eitaa logo
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
32.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
254 فایل
بسم رب الشهداء💫 🌷"هرگز کسانی را که در راه خداکشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"🌷 (آل عمران۱۶۹) 💥چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد💥 ✨شروع چله: 16 آذر ✨پایان: 25 دی @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 💞 📚 _۵دقیقہ بعد رامین رسید... سوار ماشیـݧ شدم بدوݧ اینکہ حرفے بزنہ حرکت کرد. _نگاهش نمیکردم ب صندلے تکیہ داده بودم بیرونو نگاه میکردم همش صداے سیلے و حرفاے ماماݧ تو گوشم میپیچید باورم نمیشد. اوݧ مـݧ بودم کہ با ماماݧ اونطورے حرف زدم؟ واے کہ چقدر بد شده بودم _باصداے بوق ماشیـݧ بہ خودم اومدم رامیـݧ و نگاه کردم چهرش خیلے آشفتہ بود خستگے رو تو صورتش میدیدم چشماش قرمز بود مث ایـݧ کہ دیشب نخوابیده بود دستے بہ موهاش کشید وآهی ازتہ دل دلم آتیش گرفت آشوب بودم طاقت دیدݧ رامیـݧ و تو اوݧ وضعیت نداشتم _ناخودآگاه قطره اشکی از چشمام سرازیر شد رامیـݧ نگام کرد چشماش پراز اشک بود ولے با جدیت گفت: اسماء نبینم دیگہ اشک و تو چشمات اشکمو پاک کردم و گفتم:پس چرا خودت.... حرفمو قطع کرد و گفت بخاطر بیخوابے دیشبہ بیخوابے؟ چرا؟ _آره نگرانت بودم خوابم نبرد جلوے یہ کافے شاپ نگہ داشت رفتیم داخل و نشستیم سرشو گذاشت رو میز و هیچے نگفت چند دیقہ گذشت سرشو آورد بالا نگاه کرد تو چشام و گفت: _اسماء نمیخواے حرف بزنے چرا میخوام خوب منتظرم رامیـݧ ماماݧ مخالفت کرد دیشب باهم بحثموݧ شد خیلے باهاش بد حرف زدم اونقدرے ک... اونقدرے ک چی اسماء؟ اونقدرے ک فقط با سیلے ساکتم کرد دیشب انقدر گریہ کردم ک خوابم برد و نفهمیدم زنگ زدے _پوفے کرد و گفت مردم از نگرانے اما حال خرابش بخاطر چیز دیگہ بود ترجیح دادم چیزے نگم و ازش نپرسم اون روز تا قبل از تاریکے هوا باهم بودیم همش بهم میگفت ک همه چے درست میشہ و غصہ نخورم چند بار دیگہ هم با ماماݧ حرف زدم اما هر بار بدتر از دفہ ے قبل بحثموݧ میشد و ماماݧ با قاطعیت مخالفت میکرد _اوݧ روز ها حالم بد بود دائم یا خواب بودم یا بیروݧ حال حوصلہ ے درس و مدرسہ هم نداشتم میل بہ غذا هم نداشتم خیلے ضعیف و لاغر شده بودم _روزهایے ک میگذشت تکرارے بود در حدے ک میشد پیش بینیش کرد رامیـݧ هم دست کمے از مـݧ نداشت ولے همچناݧ بر تصمیمش اصرار میکرد و حتے تو شرایطے ک داشتم باز ازم میخواست با خانوادم حرف بزنم اوایل دے بود امتحانات ترمم شروع شده بود یہ روز رامیـݧ بهم زنگ زد و گفت باید همو ببینیم  ولے نیومد دنبالم بهم گفت بیا هموݧ پارکے ک همیشہ میریم _تعجب کردم اولیـݧ دفہ بود کہ نیومد دنبالم لحنش هم خیلے جدے بود نگراݧ شدم سریع آماده شدم و رفتم رو نمیکت نشستہ بود خیلے داغوݧ بود... ✍ ادامه دارد .... ✨🦋✨
