🔻کف خیابونیها!
🖊علی توسلی نوشت:
🔹حکایت بسیج و کف خیابان و فحش خوردن حکایت بلندیست که باید برای آن نوشت از جنگ ۸ ساله تا دستور آبادانی کشور، تا برسیم به فتنه ها و....
🔹سن ما شاید زیاد به ماجراهای قبلی قد ندهد ولی همین چند ماه پیش بود، آبان ماه عده ای به بهانه گران شدن بنزین و مشکلات اقتصادی با خط گیری از رسانه های غربی شروع به ایجاد اغتشاش با استفاده از احساسات مردم در جامعه کردند و خسارت های مادی زیادی برای جامعه ایجاد کردند.
🔹توپخانه ضد انقلاب با شروع هر فتنه و شلوغی در شهر برای ایجاد یک شکاف عمیق بین نیروهای بسیجی و مردم بسیار تلاش کرد، از ساخت فیلم های فیک با لباس بسیجی تا کات و برش زدن فیلم ها شگرد های قدیمی این رسانه های ضد انقلاب است که برای جهت دهی به ذهن مخاطب های خود ایجاد شده اند.
اما بسیج در مقابل مردم و یا از مردم؟!
🔹سیل لرستان را یادتان هست اولین گروه هایی که به داد مردم سیلزده رسید همین بسیجیان بودند که زمانی برای دفاع از حقوق عامه مردم در خیابان ها سنگ و فحش میخوردند!
🔹یا در همان برهه از زمان سیل خوزستان با آن آب و هوای غیر قابل تحمل که بسیجیان در صف ابتدایی کمک رسانی به مردم حاضر شدند و تا مدت ها آنجا در کنار مردم بودند.
🔹اردوهای جهادی که با اسمش عجین شده است، این را هم پای وظیفه بسیجی میدانند که باید برود و کمک کند اما این "باید" جز حمایت از آرمان های انقلاب و حمایت از مستضعفان است؟
🔹رسانه های غربی با جوسازی سنگینی که علیه بسیج و خدمات آن انجام داده اند از آن لولویی ساختند که باور خیلی ها شده است! شبیه ساز این لولو سازی را میتوانید در انتخابات مجلس امسال هم ببینید اما در ابعاد خیلی کوچکتر!
اما بسیج در مقابل مردم و یا از مردم؟!
🔹این سوالیست که این شب ها میتوانید در خیابان های تهران در ساعات پایانی شب تا نیمه های شب جوابش را بیابید.
🔹همان بسیجی که چندی پیش با لباس رزم در مقابل فتنه گران ایستاده بود امروز با اینکه میداند امکان ابتلای به آن را دارد باز هم برای کمک به مردم در خیابان ها مشغول پاکسازی و ضدعفونی کردن خیابان ها هست، اما توپخانه ضد انقلاب که روز تا شب درحال اعلام وضعیت ایران با اخبار دروغ و تشنج آفرین درباره کرونا میباشد هیچ خبری از این کار خودجوش مردمی نمیدهد!
و باز هم سوال این است: بسیج در مقابل مردم و یا از مردم؟!
#روایت
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
🌹شهيد مدافع حرم مصطفى صدرزاده (سيدابراهيم) به روايت مادر گرامى؛
🔸 منطقهاى كه او براى راه انداختن هيئت انتخاب كرده بود، ساكنان محرومى داشت. من با تعجب پرسيدم: «چرا اين محل را انتخاب كردهاى؟» گفت: «آنها سطح فرهنگى مذهبى پائينى دارند و هنر اين است كه پاى اينطور افراد را به مجلس عزادارى اهل بيت عليهم السلام باز كنيم ...» او تمام تلاش خود را مىكرد كه افرادى را جذب هيئت كند كه از خدا و اهل بيت عليهم السلام فرارىاند ...
