سلامت قلب و عقل به این است که تسلیم حقیقت باشد.
تسلیم در همه موارد معنی دست بسته بودن میدهد الّا در برابر حقیقت که دست باز بودن مطلق معنیاش تسلیم بودن برای حقیقت است.
این تسلیم همان آزادی و بیطرف بودن مطلق است.
(یادداشتها، ج۱۲، ص۵۷۶)
@motahari_nab
در بین عالمان افراد متدین بیشتر بوده و افرادى با کسب درجات عالىترِ علمى، متدینتر شدند.
(مقدمهایبرکلامجدید، ص۲۵)
@motahari_nab
اصلاحطلبی یک روحیه اسلامی است.
هر مسلمانی به حکم اینکه مسلمان است خواهناخواه اصلاحطلب و لااقل طرفدار اصلاحطلبی است زیرا اصلاحطلبی، هم به عنوان یک شأن پیامبری در قرآن مطرح است و هم مصداق امر به معروف و نهی از منکر است که از ارکان تعلیمات اجتماعی اسلام است.
البته هر امر به معروف و نهی از منکر لزوماً مصداق اصلاح اجتماعی نیست ولی هر اصلاح اجتماعی مصداق امر به معروف و نهی از منکر هست.
پس هر مسلمان آشنا به وظیفه از آن جهت که خود را موظف به امر به معروف و نهی از منکر میداند، نسبت به اصلاح اجتماعی حساسیت خاص دارد.
(بررسیاجمالینهضتهایاسلامی درصدسالهاخیر، ص۱۰)
@motahari_nab
مرد بزرگ، روحش صاحب حماسه است، خواه برای خودش کار کرده باشد یا برای یک ملت و یا برای بشریت و انسانیت کار کرده باشد و یا حتی بالاتر از انسانیت فکر کند و خودش را خدمتگزار هدفهای کلی خلقت بداند، که اسم آن را «رضای خدا» میگذارد، بدین معنی که خداوند این خلقت را آفریده و برای آن یک مسیر و هدف کلی قرار داده است؛
این راه، راه رضای خداست.
مرد بزرگ کسی است که در روحش حماسه وجود داشته باشد؛ غیر از این نمیتواند باشد.
(حماسهحسینی، ج۱، ص۲۷)
@motahari_nab
اسلام از ما «یزَکیهِمْ» میخواهد، تزکیه نفس میخواهد.
آن هم که بدون علم ممکن نیست.
پس آموختن مسائل روانی و اخلاقی، مقدمتاً برای اینکه تزکیه نفس حاصل بشود لازم است.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۲۵)
@motahari_nab
ایمان به خدا هدف است و به عبارت دیگر خود خدا هدف است و ایمان با این همه آثار زیادی که دارد، در اسلام به این دلیل واجب نشده است که آن آثار پیدا شود؛ چون آن آثار فواید ایمان است.
ایمان از آن جهت واجب است که خودش پیوند انسان با حق است و نفس پیوند انسان با حق از نظر اسلام کمال است.
نه علم هدف است، نه زیبایی هدف است، نه عدالت هدف است و نه محبت، بلکه هدف فقط و فقط خداست و حقیقت.
(هدفزندگی، ص۹۹)
@motahari_nab
برنامهای که اسلام در مورد بردگان آورده است برنامه بردگی نیست بلکه برنامه آزادی است.
(خاتمیت، ص۵۲)
@motahari_nab
در اسلام بدون شک دعوت به قدرت و توانایی شده است و نصّ قرآن و احادیث ماست.
دیگران هم که در موضوع اسلام مطالعه کردهاند، اسلام را در میان ادیان به این مشخصه شناختهاند که هیچ دینی به اندازه اسلام پیروان خود را به قوّت و قدرت دعوت نکرده است.
ویل دورانت در جلد یازدهم کتاب تاریخ تمدن که اختصاص به تاریخ تمدن اسلام دارد، این جمله را میگوید:
هیچ دینی به اندازه اسلام، مردم را به قدرت و قوّت دعوت نکرده است.
(انسانکامل، ص۲۳۰)
@motahari_nab
صبر و حوصله است که دوست قدیمی ظفر و موفقیت است.
در اثر صبر و حوصله است که نوبت ظفر میرسد.
اگر صبر و استقامت و حوصله باشد، بی استعدادترین افراد هم ولو در یک زمان طولانی به هدف خواهند رسید، همان طوری که مولی علی(ع)فرمود:
آدم باحوصله ظفر را به چنگ خواهد آورد ولو بعد از یک زمان طولانی.
(حکمتهاواندرزها، ج۱، ص۱۸۹)
@motahari_nab
هرکس و هر گروه منطقی دارد، یعنی طرز تفکری دارد؛ هرکس پیش خود معیارها و مقیاسها دارد و با آن معیارها و مقیاسها درباره کارها و بایدها و نبایدها قضاوت میکند.
شهید منطق ویژهای دارد.
منطق شهید را با منطق افراد معمولی نمیشود سنجید.
شهید را نمیشود در منطق افراد معمولی گنجاند؛ منطق او بالاتر است، منطقی است آمیخته با منطق عشق از یک طرف، و منطق اصلاح و مصلح از طرف دیگر.
یعنی دو منطق را اگر با یکدیگر ترکیب کنید: منطق یک مصلح دلسوخته برای اجتماع خودش و منطق یک عارف عاشق لقای پروردگار خودش، و به تعبیر دیگر اگر شور یک عارف عاشق پروردگار را با منطق یک نفر مصلح با همدیگر ترکیب بکنید از آنها منطق شهید درمیآید.
(قیاموانقلابمهدی(ع) ومقالهشهید، ص۸۵)
@motahari_nab
وظیفه علما در دوره ختم نبوت مبارزه با تحریف است و خوشبختانه ابزار این کار هم در دست است و باز هم خوشبختانه هستند و بودهاند در میان علما افرادی که با این نقاط ضعف مبارزه کردهاند.
(حماسهحسینی، ج۱، ص۱۱۷)
@motahari_nab
اسلام خط مخصوصی را هم برای مردم فرض نکرده است که حتماً باید تمام مردم مثلًا با خط عربی بنویسند.
نه، اسلام دین نژادی نیست.
در اسلام این جور محدودیتها وجود ندارد.
اما اسلام برای اعمال مذهبی زبان مخصوصی را انتخاب کرده که این زبان مخصوص، به همه مردم وحدت بدهد.
(اسلامونیازهایزمان، ج۱، ص۶۰)
@motahari_nab