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 💞 📚 _رفتم کنارش نشستم. سرشو به دستش تکیہ داده بود سلام کردم بدوݧ ایـݧ کہ سرشو برگردونہ یا حتے نگام کنہ خیلے سردو خشک جوابمو داد حرف نمیزد _نمیفهمیدم دلیل رفتاراشو کلافہ شده بودم بلند شدم ک برم کیفمو گرفت و گفت بشیـݧ باید حرف بزنیم _با عصبانیت نشستم و گفتم: جدے؟ خوب حرف بزݧ ایـݧ رفتارا یعنے چے اصلا معلومہ چتہ؟ قبلنا غیرتت اجازه نمیداد تنها بیام بیروݧ چیشده ک الاݧ.. _حرفمو قطع کرد و گفت اسماء بفهم دارے چے میگے وقتے از چیزے خبر ندارے حرف نزݧ اولیـݧ بار بود ک اینطورے باهام حرف میزد مـݧ ک چیز بدے نگفتہ بودم. ادامہ داد ببیـݧ اسماء ۱سال باهمیم  چند ماه بعد از دوستیموݧ بحث ازدواجو پیش کشیدم و با دلیل و منطق دلیلشو بهت گفتم شرایطمم همینطور همـوݧ روز هم بہ خانوادم گفتم جریان و اما بہ تو چیزے نگفتم. از همـوݧ موقع خانوادم منتظر بودݧ ک مـݧ بهشوݧ خبر بدم کے بریم براے خواستگارے اما مـݧ هر دفعہ یہ بهونہ جور میکردم چند وقت پیش همون موقع اے ک تو با مامانت حرف زدے خانوادم منو صدا کردݧ و گفتـݧ ایـݧ دختر بہ درد تو نمیخوره وقتے خوانوادش اجازه نمیدݧ برے خواستگارے پس برات ارزش قائل نیستـݧ چقد میخواے صبر کنے.... ولے مـݧ باهاشوݧ دعوام شد حال ایـݧ روزام بخاطر بحث هرشبم با خوانوادمہ دیشب باز بحثموݧ شد. _بابام باهام اتمام حجت کرد و گفت حتے اگہ خوانواده ے تو هم راضے بشـݧ اوݧ دیگہ راضے نیست ببین اسماء گفتـݧ ایـݧ حرفها برام ـسختہ اما باید بگم دیشب تا صب فکر کردم حق با خوانوادمہ خوانواده ے تو منو نمیخواݧ منم دیگہ کارے ازم بر نمیاد مخصوصا حالا کہ...گوشیش زنگ خورد هل شد و سریع قطعش کرد نزاشتم ادامہ بده از جام بلند شدم شروع کردم بہ خندیدݧ و دست هامو بہ هم میزدم آفریـݧ رامیـݧ نمایش جالبے بود با عصبانیت بلند شد و روبروم ایستاد اسماء نمایش چیہ جدے میگم باید همو فراموش کنیم اصن ما بہ درد هم نمیخوریم از اولم... از اولم چے رامیـݧ اشتباه کردیم؟ یادمہ میگفتے درست تریـݧ تصمیم زندگیتم،بدوݧ مـݧ نمیتونے زندگے کنے چیشده حالا؟ اسماء جاݧ تو لیاقتت بیشتر از اینهاس اره معلومہ ک بیشتر تو لیاقت منو عشق پاکے بهت دارم و ندارے فقط چطورے میخواے روزهایے ک باتو تباه کردم و بهم برگردونے؟ سکوت کرد. دوباره گوشیش زنگ خورد و قطع کرد _پوز خندے بهش زدم و گفتم هہ جواب بده تصمیم جدید زندگیت از دستت ناراحت میشہ ازجاش بلند شد اومد چیزے بگہ کہ اجازه ندادم حرف بزنہ بهش،گفتم برو دیگہ نمیخوام چیزے بشنوم سرشو انداخت پاییـݧ و گفت ایشالا خوشبخت بشي و رفت براے همیشہ واقعا رفت باورم نمیشد پاهام شل شد و افتادم زمیـݧ بہ یہ گوشہ خیره شده بودم اما اشک نمیریختم آرزوهام و تصوراتم از آینده رو سرم خراب شد _از جام بلند شدم چشمام سیاهے میرفت نمیتونستم خودمو کنترل کنم یہ ساعتے بود رامیـݧ رفتہ بود خودمو ب جلوے در پارک رسوندم صحنہ اے رو ک میدیدم باورم نمیشد رامیـݧ با یکے از دوستام دست در دست و باخنده میومدݧ داخل پارک احساس کردم کل دنیا داره دور سرم میچرخہ قلبم ب تپش افتاده بود و یہ صدایے تو گوشم میپیچید دیگہ چیزے نفهمیدم از حال رفتم ... ✍ ادامه دارد .... ✨🦋✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part06_ققنوس فاتح.mp3
17.4M
📚کتاب صوتی زندگینامه داستانی سردار شهید قسمت 6⃣ ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅نخبگی فقط نخبگیِ ذهنی و نخبگیِ فکری نیست، کسی که تعلقی دارد که آماده ی شهادت است، نخبه است نخبگی به میزانِ فداکاری برای دین است.. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
