eitaa logo
مسجدجنت‌تراز‌انقلاب‌اسلامی
563 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
36 فایل
#اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج #نابودی‌اسرائیل‌وآمریکادرمنطقه‌مطالبه‌ماست. قول‌‌های‌پزشکیان افزیش‌حقوق‌متناسب بانرخ تورم تخصیص‌دادن‌بنزین به اشخاص کم کردن‌تحریم‌ها رایگان‌کردن‌هزینه‌درمان پرچم‌ایران‌‌قدرتمندومقاومت‌بالاست 🇮🇷✌️
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 یکی از شهیدان شاهچراغ خادم حرم مطهر شاهچراغ بودند 🔹 یک منبع آگاه:شهید حادثۀ تروریستی شاهچراغ از خادمان حرم بوده که بر اثر اصابت تیر به کتفش به شهادت رسید. 🔹۷ مجروح حادثه نیز به بیمارستان‌های نمازی و مسلمین شیراز منتقل شدند که *۲ تن از آنان در اتاق عمل هستند و حال سایر مصدومان مساعد* گزارش شده است. 🕌کانال رسمی مسجد وحسینیه جنت https://eitaa.com/mosque_jannat
✍ دو حدیث زیبا و کاربردی ✅امام حسن عسکری علیه السلام: 🔷هر شخصی که به جایی کمتر از صدر مجلس رضایت دهد و بنشیند، تا هر زمان که نشسته است، خداوند و فرشتگانش بر او درود می‌فرستند. 📚مکارم الأخلاق، جلد ۱، صفحه ۶۶ ______ ✅در تفسير آيه ۸۳ سوره بقره: (( وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً )) (با مردم به زبان خوش سخن بگوييد) امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: يعنى با همه مردم، چه مؤمن و چه مخالف، به زبان خوش سخن بگوييد. مؤمن، به هم مذهبان، روى خوش نشان مى دهد و با مخالفان، با مدارا سخن مى گويد تا به ايمان، جذب شوند و حتّى اگر نشدند، با اين رفتار، از بدى هاى آنان در حقّ خود و برادران مؤمنش، پيشگيرى كرده است. 📚 مستدرك الوسائل - جلد ۱۲، صفحه ۲۶۱ شهادت 👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. 🕋عضویت در کانال رسمی مسجد وحسینیه جنت🌹🥇🌹 •┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• https://eitaa.com/mosque_jannat
سلام بانو فاطمه ثانی! ضریح نورانیت را که از پشت پرده‌ی اشک می‌بینم، دلم می‌رود... و دخیل می‌بندمش … چه کریمانه اجابتم می‌کنی وقتی که زیارتنامه‌ات را در دست گرفته و می‌خوانمت: یَا فاطمه ‌اشْفَعِی ‌لِی ‌فِی ‌الْجَنَّةِ… از راه دور سلام حضرت فاطمه ثانی که زیارتت واجب می‌کندبهشت را بر زائرت 🕋عضویت در کانال رسمی مسجد وحسینیه جنت🌹🥇🌹 •┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• https://eitaa.com/mosque_jannat
🔴 خفقان شدید زمان امام کاظم (علیه السلام) و سرگردانی شیعیان در تشخیص امامِ بعد از امام صادق علیه السلام هشام بن سالم میگوید: «من و ابوجعفر مؤمن الطاق بعد از وفات حضرت صادق(ع) در مدینه بودیم و اکثر مردم اتفاق نظر داشتند بر آنکه عبدالله افطح پسر آن حضرت، بعد از پدرش امام است.  من و ابوجعفر نیز بر او وارد شدیم و دیدیم مردم به سبب آن که روایت کرده اند امر امامت در فرزند بزرگ است، بر دور او جمع شده اند. ما داخل شدیم و از او مسئله ای پرسیدیم چنانکه از پدرش میپرسیدیم. پرسیدیم از او که زکات در چه مقدار واجب است؟ گفت: «در هر دویست درهم، پنج درهم واجب است.» گفتیم: «در صد درهم چقدر؟» گفت: «دو درهم و نیم.» گفتیم: «به خدا قسم که مرجئه چنین چیزی که تو میگوئی نمیگوید.» عبدالله دستهایش را به آسمان بلند کرد و گفت: «به خدا قسم که من نمیدانم مرجئه چه میگویند.»  