26.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥این ۹ دقیقه ابعاد پنهان فتنه اخیر را برای شما رمزگشایی می کند...
🔷جنگ شناختی-ترکیبی چیست؟
🔷چطور یقین ها تبدیل به شک می شود؟
🔷مهسا امینی چطور بهانه ضد انقلاب شد؟
🔷چطور کمپین منافقین با موضوع من محجبه ام ولی با گشت ارشاد مخالفم زمینه ساز فتنه اخیر شد؟
🔹هوش مصنوعی اینستاگرام چطور فرد به فرد ذائقه و رفتار را تغییر می دهد؟
💠سید علیرضا آلداود مدرس سواد رسانه ای و پژوهشگر جنگ شناختی ادراکی پاسخ می دهد
جمعبندی اغتشاشات روز دوشنبه در کشور
در روز گذشته در مجموع تعداد تجمعکنندگان ۱۸۰۵ نفر بوده است.
گزارش پایش دستگاه امنیتی نشان میدهد با گذشت حدود ۱۰ روز از آغاز موج جدید اغتشاشات در کشور، تعداد آشوبگران حاضر در صحنه به طور قابل توجهی کاهش داشته است.
مطابق این گزارش، در روز دوشنبه ۴ مهرماه، جمعا در ۱۴ شهر کشور تجمعات اعتراضی برگزار شد که تعداد تجمعکنندگان ۱۸۰۵ نفر بودهاست. این در حالیست که از نظر تعداد افراد حاضر در صحنه جمعیت به حدود دو درصد و تعداد شهرهای درگیر نیز به حدود یک درصد کاهش یافته است. روند کلی تعداد شهرهای درگیر و تعداد تجمعکنندگان کاهشی میباشد.
در روز یکشنبه مجموعا در ۱۳ شهر تجمعی برگزار شده بود که حدود ۴۵۰۰ نفر در آن شرکت داشتند.
⚫️یک شب با اغتشاشگران
خلاصه گزارش:
ظهر پنجشنبه اطلاعاتی از بازداشت شدگان دریافت کردم. همان نوجوانان و جوانان کم سن و سال. در توصیف آنها می گفتند: اکثرا دغدغه معیشتی ندارند. اهل گیم و اینستاگرامند! بدون قید و بند مذهبی. معتقد به آزادی بی حد و حصر رابطه با جنس مخالف. به شدت نسبت به دین بغض دارند.
گزارش مشروح:
ساعت ۱۷:۳۰ در تقاطع خیابان برادران مظفر و روبهروی یک قهوه فروشی با چند دختر و پسر جوان همراه شدم؛ همگی تقریبا زیر ۱۸ سال. تردید داشتم چطور به جمعشان ورود کنم. نگران بودم ظاهر و لباسهای متفاوتم جلب توجه کند. اما دل به دریا زدم و با اولین شعارها با آنها همراهی کردم و وارد خیابان ولی عصر شدیم. پلیس مانع از تجمع میشد. شلیک اولین گاز اشک آور حسابی چشم و گلویم را سوزاند. بعضیهایشان فورا سیگار روشن کردند. یک نفرشان به من هم تعارف کرد. سیگار را گرفتم و در جیبم گذاشتم. نگران بودم پوک زدنهای ناشیانه هویتم را لو دهد.
با حضور پلیس از کوچههای فرعی به سمت چهارراه ولی عصر فرار کردیم. برای اینکه جمعیت را گم نکنم یک دختر و پسر جوان را نشان کردم و به دنبال آنها میدویدم. اینترنت قطع بود و این افراد با تلفن محل قرار بعدی را مشخص میکردند. قرار بعدی سر خیابان وصال بود. با آنها همراه شدم.
روال کار به این شیوه بود که ابتدا شعار می دادیم وقتی به حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر می رسیدیم با هدایت لیدرهایی که عمدتا موتورسوار بودند و سن های بالاتری داشتند، خیابان را می بستیم.
نوع برخوردها خشن بود. متوجه شدم برخی چاقوی جیبی و اسپری فلفل داشتند. رفتار دخترها هم مثل پسرها بود. در میان راه چند تابلو راهنمایی و سطل زباله را آتش زدند. کرکره مغازه ها غالبا پایین بود. جوانی حدودا ۲۰ یا ۲۱ ساله که سعید صدایش میکردند، حس لیدری این جمع را داشت. بقیه هم یکی درمیان به توصیه های سعید گوش می دادند.
قرار بعدی میدان فردوسی بود. در مسیر با هم، کمی همکلام شدیم. همین همراهی در یک ساعت اول و شنیدن نوع حرفهای آنها مشخص میکرد اینها نسبتی با گروهکیهایی که بارها وصف حالشان را شنیده بودم، ندارند. با اینکه کار را جدی گرفته بودند اما بعضا برخوردها و شوخیهای غیراخلاقی و راحت بین دختر و پسرها رد و بدل میشد. حتی در شوخی هایشان هم تند و عصبانی برخورد میکردند. اصطلاحات و واژههایی به کار میبردند که مشخصا ویژه زیست مجازی بود. ادبیاتشان برای من که فقط چند سالی از آنها بزرگتر بودم خیلی قابل درک نبود.
به وضوح مشخص است هیچ تقید دینی و سیاسی ندارند. می توان تصور کرد که هدف مهمی در زندگی به جزء خوشگذرانی ندارند که آنهم لابد با توجه به سبک زندگی آنها در کشور ما خیلی بساطش جور نیست! بیشتر من را یاد آن نوجوانی میانداختند که چند وقت پیش در اینستاگرام کلیپهای مشمئز کنندهاش با دو دختر کم سن و سالتر از خودش خاطر بسیاری از مردم را جریحهدار کرده بود.
به میدان فردوسی رسیدیم و در خروجی مترو مستقر شدیم. «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» و «مرگ بر دیکتاتور»، «ای مردم با غیرت حمایت حمایت» از شعارهای اولیهای بود که این گروه میدادند. به مرور به وسط خیابان آمدیم و ترافیک سنگین شد. ناگهان چند موتور سوار، هماهنگ با هم خیابان را کاملا بستند. چند زن نقابدار که مسنتر بودند وارد جمع ما شدند و میدانداری میکردند. ماشینها و مردم هم نظارهگر بودند.
موتورسوارها که حدودا تعدادشان ۱۰ تا ۱۵ نفر بود شروع به بوق زدن ممتد کردند. بقیه هم مردم را تشویق به همراهی میکردند. جو هیجانی خیلی بالا بود. ناگهان سطل زباله را به وسط خیابان آوردند و در کسری از ثانیه آتش زدند. متوجه نشدم چه کسی این کار را کرد؛ گروه جوان همراه ما یا میانسالهای تازهوارد. به هر حال، میدان فردوسی از چهار طرف بسته شد. گروه نوجوانها هم چند دقیقهای شعار دادند و به هم ریختند و آتش زدند. رفتارشان مثل قهرمان بازیهای رایانهای بود. انگار خرابکاری را فقط برای هیجان و لذتش انجام میدادند؛ یک جور تخلیه انرژی.
اما در گوشه دیگر میدان، ماجرا فرق میکرد. تحرکات لیدرها توجهم را بیشتر جلب میکرد. زنان و مردانی که معلوم بود جنسشان با این جوانها متفاوت است. کارشان را کاملا بلدند و برای تکتک رفتارشان برنامه دارند. هیچکدام از موتورها پلاک نداشتند. یک زن و مرد یا دو مرد سوار هر موتور بودند. در تاریکی شب متوجه نشدم که مسلح بودند یا نه اما بعداً از همکاران دیگر شنیدم که میگفتند در دست برخی لیدرها اسلحههایی دیدهاند.
چند دقیقه بعد پلیس وارد میدان شد. بلافاصله موتوری ها آدرس محل بعدی تجمع را دادند و تا قبل از رسیدن پلیس محل را ترک کردند. با ورود پلیس به میدان، جوانان شعاردهنده هم متفرق شدند و دوباره قرار بعدی را گذاشتند: زیر پل چوبی! از اینجا به بعد همه چیز تکرار میشد. ابتدا شعار می دادند و ترافیک ایجاد میکردند. وقتی
جمعیت به حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر میرسید، سر و کله لیدرهای موتورسوار پیدا میشد که سن و سال بالاتری داشتند. ناگهان خیابان با یک سطل زباله یا لاستیک شعلهور مسدود میشد. به محض ورود پلیس، موتورسوارها ناپدید میشدند. حالا این جوانهای هیجانزده باقی میماندند و مردم بهتزده و پلیسی که باید این صحنه را مدیریت کند!