🔸حساس و كنجكاو شده بودم كه چرا اينقدر براى شام دادن به بچههاى هيئت اصرار دارد. از او خواستم كه علت پافشاريش را به من هم بگويد.
🔸مصطفى گفت: «اول اينكه با غذايى كه مىخورند مديون و نمك گير امام حسين عليهالسلام مىشوند و دوم اينكه لقمههاى حلال ، آنها را از ارتكاب به گناه و معصيت باز مىدارد.»
🔸همين ديدگاه او باعث شده بود، هيئتى كه با چهار نفر شروع شده و در محلى با زيربناى كمتر از ٥٠ متر پا گرفته بود به جايى رسيد كه كوچه هم مملو از عزاداران مىشد.
دم عشق دمشق
#روایت #شهید_صدرزاده #شهدا
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
غروبهای دمشق دلگیر است، کافیست دلت گیر باشد،سینه ات میسوزد به غربت بی بی که فکر میکنی، دور از برادران و پدر و مادر باشی و گروهی کافر هم چشم به حرمت حریمت داشته باشند؟
ندای "هل من ناصر ینصرنی" حسین (ع) سالهاست که در گوش تاریخ میپیچد و میپیچد، مگر میشود شیعه باشی و نشنوی؟ سید ابراهیم باشی وحسین(ع) فرابخواندت برای دفاع از خواهر و دخترش و نشنوی؟
صدا به گوشت میرسد و اگر عاشق باشی،میله های قفس را نمیبینی و حصار تن را میشکنی و نه با پا که با سر میروی...
سید ابراهیم که باشی صدای مولایت و تلخی غربت عمه ات، آرامت نمیگذارد...
اینجا برای پرگشودن پرنده ای چون تو،کوچک است و حقیر،و تو مرد رفتنی و پای ماندن نداری...
سید ابراهیم که باشی جانت کف دستانت است پیشکشش میکنی به امام زمانت و به نایب برحقش امام خامنه ای...
منزلگه آخر کاروان کرب و بلا، شام است،اگر در نینوا جامانده ای،سید ابراهیم که باشی راه بلدی و راه شام را میدانی...
بقول بزرگی "سید ابراهیم زرنگ بود"، آری بارها دیدمش که در رسیدن به رضای حق،از همه پیشی میگرفت...
سید ابراهیم که باشی مهیا میشوی از بهر قربانی و دل میکنی از دنیا به آسانی...
دنیای تو فاطمه ات بودند و محمد علی،ولی باید سید ابراهیم باشی تا به آسانی از آنها بگذری....
"کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" و این جمله ایست که پشت شیطان و شیطانیان را میلرزاند که هرروزمان عاشوراست و سید ابراهیم که باشی خودت را به کاروان عاشورای سال شصت و یکم هجری میرسانی و فراتر از زمان و مکان در قافله ی عاشوراییان جا میگیری و جان میدهی....
و خوب میدانی که روز عاشورا را غروبی نیست و ارض کربلا را مرزی...
سید ابراهیم که باشی ظهر تاسوعا مهمان عباس علمداری و همنشین اربابت اباعبدالله الحسین (ع)...
و اینگونه جانت را ایثار کردی و رفتی و از تو تنها لکه ای از نور به جا مانده،تو صندوقچه ی عمرت را با گنجینه ای پربهاتر معامله کردی و ما به یاد تن زخمی ات به سوگ می نشینیم...
و تو از آن دوردستها، به ما و دنیای کوچک و احساس و اندیشه مان لبخند میزنی...
سید ابراهیم که باشی یا ابوهادی و صابری و کجباف و نجفی و ابوحامد، در آسمان چونان ستاره ای میدرخشید و راه ما زمینیان با نور شما روشن میگردد....
تو همیشه زنده ای سید و ما،زندگانی مرده بیش نیستیم....
سید جان، جهانی رهایی در صدایت بود و قفس، شرمگین از شوق پروازت....
به سرسبزی نخل ایثار...
به این آیه های تناور...