پس ما حیران و سرگردان از نزد او بیرون آمدیم و در کوچه های مدینه میگشتیم و نمیدانستیم کجا و پیش چه کسی برویم، بسوی مرجئه برویم یا بسوی قدریه یا زیدیه یا معتزله یا خوارج؟ در این حال بودیم که من دیدم پیرمرد ناشناسی با دستش بسوی من اشاره کرد که «بیا».  من ترسیدم که او جاسوس خلیفه منصور دوانیقی باشد، چون آن ملعون در مدینه جاسوسانی قرار داده بود که آنها متوجه شوند، شیعیان امام جعفر صادق بر چه کسی اتفاق کرده اند تا او را به قتل برسانند، و من ترسیدم که او از ایشان باشد. به ابوجعفر گفتم: «تو دور شو، همانا من بر خودم و بر تو خائف هستم لکن این مرد مرا خواسته است نه تو را، پس دور شو که بی‌جهت خود را به کشتن ندهی.» پس ابوجعفر قدری دور شد و من همراه آن شیخ رفتم و گمان داشتم که از دست او خلاصی نخواهم شد. پس مرا تا درب خانه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام برد و گذاشت و رفت. سپس خادمی از داخل خانه آمد و به من گفت: «داخل شو خدا تو را رحمت کند.» پس داخل شدم و دیدم حضرت موسی بن جعفر است. آن حضرت بدون مقدمه فرمود: «بسوی من بیا نه بسوی مرجئه و نه قدریه و نه معتزله و نه خوارج، بسوی من، بسوی من.» گفتم: «فدایت شوم! پدرت از دنیا درگذشت؟» حضرت فرمود: «آری.» [برای اطمینان از این که او غایب نشده است این سوال پرسیده شده است] گفتم: «فدایت شوم، بعد از او چه کسی امام ما است؟» حضرت فرمود: «اگر خدا بخواهد تو را هدایت خواهد کرد.» گفتم: «فدایت شوم، عبدالله گمان میکند که او بعد از پدرتان، امام است.» حضرت فرمود: «عبدالله، میخواهد خدا عبادت نشود.» دوباره پرسیدم: «چه کسی بعد از پدر شما امام است؟ حضرت دوباره فرمود: «اگر خدا بخواهد تو را هدایت خواهد کرد.» با خود گفتم: «سؤال را خوب مطرح نکردم.» [و امام بخاطر خفقان صریحا نمیخواد امامت خودش رل اذعان کند] گفتم: «فدایت شوم آیا بر شما امامی هست؟» حضرت فرمود: «نه». پس هیبت و عظمت از آن حضرت مرا فرا گرفت مانند آن هیبت و عظمتی که از طرف امام صادق مرا فرا میگرفت. گفتم: «فدایت شوم، آیا سؤال کنم از شما آنچنان که از پدرتان سؤال میکردم؟» حضرت فرمود: «سؤال کن و جواب بشنو ولی فاش نکن که اگر فاش کنی، بیم کشته شدن است.» پس سؤالات از آن حضرت نمودم، پس یافتم که او دریائی است، گفتم: «فدایت شوم شیعه تو و شیعه پدرت در گمراهی و حیرت هستند، آیا آنها را آگاه کرده و بسوی امامت شما بخوانم؟» حضرت فرمود: «هر کدام را که آثار رشد و صلاح در او مشاهده میکنی مطلع کن و از ایشان عهد بگیر که کتمان نمایند و اگر فاش کنند پس سرشان بریده است.» و با دست مبارکش بر حلقش اشاره فرمود. پس من بیرون آمدم و به مؤمن الطاق و مفضل بن عمر و ابوبصیر و سایر شیعیان اطلاع دادم. شیعیان امام کاظم(ع) می‌آمدند و به امامت آن حضرت یقین میکردند و رفتن نزد عبدالله را ترک کردند و فقط عده بسیار کمی نزد او میرفتند منابع: الارشاد، شیخ مفید، ج2، ص213_215 کافی ج1، ص352
هدایت شده از میثم تـمّار
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥برای کسی که مهم‌ترین دغدغه‌اش خدمت به مردم بود...😔 🏴 🏴 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ ✅کانال 👇 @meysame_tammarr