ظهر پنجشنبه اطلاعاتی از بازداشت شدگان دریافت کردم. همان نوجوانان و جوانان کم سن و سال. در توصیف آنها می گفتند: اکثرا دغدغه معیشتی ندارند. اهل گیم و اینستاگرامند! بدون قید و بند مذهبی. معتقد به آزادی بی حد و حصر رابطه با جنس مخالف. به شدت نسبت به دین بغض دارند. روحانیت و اسلام را عامل ناخوشیشان میدانند. در اعترافاتشان مشخص شده پیوند خانوادگی شان به شدت ضعیف است و بعضا پدر و مادرهایشان با هم زندگی نمیکنند. پلیس میگوید بعضی هایشان که پوشش نامناسبی دارند تا هنگامی که خانواده شان لباس مناسب برایشان نیاورند نگه می داریم. مادرانشان که میآیند وضع پوششان به گونهای است که باید آنها را نیز نگه داریم اما بعضا اغماض می کنیم! البته حساب اغتشاشگران فرق دارد باید بمانند تا محاکمه شوند.
دکتر منوچهر زارعی جامعه شناس آنها را در جرگه وندالیسم دسته بندی می کند و میگوید: «وندالیسم» عارضه امروز مدرنیته است. بیماری نوظهوری که تقریبا در همه جوامع به ظاهر توسعه یافته مشاهده میشود. کودکانی که در اینستاگرام و فیسبوک پرورش پیدا میکنند و در دیسکوها و کازینوها بزرگ میشوند. اکثرا هیجانات جوانی را با الکل یا مخدر سرکوب میکنند اما هر از چند گاهی به بهانهای به خیابانها میریزند و با آشوبگری و تخریب اموال عمومی، هیجانات خود را تخلیه میکنند. انگار ما هم باید سزای غربی شدنمان را اینگونه بدهیم. سیاستهای توسعه غربی که دهه ۷۰ پایهگذاری کردیم هم اکنون محصولش را درو میکنیم. البته که اینها هنوز در اقلیتند و بسیار محدود، اما همین مقدار کم نیز دردآور است. خانواده، آموزش و پرورش و لقمه شبههدار و نحوه تربیت و مصرف رسانهای بیشترین نقش و تقصیر را در این ماجرا دارند.
⚫️یک شب با اغتشاشگران
ساعت ۱۷:۳۰ پنجشنبه در تقاطع خیابان برادران مظفر و روبهروی یک قهوه فروشی با چند دختر و پسر جوان همراه شدم؛ همگی تقریبا زیر ۱۸ سال. دل به دریا زدم و با اولین شعارها با آنها همراهی کردم و وارد خیابان ولی عصر شدیم. پلیس مانع از تجمع میشد. شلیک اولین گاز اشک آور حسابی چشم و گلویم را سوزاند.
روال کار به این شیوه بود که ابتدا شعار می دادیم وقتی به حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر می رسیدیم با هدایت لیدرهایی که عمدتا موتورسوار بودند و سن های بالاتری داشتند، خیابان را می بستیم. نوع برخوردها خشن بود. متوجه شدم برخی چاقوی جیبی و اسپری فلفل داشتند. رفتار دخترها هم مثل پسرها بود. در میان راه چند تابلو راهنمایی و سطل زباله را آتش زدند. کرکره مغازه ها غالبا پایین بود. جوانی حدودا ۲۰ یا ۲۱ ساله که سعید صدایش میکردند، حس لیدری این جمع را داشت. بقیه هم یکی درمیان به توصیه های سعید گوش می دادند.
قرار بعدی میدان فردوسی بود. در مسیر با هم، کمی همکلام شدیم. همین همراهی در یک ساعت اول و شنیدن نوع حرفهای آنها مشخص میکرد اینها نسبتی با گروهکیهایی که بارها وصف حالشان را شنیده بودم، ندارند. با اینکه کار را جدی گرفته بودند اما بعضا برخوردها و شوخیهای غیراخلاقی و راحت بین دختر و پسرها رد و بدل میشد. حتی در شوخی هایشان هم تند و عصبانی برخورد میکردند. اصطلاحات و واژههایی به کار میبردند که مشخصا ویژه زیست مجازی بود. ادبیاتشان برای من که فقط چند سالی از آنها بزرگتر بودم خیلی قابل درک نبود.
به وضوح مشخص است هیچ تقید دینی و سیاسی ندارند. می توان تصور کرد که هدف مهمی در زندگی به جزء خوشگذرانی ندارند که آنهم لابد با توجه به سبک زندگی آنها در کشور ما خیلی بساطش جور نیست! بیشتر من را یاد آن نوجوانی میانداختند که چند وقت پیش در اینستاگرام کلیپهای مشمئز کنندهاش با دو دختر کم سن و سالتر از خودش خاطر بسیاری از مردم را جریحهدار کرده بود.
به میدان فردوسی رسیدیم و در خروجی مترو مستقر شدیم. «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» و «مرگ بر دیکتاتور»، «ای مردم با غیرت حمایت حمایت» از شعارهای اولیهای بود که این گروه میدادند. به مرور به وسط خیابان آمدیم و ترافیک سنگین شد. ناگهان چند موتور سوار، هماهنگ با هم خیابان را کاملا بستند. چند زن نقابدار که مسنتر بودند وارد جمع ما شدند و میدانداری میکردند. ماشینها و مردم هم نظارهگر بودند.
موتورسوارها که حدودا تعدادشان ۱۰ تا ۱۵ نفر بود شروع به بوق زدن ممتد کردند. بقیه هم مردم را تشویق به همراهی میکردند. جو هیجانی خیلی بالا بود. ناگهان سطل زباله را به وسط خیابان آوردند و در کسری از ثانیه آتش زدند. متوجه نشدم چه کسی این کار را کرد؛ گروه جوان همراه ما یا میانسالهای تازهوارد. به هر حال، میدان فردوسی از چهار طرف بسته شد. گروه نوجوانها هم چند دقیقهای شعار دادند و به هم ریختند و آتش زدند. رفتارشان مثل قهرمان بازیهای رایانهای بود. انگار خرابکاری را فقط برای هیجان و لذتش انجام میدادند؛ یک جور تخلیه انرژی.
اما در گوشه دیگر میدان، ماجرا فرق میکرد. تحرکات لیدرها توجهم را بیشتر جلب میکرد. زنان و مردانی که معلوم بود جنسشان با این جوانها متفاوت است. کارشان را کاملا بلدند و برای تکتک رفتارشان برنامه دارند. هیچکدام از موتورها پلاک نداشتند. یک زن و مرد یا دو مرد سوار هر موتور بودند. در تاریکی شب متوجه نشدم که مسلح بودند یا نه اما بعداً از همکاران دیگر شنیدم که میگفتند در دست برخی لیدرها اسلحههایی دیدهاند.
چند دقیقه بعد پلیس وارد میدان شد. بلافاصله موتوری ها آدرس محل بعدی تجمع را دادند و تا قبل از رسیدن پلیس محل را ترک کردند. با ورود پلیس به میدان، جوانان شعاردهنده هم متفرق شدند و دوباره قرار بعدی را گذاشتند: زیر پل چوبی! از اینجا به بعد همه چیز تکرار میشد. ابتدا شعار می دادند و ترافیک ایجاد میکردند. وقتی جمعیت به حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر میرسید، سر و کله لیدرهای موتورسوار پیدا میشد که سن و سال بالاتری داشتند. ناگهان خیابان با یک سطل زباله یا لاستیک شعلهور مسدود میشد. به محض ورود پلیس، موتورسوارها ناپدید میشدند. حالا این جوانهای هیجانزده باقی میماندند و مردم بهتزده و پلیسی که باید این صحنه را مدیریت کند!
ظهر پنجشنبه اطلاعاتی از بازداشت شدگان دریافت کردم. همان نوجوانان و جوانان کم سن و سال. در توصیف آنها می گفتند: اکثرا دغدغه معیشتی ندارند. اهل گیم و اینستاگرامند! بدون قید و بند مذهبی. معتقد به آزادی بی حد و حصر رابطه با جنس مخالف. به شدت نسبت به دین بغض دارند. روحانیت و اسلام را عامل ناخوشیشان میدانند. در اعترافاتشان مشخص شده پیوند خانوادگی شان به شدت ضعیف است و بعضا پدر و مادرهایشان با هم زندگی نمیکنند.
✴️یک نکته:
تا آنجا که تحقیق کرده ام تمام هنرمندانی که امروز در آتش فتته میدمند و آتش بیار معرکه شده و از آشوبگری حمایت میکنند، غالباً همان هنرمندانی هستند که در سال ۹۲ و ۹۶ کمپین راه انداخته و از مسبب وضع موجود (حسن روحانی) حمایت کردند.
