#یادداشت
میخواهی صبر و تحمل مرا بسنجی؟
یا ببینی چقدر توان می آورم و غر نمیزنم؟!
نصفه های شب بود که از صدای گریه هایش بیدار شدیم!
چی شده؟ چرا اینجوری میکنه؟
گریه امانش را بریده بود و حتی نفس هایش با سختی و زحمت بیرون می آمدند!
تا پدر نباشی هیچوقت سختی بی تابی های کودکت را نمیچشی.
حاضری بارها و بارها تو بجایش بیمار شوی و او سالم باشد
#حانیه_زهرا چند روزیست که سخت بیمار شده است و گاهی نفس هایش به شماره می افتند
دیشب از سحر تا صبح هوس قدم زدن کرده بود آن هم در آغوش پدر!
بعد از ساعت ها که روی شانه ام خوابید لذتی به دلم نشست که از همه لذت های دنیا _جز اشک بر اباعبدالله و تلاوت قرآن_ برایم بالاتر بود ✅ برایم تداعی میشود که:
سختی های دنیا و بی تابی های بچه ها برای بزرگ شدن روح ما و بالا رفتن #ظرفیت وجودی ما است!
باشد که قدر بدانیم و در سختی ها #شاکر باشیم...
_______
پ.ن:
انما أموالکم و أولادکم فتنه (مال و فرزند وسیله #آزمایش شمایند)
🌹
https://eitaa.com/moshaveronlin
#بازخورد کانال
🔆 نظر یکی از اعضای کانال در مورد داستان های #حانیه_زهرا
🔺 ممنونم که نکاتتون رو به ما میگید☘
هدایت شده از ماهنشان / تربیت اسلامی
#حانیه_زهرا
میدونید غریب ترین حس چیه؟
اینکه بعد از مدتی که فرزندت رو ندیدی حالا دخترت با دیدنت غریبی کنه و تو طاقت اشک هاشو نداشته باشی و اونو به مادرش بدی تا در بغل مادرش آروم بگیره...
.
از اینجا میشه یه گریز هم زد که اهلش میفهمند...
السلام علی غریب الغربا
هدایت شده از ماهنشان / تربیت اسلامی
چرا لطف خدا را در زندگی نمیبینیم؟!
#حانیه_زهرا بسیار به بیرون رفتن علاقه دارد اما مگر در این شرایط کرونا میشود مدام بیرون رفت.
برای کمتر شدن بهانه گیری هایش او را به حیاط خلوت خانه بردم تا از لب پنجره بیرون را ببینید و کمی هوا عوض کند (حیاط خلوت خانه ما جای دنجی که عیش آن در دیدنش نهفته است).
امروز که حانیه زهرا لب پنجره حیاط خلوت نشسته بود از فاصله دو متری با صورت روی زمین آمد!
زمینی که فرش یا موکت داشت و کف آن سرامیک بود.
لحظه ای که در حال افتادن بود خانمم از ترس داد زد و من که صورتم طرف دیگری بود تا به خود بیایم تنها توانستم دست چپش را در آخرین لحظات بگیرم.
با صورت به زمین آمدن همان و صدای گریه های بریده بریده اش همان!
با گوشه صورت به زمین خورد...
بغلش گرفتم و نوازشش کردم و با او حرف زدم
خدا خدا میکردم اتفاقی برایش نیفتاده باشد...
خدایا تو همه عمر هوامونو داشتیـ دمت گرم
ما بی معرفتیم و لطف هاتو نمیبینیم...
پ.ن: اگر شما هم مثل من یاد روضه ابوالفضل العباس افتادید مانع گریز دلتان به کربلا نشوید...
@balandegi
هدایت شده از ماهنشان / تربیت اسلامی
#جانِ_پدر_کجاستی؟
🔸 از دیروز که خبر حمله تروریستی به دانشگاه کابل در افغانستان و ۱۴٢ تماس بی پاسخ پدر به فرزندش و بعد هم پیامک "جان پدر کجاستی؟" را دیدم با خود میگویم خدا به پدر و مادر این دانشجوها رحم کند.
پدر که باشی دل تو دلت نیست وقتی کنار فرزندت نیستی!
پدر که باشی فرزندت انسان دیگری نیست؛ او همان خود تو است و عزیزتر از خود تو؛ حاضری خودت به جای او فدا شوی...
این احساس زمانی بیشتر برایم ملموس شد که دیروز خانه نبودم و #حانیه_زهرا از غفلت مادرش استفاده کرده و قوطی غذای ماهی ها را برداشته و شروع به خوردن غذای ماهی میکند.
نگرانی پدر برای دخترش، همه توان انسان را میگیرد!
خدایا به پدر بودن ما و احساسی که تو در وجودمان کاشتی رحم کن و به ما نیز ظرفیت و توان صبر در مشکلات تفضّل کن...
@balandegi