<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
📌قسمت هشتاد و چهارم
دست نوشته های شهید و خاطرات دوستان
کل دوران حضور احمداقا در جبهه سه ماه بیشتر نشد.
درست زمانی که دورهی سه ماههی ایشان تمام شد و قرار بود کل گردان برگردند ، عملیات والفجر۸آغاز شد
از حال و هوای احمداقا در آن دوران اطلاع زیادی در دست نیست.
هرچه بعدها تلاش کردیم تا ببینیم کسی در جبهه با ایشان دوست بوده، اما کسی را پیدا نکردیم.
ما به دنبال خاطراتی از جبههی ایشان بودیم.
اما چیزی به دست نیاوردیم، زیرا احمداقا بر خلاف بقیهی دوستان به گردانی رفت که هیچ آشنایی در اطرافش نباشد!
در مدت حضور در جبهه کسی او را نمیشناخت، لذا از این لحاظ راحت بود!
او میتوانست به راحتی مشغول فعالیتهای معنوی خود باشد، و این نشانهی اهل معرفت است که تنهایی و گمنامی را به شهرت و حضور در کنار دوستان ترجیح میدهند!
فقط بعد از شهادت ایشان، یکی از رزمندگان به مسجد آمد و ماجرای شهادت ایشان را برای ما تعریف کرد.
بسیاری از دوستان به دنبال درک روحیات احمداقا در جبهه بودند
آن ها می گفتند:
انسانهای عادی وقتی در شرایط دوران جهاد قرار می گیرند بسیار تغییر می کنند، حالا احمداقا که در داخل شهر مشغول سلوک الی الله بود چه حالاتی در جبهه داشته است؟!
در یکی از نامههایی که احمداقا برای دوستش فرستاده بود آمده:
جبهه آدم می سازد.جبهه بسیار جای خوبی است برای اهلش!
یعنی کسی که از این موقعیت استفاده کند، و جای خوبی نیست برای نا اهلش!
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب
( انتشارات شهید هادی )
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید#احمدعلی_نیری
✨🌿🌸🌿✨
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
📌قسمت هشتاد و پنجم
دفترچه خاطراتی که از احمداقا به جامانده و بعد از سالها مطالعه شد کمی از حالات معنوی او در دوران جهاد را بازگو می کند
احمداقا در جایی از دفتر خود نوشته است:
روز یکشنبه مورخ۱۳۶۴/۱۰/۲۹
درسنگر نزدیک سحر در عالم خواب دیدم که آقای حق شناس با دعاهایش نمی گذاشت ما شهید شویم.
خیلی به آقا تضرع و زاری کردم، آقا خیلی صورت پر نور و مهربانی داشت و به من خیلی احترام خاصی گذاشت.
یادر جایی دیگر آورده است:
در شب۱۳۶۴/۱۱/۱۴
در خواب دیدم که امام خمینی با حالت خیلی عزادار برای آیت الله قاضی ناراحت است
و در هنگام سخنرانی هستند و حتی.....« مفهوم نیست این قسمت»
در همان شب برای آیت الله قاضی نماز خواندم و فیض عظیمی خداوند در سحر به ما داد.
الحمدلله
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب
( انتشارات شهید هادی )
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید#احمدعلی_نیری
✨🌿🌸🌿✨
1797792192.mp3
10.33M
📚کتاب صوتی
" لوطی و آتش"
( مجموعه ۵ داستان از زندگی سردار شهید #حسن_باقری)
#لوطی_و_آتش
#رحیم_مخدومی
#دفاع_مقدس
قسمت 7⃣
💥پایان💥
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
❤️#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
همسر شهید چمران میگوید:
یک هفته بود مادرم در بیمارستان بستری بود.
مصطفی به من سفارش کرد که «شما بالای سر مادرتان بمانید ولش نکنید، حتی شبها» ومن هم این کار را کردم.
مامان که خوب شد آمدیم خانه. من دو روز دیگر هم پیش او ماندم. یادم هست روزی که مصطفی آمد دنبالم، قبل از اینکه ماشین را روشن کند دست من را گرفت و بوسید. میبوسید و همانطور با گریه از من تشکر میکرد.