این بدان معناست که بیشتر این جماعت سلبریتی یا دچار کم بینشی و یا نادانی سیاسی بوده و یا برخی از آنان عامل و بارکش سرویسهای جاسوسی بیگانه و پادو سلطنتطلبان و منافقین و براندازانند
از طرف دیگر این یک هشدار جدی به مسئولان حوزه فرهنگ در کشور است که متأسفانه نسبت به دنیای پربلای هنر و رسانه غافل و یا بی تفاوت بوده و برای جذب و سازماندهی هنرمندان در چارچوب قانون اساسی و فرهنگ ملی و دینی برنامه مدون و قابل قبولی ندلرند و مردم و نظام به خاطر این بی برنامگی مسئولان حوزه فرهنگ هزینه سنگینی میپردازند
⛔️نگاهی فهرست وار به انواع سکوتهای حرام
1⃣روزه ی سکوت(در شریعت اسلامی روزه سکوت حرام و بدعت است نه اصل سکوت و لذا در روایات آمده که سکوت، بوستان فکر و اندیشه است)
2⃣سکوتی که سبب جرأت و تجرّی بیشتر گناهکاران شود!
3⃣سکوتی که مایه ی وهن اسلام و تقویت باطل یا ضعف مسلمانان شود!
4⃣سکوتی که موجب شود معروفی، منکر یا منکری، معروف شود!
5⃣سکوت در مقابل تهمت به افراد مومن و ارزشهای اسلامی، که جرم و گناه است!
6⃣سکوت در برابر بدعت گذاران و منادیان اسلام آمریکایی و کسانی که با متشابهات دینی، مردم را از حقایق اصیل اسلامی دور می نمایند.
7⃣سکوت در برابر حمله کنندگان به ارکان نظام اسلامی و محکمات انقلاب در حالی که حفظ نظام اسلامی بالاترین معروف است.
8⃣سکوت در برابر ستم و تعدّی ظالم و سکوت در برابر یاری و کمک به مظلوم
9⃣سکوت در برابر گسترش ولایت طاغوت و استیلای صهیونیسم جهانی بر ساحت زندگی مومنان، مثل سکوت در برابر تثبیت و گسترش حکمرانی صهیونگرام ها بر فضای مجازی کشور که مرگبارترین سکوت است!
🔟سکوت در برابر یاری و نصرت ولایت که حافظ حدود و مرزهای شریعت و ارکان اسلام است که این سکوت بالاترین منکر و بدترین نوع سکوت است.
☑️گزارش شماره ٤
علی کربمی بعد از فرار به دبی، محمد آل مکتوم نخست وزیر امارات و حاکم دبی را در دنیای مجازی فالو کرده و در ازای این وطن فروشی از حمایت مادی و معنوی آل مکتوم برخوردار شده است
محمد آل مکتوم مدعی جزایر سه گانه ایرانی «تمب بزرگ و کوچک و ابوموسی» و عامل اصلی عادی سازی روابط امارات با رژیم تروریست صهیونیستی و طراح جنبش فمینیستی در کشورهای همسایه از جمله ایران است و در جنگ ائتلاف وهابیون سعودی علیه یمنیها بعنوان همپیمان رژیم سعودی حاکم بر حجاز حضور دارد
محمد آل مکتوم در ازای خوش خدمتی و همکاری خائنانه علی کریمی با حاکمان امارات برای براندازی جمهوری اسلامی ایران، شهرک رسانه ای دیامسی (DMC) را با همه امکانات سایبری در اختیار وی قرار داده است.
شهرک رسانهای و تولید محتوای دبی DMC با ۱۵ هزار کارمند بصورت کامل در اختیار سلبریتیهای وطن فروش قرار گرفته است. این شهرک نقش زیادی در حمایت رسانهای و رباتیک از کریمی و سلبریتیها ایفا میکند.
فریدالعقیلی بعنوان رابط کریمی و برخی سلبریتیها، نقش هماهنگ کننده با امارات را بازی میکند.
پی نوشت:
علی کریمی که منافقانه میگوید جانم فدای خاک ! باید به این پرسش کلیدی پاسخ بگوید که کدام خاک؟ همچنین باید با صراحت بگوید آیا نظری درباره جزایر سه گانه ایرانی ندارد؟
🔵رئیسجمهور: خط قرمز جمهوری اسلامی تعدی به جان و مال مردم است
🔸چه اشکالی دارد برای گفت و گو، نقد و حتی اعتراض مراکزی را قرار دهیم که بشود مرکز گفتگو نقد و حتی اعتراض کردن نسبت به برخی مشکلات.
🔹چه اشکالی دارد که برای گفتگو ، نقد و حتی اعتراض مراکزی اختصاص پیدا کند؟
🔸این امر در قانون اساسی هم جایگاه دارد.
🔹باید حدفاصل بین اعتراض و اغتشاش مشخص شود.
🔸به هیچ عنوان نمی شود به جان و مال مردم اجازه تعدی داد.
🔹نمی شود اجازه داد افرادی با اغتشاش آرامش جامعه را به هم بزنند.
☑️پیدا و پنهان فتنه لمپنهای خارج نشین
🌺یادداشت سیاسی روزنامه جوان مورخ پنجشنبه ۷مهرماه ۱۴۰۱ به قلم سید عبداله متولیان
با حذف غربگرایان از سپهر سیاسی کشور و روی کارآمدن انقلابیون و حرکت پرشتاب برای ترمیم خسارات مادی و معنوی ناشی از سوءمدیریت و ناکارآمدی غربگرایان و بازگشت امید و اعتماد و تقویت باورها و ایمان مردم، «ائتلاف غربی، عبری، وهابی» به شدت احساس خطر کرده و با استفاده از تجربهی فتنههای پیشین، برنامه فتنه ای چند وجهی بر بستر جنگ هیبریدی و ترکیبی را برای درگیر کردن دولت آیتالله رئیسی در حاشیههای دروغین و تصنعی در دستور کار خود قرار داد. اما از آنجا که دولت سیزدهم فارغ از حاشیهها، برای بازگرداندن امید، آرامش و اعتماد به مردم، عزم خود را جزم کرده بود، گام نخست برای موفقیت فتنه جدید، با بهره گیری از ظرفیت نفوذیها و رسانههای جریان سیاسی بازنده، تولید حاشیههای رنگارنگ با تمرکز بر موضوع حجاب و گشت ارشاد نظیر «جنجال بر سر ممانعت از ورود زنان به ورزشگاه درمشهد»، «شایعه پلمپ رستورانها و کسبه ای که مانع از ورود زنان بدحجاب نمیشوند»، «پخش گسترده کلیپ های تولید شده درباره نزاع گشت ارشاد با زنان بدحجاب»، «شایعه اخذ جریمه از زنان بدحجاب»، «پخش کلیپ بیرون انداختن زن محجبه از اتوبوس»، «پخش کلیپهای مهندسی شده از مواضع برخی ائمه جمعه» و... طراحی و به اجرا گذاشته شد.
بالاخره روز موعود فرا رسید و با تولید یک دروغ بزرگ در باره مرگ مهسا امینی (قبل از اظهار نظر مراجع رسمی نظیر گزارش پلیس، پزشکی قانونی و...) فتنه کلید خورد و با شتابزدگی عجیبی توسط رسانه های جریان غربگرا ضریب خورده و دروغ تولیدی به پروپاگاندا تبدیل شده و آشوبگری با فتنه لمپنهای بیسر متفاوت از فتنه های پیشین در کف خیابان شکل گرفت: فتنه ۷۸ بر بستر فرهنگی، فتنه ۸۸ بر بستر سیاسی و انتخاباتی و فتنه ۹۸ بر بستر اقتصادی شکل گرفته بود اما فتنه جدید هیچ ماهیتی نداشته و برخلاف فتنه های پیشین که از یک واقعیت (نظیر بستن روزنامه سلام، باخت غربگرایان در انتخابات ۸۸ و افزایش قیمت بنزین) تبعیت میکردند این فتنه صرفاً از یک توهم و خیالبافی رسانه ای تبعیت کرده است. همچنین در حالیکه فتنه های قبلی دارای ساختار اجتماعی و دارای سر بودند فتنه جدید با اهدافی نظیر: «مردمی نشان دادن فتنه»، «عدم وابستگی به جناح خاص و مدیریت همه سلائق»، «عدم امکان دستگیری سران فتنه»، «فراجناحی معرفی کردن فتنه گران و عدم وابستگی به جناحهای داخلی»، «ایجاد امکان جلب و جذب حمایتهای فرامنطقه ای و بینالمللی» و... بی سر وارد میدان اغتشاش و تخریب اموال عمومی و... شد.
