هدایت شده از دختران آفتاب
#تربیت_فرزند در #اسلام و #غرب
.
جریان تربیت را این روزها در آی سی یو می بینیم!
و علت اصلی آن نشناختن صحیح #تربیت_اسلامی و جا زدن #تربیت_غربی به جای تربیت اسلامی است...
.
🌹
کتاب های ترجمه شده ای که تحت عنوان تربیت اسلامی منتشر می شود و اساتید بسیاری که همان روش های غربی ها را واگویه می کنند!
.
پیشنهاد می کنیم اگر نسبت به تربیت دینی فرزندانتان دغدغه دارید، این سلسه جزوات را که با قلم حجت الاسلام فاطمی پور است و شماره اول آن به همت کانون تربیتی #دختران _آفتاب منتشر شده، بخوانید👇
تلفن روابط عمومی کانون: 09130999169
#پیشنهاد_مطالعه
#جزوه
#علی_فاطمی_پور
#تربیت_کودک
#تربیت_نوجوان
@dokhtaranyazd
°[ تربیت دینی ]°
🚩 #پيشنهاد_مطالعه
خورشيد آهسته آهسته از شهر كناره مي گرفت و مغازه ها آرام آرام كركره هايشان را پايين مي كشيدند. مؤذن ها آماده اذان گفتن مي شدند و مأذنه ها صوت قرآن پخش مي كردند. مردم در گوشه و كنار شهر يا از روضه باز مي گشتند و يا آماده نماز خواندن و بعد هم روضه رفتن مي شدند. يك بار كه آمار روضه هاي شهر را حساب مي كردم به همسرم گفته بودم در اين شهر تعداد روضه هايي كه در روز برپاست بسيار بيشتر از مجالسي است كه شب برگزار مي شود.
شهرك مهديه مثل همه زمان هايي كه درس هاي حوزه تعطيل مي شود آرام و ساكت بود و گاهي پرنده ها با ساكنان يا مهمانان اينجا هم قدم مي شدند. هنوز به ايست بازرسي نگهباني شهرك نرسيده بودم كه نگاهم به نگاهش گره خورد.
دمپايي انگشتي پوشيده بود. از دور كه نگاه مي كردي احساس مي كردي جوراب به پا دارد اما از نزديك كه دقت مي كردي رنگ پايش بود نه رنگ جوراب! لباس مشكي رنگش را روي شلوار انداخته بود و شلوارش را نيز به رنگ محرم كرده بود، صورتش را نيز.
خُش و بِشي كرديم و بعد از احوالپرسي، پرسيدم چند سالته؟ گفت: 22 سال. گفتم خيلي جواني. گفت: نه اتفاقا پير شده ام. گفتم: چند ساله ايران زندگي ميكني؟ گفت: بيش از يكسال.
مي گفت: از ابتدا سنّي بودم و در اثر مباحثه اي كه با دوستان و اطرافيانم داشتم كم كم به شيعه علاقه پيدا كردم و بعد هم شيعه شدم.
تنها و مجرد بود و گوشه يكي از حوزه هاي اين شهر سكنا گزيده بود. با سختي و مشقت خودش را به مجلس روضه خانگي يي رسانده بود كه مستمعينش همه در اين شهر غريب بودند. آن هم به تعداد انگشتان دو دست. همه اهل كشور اوگاندا –كشوري كه تنها 12 درصد مسلمان دارد و دين غالب آن مسيحيت است-
گفتگوي ما كمي به درازا كشيد كه مجال نوشتنش نيست اما مسئله اي هنوز ذهنم را مشغول كرده است.
ازش پرسيدم به نظرت ايراني ها خوبند يا بد؟ گفت: هم خوب دارند و هم بد اما ايران خوب است. سوال كردم ياسين اونهايي كه بد هستند چرا بد هستند؟ با لبخندي به صورتم نگاه كرد و جواب داد: چون ما را به سياه پوست بودنمان و چيزهاي ديگر مسخره مي كنند...
حالتم عوض شد. مثل قبل خوشحال نبودم. از شعفي كه روضه روزيم كرده بود كاسته شد و هزار علامت سوال دور سرم مي چرخيد كه در قرن 21 ميلادي هنوز جاهليت توجه به رنگ و پوست دست از سر ما برنداشته است...
🌟
شايد بعدها از اين گفتگو و صحبت هايمان بيشتر برايتان بنويسم!
ياسين مده از اوگاندا - علي فاطمي پور از ايران
🌟
https://eitaa.com/moshaveronlin