من گفتم: برای چی مصطفی؟
گفت:این دستی که این همه روزها به مادرش خدمت کرده برای من مقدس است و باید آن را بوسید. گفتم از من تشکر میکنید ؟خب اینکه من خدمت کردم مادر من بود،مادر شما که نبود این کارها را میکنید!
گفت: دستی که به مادرش کمک میکند مقدس است و کسی که به مادرش خیر ندارد به هیچ کس خیر ندارد.من از شما ممنونم که با این همه محبت و عشق به مادرتان خدمت کردید.
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود.
#توسل
#کرامات_شهدا
@hasbiallah2 👈آیدی خادم شهدا
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
ارسالی اعضای محترم کانال⤵️
💥معجزه ای از شهدا که کل زندگی منو عوض کرد
🌿من یه خانوم بیحجاب بودم که شهدا دستم رو گرفتن و نجاتم دادن خانومی بودم که اصلا وضع پوششم مناسب نبود و همسرم هم خیلی از این بابت ناراحت بود ولی اصلا برام مهم نبود.. داداشم خیلی بهم تذکر میداد که یکم مانتوت رو بلند تر بپوش اصلا اهمیت نمیدادم کل زندگیم شده بود فلان مارک و برند لوازم آرایشی....
💫که یه شب خواب عجیبی دیدم که از اون خواب بهبعد زندگیم کلا عوض شد
خواب دیدم یه حسینه خیلی بزرگ رفتم که توش کلی شهید آورده بودن فکر کنم هزار تا شهید بود خانومای باحجاب اومده بودن که یه آقای جوون مذهبی اومد پشت میکروفن گفت خواهرا شهید زیاد آوردیم متاسفانه نمیتونیم همه رو تشییع کنیم هرکی میتونه یه شهید با خودش ببره خونه تاصبح قران بخونه صبح بیاره تحویل ما بده تا بتونیم کم کم همه رو تشییع کنیم...
هر کس بالا سر یه شهید نشسته بود و قران میخوند و گریه میکرد اومدم منم برم بالا سر یه شهید دیدم شهدا همه مهمون خانوما شدن و هیچ شهیدی به من نرسید که مهمون خونه من بشه ...خیلی این ور اون ور زدم حتی با یه خانومه گفتم میشه این شهید رو بدین من امشب ببرم خونه با اخم بهم نگاه کرد گفت نخیر برو پی کارت خیلی نارحت شدم بغض گلوم گیر کرد...
رفتم تکیه دادم به دیوار با حسرت داشتم به شهدا نگاه میکردم که یه دفعه دیدم دیوار روبه روی من تبدیل شد به یه آینه قدی بزرگ دیدم واییییییییییی به چه وضعی دروامدم مانتو کوتاه، موها رنگ کرده بیرون خیلی نارحت شدم و خجالت کشیدم با خودم گفتم آخه تو لیاقت نداری شهید مهمون خونت بشه که یه دفعه از خواب پریدم😔
🍃اون روز بابت خواب دیشبش حالم اصلا خوب نبود خیلی دلم گرفته بود انگار تازه فهمیده بودم که بازندگیم چیکارکردم... به همسرم گفتم میشه منو ببری مزار شهدا امام زاده اسماعیل (شازده حسین) با تعجب بهم نگاه کرد گفت حتما چرا که نه
انگار اونم فهمیده بود دارم تغییر میکنم و یه خبرایی هست وقتی رسیدیم دست بچم رو گرفت و از من دور شد گذاشت خلوت کنم تا خودم رو پیدا کنم فقط از دور با نگاهش زیر نظرم داشت تنها که شدم بغضم ترکید خیلی گریه کردم
از شهدا و خدا بابت بیحجابی کارای زشتی که کردم معذرت خواستم وهمونجا به شهدا قول دادم که لحظه ای چادر رو کنار نگذارم بشم مثل همون خانومای محجبه ای که دیشب تو خواب دیدم... و اومدم خونه.
♥️اون روز اولین روز یکشنبه ماه ذالقعده مصادف با میلاد حضرت معصومه س بود عجب روزی بود روز توبه و میلاد بانو...
رفتم حموم غسل توبه کردم نماز توبه خوندم کلی گریه کردم و قول دادم عوض شم و اون روز با وضو چادر حضرت زهرا رو بوسیدم و سرم کردم و بیرون رفتم همسرم به حدی خوشحال بود که گفت خدا خیرت بده خانوم دلمو شاد کردی...