فتنه لمپنها که از آن تحت عنوان جنگ احزاب نیز یاد میشود و حاصل پیوند خوردن تمامی معاندین، محاربان، مخالفین، منافقین، سلطنتطلبان، عناصر واداده و فراری، بهاییها و... بوده و از حمایتهای علنی رسانههای بیگانه و سرویسهای جاسوسی دشمنان انقلاب و اغلب کشورهای اروپایی برخوردار و فاقد هویت واقعی بوده و صرفاً با فراخوان در دنیای مجازی شکل گرفته و از ویژگیهایی نظیر: «غیر حقیقی»، «بر بستر دنیای مجازی»، «بهره گیری از هیجانات روحی»، «مبتنی بر تحریک احساسات»، «فاقد هویت صنفی و قشری»، «استفاده از جوانان و نوجوانان» و «مدیریت و میدان داری زنان» برخوردار است. این فتنه که از اساس بر پایه دروغ رسانه ای شکل گرفت در تحریک پذیری و دامن زدن به اغتشاشات نیز با دروغهای گوبلزی که توسط مرکز سایبری منافقین و مرکز سایبری صهیونیستها و مرکز سایبری تعادل وهابیون سعودی و سایر لمپنهای خارج نشین نظیر مصی علینژاد تولید و توسط هنرمندان و ورزشکاران مشهور (سلبریتیها) فراری و داخلی منتشر و دامن زده شده و توسط رسانه های و شخصیتهای جریان غربگرای داخلی ضریب خورده است، در واقع در دنیای رسانه تصویرگری شده و در کف خیابان توسط جمعیتی به شدت محدود و فاقد پشتوانه مردمی رویدادسازی شده است. و جریان تجزیه طلب نیز بخش تکمیلی این جنگ هیبریدی و ترکیبی را تشکیل داده است.
فتنه لمپنها حرکتی آشوبطلبانه اما بی مایه و فاقد هر گونه عمق اجتماعی و حمایت مردمی است که صرفاً بر رویدادسازی و پروپاگاندای رسانه ای با حرکت پینک پنکی استوار است که برای اجتماعی و فراگیر معرفی کردن خود از مدلی تحت عنوان فرش نمودن سطح جامعه (Astroturfing) استفاده کرده و با حضور پراکنده در نقاط مختلف جامعه خود را بهعنوان مردم جا میزنند. فتنه لمپنها برای آنکه خود را بعنوان جنبش فراگیر مردمی نشان بدهد از یکطرف بر آشوبهای نقطهای مبتنی بر جنگ و گریز خیابانی و تغییر دائمی نقاط آشوب و خسته کردن دستگاههای مسئول تأکید دارد و از سوی دیگر به شدت در پی بزرگنمایی آثار تخریبی بوده و بر تخریب و به آتش کشیدن نمادهای هویت ملی و دینی: «آتش زدن پرچم، قرآن، مسجد، پلیس و...» متمرکز شده است.
این جریان خارج نشین با استفاده از ظ
رفیت رسانه بر استمرار خط آشوبگری متمرکز شده است و تصور جمع شدن غائله خطا بوده و باید بدانیم که گردانندگان اصلی جریان لمپنیزم، در پی: «تلاش برای اعتراضی نگه داشتن فضای کشور»، «کشاندن جریان اعتراضی به عرصه قشری و صنفی و اعتصابات سراسری معلمان، دانشگاهیان و...»، «اختلاف افکنی بین نیروهای مقابله کننده با آشوبگران بویژه نیروهای مسلح نظامی و انتظامی»، «تلاش برای وارد آوردن یک حادثه بزرگ و اثرگذار نظیر ترور سران احزاب سیاسی، تصرف رسانه ملی یا ... با استفاده از مدل زدن ساختمان تجارت جهانی» و... هستند.
برچیده شدن معرکه لمپنها مستلزم: «برخورد قاطعانه با تصویرگران رسانه ای قبل از برخورد با آشوبگران و رویداد آفرینان»، «قطع ارتباط بین تصویرسازان با رویداد آفرینان»، «برخورد بدون اغماض و جدی با سیاسیون غربگرا»، «برخورد مناسب با طایفهی ضریب دهندگان و حامیان فتنه از سلبریتیها گرفته تا اصحاب رسانه و شخصیتهای اثرگذار و دریافت هزینه های سنگین آشوبگری از آنان»، «کشف نقشهها و برنامه های آینده لمپنهای خارج نشین»، «ساماندهی فوری دنیای مجازی و جلوگیری از اوضاع ناهنجار و رهاشدهی فضای مجازی» و... است. اگر چه فتنه لمپنها در براندازی نظام با شکست مفتضحانه روبرو شده اما بیشک آثار زیانباری بر بدنه اجتماعی نظام بویژه در جوانان برجای گذاشته که برای ترمیم خرابیهای این فتنه شناخت دقیق و عمیق از نیازهای نسلی که از اعتیاد ناشی از دنیای مجازی بیشترین آسیبهای روحی و روانی را دیده و در معرض خطر واگرایی قرار گرفته ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
☫پژوهشکده مطالعات راهبردی عمار بصیر:
👇👇👇
🆔 @motevallian
🌺آدرس اینترنتی مقاله:👇
http://www.Javann.ir/004drs
جمعبندی تحرکات آشوبطلبان در روز چهارشنبه ۶ مهرماه
جریانات معارض فراخوانهایی با عنوان «تجمع و اعتراض خودرویی» برای روز پنج شنبه ساعت ۱۱صبح منتشر کردهاند.
بررسیهای میدانی نشان میدهد طی روزهای اخیر حجم گستردهای از اغتشاشات و آشوبها در کشور کاسته شده و پروژه جریانات معارض برای تداوم تجمعات و حضور خیابانی شکست خورده است.
در عین حال در حال حاضر دو نوع عملیات میدانی در دستورکار معارضین قرار دارد که در مرحله اول تحریک دانشجویان به تجمع و اعتصاب و در مرحله دوم اقدامات ایذایی میدانی برای بحران سازی در کشور قرار دارد.
مطابق این رویه صبح روز چهرشنبه شاهد تجمع ۲۵۰ دانشجوی دانشگاه علومپزشکی شیراز همراه با کشف حجاب تعدادی از افراد حاضر و همچنین تجمع ۵۰ دانشجو در دانشگاه اصفهان و ... بودیم.
در بعد دوم نیز فراخوانهای متعددی در روز جاری با عنوان «تجمع و اعتراض خودرویی» برای ساعت ۱۱صبح روز پنج شنبه در تمامی اتوبانهای شهری منتشر شده و همچنین سرشبکههای معاندین برای فراگیری سردادن شعار از پنجره منازل در تمامی شهرها نیز در حال تلاش هستند که مصداق اقدامات ایذایی است.
در خصوص تجمعات میدانی نیز چهار شنبه شب تاکنون وضعیت سفید گزارش شده و تجمع قابل ملاحظهای رخ نداده است
سناریوهای ضدانقلاب برای تداوم نافرمانی مدنی و اعتراضات در ایران پس از شکست پروژه اغتشاشات خیابانی|
➖ تمرکز بر گسترش اعتصابات سراسری در مناطق و اصناف مختلف کشور با تاکید بر صنایع پالایشگاهی و پتروشیمی، حمل و نقل عمومی
➖ شعارنویسی بر روی دیوارها، پلهای عابر پیاده و ... با مضامین و محتوای رادیکال علیه مقامات ارشد و کلیت حاکمیت
➖ تسری ایده «شعار از پشت بامها» علیه مقامات ارشد و کلیت حاکمیت در نقاط مختلف تهران و شهرستانها
➖ نمادسازی مانند استفاده از شال، تیشرت، پیکسل و ... مخصوص و منحصر به فرد با مضامین و محتواهای اعتراضی در خیابانها
➖ ایجاد ترافیک تصنوعی در سطح شهر با بستن خیابانها و بوق ممتد خودروها
➖ عادیسازی بیحجابی و کشف حجاب در جامعه ذیل پروژه عبور از بدحجابی و شلحجابی
➖ سرمایهگذاری بر روی گروههای هکری برای هک دستگاههای ارائه دهنده خدمات عمومی، نهادهای حساس، رسانههای حاکمیتی و غیره
➖ تداوم تعمیق و گسترش شکافهای قومیتی و مذهبی در استانهای مرزی
➖ زنده نگه داشتن اعتراضات با مناسبتسازی مانند چهلم مهسا امینی، سالگرد آبان 98، سالگرد هواپیمای اوکراینی
➖ تولید انبوه انواع محتواهای رسانهای مانند طرحهای گرافیکی، موشنگرافی، نماهنگ، پادکست و غیره از اغتشاشات اخیر، قربانیان و بازداشتشدگان آن و مهسا امینی
➖ موجسورای بر بازداشتشدگان و قربانیان حوادث اخیر در کشور با انتشار مشخصات فردی، قومی، خانوادگی و یا جزئیات نحوه فوت قربانیان
➖ تلاش برای استمرار فضای ناپایدار امنیتی در کشور با مرتبط کردن ناآرامیهای اخیر در کشور به ایجاد محدودیت در شبکههای اجتماعی
➖ برگزاری سمینارها و نشستهای چندجانبه بینالمللی درباره آزادیهای اجتماعی و وضعیت زنان در ایران و حساسیت افزایی نهادهای بینالمللی
➖ تهیه گزارشات غیرواقعی از اغتشاشات اخیر ایران در رسانههای بینالمللی با هدف تحریک نهادهای جهانی مانند عفو بینالملل، شورای امنیت سازمان و غیره برای موضعگیری علیه ایران
➖ تطهیر و سفیدنمایی حفظ و گسترش تحریمها علیه ایران به بهانههای حقوق بشری و اعتراضات اخیر در تهران
➖ افشاگریهای دروغین و جعلی از وضعیت فرهنگی و سبک زندگی خانوادههای مسئولان کشور با هدف تحریک احساسات و عواطف افکار عمومی و افزایش نفرت و خشم نیست به مسئولان و گروههای هوادار نظام
✴️خط مشترک آمریکا، ضدانقلاب و سلبریتیها برای تنفس مصنوعی به اغتشاشات
با خنثی شدن توطئه و فتنه لمپنهای خارج نشین و پایان یافتن اغتشاشات خیابانی در روزهای اخیر و بیتوجهی مردم به آشوبگران، معاندین و برخی از سلبریتیها تلاش دارند تا با تحریک نوجوانان و جوانان، به اغتشاشات تنفس مصنوعی دهند
در این راستا و پس از استفاده نماینده آمریکا از کلیدواژه "شجاعت دختران ایرانی"، معاندین و سلبریتیها نیز به خط شده و به دفعات روی این عبارت برای تحریک آشوبگران مانور میدهند
رضا پهلوی، سروش صحت، رضا علیجانی، مزدک میرزایی، هانیه توسلی، مانی حقیقی و سیامک انصاری از جمله افرادی هستند که در روزهای اخیر، خط تبلیغاتی مقامات آمریکایی درباره تحریک نوجوانان و جوانان برای اغتشاشات را دنبال میکنند.