💐از آشنایی با دانستم در مسیر دلدادگی باید باشی تا امیر شوی ✨🌺 تو دنبال رضایت⇜ او باش او دنیا و خَلقش را می‌کند باش، عزیزت می‌کند ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
💔🕊 کاری کن ای شهید... بعضی وقت ها نمیدانم؛ در گرد و غبار این دنیا چه کنم.💔🕊 مرا جدا کن از زمین، دستم را بگیر... میخواهم در دنیای تو آرام بگیرم... :)🌱🌥 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای آشنایی عاشقانه شهید نویدصفری 💥دوستان محترم کانال که مجرد هستید و جور نمیشه ازدواج کنید دیدن این کلیپ را از دست ندید... 🌷 🕊 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
410475_465.mp3
1.82M
💚دعای عهد 🔸️با نوای استاد فرهمند من دعای عهد میخوانم بیا بر سر این عهد میمانم بیا 🌤🌿🌻 اللهم عجل لولیک الفرج🤲 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻💐🌻💐🌻💐🌻 💚سلام به چهارده معصوم(ع):💚 🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اميرالمُومنِينَ 🌷⃟ *صَلی اَللّهُ عَلَیکِ یا فاطِمهُ الزَّهرَاءُُ 🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِی 🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اباعبداللَّه 🌻💐🌻💐🌻💐🌻 🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ 🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياجعفربنَ مُحَمَّدٍ 🌻💐🌻💐🌻💐🌻 🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياموسيَّ بْنُ جَعْفَرٍ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياعلي بن موسي 🌷⃟ *صَلِي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ اَلْجَوَاد 🌻💐🌻💐🌻💐🌻 🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْك ياعلي بْنَ مُحَمَّدٍ 🌷⃟ *صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍ العسکري 🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياحجه بْنَ اَلْحَسَنِ. اَلْمَهْدِيُّ عَجَّلَ اَللَّهُ تعالی فَرَجَهُ الشريف 🌻💐🌻💐🌻💐🌻 ➡️@motevasselin_be_shohada ‌ 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 ❣بسم رب الشهدا و الصدیقین❣ 3⃣1⃣ سیزدهمین چله ی کانال متوسلین به شهدا 💫 امروز" 29 شهریور ماه " 📌 چله صلوات و زیارت عاشورا‌《هدیه به چهارده معصوم(ع) و شهید امروز》 🌻شهید والامقام " " 🌷🌷🌷 معرف: ناشناس 🌺 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @motevasselin_be_shohada
پاسدار شهید علی اوسط عسگری🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 تاریخ ولادت: ۱۳۳۷/۱/۲۹ محل ولادت: روستای چشمه پهن از توابع اراک تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۸ محل شهادت: منطقه فاو_عملیات والفجر هشت مزار: گلزار شهدای روستای چشمه پهن ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝 🌷🌿🕊🥀🕊🌿🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰زندگینامه پاسدار شهید «علی اوسط عسگری» مسافر اعلی علیین🕊❣ 💐🍃 شهید در سال 1337 در خانواده ای مذهبی از توابع اراک متولد شد. با اینکه روزه گرفتن در ارتش آن زمان ممنوع بود اما او با جان و دل اطاعت پروردگار متعال را بر طاغوتیان ترجیح می داد. 