☘ اون روز برگشتم خونه شب خوابیدم دوباره خواب دیدم رفتم بیرون که واسه خونه وسیله بخرم اومدم دیدم دم در خونمون رو ریسه بستن هیئت اومده دسته اومده خیلی شلوغ بود برادرم داشت سینی غذا رو پشت سر هم میداد تو حیاط
تا منو دیدم گفت هیچ معلومه کجایی دختر گفتم اینجا چه خبره داداش گفت واست مهمون اومده گفتم کیه گفت شهید آوردن خونتون رفتم خونه دیدم کلی شهید آوردن خونمون مردم دارن عزاداری میکنن.
✨خیلی خواب عجیبی بود دیشبش شهدا منو قابل ندونستن بیان خونم مهمون شن چون از حجابم ناراضی بودن و فردا شبش که قول دادم درست شم خودشون اومدن خونم مهمونی...
الان یه چند ماهی هست که کلا عوض شدم اطرافیانم هم تعجب کردن بعضی هاشون اخم میکنن میگن این دیگه چیه پیچیدی دور خودت.. بعضی هاشونم خیلی تحولیم میگیرن میگن چقدر خوشگل شدی...
این بود معجزه شهدا که زندگیم رو متحول کرد🌹🌹♥️💐💐
52.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 #شهادت_حضرت_رقیه(س)
🌴وقتی که تو نیستی
🌴با اشکام حرف میزنم
🎙 #مهدی_رسولی
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️حکایتی شنیدنی از عنایت امام حسین علیه السلام به خاطر توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسیجی شهید مهرداد عزیزاللهی کیست؟!
🕊🕊🕊
◾️بسیجی شهید «مهرداد عزیزاللهی» در مهرماه سال ۱۳۴۶ در شهر اصفهان در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد.
دوران کودکی خود را در کنار برادر خویش مسعود که او نیز به فیض شهادت نایل شده، سپری کرد.
تحصیلات راهنمایی را به پایان نرسانده بود که با جثهای کوچک ولی روحی بلند و شجاعتی وصف ناپذیر به جبهه اعزام شد و همزمان با حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل، در سنگر علم و دانش و تا قبل از شهادت درس خود را تا سال سوم هنرستان در رشته برق الکترونیک ادامه داد.
◾️شهید «مهرداد عزیز اللهی» در سال ۱۳۶۴، در عملیات کربلای ۴ در جزیره «ام الرصاص» در حال غواصی به شهادت رسید و جاودانه شد.
◾️خانواده «عزیز اللهی» شش پسر داشته که چهار نفر از آنها در جبههها حاضر بودهاند. مهرداد و مسعود به شهادت رسیدهاند و محمد هم اکنون جانباز شیمیایی میباشد. پسر دیگر نیز جزو آزادگان سرافراز بوده است.
شادی روحشان صلوات🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤 #کلیپ زیبای " قبض روح "
✅ گروهی که عزرائیل هم نمیتونه قبض روحشون کنه...!
🎙 #علی_صادقی
💥حتما ببینید و نشر دهید
صلی الله علیک یا اباعبدالله🖤
حب الحسین💐
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
410475_465.mp3
1.82M
💚دعای عهد
🔸️با نوای استاد فرهمند
من دعای عهد میخوانم بیا
بر سر این عهد میمانم بیا
🌤🌿🌻
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
💚سلام به چهارده معصوم(ع):💚
🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اميرالمُومنِينَ
🌷⃟ *صَلی اَللّهُ عَلَیکِ یا فاطِمهُ الزَّهرَاءُُ
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِی
🌷⃟ *صلي اَللَّهِ عَلَيْكَ يا اباعبداللَّه
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🌷⃟ *صلي الله عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ
🌷⃟ *صَلي اَللَّهِ عَلَيْكَ ياجعفربنَ مُحَمَّدٍ
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياموسيُّ بْنُ جَعْفَرٍ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياعلي بن موسي
🌷⃟ *صَلِي اَللَّهِ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ اَلْجَوَاد
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْك ياعلي بْنَ مُحَمَّدٍ
🌷⃟ *صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍ العسکري
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياحجه بْنَ اَلْحَسَنِ. اَلْمَهْدِيُّ عَجَّلَ اَللَّهُ تعالی فَرَجَهُ الشريف
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
❣بسم رب الشهدا و الصدیقین❣
2⃣1⃣ دوازدهمین چله ی کانال متوسلین به شهدا
💫 امروز " چهارشنبه 1 شهریور ماه"
🏴 مصادف با 6 صفر
📌روز " بیست و هفتم " چله صلوات و زیارت عاشورا《هدیه به چهارده معصوم(ع) و شهید امروز》
🌻شهید والامقام
" تقی بهمنی "🌷🌷🌷
معرف: خانم طاهره اخوان 🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@motevasselin_be_shohada
سردار رشید اسلام شهید تقی بهمنی🌻
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
تاریخ ولادت: ۱۳۳۵/۴/۱۲
محل ولادت: همدان
سِمت: فرمانده عملیات سپاه پاسداران همدان
تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۲/۱۰
محل شهادت: سرپل زهاب
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🌷🌿🕊🥀🌿🕊🌷
🔰زندگینامه شهید تقی بهمنی
✨فرمانده عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همدان
💐🍃شهید بهمنی در سال 1335 به دنیا آمد. تحصيلات ابتدايي تا دبيرستان را در همدان شهری که در آن متولد شده بود گذراند.
