eitaa logo
🏴مستشهدین ۳۱۳🏴
313 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
93 فایل
🌹بسم رب الشهدا والصدیقین🌹 • دیر یا زود باید رفت؛ پس چه زیبا رفتنی است خونین رنگ و اگر مرد رکاب یاری مطمئن باش او بی تو نخواد رفت... • شهدا زنده اند و ما مرده ایم... لینک کانال جهت عضویت👇 @mostashhadin_313 کپی حلال😊
مشاهده در ایتا
دانلود
صدای زنگ اشتران به گوش میرسد و کاروانی خسته، بانوان شکسته دل، کودکانی بی پناه، کم کم نزدیک می شوند و این دشت دوباره شاهد وصالی غمبار خواهد بود... واقعه بعد از فراغی جانسوز لحظه شماری می کنند برای دیداری دوباره همه آمده اند... وبا رسیدن،گلبرگهای هاشمی دشت خزان زده را دوباره جان می دهند... و از بالای مرکب ها به زیر میآیند... همه جا پر می شود از نیلوفر های کبود... نگاه میکنم... این رباب است با آغوشی که از اصغر خالیست... و سرگردان به دنبالش...😭 و ام لیلا که پایین پای ارباب زانو زده به احترام پدر و پسر... و فاطمه ی نو عروس که به دنبال نشانی از داماد کربلا حیران به هر سو می نگرد... و سکینه دست در دست ام کلثوم ... شتابان به سوی علقمه سراغ عمو ی سقا را میگیرد... و زینب،ام المصائب زینب... مجلله زینب... زبان گرفته و می نالد... 😭 آمدم برادر، با قدی خمیده مویی سپید و رویی کبود... آمدم در حالی که فراغت و داغت کمرم را شکست و پیرم کرد... آمدم برادر، اما شرمنده که یکی از نوگلانت را در خرابه جا گذاشتم آمدم برادر، آمدم که دوباره عاشورایی به پا کنم... و غوغا کنم در این دشت خموش غم انگیز با ناله های جانسوزم... برخیز برادر، برخیز به استقبال این کاروان اسرای سرافراز... برخیز که دیگر تاب و توانم از کف رفته... و فقط تو را میخواهم... دست ولایتت را که بر قلبم نهادی کلام دلنشینت را که آرامش را به جانم دعوت کرد... و نگاه مهربانت را که تمام سختی ها را برایم آسان می کرد... بیا برادر که یک امانت دارت بودم... بیا و مرا با خود ببر