🌺در سال 1361 به عضویت رسمی سپاه درآمد، سپس بیش از سه سال در جبهه های غرب و جنوب، به جهاد و مبارزه با دشمنان دین خدا پرداخت. 🦋در عملیات بدر از ناحیه پایین قلب مجروح گردید و به درجه جانبازی نایل آمد. بعد از این عملیات به فرماندهی گروهان ضد زره لشکر 17 علی بن ابیطالب (علیه السلام) منصوب شد. 🥀🕊 او برای آخرین بار در عملیات «والفجر هشت» شرکت کرد. سرانجام در ۱۳۶۴/۱۱/۸ در منطقه فاو (عملیات والفجر هشت) در حالی که به قلب دشمن پلید حمله می برد، قامت چون سرو او هدف تیرهای کینه شد؛ شربت شیرین شهادت را نوشید و دست در دست فرشته ها نهاد و تا اعلی علیین پر کشید. روحش شاد یادش گرامی🌷 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌹🕊✨🌿🌹🕊✨🌿🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠خاطره ای به روایت همرزم شهید علی اوسط عسگری در یادواره شهدای قم 🕊🕊🕊 ♨️عملیات شروع شده بود و توپخانه دشمن مدام خاک ایران را میزد چندین دقیقه این کار طول کشید تا رزمندگان اسلام هم متقابل با خمپاره شروع به بمباران سنگر دشمن کردند 🔹یکی از گروهان خودی بسیار سنگین بر سر دشمن خمپاره میریخت تا جاییکه صدای بی سیم دشمن با اضطراب و ترس به این نقطه بود و مدام تکرار میشد که فقط توپخانه این منطقه را بزنید یکی از فرماندهان عملیات (حاج حسین خرازی) میگوید، فرمانده این گروهان کیست که اینقدر دشمن ترسیده است... 🌤حاج حسین خودش تصمیم میگیرد که به میدان برود و از فرمانده گروهان و منطقه بازدید کند هر چقدر نزدیکتر که میشود صدای خمپاره ها بیشتر و بیشتر به منطقه عملیاتی می رود و از احوال فرمانده گروهان می پرسد و از توپخانه فعال ... ♻️بالاخره با پرس و جو و بی سیم، به خمپاره انداز می رسد می بیند یک جوانی از اراک خود فرمانده گروهان است که این چنین دشمن را از پای انداخته او کسی نبود جز سردار علی اوسط عسگری. یاد و خاطراتش را گرامی می داریم با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد🌹✨ ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️✨خاطرات همرزم و دوست شهید علی اوسط عسگری از منش و دلاوری این شهید بزرگوار 🌹🌿🌹🌿 🔸خداوند رحمت کند شهید والامقام علی اوسط عسگری را که از مصادیق آیه معروف " الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا" بود . 🌺🍃از دوستان نزدیک ما بود توفیق رفت و آمد خانوادگی داشتیم، خیلی مهمان نواز و مردمی بود . ایشان بسیار انسان مخلص، ولایتمدار، شجاع و مقاوم و رزمنده ی نمونه ای بود پس از جنگ تحمیلی بیشتر اوقات در جبهه حضور داشت... 🌻🍃موقعی که در یکی از عملیات ها تیری از کنار قلبش عبور کرد قرار بود مدتی استراحت کند تا مداوا شود آرام و قرار نداشت... 