eitaa logo
مستشهدین ۳۱۳
335 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
92 فایل
🌹بسم رب الشهدا والصدیقین🌹 • دیر یا زود باید رفت؛ پس چه زیبا رفتنی است خونین رنگ و اگر مرد رکاب یاری مطمئن باش او بی تو نخواد رفت... • شهدا زنده اند و ما مرده ایم... لینک کانال جهت عضویت👇 @mostashhadin_313 کپی حلال😊
مشاهده در ایتا
دانلود
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🚩 ۲۸ ▪️حالا می­رویم سراغ انبیای الهی؛ پیغمبر اکرم(صل الله علیه و اله و سلم) چرا از مکّه به مدینه هجرت کرد؟ برای حفظ هجرت کبری بود که هجرت صغری را انجام داد. ▫️چرا به آن تازه‏مسلمانان فرمود به حبشه بروید؟ چون می­خواست مسلمان­ها دینشان را حفظ کنند. کفّار قریش سخت‏گیری می­کردند و نمی‏گذاشتند، لذا حضرت فرمود بروید حبشه تا بتوانید آنجا دینتان را حفظ کنید. ▪️پس همیشه در کنار هجرت کبری، باید هجرت صغری را داشته باشیم. ▫️آنچه در آیات و روایات داریم، یک مفهوم وسیع است و من نسبت به آیات و روایات جمود نمی­کنم. 📖«وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في‏ سَبيلِ اللَّه». هجرت صغری داریم، هجرت کبری داریم، هجرت صغری هم به جهاد اصغر برای حفظ دین منتهی می­شود. 🔻پایان هجرت صغرای امام‌حسین(علیه السلام)(علیه السلام) هم همان کار پیغمبر اکرم(صل الله علیه و اله و سلم) را کرد. لذا برای حفظ اسلام از مدینه به مکّه هجرت کرد و از مکّه به کربلا. ▪️البته این هجرت صغرای امام‌حسین علیه السلام است؛ در جلسات آینده به هجرت کبرایش هم می‏رسیم. روز دوم محرّم، هجرت صغرای امام‌حسین(علیه السلام) به پایان رسید. ▫️از مکّه که راه افتاد، تا کربلا 28-2(علیه السلام) روز طول کشید. از مدینه به مکّه رفت و از مکّه به کربلا. اما امام‌حسین(علیه السلام) از کجا فهمید که این هجرت به پایان رسیده و آخر کار است؟ ✨ادامه دارد.. 📌فیش منبر آیت الله آقا مجتبی تهرانی 🌷هدیه به لبخند عج ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🚩 ۲۹ ▪️از «ابومخنف» نقل می­کنم که نوشته است وقتی امام‌حسین(علیه السلام) به کربلا رسید، «فَلَم یَزَل یَرکَب فَرَساً فَرَساً حَتّی رَکِبَ سِتَّۀَ أفرَاس». مرتّب از یک مرکب به مرکبی دیگر سوار شد، تا اینکه شش مرکب عوض کرد، امّا دید این مرکب­ها هیچ‏کدام راه نمی­روند. ▫️اینجا بود که سؤال کرد اسم این زمین چیست؟ گفتند «غاضریّه»؛ گفت آیا اینجا اسم دیگری هم دارد؟ گفتند «شاطئ‏الفرات» است. امّا ذهن امام‌حسین علیه السلام با این نام­ها مأنوس نبود. لذا پرسید آیا اسم دیگری هم دارد؟ گفتند اسم دیگرش «کربلا» است. ▪️می­نویسند «فَتَنَفَّسَ الصُّعَدَاء»؛ آه سردی از سینه‏اش کشید؛ امّا من می­گویم نه، امام‌حسین(علیه السلام) یک نفَسِ راحت کشید. «و بَکَی بُکائاً شدیداً»، و شروع کرد های‌های گریه کردن و فرمود: ▫️«وَ اللهِ أرضُ کَربٍ وَ بَلاء». بعد هم فرمود: «هَا هُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَقتَلُ رِجَالِنَا وَ مَذبَحُ أطفَالِنَا»، اینجا همان‏جایی است که مردهای ما را شهید می­کنند؛ اینجا همان‏جایی است که بچّه‏های ما را ذبح می­کنند؛ اینجا همان‏جا است... (علیه السلام) دستور داد خیمه­ ها را بر پا کنند. اصحاب مشغول شدند و بارها را زمین گذاشتند و پیاده شدند و این بی­ بی­ ها و اطفال را از مرکب­ها پایین آوردند. اینها داشتند خیمه­ ها را سرِ پا می­کردند که امام‌حسین(علیه السلام) رفت گوشه­ ای نشست و مشغول تعمیر شمشیرش شد. پی نوشت ها: [2]. نهج البلاغه، خطبه 189 [3]. بحارالأنوار، ج 76، ص 280 [4]. سوره مبارکه حجرات، آیه 10 [5]. نهج البلاغه، خطبه ✨ادامه دارد.. 