گزارش شماره ۵
با شکست فتنه لمپنهای خارج نشین، برنامه جدید ستاد فتنه، فشار شدید به دانشگاهها و آموزش و پرورش برای تعطیلی مدارس و دانشگاهها و انتقال فتنه از حوزه لمپنیزم هیجانی به گسترش اعتصابات قشری و صنفی است.
اگر چه قرائن و شواهد گویای کم اثر بودن این برنامه و عدم توفیق فتنه گران در انتقال آشوبهای اجتماعی به تقابل صنفی و قشری است اما بی اثر کردن این برنامه مستلزم حرکت هوشمندانه و با برنامه دستگاهها و نهادهای مختلف در دو حوزه آفندی و پدافندی است.
صدور بیانیه ۶۰۰۰ استاد دانشگاه نمونه ای از این حرکات هوشمندانه در حوزه پدافندی است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تذکر چند سال پیش رهبر انقلاب: برخی با طرح مسئله حجاب اجباری خط دشمن را دنبال میکنند
🔹برخی با طرح مسئله حجاب اجباری خط ناکام دشمن را دنبال میکنند. آنچه که حرام شرعی است، نباید بصورت آشکار صورت بگیرد. شارع مقدس بر حکومت اسلامی تکلیف کرده که مانع از رواج حرام الهی در جامعه بشود.
⚫️خسارات ۸۰۰ میلیاردی فراخوانهای آشوب اینستاگرامی به اموال عمومی
پایشها نشان میدهد، ۱۴ هزار فراخوان، ۲۴ هزار فریم عکسنوشت و فیلم آموزش خشونت خیابانی، ۳۴۰ فیکنیوز و خبر جعلی و بیش از ۱۵ میلیون نشر و بازنشر توسط ۱۷ هزار اکانت جعلی در اینستاگرام و حدود ۱۵۰ میلیون توئیت و ریتوئیت و هشتگ طی ۱۰ روز گذشته برای مخاطبان ایرانی منتشر شده است
طی این فراخوانهای اینستاگرامی، تخریب ٤۶۰ شعبه بانک و خودپرداز، تخریب ۶۱ آمبولانس، تعطیلی ٤ روزه واحدهای صنفی ۸۰ شهر کشور، تخریب ۷۰ ایستگاه و ۱۰۰ دستگاه اتوبوس، تخریب ۳۰ خودروی آتشنشان، تخریب ۱۵ خودروی پلیس در سراسر کشور ثبت شده است
برآورد اولیه از مجموع خسارتها به اموال عمومی ۸۰۰ میلیارد و ضرر واحدهای صنفی در نتیجه فراخوان های مجازی بیش از ۱۰۰۰ میلیارد است.
۱- سهم سلبریتیها و احزاب غربگرا و مسببان وضع موجود که به تصور اینکه فرصتی طلایی برای بازگشت به قدرت در انتخابات سال آینده بدست آورده اند در فتنه لمپنهای خارج نشین از حدود ۲.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ تومان خسارات وارده چقدر است.؟
۲- آیا عزم دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی، نظارتی و قضایی برای محاکمه و مجازات تصویرسازان به جای روایتگران در صحنه جدی است؟
دستگیری:
٩٢ نفر از سلطنت طلبان
٧٧ نفر تجزیه طلبان قومی
۴٩ نفر از گروهک منافقین
٩ نفر از اتباع دول اروپایی مشتمل بر آلمان، لهستان، ایتالیا، فرانسه، هلند، سوئد و ...
۵ نفر از اعضای گروهکهای تکفیری
۳ نفر از سران فرقه ضاله بهایی به همراه ۲ نفر از افراد رسانه ای این فرقه یهودی
شناسایی و دستگیری عناصر مرتبط با رسانههای بیگانه در تهران و استانهای مختلف کشور
و...
و اعترافات عجیب آنان در برنامه ریزی دقیق ائتلاف غربی، صهیونیستی وهابی برای گسترش و فراگیر کردن آشوبها و حرکت به سمت اعتصابات سراسری بهعنوان مقدمه تجزیه ایران هیچ تردیدی باقی نمی گذارد
اما کماکان سؤال جدی مردم و افکار عمومی از اردوگاه اصلاحات این است که آیا آتش پرحجم و سنگین ائتلاف برای نابودی ایران بعنوان بزرگترین (و بلکه تنها) مانع تحقق نظم نوین آمریکایی را نمیبینند؟. آیا در حمایت از فتنه گران هدفی غیر از بازگشت به صحنه حاکمیت دارند؟ آیا نمیدانند در صورت فروپاشی و تجزیه ایران هرگز از گندم ری نخواهند خورد و اولین طعمه درندگان خون آشام غربی و... خواهند بود؟
#جهاد_تبیین
✴️غارت فرهنگی در دهکدههای مجازی شیطانی
🌺یادداشت سیاسی روزنامه جوان مورخ سهشنبه ۱۲ مهر ۱٤۰۱ به قلم سید عبداله متولیان
در گذشته نه چندان دور، غارتگران، سودجویان و مافیای مواد مخدر، جوانان و نوجوانان را به استفاده از مواد افیونی و قرصهای روان گردان و توهم زا فرا میخواندند و سلطه گران و یاغیان عرصه سیاست نیز از این موقعیت برای فریب مردم و تقابل «مردم/نظام» بهره میگرفتند و در این سوی میدان، مقابله با آلوده شدن جوانان و نوجوانان به قرصهای روان گردان و توهم زا مهمترین دغدغه مسئولان و دستگاهها و نهادهای بهداشتی، انتظامی، فرهنگی و... بود، اما اینک جهان با نمونههای به مراتب خطرناکتر از قرصهای روانگردان در دنیای مجازی رو به رو شده که افراد آلوده شده به این نوع قرصهای روانگردان به توهم بسیار شدید، چندبینی، تهوع، مسخ و به کما رفتن دچار شده و عوارضی به مراتب خطرناکتر و پر هزینه تر از خود بر جای میگذارند.
یکی از مهمترین برنامههای آمریکاییها برای تسلط بر جهان، ایجاد دهکده جهانی، شکل گیری نظام تک قطبی و نظم جدید آمریکایی، تجزیه کشورهای قدرتمند (از جمله ایران بهعنوان مهمترین مانع تحقق نظم نوین آمریکایی و قدرت مسلط محور مقاومت) به کشورکهای ضعیف بود که طی سه دهه گذشته در تحقق آن ناکام مانده است اما نه تنها ناامید نشده بلکه روش جدیدی برای تحقق اهداف خود در کشورهای هدف تحت عنوان دهکدههای مجازی را پی گرفته است. نرم افزارهایی نظیر اینستاگرام بستر اصلی ایجاد این دهکدههای مجازی هستند. وقتی یک فرد در دنیای واقعی و در پناه هنر و شغل خود، رفته رفته به فردی مشهور تبدیل میشود در فضای مجازی نظیر اینستاگرام صفحه خود را ایجاد کرده و در مدت کوتاهی هزاران نفر و گاهی جمعیت میلیونی (که عمدتاً نوجوانان و جوانان زیر ۲۵ سال هستند) به صفحه او پیوسته (و اصطلاحاً فرد مشهور را فالو میکنند) و به این ترتیب دهکده ای مجازی شکل میگیرد که فرد مشهور (سلبریتی) به مثابه کدخدا بر افراد حاضر در دهکده خود حکمرانی میکند. سلبریتیها از میان هنرمندان، ورزشکاران و به طور کلی تمامی اقشار و صنوف (اعم از قانونی و غیرقانونی) برای لذت جویی و برتری طلبی با اهدافی نظیر: «عشق به دیده شدن»، «نیاز به احترام»، «منافع مادی و پول»، «کسب موقعیت اجتماعی»، «ریاست طلبی و تشکیل باند» و... دهکده خود را آباد میکنند.