دلا،گر نه ای سنگ...
ایمان بیاور...
🔹️دلنوشته ی شهید مرتضی عطایی متولد ۱۳۵۵ در مشهد مقدس معروف به (ابوعلی ) که در مراسم اربعین شهید سید ابراهیم توسط خود ابوعلی قرائت شد.
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
#دل_نوشته
#روایت #شهید_مرتضی_عطایی
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
عادت مصطفی این بود که هرگاه به خانه میآمد ابتدا دست پدر و مادرش را میبوسید و در همان حین سلام
میکرد.
- سلام بابا.
- سلام مصطفی جان فکر کنم شکست خوردید که اینجوری برگشتی.
- نه بابا اتفاقاً پیروز شدیم. خدا روشکر.
- چکار کردی؟
- هیچی همه تیراندازی کردیم و یه نارنجک بود که توی همۂ بچه ها به من دادنش تا بزنم.
- خدا روشکر بابا.
- بابا میشه از این به بعد بیشتر توی برنامه های بسیج شرکت کنم؟
- آره بابا جون ولی مواظب درسات باش.
- چشم. با اجازه من برم بخوابم خیلی خسته ام.
از آن روز تا روزی که مصطفی چشم از دنیا بست محمد همیشه یاد آن روز بود و همیشه پسر خود را
پیروز میدانست.
#روایت #شهدا #شهید_صدرزاده
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بسم رب الشهدا🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
.
{۱ آبان ماه،پنجمین سالگرد شهادت شهید مصطفی صدر زاده}
شهيد مدافع حرم مصطفى صدرزاده (سيدابراهيم) به روايت همسر گرامى شهيد؛
"خبر شهادت"...
🔻بعد از ظهر به دوستش پیام دادم، از سید ابراهیم خبر دارید؟ جواب نداد. مصطفام آنقدر از استرس و حال من به مسئولشون گفته بود که تا پیام میدادم، زنگ میزد به آقا مصطفی و صداش رو ضبط میکرد برام میفرستاد. اون روز جواب نداد. از ساعت ۴ پیام دادم تا ۷ میخوند، جواب نمیداد. دلم ریش بود. داغون بود. وقتی پیامش رو دیدم بیمقدمه گفت: "سید حالش خوبه. ولی من پیشش نیستم".
🔸بعد شهادت یه شب توی حموم مشغول شستن لباس بودم. فاطمه اومد و با ذوق گفت: "مامان میدونی الان آقا بابای منه." گفتم آقا؟؟ گفت: "حضرت آقا".
مونده بودم چی بگم. گفتم کی گفته؟ گفت: "خودم فکر کردم". تا این رو گفت نشستم. زنگ زدم پدر شوهرم. اومد تا منو دید گفت چی شده؟ گفتم آقاجون مصطفی دیگه نمیاد. همه میخواستن آرومم کنم. ولی خودم میدونستم. تا ۱۲ شب بهم امید دادن. من تو برزخ بودم نمیدونستم به حرف دلم گوش کنم یا حرف اطرافیان. تا...
#روایت
#شهید_صدرزاده #خبر_شهادت
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zad
شهید مصطفی صدر زاده
🌹بسم رب الشهدا🌹 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناّ
تا ۱۲ شب که، پیام سید ابراهیم به لقاءالله پیوست را برام فرستادن.
🔺همه مضطرب بودن. که به فاطمه چهطور بگن. تمام زندگی فاطمه فقط باباش بود. میگفتن مامانت بیشتر دوست داری یا بابات؟ بدون هیچ درنگی میگفت: "بابا"...
.
