👇👇 🔰 غسالخانهٔ زنانه . با اینکه در کلاس های آموزشی به خودت قول داده ای نترسی اما حالا که پایت به پشت در غسالخانه رسیده تمام بدنت به لرزه افتاده.... اصلا مگر چه انتظاری میشود از زنی داشت که تا دیروز تمام دغدغه اش مادری کردن و رسیدگی به خانواده اش بود... انتظار داری برود و جوان مردم را بشورد و کفن پیچ کند، بدون آن اینکه خمی به ابرویش بیاید؟ ... نه اینطور نیست... با اینکه این چندمین بار است پشت این در، منتظر تعویض شیفت هستی اما هنوز هم میترسی از اینکه نکند بدنِ عزیز مردم، از دستت سُر بخورد و به جسمش لطمه ای وارد شود.... میترسی از اینکه دیگر نتوانی شیرین زبانی نرگس ات را که تازه سه ساله شده ببینی، آخر میدانی اگر چه مردم میگویند دختر ها بابایی اند اما نمیدانند دخترِ بدون مادر، از درون میمیرد و مادر بدون دخترش، خدا میداند.....بالاخره در میان هیاهوی ترس و استرسی که داری....یاد قولی می افتی که به خودت و به خدای خودت دادی... اینکه تا آخرین توانت، همپای همسرت که او هم با کمی فاصله در غسالخانه ی مردانه مشغول تجهیز اموات است، کار کنی... تا روزهای بهتری را برای نرگس ات و تمام نرگس های ایران به ارمغان بیاوری... خسته نباشی ای زن🌷 پ ن: ادای دینی به #زنان_مجاهدِ_وطن. پ ن: عکس متعلق به حضور خواهران طلبه به صورت جهادی، برای تجهیز اموات ناشی از کرونا. #با_لطف_خدا_کرونا_را_شکست_خواهیم_داد @mobaleghansalamat #جهاد ادامه دارد .....