این پهلوان پنبهها و اصطلاحاً کدخدایان دهکده های مجازی که در جامعه به سلبریتی مشهور شده اند به کلی از شغل و هویت پیشین خود فاصله گرفته و در فضای مجازی با شخصیت و هویتی کاملاً جدید ایفای نقش میکنند به طوری که: «به شدت لحظه بین و کوته نگرند»، «فاقد اندیشه عمیق و دوراندیشی اند»، «جزء بی خبران جامعه بوده و در توهم دانایی به سر میبرند»، «توهم مقبولیت دارند»، «به شدت مغرور و خود بزرگ بین هستند»، «افکار متوهمانه خود را به اهالی دهکده خود القا میکنند»، «فریبنده و اغواگرند»، «به شدت مخاطب محورند»، «مطلای بدلی و تقلبی را به جای طلا به اهالی دهکده میفروشند»، «بر روی موضوعات مهم جامعه موج سواری میکنند». سلبریتی ها به مثابه یک رایوی محلی عمل کرده و الگوی رفتاری خود را به گیرندگان این رادیو ارائه میدهند. مهمترین ویژگی یک سلبریتی بی هویتی او است که دیگر به هیچ یک از ساختارهای اجتماعی تعلق ندارد.
شاید در آغاز هدف سلبریتی از تشکیل دهکده های مجازی صرفاً همان اهداف پیش گفته بوده باشد اما خیلی زودتر از آن که فکر شود با مدیریت سرویسهای جاسوسی بیگانه، آگاهانه یا ناآگاهانه به عامل سرویس تبدیل شده و شبیخون و ناتوی فرهنگی شکل گرفته و سلبریتی بهعنوان کدخدای دهکده به غارت فرهنگ، نسل کشی فرهنگی، تخریب تفکر و اندیشه ساکنان دهکده پرداخته و: «ترویج سبک زندگی بیگانه»، «تعیین اولویت اقدام برای کشور»، «برجسته سازی موضوعات زرد و مورد علاقه دشمن»، «دوقطبی سازیهای دروغین»، «حاشیه سازی برای نظام»، «مدیریت افکار عمومی»، «تشکیل گروه فشار بر نظام»، «تنفر نسبت به ارزشهای فرهنگ دینی و ملی»، «منحرف نمودن افکار عمومی از موضوعات اصلی جامعه»، «مدیریت افکار عمومی در صحنههای سیاسی نظیر انتخابات»، «کنشگری عوامانه و لمپنی جامعه» و... را نشانه گیری کرده است و اهالی دهکدهی خود را از «دین»، «قرآن»، «مسجد»، «پرچم»، «پلیس و ارکان نظم دهنده و امنیت بخش» و همه نمادهای هویت بخش کشور متنفر و روی گردان کرده و ناخواسته آنان را به بهانههای مختلف (از جمله مرگ مهسا امینی در نمونه پیش رو) به شورش و طغیان علیه همه نمادهای فرهنگی فرا خوانده و در صحنه آشوب و اغتشاش دقیقاً همه آن نمادها به آتش کشیده میشود. در واقع دهکدههای مجازی بستر و ابزار تحقق دهکده جهانی و نظم نوین آمریکایی است.
فرمایش امام خمینی: دشمنان از مسجد میترسند، مسجد سنگر است سنگرها را پر کنید» نشان میدهد که دنیای سلبریتی ها بی کم و کاست نقطه
مقابل دنیای اسلام بوده و دشمنان از طریق سلبریتیها هویت دینی و ملی ما را نشانه گرفته اند. در دنیای اسلام مسجد بهعنوان ظرف واقعی اجتماع مردم و روحانی مسجد بهعنوان امام جماعت نقش هادی را برای اهالی مسجد دارد. در مسجد (بهعنوان دهکده دینی) همه چیز بر محور دانایی، حقطلبی، تعاون، اخلاق عملی، رشد فضائل و خوبیها، عدالتخواهی، صلح و دوستی، تکریم شخصیت افراد، احترام متقابل، صداقت، صفا و صمیمت و عشق به خوبیها شکل گرفته است. در حقیقت دهکدههای مجازی نسخه تقلبی و شیطانی مساجدند که مأموریت اصلی آنها منطبق با مأموریت شیطان دور ساختن مردم از مسجد و تنفر از ارتباط با خداوند است و دنیای مجازی در پی آن است که انسانها را برخلاف طبع مدنی از دنیای واقعی جدا کرده و به صورت انسانهای انفرادی در زندان مجازی در معرض اعتیاد خطرناک به فضای مجازی و شدیدترین آسیبهای روحی و روانی قرار میدهد و از این رو است که:
۱- اکثر آشوب گران این میدان بیمار شده توسط قرصهای روانگردان جدید در این دهکدههای مجازی هستند و نیاز به درمان دارند.
۲- مادامی که بیماران این میدان درمان نشوند و ارتباط فیزیکی و قلبی این بیماران با مبدأ بیماری (سلبریتی و پهلوان پنبه دهکده) به شکل عقلانی و منطقی قطع نشود، به بهانه های مختلف دیگر به میدان آمده و آشوب گری آنان استمرار خواهد داشت.
۳- در صورتی که این بیماری فراگیر توسط نهادهای مسئول درمان نشود روز به روز با رشد کمی و کیفی این بیماران مواجه خواهیم بود.
٤- بنابر گفته مسئولان، در حالیکه تعداد افراد حاضر در صحنههای آشوبگری در کل شهرهای کشور کمتر از پنجاه هزار نفر بوده است متأسفانه خسارات وارده نزدیک به دوهزار میلیارد تومان برآورد شده و این زنگ خطری است که در صورتی که تعداد بیماران افزایش یابد ممکن است در وقایع مشابه با خسارات هولناک مواجه شویم.
۵- در میدان عمل ضمن کشف راههای درمان بیماران، باید به جای برخورد با رویدادآفرینان، با تصویرسازان و کارخانههای تولید سلبریتی شیطانی برخورد شود.
۶- دهکدههای مجازی امروز بهعنوان مهمترین و کارآمدترین و مخربترین سلاح در اختیار سرویس های جاسوسی و نظام سلطه برای پیشبرد اهداف شیطانی و تجزیه ایران است که باید مورد توجه جدی نهادهای فرهنگی، اطلاعاتی، امنیتی، قضایی و... قرار گیرد.
۷- بیش از بیست مطالبه جدی مقام معظم رهبری در باره ضرورت ساماندهی فضای مجازی از جمله: «اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم حتماً رئیس فضای مجازی کشور میشدم» و «اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است» به اندازه کافی برای توجه جدی مسئولان به این حوزه یله و رها (و جولانگاه دشمنان و فرصت طلبان برای تجزیه ایران) برای جبران کم کاریها کافی است.
☫پژوهشکده مطالعات راهبردی عمار بصیر:
👇👇👇
🆔 @motevallian
🌺آدرس اینترنتی مقاله:👇
http://www.Javann.ir/004e7v
⭕️باز هم خطای محاسباتی غرب در برابر ایران قوی
🌺یادداشت سیاسی روزنامه جوان مورخ پنجشنبه ۲۱ مهرماه ۱٤۰۱ به قلم سید عبداله متولیان
حضرت آیت الله خامنهای در دیدار رئیس و اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام در ارتباط با حوادث اخیر، با تأکید بر روشن و آشکار بودن نقش و دخالت دشمن برای همه و حتی برای صاحبنظران بیطرف خارجی، تلاش آنان را عکسالعمل ناشیانه و ابلهانه خوانده و فرمودند: «حضور میلیونی جوانان در راهپیمایی اربعین و حرکتهای مؤمنانه نمونههایی از تدین، دینباوری و حرکتهای بزرگ ملت ایران است و نشانگر آن است که ابتکار به دست ملت ایران بوده و دشمن مجبور به عکسالعمل ناشیانه و ابلهانه و برنامهریزی برای اغتشاش شد... اغتشاشات خیابانی واکنشِ انفعالی دشمن در مقابل حرکتهای بزرگ ملت ایران است».
روندنگاری حوادث و وقایع یک ماه اخیر و بررسی مواضع دشمنان، معاندین، مخالفین، اپوزیسیون خارج نشین (اعم از سلطنتطلبان، منافقین و...) فرقهها و گروهکهای تروریستی جدایی طلب (پژاک، کومله، دموکرات، خلق بلوچ، خلق عرب و..)، رسانههای غربی، وهابی و صهیونیستی (BBC، اینترنشنال، VOA و...)، مواضع سران دولتهای اروپایی و آمریکا و... و هجمه فوق سنگین هشتگ سازی های رباتیک در دنیای مجازی و... کوچکترین تردید باقی نمیگذارد که ائتلاف «غربی، صهیونیستی، وهابی»:
۱- از همدلی، همسویی، اتحاد و انسجام قوای کشوری و لشگری و عزم جدی برای غلبه بر مشکلات به شدت بیمناک شده و به این باور رسیده اند که موفقیت ایران در حل معضلات، مشکلات و موانع اقتصادی به منزله مهر پایان بر رؤیای نظم نوین آمریکایی و تشکیل دهکده جهانی خواهد بود.