گفتم خودم به فاطمه میگم. بغلش کردم، مثل طوری که باباش بغلش میکرد. آقا مصطفی میخواست فاطمه رو بخوابونه، رو پاش نمیذاشت. میذاشت روی سینش باهاش حرف میزد تا بخوابه. بغلش کردم و گفتم تا حالا اگه میخواستی چیزی رو به بابا بگی چهطور میگفتی؟ گفت: "تلفن میکردم یا میموندم تا بیاد بهش بگم". گفتم اگه میخواستی چیزی رو نشونش بدی چهطور؟ گفت: "هر بار میومد بهش نشون میدادم". گفتم من برات یه خبر خوش دارم که از این به بعد بابات همیشه پیشته. نیاز نیست دیگه زنگ بزنی یا صبر کنی تا بیاد. اون دیگه همیشه پیش دخترشه. مراقبته. هر وقت بخوای میتونی باهاش حرف بزنی. همه کارات و چیزاتُ میبینه.
«دم عشق،دمشق»
#روایت
#شهید_صدرزاده
#خبر_شهادت
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
🔹رشادتهای ابوعلی در درگیریهای تلقرین، تدمر، دیرالعدس، بصرالحریر، القراصی و خانطومان به عنوان جانشین تیپ عمار لشکر فاطمیون نام او را به کلمهای رعبآفرین برای تکفیریها تبدیل کرده بود.
🔺سرانجام پس از رشادتهای فراوان و چندبار مجروحیت، جانباز سرافراز مرتضی عطایی (ابوعلی) در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۹۵ مصادف با روز عرفه در منطقه لاذقیه سوريه به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به یاران شهیدش پیوست. پيكر مطهر اين شهيد والا مقام در گلزار شهداى بهشت رضا (عليهالسلام) واقع در مشهد مقدس(زادگاه وی) و در جوار قطعه میرزا جواد آقا تهرانی، بلوک پانزده، رديف يازده، شماره هشت به خاک سپرده شد.
«دم عشق دمشق»
#ابوعلی
#روایت
#شهید_مرتضی_عطایی
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
🔷️ایمیلی به دست رسیده از کمیل:
به چشمهایش که نگاه میکردی از بیخوابی قرمز شده بود، آنقدر بیداری کشیده بود که هروقت اراده میکرد چشمهایش را میبست و از شدت خستگی بیهوش میشد..
برای دستهایش فرقی نداشت که دخترک یتیمی را که از چنگال داعش نجات میدهد شیعه است یا سنی؟ اصلا مسلمان است یا غیرمسلمان؟
برای سیل خوزستان که رفت اصلا از خودش نپرسید تو اینجا چه کار میکنی؟! مگر فرماندار ندارد؟شهردار ندارد؟ کارمند ندارد آن ادارهی مسئول؟!
برای پاهایش فرق نداشت کجا میروند، خیابانهای تهران خودمان رد منافقین را میزند یا در خرابههای سوریه با تکفیریهایی میجنگد که اگر پایشان به مرزهای ایران برسد به صغیر و کبیرمان رحم نمیکند!
بعضی همسن و سالهایش، همانها که دیگر جنگیدن خستهشان کرده بود، حقوقِ سرداری را میگرفتند و کارشان شده بود از این یادواره به آن یادواره فقط نقل خاطره کنند! خاکِ میدان را بوسیده بودند و کنار گذاشته بودند! حاجی اما هم حرف میزد هم عمل میکرد! حاجی هنوز وصیّ امام بود، برای او جنگ ادامه داشت، آخر ملتِ خمینی چشم امیدشان به او بود!
ما افتخارمان این است که در کشوری نفس کشیدیم که او نفس میکشید، برای عقیدهای جنگیدیم که او برایش جان داد، بعضی وقتها فکر میکنم من آخرین سربازِ جنگ هستم، که بیخبر از قطعنامه هنوز میجنگم! به این فکر میکنم که مرگ برای من تمام شدن نیست، شروعی ست با قدرت بیشتر! به آن مستطیل خاکی، به قبرم، به تاریکیاش...