دوران ابتدایی را به صورت روزانه درس خواند و از آن به بعد مجبور بود روزها کار کند وشبها درس بخواند.با این کار هم هزینه های تحصیل خودش را تامین می کرد وهم برای خانواده اش کمک بزرگی بود.
🌺مادرش می گوید یادندارم کسی به او گفته باشد نماز بخوان یا مسجدبرو,او با علاقه واز سنین کودکی مسجد می رفت وسالها قبل از اینکه به سن تکلیف برسد نماز می خواند.
کمک به دیگران را وظیفه ی خود می دانست ,از کوچکی عادت داشت به مردم کمک کند؛مادرش می گوید:نشد برای آوردن انگور به باغ برودوهمه ی میوه هایی راکه چیده بود به منزل بیاورد,در راه بیشتر آنها را به فقرا می داد.
💥از نوجوانی به مبارزه بر عليه طاغوت پرداخت،او در این راه دشوار وسخت از هیچ کاری رویگردان نبود ویکی از پیشگامان مبارزات مردمی در همدان بود.
وقتی انقلاب شكوهمند اسلامي به پيروزي رسيد,او از پا ننشست و فعالیتهایش را بیشتر کرد,می دانست دشمنان به این راحتی دست از توطئه بر علیه مردم ایران بر نخواهند داشت. دردرگيريهاي پاوه و جنگ داخلی که ضد انقلاب در کردستان به راه انداخته بود,شرکت کرد.
🔻اوداوطلبانه به سپاه پاسداران پيوست و به مناطق درگيري با ضد انقلاب در پاوه و سنندج و مهاباد رفت.
پيش قدمي را در خطرات و سختي ها، هميشه براي خود لازم ميشمرد. پس از مدتی كه مسئوليت گروهي از رزمندگان را در این مناطق بهعهده داشت ,به همدان بازگشت و جنگ در جبهه فرهنگی را آغاز کرد,او این بار با استعفا از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی , مبارزه با تهاجم فرهنگي بيگانه و همچنين فقرزدايي از زندگي محرومان و ستمديدگان را انتخاب کرده بود.
🔸باتهاجم همه جانبه ی ارتش بعث عراق که به نمایندگی از دنیای ظلم وستم آمده بود تا به خیال باطل خود انقلاب اسلامی مردم ایران را به نابودی بکشاند؛ دوباره به عضويت سپاه درآمد و به جبهه ی قصر شيرين رفت و با قبول مسئوليت گروهی از رزمندگان به مقابله با تهاجم دشمن پرداخت.
🌿با گذشت زمان و بروز خلاقيت های بی شمار ,با صلاحدید فرماندهان, فرماندهي عمليات سپاه همدان به او محول شد اما این سمت نتوانست او را از جبهه ها جدا کند.
او با همین سمت در خط مقدم جبهه مشغول نبرد با متجاوزان بود .اعتقاد داشت تمام حركات و رفتار بايد در راه نجات دين و شرف باشد.