۲- از پیوستن ایران به سازمان همکاریهای شانگهای و سرعت غلبه ایران بر موانع، تهدیدها و تحریمها، به شدت هراسناک شده اند و تلاش آنان نه برای جلوگیری از قوی شدن ایران بلکه نوعی فرار مذبوحانه به جلو به دلیل بیم از قوی بودن ایران و موفقیت در فتح آخرین سنگرهای دشمن و غلبه بر تحریمها و شیرین شدن کام مردم ایران است.
۳- اقدامات آنان از مدتها قبل برنامه ریزی شده و منتظر بهانه ای برای شروع عملیات برای فروپاشی و تجزیه ایران بوده اند
٤- اقدامات آنان در یک جنگ شناختی بر روی اندیشه و ادراک مردم بهعنوان بزرگترین سرمایه و شاخصه قدرت ملی متمرکز است.
۵- توسل به توحش رسانه ای بر این حقیقت تأکید دارد که آنان از اینکه ابتکار عمل به دست ملت ایران بوده و در میدان اغتشاشات به دشمن همراهی نکرده و جمعیت قلیل (کمتر از ۵۰هزار نفری) پراکنده و بدون فرمانده میدانی اغتشاشگران را منزوی ساخته اند نیز به شدت عصبانی هستند.
۶- حرکت دشمن غربی از سر استیصال و ضعف بوده و به فرمایش آن پیر فرزانه این صدای عرعر از سر ترس الاغها است و جفتک پرانی تبلیغاتی آنان صرفاً برای آن است که شیرها صدای ضعف الاغها را نشنوند.
۷- دشمن در این دوره از دسیسه و توطئه به یک جنگ تمام عیار ترکیبی روی آورده و تمام بضاعت خود را به میدان آورده است.
۸- خوب فهمیده اند که غلبه ایران بر تحریمها و مشکلات ناشی از تداوم دشمنی غرب با ایران، الگویی برای سایر ملتهای منطقه خواهد بود.
۹- پیروزی ایران به منزله پیروزی محور مقاومت و نقش بر آب شدن همه آمال و آرزوهای غرب در منطقه غرب آسیا خواهد بود.
۱۰- فهمیده اند که تا حدود زیادی تحریمها بی اثر شده و رها کردن
۱۱- بیش از آنکه واقعی باشد یک مانور توخالی تبلیغاتی و قمپزگونه در بستر دنیای مجازی و تحریک احساسات و هیجانات جوانان و نوجوانان است.
۱۲- هدف اصلی تجزیه ایران است. آنان فراتر از جمهوری اسلامی از ایران قوی میترسند
۱۳- با الگو گیری از مدل جلیقه زردهای فرانسه برای اغتشاشات بلند مدت و پردامنه برنامه ریزی کرده اند.
۱٤- و باز هم مثل همیشه دچار خطای محاسباتی شده و اینک به دلیل پنبه شدن همه نقشههای خود قافیه را به کلی باخته و به جفنگیات روی آورده اند
وقایع و اغتشاشات اخیر به وضوح نشان داد که ائتلاف «غربی، صهیونیستی، وهابی» از پیشرفتهای مستمر جمهوری اسلامی ایران و برنامه ریزی برای غلبه بر تحریم و حل مشکلات و معضلات کشور بیمناک شده و نه فقط از جمهوری اسلامی بلکه از ایران قوی هراس دارند و از بی تأثیر بودن جنگ ادراکی بر مردم عصبانی هستند. در واقع تلاش ائتلاف برای استمرار اغتشاشات، نوعی انتقام گیری از ملت ایران است. این حقیقتی است که از چشمان تیزبین کشتی بان انقلاب اسلامی پنهان نمانده و معظمله طی دههای اخیر از جمله بهمن ماه سال ۱۳۹۵ از برنامه ریزی دشمن برای «ایجاد تفرقه قومی و ترویج جدایی طلبی در بین اقوام»، «تهاجم فرهنگی و هجمه به باورها و اعتقادات مردم»، «برنامه ریزی برای براندازی نظام اسلامی» و «نفوذ برای تغییر محاسبات مسئولان و باورهای مردم» پرده برداشتند.
بدخواهان و دشمنان به چشم خود میبینند که ایران اسلامی در زمینه دفاعی به حدی از توانمندی و اقتدار رسیده
که به تنهایی و به عبارتی یکه و تنها در مقابل استکبار ایستاده و در جنگی نابرابر اراده خود را بر آنان دیکته نموده است. از این رو تحقق اقتدار اقتصادی ایران (پس از اقتدار دفاعی) برای آنان بسیار سنگین خواهد بود و لذا برپایی اغتشاشات و ایجاد ناآرامی و ایجاد فضای ناامن برای جلوگیری از سرمایه گذاری اقتصادی یکی دیگر از اهداف میانی دشمنان انقلاب اسلامی محسوب میگردد. دشمن میداند که گوهر امنیت در صدف قدرتمندی یک ملت شکل میگیرد. اگر ملتی قدرتمند نباشد، در تلاطم ارادههای کشورهای مستکبر دچار چالش میشود و از بین میرود.
تردیدی نیست که ویژگی کمی و کیفی جمعیت، منابع ملی، وسعت سرزمینی، دولت و حاکمیت، بنیه علمی، ثبات، هویت، تنوع قومی، وحدت و یکپارچگی مهمترین عناصر شکلگیری امنیت پایدار و اقتدار یک ملت در برابر دشمن محسوب شده و از مؤلفه های مهم قدرت در هر کشوری محسوب میگردند اما از آنجا که در جمهوری اسلامی ایران، قدرت در همه وجوه آن مردم بنیان است و مردم قاعده و اساس حکومت به حساب میآیند، مردم بزرگترین سرمایه ملی و بنیادی ترین، مهمترین، مؤثرترین و کارآمدترین مؤلفه قدرت ملی محسوب میگردد، به همین دلیل دشمن بعد از ناکامی و شکستهای تلخ در امواج براندازی در سالهای ۷۸، ۸۸، ۹۶ و ۹۸ اینک به جنگ شناختی روی آورده و بر روی اندیشه، اعتقادات، ایمان و باور مردم متمرکز شده است. ائتلاف دشمنان تلاش میکنند تا با غبارآلود کردن فضای سیاسی و اجتماعی و سیاه نمایی اوضاع جامعه و با دمیدن در کوره تنفر نسبت به نظام اسلامی و دین، بی اعتمادی به نظام، ناامیدی نسبت به آینده روشن و بهتر و... مردم را رو در روی دین، قرآن، مسجد، پرچم و به طور کلی فرهنگ ملی و اسلامی به میدان آورده تا با آشوب و اغتشاش موجبات ناامنی و ناآرامی را در کشور فراهم کرده و جلوی پیشرفت کشور و خنثی شدن تحریمها را گرفته و در نهایت ایران را بهعنوان بزرگترین مانع تحقق دهکده جهانی و نظم نوین آمریکایی به چندین کشورک ضعیف تجزیه کنند. برنامه تجزیه ایران نظریه برنارد لوئیس، طرّاح تجزیه ایران است که گفته: «یک ایران وسیع و قوی که تهدیدی برای امنیت سرمایهداران غرب است باید به شش قسمتِ ترک، کرد، لر، عرب، بلوچ و فارس تقسیم شود یا ضمیمه خاک همسایگان آن گردد تا خطر ایران دفع شود».
اینکه در فتنه اخیر، قرآن سوزی، مسجد سوزی، پرچمسوزی و توهین به مقدسات راه انداخته و تجزیهطلبان را هم وارد میدان آشوب گری و تجزیهطلبی کرده اند، عمل به وصیت برنارد لوئیس انگلیسی است. دشمن با اصل نظام ایران یکپارچه و مستقل، با قرآن و اسلام، مسئله دارد و آن را هدف قرار داده است. راهحل پشیمان کردن دشمن چیست؟ ملّت ایران با حضور نیرومند خود در صحنه، فتنههای دشمن را در جنگ نرم، جنگ شناختی و جنگ ادراکی خنثی کرده و اهداف دشمن را خنثی کرده است. وقتی دشمن صریح و بیپرده میگوید: «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»، «مذاکرات هستهای بهانه است، اصل نظام نشانه است»، «قیمت بنزین بهانه است، اصل نظام نشانه است»، «مهسا بهانه است، اصل نظام نشانه است» و... ما نیز باید صریح و روشن به دشمن تفهیم کنیم اصل نظام سلطه در منطقه و جهان، نشانه است و ائتلاف دشمن و از جمله رژیم سعودی حاکم بر حجاز که از طریق رسانه اینترنشنال به هدایت و مدیریت اغتشاشگران میپردازد باید بدانند که یا باید رسانه خود را کنترل کرده و از دخالت در امور ایران بپرهیزند و یا باید هزینه غیر مترقبه آن را بپردازند.
