#متن _مسابقه_محرم
#محرم_۱۴۰۲
#مجموعه_فرهنگی_مذهبی_عشاق_الحسین_علیه_السلام
#شب_ششم
حضرت قاسم بن الحسن مجتبی(ع)
مادرش رمله ام ولد بود، که در زمین کربلا حضور داشت. قاسم هنوز به حد بلوغ نرسیده بود . او چهارده سال داشت. مرحوم سید بن طاووس و ابن نما و شیخ مفید و علامه مجلسی می نویسند:جوانی بیرون آمد که صورتش گوئی پاره ی ماه بود. سخن آن شاهزاده با عمویش در شب عاشورا گذشت که فرمود:«مرگ در کام من از عسل شیرین تر است».
در زیارت ناحیه مقدسه آمده است:سلام بر قاسم فرزند حسن بن علی (ع) ، آنکه جثه اش ضربت خورد، و ابزار جنگش به تاراج رفته، هنگامی که عمویش حسین(ع) را صدا زد، عمویش به سوی او شتافت و مردم را کنار او دور کرد و خود را بدو رسانید ، در حالی که قاسم پایش را به زمین می کشید .خداوند لعنت کند کشنده ات عمرو بن سعد بن نقیل ازدی را و او را به دوزخ افکند و برایش عذابی دردناک آماده کند.
قاسم نزد عموی بزرگوارش آمد و اجازه جهاد طلبید ، آن حضرت چون به قاسم نظر افکند دست به گردن او درآورد و او را در آغوش کشید و هر دو گریستند . قاسم از آن بزرگوار اجازه جهاد می خواست و آن جناب اذن نمی فرمود، و آن شاهزاده دست و پای عموی خود را می بوسید تا اجازه گرفت.
امام فرمود: تو یادگار برادرم هستی ، می خواهم زنده باشی تا به وسیله تو خودم را تسلی دهم . قاسم به خیمه ی خود آمد و سر به زانوی غم نهاد و اشک از چشمش سرازیر و قلبش محزون بود . ناگاه یادش آمد که پدر تعویذی بر بازوی او بسته، و فرموده :«هرگاه اندوه و غم بر تو غلبه کرد ، این تعویذ را باز کن و بخوان و آنچه در او نوشته عمل کن .»
تعویذ را باز کرد ، دید نوشته :ای پسرم، تو را سفارش می کنم هرگاه برادرم و عمویت حسین(ع) در کربلا به دست دشمنان گرفتار شد، جهاد و مبارزه با دشمنان خدا را ترک نکن و اگر از رفتن به جهاد نهی می کنند تو بر آن اصرار نما .تا اذن بگیری و به سعادت همیشگی نائل شوی. قاسم نزد عموی آمد و نوشته پدر را ارائه نمود . چون آن امام مظلوم نوشته را دید ، گریه بسیار نمود و آه سوزناک از جگر بر کشید.
چون قاسم عازم میدان شد، امام حسین (ع) گریبان پیراهن او را پاره کرد ، و عمامه ی او را نصف کرده، بر روی آن جناب آویزان نمود و لباس او را به صورت کفن بر وی پوشانید و شمشیر خود را به کمر او بست و او را روانه میدان نمود و جنگ سختی نمود و به آن کمی سن ، سی و پنج تن را کشت.
منبع:
تاریخ و سوگنامه سید الشهدا؛نویسنده عباس اسماعیلی یزدی