✍ روزی #پیامبر خدا با یارانش سخن می‌گفت، #کودکی وارد شد و رفت در گوشه‌ای از مسجد به پدرش رسید. پدر، دست به سرش کشید و او را بر زانو نشاند. اندکی بعد #دختر او آمد و پدرش به سرش دست کشید؛ امّا وی را روی زمین نشاند. #پیامبر خدا فرمود: «چرا او را بر زانوی دیگرت ننشاندی؟». او، وی را بر زانوی دیگرش نشاند. پیامبر خدا فرمود: «اکنون، #عدالت ورزیدی.» 📙العيال،ج۱،ص ۱۷۳ ح ۳۶ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀

#جنسی مردها به رابطه جنسی فقط به چشم یک فعالیت جسمی نگاه می کنند درحالیکه خانم ها آن را یک فعالیت احساسی می دانند که از طریق آن می توانند به طرف مقابلشان نزدیک تر شوند. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺

#روانشناسی #برای_یک_بانو 🔰زنی که به شوهر خود شک دارد، ‌■ به خودش هم شک دارد..! به توانایی خودش و اعتماد به نفس و جذابیت خودش مشکوک است... ‌■ به جای شکاکی و چک کردن دائم گوشی و وسایل شخصی همسرتان ،بر روی خودتان تمرکز کنید. ‌■ بر روی اعتماد به نفس و رشد درونی خود تمرکز کنید و تنها کافی است از این باور که همه مردها مثل هم هستند و جز به رابطه جنسی به چیز دیگری فکر نمی کنند دست بردارید و در جهت بهبود شرایط زندگی مشترک خود تلاش کنید . ‌■ لازم است زنان بیاموزند که برای مردان مهم ترین چیز در زندگی مشترک این است که ارزشمند و مورد احترام باشند و به آنها نشان دهند که تا چه اندازه به او احترام می گذارند و او را توانمند می دانند. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺

✨✨ ✨ 📝 #پارت_بیست_و_هشتم_اینک_شوکران۱ درس خوندن? رو هم شروع کرد. ثبت نام کرده بود هر سه ماه، درس یه سال روبخونه? وامتحان? بده. از اول راهنمایی شروع کرد. با هیچ درسی مشکل نداشت الا دیکته....! 《کتاب فارسی را باز کرد و چهار پنج صفحه ورق امتحانی پر دیکته گفت. منوچهر در بد خطی قهار بود! گفت:حالا فکر کن درس خوانده ای. با این خط بدی که داری معلم ها نمی توانند ورقه ات را صحیح کنند! گفت: یاد می گیرند...! این را مطمئن بود. چون خودش یاد گرفته بود نامه های او را بخواند «وقت» را «فقط» بخواند و «موش» را «مشت» و هزار کلمه ی ديگر که خودش میتوانست بخواند و فرشته....!!! غلط ها را شمرد، شصت و هشت غلط...! گفت:رفوزه ای! منوچهر همان طور که ورق هارا زیر و رو می کرد و غلط ها را نگاه می کرد، گفت: آن قدر می خوانم تا قبول شوم. این را هم می دانست منوچهر آن قدر کله شق بود که هر تصمیمی می گرفت به پاش می ماند...》   صبحا از ساعت چهار و نیم می رفت پارك تا هفت درس می خوند. از اون ور می رفت پادگان و بعد پیش نادر. کتاب و دفترش رو هم می برد تا موقع بی کاری بخونه... امتحان که داد دیکته شد نوزده و نیم.کیف? می کرد از درس خوندن...! اما دکترا اجازه ندادن ادامه بده... امتحان سال دوم رو می داد و چند درس سال سوم رو خونده بود که سردردهای? شدید گرفت. از درد  خون دماغ? میشد و ازگوشش خون می زد. به خاطر ترکش هایی که توی سرش داشت و ضربه هایی که خورده بود، نباید به اعصابش فشار می آورد... بعضی از دوستاش می گفتن (چرا درس می خونی؟ ما برات مدرك جور می کنیم. اگه بخوای می فرستیمت دانشگاه) این حرفا براش سنگین میومد. می گفت: دلم میخواد یاد بگیرم. باید یه چیزی توی مخم باشه که برم دانشگاه. مدرك  الکی به چه دردی میخوره؟ 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺

نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤ خدای من 🙏 دل نا آراممان را آرام کن🙏 ای آرامش دهنده‌ دلهای بیقرار ❣ گرفتاریهای ما را برطرف بفرما🙏 و نور ایمانت را در قلب ما منور بفرما✨🙏 ما را زیر سایه خودت قرار

آرامش آسمان شب⭐️ سهم قلبتان⭐️ و خداوند،روشنی بی خاموش تمام لحظه هايتان باشد⭐️ در این شب زیبا⭐️ آرزو دارم غیر از خدا محتاج کسی نشوید شبتون بخیر⭐️ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺

هوای یڪدیگر را داشته باشید دل نشڪنید قضاوت نڪنید هنجارهای زندگی ڪسی رامسخره نڪنید به غم ڪسی نخندید به راحتی ازیکدیگرگذرنڪنید آدمهادنیادوروز است هوای دلتان راداشته باشید روز خوش😍 @onlinmoshavereh

💕💕💕 #بخون_ببین_واسه_چی_به_این_دنیا_اومدی « آدمي در اين عالم براي كاري آمده است.» مولانا با استناد به آيه قراني «ولقد كرمنا بني آدم..» اشاره مي كند كاري كه يك انسان مي تواند انجام دهد، به قدري بزرگ و خارق العاده است كه كوه ها و آسمان و زمين از انجام آن ناتوان هستند. آدمي براي انجام كاري معين به اين دنيا مي آيد و اين كار، به قدري سنگين است كه ساير موجودات، توانايي انجام آن را ندارند.اگر كسي هزاران كار ديگر در اين دنيا انجام دهد و كاري را كه به خاطر آن به اين دنيا آمده، انجام ندهد، گويي كه اصلا هيچ كاري انجام نداده است. مولانا معتقد است كه انسان را فقط به خاطر انجام اين كار آفريده اند و مشغول بودن او به كارهاي ديگر، نقصان و خسراني بزرگ براي او به شمار مي رود و اگر كسي كارهاي زياد ديگري انجام دهد ولي آن كار بزرگ را انجام ندهد، گويي كه اصلا هيچ كاري انجام نداده است. مولانا در فيه ما فيه مي فرمايد: «... خداوندگار فرمود که در عالم يک چيزست که آن فراموش کردني نيست، اگر جمله چيزها را فراموش کني و آن را فراموش نکني، باک نيست و اگر جمله را بجاي آري و ياد داري و فراموش نکني و آنرا فراموش کني، هيچ نکرده باشي. همچنانک پادشاهي ترا به ده فرستاد براي کاري معين، تو رفتي و صد کار ديگر گزاردي، چون آن کار را که براي آن رفته بودي، نگزاردي چنانست که هيچ نگزاردي، پس آدمي درين عالم براي کاري آمده و مقصود آنست، چون آن نمي گزارد پس هيچ نکرده باشد.» براي درك بيشتر اين جمله ايزوتريكي، بايد معناي ايزوتريكي آن را در نظر گرفت، نه معنايي كه از ظاهر كلمه برداشت مي شود. كار در اين جمله، كار ايزوتريكي است، كاري كه به قصد خودسازي و خودشناسي انجام مي گيرد، نه اينكه منظور انجام شغل هايي همانند نجاري، آهنگري، بنايي و ... باشد. كار ايزوتريكي، انسان را به خودشناسي و خداشناسي هدايت مي كند. ظلومي و جهولي را از درون انسان مي زدايد. باعث مي شود انسان ابتدا خود را بشناسد و به واسطه اين شناخت، درك و ظرفيتي در وي پديد مي آيد كه قادر به شناخت خدا يا خود مي شود. پادشاهي هم كه در اين گونه جملات ايزوتريكي و روايات باطني استفاده مي شود، همان خداي دروني هر فرد مي باشد كه مالك و صاحب اوست. استاد سامائل آئون ويور در يكي از مقالات خود تاكيد مي كند كه نبايد كار ايزوتريكي را به فردا و فرداها موكول كنيم. چرا كه هر روز، مشكلات مربوط به خودش را دارد و نمي توان به خاطر اينكه مشكلي در زندگي مان داريم، از انجام كارهاي ايزوتريكي و كار بر روي خود، شانه خالي كنيم و كار دروني و خودسازي را به زمان هايي موكول نمائيم كه احساس مي كنيم در آن زمان، مشكلات كمتري نسبت به حالا خواهيم داشت. غافل از اينكه مشكل براي پالايش و تصفيه وجود انسان و استهلاك كارماي اوست و هميشه وجود دارد تا سرب شخصيت او را به طلاي روح تبديل كند. تا زمانيكه انسان كارما دارد، مشكلات نيز همراه با او خواهد بود، چرا كه او در دوره اي از زندگي اش، بر خلاف طرح كلي هستي گام برداشته و كارما به وجود آورده و رنجي كه مي برد از كارمايي است كه خودش، آن را بوجود آورده است. استاد سامائل آئون ويور مي نويسد: « شروع بكار كنيد، هر روز ذره اي، روي غم ها و نفرت هايتان. هر روز به اندازه كافي، مشكلات خاص خود را دارد. اگر كسي يك روز از زندگي اش را كار نكرده باشد (منظور كار ايزوتريكي) به وضوح نمي تواند زندگي اش را تغيير دهد. اگر كسي مي گويد من كار روي خود را فردا شروع خواهم كرد، واضح است كه هرگز روي خود كار نخواهد كرد. اگر ما زندگي مان را با دقت مشاهده كنيم، خواهيم ديد كه زندگي ما زيبا نيست، پر از ناراحتي و مشكلات بزرگ است.» در نهايت بايد گفت، اگر آن كاري را كه به خاطر آن، به اين دنيا آمده ايد، در زندگي خود انجام نمي دهيد، نبايد هيچ اميدي به رهايي و رستگاري و خودشناسي داشته باشيد. هيچ انساني نمي تواند با كتاب خواندن، تفكر كردن، بي عملي ، انتظار كشيدن و ... به رهايي و رستگاري و خودشناسي دست يابد. خودشناسي، ميوه و نتيجه كار ايزوتريكي يا كار دروني است. @onlinmoshavereh @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀

💕💕💕 #احترام اعصابت از دست شوهرت خرد شده و تا حد انفجار ازش ناراحتی❓ ❌عزیزم حمله ور شدن به شوهرت و داد زدن و پرخاشگری و بعضا متاسفانه فحاشی کردن به همدیگه دردی رو دوا نمیکنه به غیر ازاینکه دیوار حرمت و احترام بینتون ریزش میکنه و از هم دلزده میشین. شاید تو مقصر نباشی و صد درصد حق با تو باشه ولی راهش داد و بیدا کردن و دعوا راه انداختن نیست. مطمئن باش اگه این راه جواب میداد الان همه ی زن و شوهرا در صلح و صفا زندگی میکردن. لطفا صبور باش و خودتو کنترل کن. با خودت حرف بزن و خودتو اروم کن.تو میتونی👍 سعی کن اروم که شدی با متانت و سیاست زنانه ای که خداوند در وجود تو قرار داده ،به همسرت نزدیک بشی و حرف دلت و خواسته ات رو عنوان کنی. در نهایت عصبانیت احترام به همدیگه رو مد نظر داشته باشین که روش احترام و محبت در صورتی که رابطه خدشه دار شده باشه در دراز مدت دوباره صد درصد جواب میده و تو میتونی ملکه ی قلب همسرت بشی و اون نیز نسبت به خواسته هات احترام متقابل خواهد گذاشت. 💯 پس صبور باش و ببین کی و کجا فرصت مناسبی هست واسه حرف زدن و اون موقع حرفا رو به قول مادر بزرگم مزه مزه کن و به زبون بیار. تو میتونی زندگی ارومی بسازی مطمئن باش 🌹 شعارت این باشه :غیر ممکن وجود نداره😊👌 #مشاوره_انلاین @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀

🎙چه کنیم که شوهرمان دائما به ما توجه کند! #استاد_عباسی #کانال_مشاوره_آنلاین @onlinmoshavereh

#تربیت_فرزند 💠 بالاتر از توان سنی کودک، توقع رعایت برخی آداب را از او نداشته باشید. مثلا از کودکتان نخواهید صاف و اتوکشیده در یک صف طولانی بایستد. #کانال_مشاوره_آنلاین @onlinmoshavereh

سوال 593 سلام خدا قوت. ببخشید من‌ پسری دارم که امسال رفته کلاس اول و بعضی از روزها میاد میگه بچه ها کلاه من را برمیدارن و میندازن روی زمین یا میزنن توی سرم و توی سرویسم همش اذیتم میکنن مثلا گوشم را میکشن یا موهام را میکشن و از من خواسته کمکش کنم و بگم چیکار کنه. ممنون میشم من را راهنمایی کنید که چطور برخورد کنم و چی بگم.لطفا همه راهکارها را بگید که هرکدوم را انجام ندادم تا حالا انجام بدم و نتیجه بگیرم. با تشکر🌸 پاسخ ما👇 سرکارخانم#شمس مشاورخانواده باسلام خدمت خواهر حوبم علتش تربیت ناصخیخ حودمون هستش که میخواییم بچه هامون عین بره رام باشند وهیچ مخالفتی با ما نکنند وقرت نه گفتن رو ازشون میگیریم پس بهتره که روی اعتماد به نفسش کار کنی بهش نگی نه تو نمیتونی بذار من برات انجامش بدم بهتره حتما به مدرسه سر بزنی وبامدیر در میون بزاری تادیگه بچه ها نتونند اذیتش کنند واینکه به ایشون هم بفهمونی که بچه ها اجازه ندارند که کلاه تورو بردارند ویا تورو اذیت کنند تو باید مراقب خودت ووسایلت باطی وبه گونه ای برخورد نکنی که دیگه برات چیزی نگه خوبه که راحت بتونه مشکلاتش رو برات بیان کنه وتو هم کمک کنی تا مشکلش حل بشه ودورادور مراقبش بائ مثلا بری دنبالش خوبه بچه ها حس کنند که ایشون مراقب دتره ونمتونند اذیتش کنند بچه باید شیر تربیت بشه نه ببیی موفی باشی