☫پژوهشکده مطالعات راهبردی عمار بصیر:
👇👇👇
🆔 @motevallian
🌺آدرس اینترنتی مقاله:👇
http://www.Javann.ir/004ebL
✴️تحلیل آماری شرکت کنندگان در اغتشاشات :
کل شرکت کنندگان اغتشاشات در سراسر کشور بر اساس آمار هر روزه شورای تأمین فرمانداری شهرها کمتر از ۹۰ هزار نفر بوده است یعنی حتی کمتر از ۲ دهم یک درصد
تحلیل آماری دستگیر شدگان :
۹۵٪ مجرد
۸۰٪ فرزند طلاق یا مطلقه
۵۰٪ سابقه اعتیاد (مواد مخدر ، الکل و....)
🔵انگیزه ها:
۶۵٪ هیجانی
۲۵٪ مالی
۱۰٪ برای بی حجابی
🔴تحصیلات :
۸۰٪ زیر دیپلم
۲۰٪ بالای دیپلم
⚫️محدوده سنی :
۶۰٪ ۱۵ تا ۲۰ سال
۲۰٪ ۲۰تا ۳۰ سال
۲۰٪ بالاتر از ۳۰ سال
⭕️جنسیت :
۸۵٪ مرد
۱۵٪ زن (در اغتشاشی که به اسم آزادی زن بپا می شود فقط ۱۵٪ شرکت کنندگانش زن هستند)
🔵دیدگاه اغتشاش گران و برداشت دستگیر شدگان از کشور ایران و مسائل جانبی:
۱- ایران کشوری مخروبه ، قحطی زده ، بدون حاکمیت ، اشغال شده توسط روسیه و چین است.
۲- ذهنیت آنان در فضای مجازی که سلبریتیها برایشان ساخته شده اند شکل گرفته است.
۳- بعضی از آن ها نه تنها شهدای شناخته شده ای مثل همت، باکری و... نمیشناختند که حتی حاج قاسم سلیمانی را هم نمیشناختند.
٤- اکثریت مطلق آنها هیچ شناختی از جمهوری اسلامی نداشته و صرفاً تحت القائات دنیای مجازی بر مرکب تنفر سوار شده و وارد میدان مبارزه با جمهوری اسلامی شده اند.
۵- تعطیلی کلاسهای درس در ۳ سال گذشته ضربه شدیدی به روحیه و شناخت آنان وارد کرده است.
۶- بیشتر دستگیر شدگان معتاد به بازیهای رایانه ای بوده و تحت تأثیر بازیهای دنیای مجازی (گیمینگ) به خشونت و توحش بعنوان تفنن و بازی نگاه میکردند.
بسیاری از آنان حتی نام مسئولان جمهوری اسلامی را نمیدانستند.
✴️مراقب بازی غربیها باشیم (قابل توجه فعالان رسانهای و مجازی) /1
🔸این روزها رسانههای غربی – صهیونیستی به شکلی عجیب در حال تمرکز بر حملات پهپادی ارتش روسیه به زیرساختهای نظامی و اقتصادی ناتو در اوکراین هستند. در روزهای نخست شروع این حملات با توجه به ذهنیت خاص غربیها که هیچکس را جز خود آدم حساب نمیکنند (به سخنان سخیف جوزپ بورل مراجعه کنید!) و هیچ ساختهای را جز آنکه از زیر دست خودشان خارج شده باشد قبول ندارند تلاش کردند تا این حملات پهپادی را با پروپاگاندای رسانهای و زیرسوال بردن عملکرد آنها ناچیز جلوه داده و به نوعی امیدوار باشند که این حملات گذرا، محدود و ناچیز است.
🔸اما هر چه زمان گذشت نه تنها این حملات پهپادی گستردهتر، اثرگذارتر و دقیقتر شد بلکه روسها از پهپادهای جدیدتر هم رونمایی کردند و کار تا جایی پیش رفت که در یک روز نیروی هوایی ارتش اوکراین سه فروند جنگنده خودش را که برای مقابله با حملات این پهپادها از زمین برخواسته بودند از دست داد. در ضمن اینکه این پهپادها از رینگهای پدافندی چندلایه و بسیار قدرتمند شهری مانند اودسا و کییف هم دهها بار عبور کرده و اهداف خود را با دقت بسیار منهدم کردند. این مساله برای سران ناتو بسیار ناخوشایند بود و دنبال راه چارهای برای آن بودند.
🔸هر چند آنها به لحاظ رسانهای روسها را مسخره میکردند که چون تکنولوژی لازم را ندارد به سراغ خرید پهپاد از ایران رفته است، اما خودشان هم به شدت مورد تمسخر قرار گرفتند چرا که باوجود حضور چندین مدل سامانه پدافندی، جنگال و پرواز 24 ساعته هواپیماهای جاسوسی و شناسایی توفیق چشمگیری در هدف قرار دادن این پهپادها به دست نیاورده و آنها با تغییر فرمانده عملیات ارتش روسیه در اوکراین، با شدت، قدرت و تعداد بیشتری وار عمل شده و شهرهای بزرگ اوکراین را به شهر ارواح تبدیل کردند، موضوعی که با تبلیغات رسانهای و ادعای منهدم کردن 80درصدی پهپادها قابل پوشش نبود.
🔸انتشار خبر فروش موشکهای بالستیک تاکتیکی توسط ایران به روسیه، غربیها را دچار جنون مضاعف کرد. ایجاد بلوا در ایران که قرار بود با رسیدن به یک نتیجه مشخص به عنوان «ارزش افزودهای برای معامله» بر سر همکاری ایران و روسیه مورد استفاده قرار بگیرد، شکست خورد و پروژه نفوذ نظامی در شمالغرب و جنوب شرق کشور با هوشیاری و عملیات به موقع و البته مهر ایزدی در نطفه خفه شد؛ بنابراین غرب هیچ ابزار جدی و جدیدی برای اینکه طرف ایرانی را تحت فشار قرار دهد تا دست از همکاری نظامی و دفاعی با روسها بردارد، در اختیار نداشت.
🔸غربیها که در طول چند دهه گذشته با اینکه آنچه ایران به عنوان دستاورد نظامی میگوید یک بلوف رسانهای و تبلیغاتی است تا مانع از حمله احتمالی به خاک خود شود، در طول سه سال گذشته به عینه این قدرت نظامی را لمس کرده و واقعی بودن آن را بیشتر درک کرده بود، اما همه تلاش خود را به کار میبست تا مانع از همهگیر شدن و همهفهم شدن این قدرت برای مردم کره خاکی شود. حمله به عین الاسد و انهدام دقیق تاسیسات نفتی سعودیها سیلی دردناکی بود که غربیها را به حقیقت قدرت نظامی ایران بیش از پیش آشنا کرد.
🔸هر دوی این عملیاتها نقاط عطفی در مباحث نظامی و جنگی بودند. اصابت فقط 11 موشک به عین الاسد (البته گفته میشود تعداد بیشتر بوده است) و حمله 10 فروند پهپاد و 7 فروند موشک کروز به تاسیسات نفتی سعودی در ابقیق و خریص اساس نبردهای آینده را تغییر داد و مشخص شد که نبردهای آینده صرفاً هواپایه و با استفاده از جنگنده و بمبافکن صورت نخواهد گرفت و تجهیزات جدید با پشتوانه فکری نو و ابتکاری توسط ایرانیها پا به عرصه گذاشته که قرار است در یک نبرد نامتقارن صحنه نبرد را در کمتر از چند ساعت عوض کند. همین درک از این توانمندی بود که وحشت تحویل احتمالی موشکهای ایرانی به روسیه، خواب سران ناتو را آشفته کرد.
🔸اگر شانس هدف قرار دادن پهپادها را فقط 30 درصد در نظر بگیریم، توان مقابله با موشکی مانند ذوالفقار که بیش از 8 ماخ سرعت پیمایش دارد و بیش از دو برابر این عدد سرعت اصابت کلاهک جداشونده؛ ناتو با یک «گیمچنجر» واقعی و در مقیاس بسیار سنگین مواجه بود که میتوانست تمام زیرساختهای نظامی ناتو در اوکراین را منهدم کند در حالی که با سامانههای پدافندی فعلی غرب شانس هدف قرار دادن به زیر 5درصد میرسد. این مسائل باعث شده تا از چند روز پیش غربیها این بار به سراغ قدرت پهپادی و موشکی ایران بیایند و آن را تهدیدی برای «بشریت» (شما بخوانید غرب) اعلام کنند.