قهربودیم درحال نمازخوندن بود.
نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم.
کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن
ولی من بازباهاش قهربودم!
کتابو گذاشت کنار بهم نگاه کرد و گفت:
غزل تمام،نمازش تمام، دنیا مات
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!
بازهم بهش نگاه نکردم
اینبارپرسید: عاشقمی؟
سکوت کردم..
گفت:
عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز
بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم میکند
دوباره با لبخند پرسید: عاشقمی مگه نه؟
گفتم:نه
گفت:
لبت نه گوید و پیداست میگوید دلت آری....
که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری
زدم زیرخنده، و روبروش نشستم
دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه...
بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم.. خداروشکرکه هستی ..
(روایت عاشقانه از همسر شهید عباس بابایی)
شهیدعباس بابایی در روز۱۴ آذر سال۱۳۲۹چشم به جهان گشود🕊🌹
برای توسل به شهید عزیزمون ۱مرتبه سوره حمد میخونیم و هدیه میکنیم به شهید عباس بابایی...
#شهدا
#شهید_بابایی
#همسرداری
ــــــــــــــــــــــ
قدمتون رو چشم مون 🌹😊👇
📲 @mosque_valieasr
🌷 در این هوا هوس نمیگنجد
✏️ رهبر انقلاب: همانند #شهید_بابایی دلها را به هم نزدیک کنید؛ درون را پاک کنید؛ عمل را خالص کنید؛ برای خدا کار کنید؛ آن وقت خدای متعال برکت خواهد داد. عباس بابایی یک انسان واقعاٌ مؤمن و پرهیزگار و صادق بود. ۱۳۸۳/۱۰/۲۳
🗓 ۱۵مرداد، سالگرد شهادت خلبان شهید عباس بابایی