💥میگفت بچه های گردان ضد زره و ادوات لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) تنهایند. باید بروم منطقه، علی رغم مجروحیت مجدداً عازم جبهه شد و پس کسب پیروزی های بزرگی در عملیات والفجر ۸ و فتح جزیزه فاو در اوج افتخار بدیدار یاران شهیدش پیوست. یادش گرامی و راهش پر روهرو باد🇮🇷🌷 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌺🕊✨🌺🕊✨🌺🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷وصیت نامه شهید والامقام علی اوسط عسکری 🌷🍃بسم الله الرحمن الرحيم و قاتلوهم حتى لا تكون فتنة... با کافران مبارزه و جهاد کنید تا رفع فتنه و آشوب... شهادت ارثی است که از اولیاء به ما رسیده امام خمینی (ره) 🌷نخستین وصیت من به پدر و مادرم میباشد پدر و مادر عزیزم از اینکه حس میکردم در مکانی راحت قرار بگیرم و در سنگر نباشم غمگین بودم من نمی توانستم به خود بقبولانم که برادران خودم در مرزها شهید شوند و من هر روز شاهد این باشم که فلان قدر زخمی و یا فلان قدر کشته شدند پدر و مادر گرامیم چگونه من میتوانستم مشاهده کنم که هر روز عده ای از بهترین جوانان ما کشته میشوند و من به کارهای روزمره مشغول باشم که از دست دادن من شاید سنگین باشد ولی از دست دادن حسین بر فاطمه زهرا (س) سنگین نبود؟ 🌷مگر آنها نبودند که کشته شدند تا دین اسلام پا برجا باشد. من هم به نوبه خودم از آقا و سرورم حسین (ع) درس مبارزه و جهاد و درس شهادت را یاد گرفتم 🌷من آموختم زندگی مادی نکبت بار است و نباید منتظر باشیم که مرگ ما را فرا گیرد بلکه ما باید به سراغ مرگ برویم ، مگر انسان یکدفعه بیشتر می میرد پس چه بهتر که آن یکدفعه هم در راه خدا باشد. 🌷از خدای رب العالمین طلب کردم تا زمانی که لیاقت شهید شدن را نداشتم شهید نشوم و زمانیکه فیض آنرا داشتم مرا شهید کند. این را میدانم که آخرین لحظه ی خوشم در دنیا همان لحظات آخریست که چشمانم بسته میشود. 🌷پدر و مادر و برادر و خواهرم و همسرم و بچه های عزیزم مبادا بر شهادتم بگریید که دشمن شاد می شود بدانید که ان شاءالله من در جوار رحمت حق جا خواهم گرفت و خداوند متعال مقام شهادت به من عطا خواهدکرد. 🌷باری.. من این راهی را که راه حقیقت است آگاهانه برداشتم همانطوریکه یکی از اصحاب پیامبر اکرم (ص) فرزند خود را به جهاد فرستاده بود و خودش نیز عاجز بود از قسمت پا، و خویشان او خبردار شدند که می خواهد به جبهه برود و مانع او شدند ولی حرفهای آنها به خرج او نرفت و او به جبهه رفت و با فرزند خود به شهادت رسید و این زمان هم افراد زیادی پیدا میشوند که جوانان را از رفتن به جبهه منع میکنند 🌷پدر و مادرم از شما میخواهم که در مقابل چنین حرفهایی ایستادگی کنید و از خانواده محترم شهدا، خواستارم که همانطوریکه تا بحال در برابر منافقین بدتر از کفار ایستادگی کردید و پوزه آنها را به خاک مالیدید از این به بعد هم با صبر و استقامت خود این کوردلان از خدا بی خبر را نابود کنید و به آنها بفهمانید که حسین گونه و زینب وار راه شهدا را ادامه خواهید داد. 🌷و اینک وصیتم به مادر، خواهر و همسرم و عمه هایم و همه مادران و خواهران و همسران شهدا، این است که با حجاب از خون شهدا پاسداری کنید که اگر توانستید خود را با حجاب پاک نگه دارید این یک جهاد بزرگ است. 🌷 از شما میخواهم که از روحانیت مبارز خط امام حمایت کنید که هرچه ما داریم از برکت این روحانیت است که در راس همه آنها امام خمینی نایب امام زمان (عج) را داریم که با یاری خدا ما را از خواب غفلت نجات داد. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته علی اوسط عسگری مورخ ۱۳۶۲/۰۸/۱۰ ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌷🕊🌿🌷🕊🌿🌷🌿