📌فیش منبر آیت الله آقا مجتبی تهرانی 🌷هدیه به لبخند عج ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🚩 ۳۰ ▪️ من در تاریخ دیده­ ام که (علیه السلام) دو جا این اشعار را خوانده است؛ یکی اینجا، هنگام ورود به کربلا است و دیگری شب عاشورا است. یک‏وقت دیدند امام‌حسین(علیه السلام) زمزمه­ ای می­کند و با خودش چیزی می­گوید. ▫️ گوش کردند، دیدند می­گوید: «يَا دَهْرُ أُفٍّ لَكَ مِنْ خَلِيلٍ كَمْ لَكَ فِي الْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِيل»، ای روزگار، اُف بر تو! شروع کرد این اشعار را خواندن. ▪️چند جا در واقعة کربلا هست که صحنه­های عجیبی پیش می­آید؛ یکی موقع به میدان رفتن امام‌حسین(علیه السلام) است؛ دیگری روز عاشورا، آن موقعی است که مَرکب بدون سوار امام‌حسین(علیه السلام) به خیمه­ ها برمی­گردد و یکی هم اینجا است. ▫️ نوشته­ اند وقتی این بی­ بی­ ها صدای امام‌حسین(علیه السلام) را شنیدند که این اشعار را زمزمه می­کرد، آمدند اطراف امام‌حسین(علیه السلام) را گرفتند. گفتند آقا، چه می­گویی شما؟... این زن و بچّه امروز ضجّه می­زدند... ✨ادامه دارد.. 📌فیش منبر آیت الله آقا مجتبی تهرانی 🌷هدیه به لبخند امام زمان عج ان شاءالله کربلا ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🚩 ۴۹ ▪️صحنه بايد صحنة عجيبي باشد! توقّف او در خیمة حضرت خيلي مختصر بود. «فما لَبِثَ أن جاء مستبشراً»؛ یعنی رفت داخل خیمه، توقّف كوتاهي كرد و آمد بيرون؛ امّا اين زهير ديگر آن زهير نيست! چرا؟ چون (علیه السلام) او را هجرت داد، آن‏هم هجرتي دروني؛ و چه سريع هم هجرتش داد! ▫️«فما لَبِثَ أن جاء مستبشراً، قَد أشْرَقَ وَجْهَه»؛ راوی می‌گوید وقتی زهیر از خیمة حضرت بیرون آمد، ديديم نورانيّتي و تلألويي پيدا كرده است. اين نورانیّت هم اثر همان هجرت دروني است. ▪️به محض اینکه به خیمة خودش برگشت، رو كرد به همراهان و گفت همه‌تان برويد؛ همه! پرسیدیم زهير چه شد؟! در پاسخ، فقط يك جمله گفت: «عَزَمْتُ علي صُحبۀ الحسين(علیه السلام)». ▫️یعنی مي‌خواهم ديگر با امام‌حسين(علیه السلام) باشم! نمي‌خواهم از او جدا شوم! «إنّ الحُسَينََ مِصبَاحُ الهُدَي وَ سَفِينَةُ النِّجَاة»؛ ببين چه كرد با زهير!حتّی به همسرش مي‌گويد تو هم برو! با تو هم ديگر كاري ندارم. ▪️همسرش گفت كجا بروم؟! من منشأ سعادت تو شدم! من تو را فرستادم که بروی و سخن امام‌حسین(علیه السلام) را بشنوی.چگونه است که تو مي‌خواهي روز قيامت نزد پيغمبر اكرم(صل الله علیه و اله و سلم) سرافراز باشي، امّا چرا من پيش فاطمه زهرا سلام الله علیها سرافرازي نكنم؟! این‏طور شد که همسرش هم آمد كربلا. ▫️روز عاشورا وقتي نبرد تمام شد، همسر زهير كفني به غلام زهير داد و گفت برو مولايت را كفن كن؛ بدنش روي زمين افتاده است. غلام رفت و برگشت، امّا زهیر را كفن نكرد. همسر زهير گفت چرا مولايت را كفن نكردي؟ غلام گفت آخر چگونه مولايم را كفن كنم، و حال آنكه بدن مطهّر پسر پيغمبر به روي زمین افتاده است... ✨ادامه دارد.. 📌فیش منبر آیت الله آقا مجتبی تهرانی 🌷هدیه به لبخند عج ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