#کمیل
#روایت
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
شهید مصطفی صدر زاده
🔷️ایمیلی به دست رسیده از کمیل: به چشمهایش که نگاه میکردی از بیخوابی قرمز شده بود، آنقدر بیداری ک
فکر نمیکنم! میدانی؟ برای ما شیعههای علی علیهالسلام زندگی تمامی ندارد.. مگر قاسم سلیمانی خسته شده بود که ما خسته شویم؟ مگر او از جمهوری اسلامی شاکی بودکه ما باشیم؟ شاید به دل خسته بود از ناعدالتیها، اما تلاش میکرد، قدم برمیداشت، روشنفکر نبود، ادای اپوزیسیونِ ریشو را هم در نمیآورد! حاجقاسم خودش بود، ولی خودش خوب بود! نقد داشت و راه حل! غر نمیزد و خسته نمیشد! جان داد اما تو میبینی که هنوز ادامه دارد..
.
#کمیل
#روایت
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
یکی از شهدای مدافع حرم بود ،،،
داعشی ها دورش کردن تا تیر داشت با تیر جنگید تیر تموم شد سنگ سنگ تموم شد با مشت لگد داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش ...
همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود ...
خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم آورد دست از دعوا کشید و اسیر شد ولی یک لحظه سرشو از ترس پایین نیاورد...
تشنه بود آب جلوش می ریختن روزمین ...
فهمیدن حاج قاسم توی منطقس ...
برا این که روحیه حاج قاسم و بچه هاش رو خراب کنن بیسیم رضا اسماعیلی گرفتن جلو دهن رضا و چاغو گذاشتن زیر گردنش برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بش می گفتن حضرت زینت رو فحش بده پشت بیسیم ... ببین اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید ...
ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چندتا کلمه می گفت ... اصلا من آمدم جونم بدم اصلا من آمدم فدا بشم برا حضرت زینب اصلا من آمدم سرم رو بدم یا علی یا مولا یا زهرا ...
میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد که پشت بیسیم گوش می داد ....
بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن برا حاج قاسم 😭😭
به بیان یکی از رفقای مدافع حرم
_________________
♦️شهید بی سر رضا اسماعیلی، افغانستانی متولد و ساکن قم
📚شرح کامل شهادت این شهید را میتوانید در کتاب فتح خون مطالعه کنین
#روایت
#مدافعان_حرم #شهدا
#شهید_رضا_اسماعیلی
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
شهید رضا سنجرانی.mp3
6.51M
#روایت
#شهید_رضا_سنجرانی
#شهدا
عاشقان بی کفن ها با کفن بیگانه اند
روی جسم پاره ما بوریا باید کشید
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷️چند ساعت از پایان عملیات گذشته بود
پیروزی بسیار بزرگی اتفاق افتاده بود
اما تلخ ترین پیروزی جبهه
پیروزی پر خونی بود و چه خون های با برکتی .
رفتیم بیمارستان پیش اسماعیل
اسماعیل و سجاد عفتی و سید ابراهیم (شهید مصطفی صدرزاده ) از بچگی با هم بودن و خیلی بهم وابستگی داشتن
اسماعیل تازه داغ مصطفی رو دیده بود و برا همین خبر شهادت سجاد رو بهش نداده بودیم
حتی نمیدونست که خودش هم نخاعش رو تقدیم به حضرت زینب س کرده
ما هم نمیدونستیم ، دکتر که این حرف رو بهم زد و عکس ها رو نشونم داد ، انگار دنیا رو سرم خراب شده
اما رفتم تو اتاق
که اسی زد زیر خوندن :
باید برای اینکه جونمو فدا کنم ، به حضرت علی اکبر اقتدا کنم ...
.
بازم این فرمانده اسماعیل بود که به همه روحیه ميداد .
🎥ویدیو / اولین ساعات بعد از مجروحیت شهید زنده
بیمارستان حلب .
#اسماعیل_حلب
#روایت #شهید_صدرزاده
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
مسیر برگشت بچه ها، تقریبا بسته شده بود؛
📎با پی ام پی (نفربر) خودمون را به نزدیک روستای الخوابی رساندیم ؛ تقریباً الخوابی هم سقوط کرده بود؛ .
