eitaa logo
°[ تربیت دینی ]°
1.3هزار دنبال‌کننده
923 عکس
160 ویدیو
205 فایل
دل آدمی بزرگتر از این دنیاست! و این رازِ تنهایی اوست... 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر فرصت دارید این اتفاق طبیعی را بخوانید و کمی کنید 👇🏻 دخترخاله آزاده به یک مهمانی دوستانه دعوت شده بود که از من هم خواست همراهش بروم. به خیال اینکه تولد یا سالگرد ازدواج و یا چیزی در همین قالب و محتواست، هدیه کوچکی تهیه کردم و با او همراه شدم. مدعوین همگی خانم‌های جوان هستند و مهمانی سراسر شادی و شور است و همه بگو و بخند دارند. تا اینکه وقت آوردن کیک می‌رسد و مهناز خانم پشت کیک می‌نشیند تا عکس یادگاری بگیرد. اما روی کیک جمله شیرینی نمی‌بینم، چون نوشته شده است: «مهناز جان، طلاقت مبااااارک!!!!!!» 🙄🙄 شمع‌های کیک با تشویق مهمانان، فوت می‌شوند و چند جمله هم از این طرف و آن طرف که راحت شدی، مبارکت باشد، خوشحال باش و.... هم به گوش می‌رسد. حالا که کیک برش خورده و مهمانان مشغول صرف چای و کیک هستند، خلوتی پیدا می‌کنم تا با مهناز گپ و گفتی داشته باشم: *چند سال زندگی مشترک داشتی و چرا اینقدر از این جدایی خوشحالی که به افتخارش جشن می‌گیری؟ ۳ سال زندگی مشترک با همسرم داشتم و در این مدت به دلیل اختلافات زیاد راهی جز طلاق برایم نماند و از این اتفاق شاید قلبا خوشحال نباشم اما برای اینکه آن را اتفاق خوبی نشان دهم، به مناسبتش جشن کوچکی راه انداختم. *بچه هم داشتید؟ بله یک دختر یک سال و نیمه دارم. **تکلیف بچه چه می‌شود؟ خیلی تمایل داشتم که دخترم پیش من بزرگ شود اما خانواده و دوستانم، وجود بچه را برای آینده‌ام خوب نمی‌دانستند و آنقدر در گوشم خواندند که آن را به خانواده همسرم سپردم. *واقعا از این جدایی خوشحال هستید؟ کمی اشک گوشه چشمش می‌بینم که با خنده سردی سعی می‌کند آن را مخفی کند و آخر سر می‌گوید: کدام شکست آن هم وقتی پای یک بچه وسط باشد، رضایت بخش است. *راهی نبود که زندگی حفظ شود و اصلاً مشکل اصلی چه بود؟ راستش حالا که همه چیز تمام شده است به نظرم بخش قالب مشکل، لج و لجبازی بود. دعوا و اختلاف سر لباس پوشیدن، مهمانی، غذا و… بود که به نظرم نباید آنقدر طولانی می‌شد که ما را از هم دلسرد کند. *به نظرت راهی نیست که برگشت؟ دیگر دیر شده است. با این کار جلوی دوستان و فامیل کم می‌آورم چون آنقدر خوشحال مرا دیده‌اند که اگر اشاره‌ای هم به بازگشت به زندگی کنم مورد سرزنش‌های زیادی قرار می‌گیرم. *همسرتان را چقدر مقصر می‌دانید؟ متاسفانه او قدر زندگی را که با هم به سختی ساختیم ندانست و آنقدر به مسایل بی توجهی کرد و عواطف مرا در نظر نگرفت که روز به روز از هم دور شدیم و یادمان رفت چه آغاز خوبی داشتیم. *اگر همسرت برگردد و بخواهد جبران کند، قبول می‌کنید؟ لبخندی می‌زند و به بهانه جمع کردن ظرف‌ها بلند می‌شود. مطمئنم که اگر همسرش پا پیش بگذارد او هم نرم می‌شود. تصمیم گرفتم با او یک روز دیگر و در یک شرایط دیگر دیداری داشته باشم که مهناز هم می‌پذیرد. می‌خواهم واسطه‌ای بشوم تا او و همسرش را به آشیانه کوچکی برگردانم که دختر کوچکشان در آن از وجود مادر و پدرش برخوردار و زیر سایه آنها بزرگ شود. منبع: فارس 🔽🔽🔽 https://eitaa.com/moshaveronlin
