر پسر را به دامن گرفته است... ▫️شهید سید ابراهیم اسماعیل‌زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر... ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 https://eitaa.com/mos_tashhadin
🏵️خاطره ای از زندگی شهید حسینعلی اکبری: بوی عطر عجیبی داشت😍 نام عطر رو که می‌پرسیدیم جواب سربالا می داد.. شهید که شد توی وصیت نامه اش نوشته بود: به خدا قسم هیچ وقت به خودم عطر نزدم هروقت میخواستم معطر بشم از ته دل میگفتم: السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ➕ https://eitaa.com/mos_tashhadin