🖇دشمن با گلوله از ما استقبال می کرد؛ باطری بیسم اش تقریبا تمام شده بود!
مجتبی ؛مجتبی؛ ابو علی !!
مجتبی جان خودتون را به منبع آب برسونید ما آنجا با پی ام پی (نفربر) منتظرتون هستیم .
.
📎صدای خش خش بیسیم بی رمقش آخرین جملات سید مجتبی را به سختی ما رساند؛ هنوز آخرین کلماتش که از گلوی خسته و تشنه اش می آمد تو گوشم می پیچد : حاجی ما محاصره شدیم ….. 📍از ۲۰ تا پرستو فقط ۳تامون سرپا هستیم.
ودیگر هیچ ...
.
مجتبی ؛مجتبی ؛ ابو علی ….. مجتبی ؛مجتبی ؛ ابو علی …. مجتبی ؛مجتبی؛ ابو علی ….
سید مجتبی اگر صدای من را می شنوی شاسی بیسیم را فشار بده!
مجتبی ؛مجتبی؛ ابو علی …..
.
🖇مجتبی جان می دونم باطری بیسم ات شارژ نداره !
اگر صدای من را می شنوی شاسی بیسیم را فشار بده!
سید مجتبی جان اگر هنوز زنده ای شاسی بیسیم را فشار بده؛ سید مجتبی تو رو خدا شاسی را فشار بده ….
.
📎از بالا دیدیم که تکفیری ها سید مجتبی را دوره کردن؛ رسیدن بهش؛ دیگه داشت اسیر می شد؛
وقتی خوب دشمن دورش جمع شد درست همان لحظه ای که دشمن از به دام افتادن یکی از شیرمردان فاطمی خوشحال بود؛!
.
🖇 سید مجتبی ضامن نارنجک ها رو ؛ رهاکرد …
تکه های گوشت بود که از آسمان مثل باران بر زمین می بارید….
.
#خاطرات_شهید_صدرزاده
#روایت
#شهید_صدرزاده
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
ادامه👇👇
شهید مصطفی صدر زاده
📎شب عملیات سید مجتبی حسینی ، فرمانده دلاور گروهان تیپ قهرمان فاطمیون ، برای سلامتی بچه ها اسپند دود می کرد!
همان طور که بچه ها نشسته بودند ؛ سینه می زدند و عشق بازی با ارباب خود می کردند؛
سید مجتبی آتش اسپند را بالای سر تک تک بچه ها می گرداند و با دود معطرش؛ قربون و صدقه آنها می رفت ؛!
. 📍ایکاش آن شب یک نفر اسپند را دور سر خودش هم می گرداند…. 🗓تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۲/۱
#شهید_صدرزاده
#روایت
#خاطرات_شهید_صدرزاده
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
روزی كه محمد علی متولد شد، آقا مصطفی برای چندمين بار مجروح و در همان بيمارستان بستری شده بود. سيد ابراهيم با شوخ طبعی همیشگی خود و برای فرار از نگاه پرستاران كه نگران سلامت ايشان بودند و با پهلویی تير خورده نزديك هفت طبقه به سمت طبقات بالای بیمارستان قدم بر داشت. تا محبت همیشگی خود را نثار همسرش كند.
#شهید_صدرزاده
#روایت
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت اتفاق تصادف شهید مصطفی صدر زاده در سن ۳ سالگی از زبان مادر شهید در محضر رهبر معظم انقلاب امام خامنهای🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹
#شهدا
#روایت
#شهید_صدرزاده
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روايتى از شهيدان مدافع حرم مصطفى صدرزاده (سيدابراهيم) و محمدحسين محمدخانى (حاج عمار)؛
. 🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷
. "شهيد تاسوعا" ... .
