#اندر_حکایت_جمعه
آقا جمعه یه چیز دیگهست، یه موجود تنبل و ریلکس که اصلاً اهل قهرمانبازی نیست. از همون صبح که چشمتو باز میکنی، انگار خود جمعه دستشو گذاشته رو شونهت و میگه: «داداش کجا؟ ولش کن کارو، بخواب!» 😴
خونه پر از سکوت، هوا یهکم دلگیره، سرت تو بالشته و چشمات نیمباز. نه حس کتاب خوندنه 📚، نه حس کار کردن 💼، نه حتی حس این که بلند شی بری آب بخوری. 🥤 انگار قوانین فیزیک تو جمعه تغییر میکنه، حتی جاذبه زمین مهربونتر میشه که یهوقت از تختت جدا نشی. 🛌
حالا از هر کیم بپرسی، جمعه یهجور دیگه براش تعریف داره. یکی میگه "روز جبران خوابای ندیدهست" 💤، یکی میگه "روز فیلم و سریال دیدنه" 🎥. یکی مثل من، فقط میگه "روز زل زدن به سقفه!" 😅
آقا جمعه که میاد، حتی کتابم از تو قفسه یهجور نگاه میکنه انگار میگه: «داداش، بیخیال، منم خستهام!» 😆 قهوه دم کردن؟ شوخیت گرفته؟ ☕ چای کیسهای هم تو جمعه از دستت ناراحته. 🍵
خلاصه، جمعه یعنی یه روز که کل زندگی یهجوری خودشو جمع میکنه، بهت میگه بشین یه گوشه، نه فکر کن، نه کار کن، فقط خودت باش و یهکم هم هیچی نباش! 🌿
🧡 لینک کانال مثبت کتاب 🧡
https://eitaa.com/joinchat/1917321861C815df0244e