شهید تقي بهمني، نوري بود در ظلمت و بايد روزي به ملكوت اعلا ميپيوست، در آخرين روزهاي زندگي زميني چندين بار همرزمان شهيدش را در خواب ميبيند، گويا زمزمه ی وصالش در ميان عرشيان برپا بود.
🥀🕊سرانجام در دهم اردیبهشت 1360 بهعلت اصابت تركش خمپاره در جبهه ی غرب به شهادت رسید.
روحش شاد و یادش گرامی🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷☘✨🌷☘✨🌷☘
🕊🌤💐
🌹سردار سرتیپ شهید تقی بهمنی، معلم دلسوز و با اخلاصی بود که در دانشگاه انقلاب رتبه بالایی کسب کرد. او اولین فرمانده شهید استان همدان بود که مفتخر به دریافت درجه سرتیپ تمام از طرف مقام معظم رهبری شد و نامش در مدرسه عشق و دانشگاه انقلاب برای همیشه تاریخ ماندگار شد.
🌿او که از نوجوانی رنج را در خانوادهای تنگدست تجربه کرده بود؛ بیشتر حقوق دریافتیاش از آموزش و پرورش را صرف دانش آموزان محروم یک مدرسه روستایی کرد. تقی 12 تیر 1335 در همدان و خانوادهای مذهبی متولد شد و از نوجوانی با کار کردن کنار تحصیل به اقتصاد خانواده کمک کرد. بعدها عضو سپاه دانش شد و برای سوادآموزی به مناطق محروم رفت و آمد میکرد.
✨با پیروزی انقلاب اسلامی معلم شد و در روستای «منور تپه» اسدآباد مشغول تدریس شد؛ جایی که پس از شهادتش، مردم روستا به پاس خدمات و تلاش خارج از وظیفه این معلم دلسوز، نام «شهید بهمنی» را برای آن انتخاب کردند.
او عاشق شاگردانش بود و به گفته مادرش، آنها را با خود به خانه میآورد؛ حمام میکرد؛ غذا میداد و حتی گاهی برایشان کت و شلوار میخرید. در مدرسه هم نهار و میوهاش را بین بچهها تقسیم میکرد و خودش اندکی نان میخورد.
🍃او در مدرسه، مشق عشق میکرد و بیشتر درآمدش را برای روستای محل تدریسش و مردم روستا خرج میکرد یا به دوستان و آشنایان قرض میداد. پولهایش برای برکت عجیبی داشت: هزینه ازدواج، ساخت خانه، پرداخت بدهی و مهمتر از همه باز کردن گره از کار مردم.
دلسوزی، اخلاص، مردم داری و تقوا ویژگی ذاتی تقی بود...
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🔹گزیده ای از وصیت نامه شهید تقی بهمنی🔹
🌷 به خاطر اسلام؛ بلکه برای رسیدن به معبودم در این جبهه مبارزه میکنم و معتقد هستم
این دنیا برای انسان یک زندان بیش نیست چنانکه شیعه از اول در برابر ستمگران همواره نه گفتهاند. ما شیعهها گفته زور را تحمل نمیکنیم.
پای مقاومت ستمگران را خواهیم شکست و فراموش نمیکنیم که درس بزرگی از سرور آزادگان حضرت سیدالشهدا (ع) آموختهایم.
🌷میدانم که این جنگ تحمیلی پایدار نیست و خداوند وعده داده است که پیروزی از آن ما است. خدا خود شاهد است که در این جنگ تحمیلی هم از طرف خودی من زجر میبرم و هم از طرف دشمن، زیرا از درون با ستون پنجم در جنگ روبرو هستیم و از خارج با ابرقدرتهای شیطانی.
🌷 خدایا تو را قسم میدهم به جوانان آغشته به خون که اسلام را در این لحظه از زمان یاری کن.
اما شما مسلمانان در این موقع از زمان نشان بدهید که ما آزاده و پیرو مکتب اسلام هستیم.
🌷من شهادت را دوست دارم، زیرا هر لحظه به استقبال آن میروم و با خون خودم میخواهم اسلام را یاری کنم؛ اگر خدا این قربانی را از خانواده ما قبول کند.
خانواده عزیزم شما را به خدا قسم میدهم بعد از مرگ من اگر مجلس عزاداری به پا کردید؛ خوشحال باشید و جشن بگیرید و به تمام بازماندگان بگوئید که خدا هم از ما قبول کرد.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