🔻مصطفی صدرزاده روز تاسوعا شهید شد. خیلی دمغ و ناراحت بودیم. کمرمان شکسته بود.
🔸عصر عاشورا بعد از شکسته شدن محاصره توانستیم به عقب برگردیم. با عمار رفتیم مقر، با چند نفر دیگر روضه گرفته و به سر و صورتشان گِل مالیده بودند.
🔺با سر و ریش گل زده آمد پیش ما. تکتک نیروهای سیدابراهیم را بوسید. جملهاش به بچههای عرب زبان این بود: "أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ". به من که رسید، توی گوشم آرام گفت: "غصه نخور! منم چند روز دیگه مهمان سیدابراهیم هستم". ✍️ برگرفته از
📚كتاب:
"عمارحلب"؛ شهيد محمدحسين محمدخانى
انتشارات روايت فتح
مستند علمدار
.
#شهدا
#روایت
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لیلة_الرغائب
سال ۱۳۹۴ اوج جنگ سوریه و حمله تکفیریها به سرزمین شام بود، رزمندگان مقاومت در این سالها حضور گستردهای در عملیاتهای مختلف برای آزادسازی مناطق تحت تصرف داعش و دفاع از حرمهای مطهر اهل بیت (ع) داشتند. درست در همین سال حلول ماه رجب همزمان با آغاز عملیات بصرالحریر از سوی رزمندگان فاطمیون و ایرانی در ابتدای اردیبهشت ماه شد. عملیاتی که باعث به شهادت رسیدن نزدیک به ۱۰۰ تن از رزمندگان ایرانی و افغانستانی شد که پیکر برخی از آنان بعد از سالها به کشور بازگشت.
شهید مصطفی صدرزاده یکی از فرماندهان فاطمیون در این عملیات بود و مسوولیت جانشینی او را شهید مرتضی عطایی برعهده داشت. پیش از آغاز حمله رزمندگان مقاومت شهید مرتضی عطایی صحبتی با شهید هادی تمام زاده، شهید صدرزاده و شهید احمد مکیان داشته است که صوت این مصاحبه کوتاه در ادامه آمده است.
#شهید_صدرزاده
#روایت
#شهید_مرتضی_عطایی
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
۱۵ سالش بود، شب عملیات غسل شهادت کرد و لباس تمیز و معطر پوشید. گفته بود میخوام موقع شهادت با بویخوش به آغوش مولام برم... تو کانال_کمیل شجاعانه با آرپیجی سنگر دوشکای دشمن رو زد... مجروح شد، گذاشتنش کنار دیواره کانال. خمپاره کنارش فرود اومد، ترکش سرش رو برد... علی_شکرریز
#شهدا #روایت
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
شهید مصطفی صدر زاده
📎شب عملیات سید مجتبی حسینی ، فرمانده دلاور گروهان تیپ قهرمان فاطمیون ، برای سلامتی بچه ها اسپند دود می کرد!
همان طور که بچه ها نشسته بودند ؛ سینه می زدند و عشق بازی با ارباب خود می کردند؛
سید مجتبی آتش اسپند را بالای سر تک تک بچه ها می گرداند و با دود معطرش؛ قربون و صدقه آنها می رفت ؛!
. 📍ایکاش آن شب یک نفر اسپند را دور سر خودش هم می گرداند…. 🗓تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۲/۱
#شهدا
#روایت
#خاطرات
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
شهید مصطفی صدر زاده
ای شهید در قنوتت ما را هم دعا کن #قنوت_عشق #شهید_صدرزاده شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱 💎کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت اتفاق تصادف شهید مصطفی صدر زاده در سن ۳ سالگی از زبان مادر شهید در محضر رهبر معظم انقلاب امام خامنهای🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹
#روایت
#شهید_صدرزاده
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade
28.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چندکلامی باشهدا
#روایت
#شهدا
شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘🌱
💎کانال شهید مصطفی صدر زاده
@mostafa_sadr_zade