🔰مهـم 🔰 یادداشت *دکتر ، استاد * کرونا، در قالب یادداشت زیر را سعی کرده ام به ساده ترین زبان بنویسم تا برای هر قشر از مردم ایران قابل فهم باشد. سوال : عملیات که در قالب با برچسب کرونا امروزه در جامعه روز به روز خودش را بهتر و بیشتر و موثرتر و خطرناک نشان میدهد چیست؟ سوال دوم : یعنی چه ؟ مگر میشود افکار عمومی را با روش بیولوژیک کرد و تحت تاثیر قرار داد ؟ ‏ ‏ سوال سوم : معنا و مفهوم جنگ شناختی چیست ؟ ارتباطش با کرونا و بیوتروریسم چیست ؟ ‏ ‏ بسته ی اول : نوعی روش است که در آن به جای استفاده از های سرد و گرم از های_ویروسی و استفاده میشود ، مثل همین کرونایی که امروز در کشور داریم ، یک نوع است یعنی یک ملت را تحت هجوم یک میکروب یا ویروس قرار می دهند حالا چطور میشود تحت تاثیر یک میکروب یا ویروس قرار بگیرند ؟ چون خاص بدن است ، نه ذهن و فکر. ‏ تا اینجای کار فعلا فهمیدیم که بیوتروریسم چیست بسته ی دوم : یعنی چه ؟ جنگ شناختی مدرن ترین جنگ روز دنیاست که در آن به جای اینکه جسم و بدن انسان ها ترور و کشته شود و و و آن‌ها مورد هجمه واقع می‌شود تا جایی که تمام افکار و اعتقادات و باورهای مردم را به طور کامل ترور کند و از بین ببرد و در نهایت باورهای جدید مطلوب خودش را به افکار عمومی مردم و نماید. یعنی چه؟ به زبان ساده تر اگر بخواهم عرض کنم ، یعنی اینکه یک ملتی تا چند روز پیش یک باوری و یک اعتقادی داشتند ولی به وسیله یک که در قالب روی آنها اجرا میشود این باور بدون شدن ای و ریخته شدن خونی از بین میرود و اعتقاد متضاد قبلی جای آن را می‌گیرد و دشمن به هدف خود می‌رسد که به این نوع مبارزه می‌گویند جنگ شناختی. ‏ بسته ی سوم : این سلاح میکروبی که ما با نام بیوتروریسم از آن نام بردیم چگونه می تواند بر روی افکار عمومی تاثیر بگذارد ؟ حمله ای که امروز دشمنان ایران یا دشمنان اسلام شروع کرده اند یک است از نوع و : یعنی اینکه با استفاده از سلاح میکروبی و ویروسی در قالب جنگ شناختی ، افکار عمومی مردم را در حال ترور و از بین بردن قرار داده است برای اینکه بهتر به معنی و مفهوم این ترکیب برسیم لطفاً متن زیر را که بر اساس یک ماجرای واقعی است با دقت مطالعه کنید: مایکل دانشجوی رشته پزشکی در یکی از شهرهای مرکزی استرالیا بود. او در سال ۱۹۶۱ برای انجام یک تحقیق دانشجویی به سیدنی مسافرت کرد .بعد از چند روز وقتی که میخواست به شهر خود برگردد متوجه شد که برای خرید بلیط پول کافی ندارد. بنابر این تصمیم گرفت که به صورت مخفیانه سوار قطار شود. منتظر شد و دقیقاً در لحظه حرکت قطار داخل یکی از واگنهای باری پرید و بدون معطلی درب واگن را بست تا کسی از حضورش باخبر نشود .بعد از حرکت قطار و بعد از اینکه چشمهایش به تاریکی داخل واگن عادت کرد متوجه شد که داخل یکی از مخصوص حمل گوشت قرار دارد. تمام وجودش را فرا گرفت. هرچه سعی کرد نتوانست در را باز کند و صدای او را هم کسی نمی شنید. کمی فکر کرد و بعد تصمیم خود را گرفت. او دیگر شده بود که در این واگن خواهد مرد. بنابراین از آنجا که یک دانشجوی پزشکی بود تصمیم گرفت به عنوان آخرین کار زندگیش گامی در راه پیشرفت علم پزشکی بردارد و مراحل یک انسان را تا جایی که توان داشت بنویسد. چند ساعت بعد وقتی کارگران راه آهن درب واگن را باز کردند با جسد پسری جوان در حالی که کاملاً و بیجان بود مواجه شدند. همگی از این اتفاق کاملاً در شگفت بودند چون در تمام این مدت بوده و دمای داخل آن ۱۵ درجه بالای صفر بوده است. بعد هم که نوشته های او توسط دانشمندن مطالعه شد همگی با کمال تعجب متوجه شدند که این جوان در دمای ۱۵درجه بالای صفر تمام را دقیقاً کرده است. دقیقاً مردم ایران مثل همین دانشجوی استرالیایی درون واگنی به اسم کرونا قرار گرفته اند در حالی که است ولی مردم در حال هستند. کرونایی که از طریق سلاح جنگ شناختی یعنی ها وارد ایران شده، باعث شده که همه در هایشان بمانند که به این مبتلا شوند و این ترس را دارند که اگر به این بیماری مبتلا شدند خواهند مرد، غافل از آنکه است👇