🌷متوسلین به شهدا🌷💫
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
☀️#رفیق_مثل_رسول
#قسمت_۶۰
فصل یازدهم(حلب)
فکر میکنم حدود ساعت ۲صبح بود که اعلام کردند بالای آسمان دمشق هستیم.هواپیما ارتفاع را کم کرد.مهماندار از ما خواست که کمربندها را ببندیم.چراغ های داخل هواپیماخاموش شد.خودم را روی صندلی بالا کشیدم و گفتم:به سلامتی حسابی منتظر اومدنمون هستند.حسین لبخندی زد و گفت:خدا به خلبان خیر بده،فکر کنم چراغ خاموش داره میره جلوی هتل بشینه.محسن که تازه از خواب بیدار شده بود به سمت من سرک کشید و پرسید قصه چیه؟گفتم آمارت و گرفتن،فقط به جای فرش قرمز از ضدهوایی استفاده میکنند. محسن سرش را به پشتی صندلی تکیه دادوگفت:بااین حساب به زمین نرسیده،آسمونی میشیم.
هواپیما دوباره اوج گفت،و این نشان میداد برای نشستن باید منتظر یک فرصت مناسب باشیم.هواپیما به سمت راست مایل شد.انگار .یک نفر مارا به طرف جلوی صندلی هامان هل داد،حس کردم موتورها خاموش شد محسن گفت:خوب ،به سلامتی نشست.
وارد سالن فرودگاه که شدیم،داخل سالن یا اکثر شیشه ها شکسته بود.امنیت فرودگاه دمشق دست بچه های خودمون بود.
زندگینامه شهید مدافع حرم🕊🌹
#رسول_خلیلی
ادامه دارد...
🌼🍃♥️🍃🌼
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
☀️#رفیق_مثل_رسول
#قسمت_۶۱
همراه با بچه ها به سمت درب خروجی سالن می رفتیم که برای یک لحظه زمین زیر پای ما لرزید.از صدا و موج انفجار میشد فهمید که دشمن نزدیکی فرودگاه را زده است.یکی از بچه های ایرانی نزدیک آمد و گفت:آقا سید منو فرستادن،همراهیتون کنم.
همین که شرایط آرام تر شد،با ماشین به سمت شهر راه افتادیم.از سری قبل دست اندازهای اتوبان بیشتر شده بود.محافظی که داخل ماشینمان بود،گفت:هر چاله ای که رد میکنیم،با خمپاره یا موشک زدند.
ماشین با آخرین سرعت ممکن حرکت میکرد. راننده پسر جوان سوری بود که تمام حواسش به برنامه ای بود که از رادیو درحال پخش بود.به حسین گفتم:میترسه به قصه شب نرسه که این قدر تند میره؟باخنده گفت:نه،از یه لحظه سوخاری شدن خیلی خوشش نمیاد.
به شهر که نزدیک شدیم، صدای تیراندازی و انفجار شنیده نمیشد،یکی از بچه ها گفت:اینا ساعتی میجنگند.الان ساعت استراحتشونه و شهر وضعیت بهتری داره.از چند خیابان و کوچه رد شدیم تا به مقر جدیدمان رسیدیم.ساختمان بهتری بود.سید با یکی دونفر همراه به دیدن ما آمدند.قبل از نماز صبح یک جلسه توجیهی گذاشتند و قرار شد با یک پرواز نظامی ما به حلب برویم،البته شهر در محاصره بود و ما به نزدیک ترین مقر که از قبل هم برای آموزش نیروهای نظامی از آن استفاده میکردند، رفتیم.
بعد از جلسه همین که سر سید خلوت شد،کنارش نشستم و گفتم:سیدجان کارگاه تخریب که قولش دادی,چی شد؟
سید گفت":یه قسمت هست که قبلا رضا فعالش کرده برو ببین.خیلی خوشحال شدم و از سید تشکر کردم.نماز صبح را پشت سر سید خواندیم .هوا داشت روشن میشد که برای زیارت به حرم رفتیم.
زندگینامه شهید مدافع حرم🕊🌹
#رسول_خلیلی
ادامه دارد...
🌼🍃♥️🍃🌼
14.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥قدرت شهدا💥
🌹دایورت شماره حاج حسین یکتا به حاج حسین کاجی
✅حتما حتما ببینید و نشر دهید
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐#کرامات_عنایات_توجه_شهدا
🦋پیام آسمانیها به زمینی ها:👇
✨ما شما را فراموش نکردیم...✨
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🕊🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
10.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپ زیبای «داستان معجزه شهدا»
♥️معجزه شهید رستگار برای مادرشان
🎙استاد رائفی پور...
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷سلام بر تربت پاک شهدا
💌سلام بر انسانهای پاکی که از خون پاک شهدا حمایت و حفاظت می کنند
سلام بر شما✋
🌹در این محفل شهدایی گرد هم آمدیم تا به لطف و کرم خداوند
و مدد ائمه معصوم (ع) که باارزش ترین گنجینه ما شیعیان هستند و عنایت و توجه شهدای والامقام از آنها طلب کمک کنیم تا با یاری آنها مسیر بندگی را به سلامت طی کنیم و به سر منزل مقصود برسیم
ان شاءالله🤲
🌼🌿🌸🌿🌼🌿🌸