eitaa logo
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
32.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
248 فایل
بسم رب الشهداء💫 🌷"هرگز کسانی را که در راه خداکشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"🌷 (آل عمران۱۶۹) 💥چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد💥 ✨شروع چله: 16 آذر ✨پایان: 25 دی @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩قرائت زیارت عاشورا 🕯️به یاد شهید اسماعیل خوش سیر 💚همنوا با امام زمان(عج) ╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا 🔹️با نوای استاد علی فانی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 💚💚💚💚💚 ╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸اݪسلام عݪیڪ یا ابـاصاݪح اݪمهدی🌸 🌳الا اے عاشقان اۅ خۅاهد آمد 🍀همہ خلق جهان اۅ خۅاهد آمد 🌳بہ هوش اے جملہ انسانهاے عالم 🍀الا اے مردمان اۅ خۅاهد آمد 🌳بشارت بر شما اے اهݪ عالم 🍀بہ زودے بي گمان اۅ خۅاهد آمد 🌳ظهۅرش ۅعده حق الهي است 🍀يقين اين را بدان اۅ خۅاهد آمد 🌳جماݪش ميشۅد خۅرشيد هستي 🍀چۅ نۅر از آسمان اۅ خواهد آمد 🌳دهيد اين خۅش خبر بر ڪل دنيا 🍀خۅشا بر حالتان اۅ خۅاهد آمد 🌳بپاخيزيد ۅ خۅد آماده سازيد 🍀ڪہ روزے ناگهان اۅ خۅاهد آمد 🌳تعجیݪ در فرج ۅسلامتی نازنین مۅلایمان صاحب الزمان علیہ اݪسلام ✨صݪۅات✨ ╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌺🍃♥️🍃🌺🕊 بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و احترام خدمت بزرگواران و دوستان شهدا 🌻☘🌷☘🌻 خداوند را شاکریم که یاری مان کرد [ششمین چله صلوات و زیارت عاشورا] و دعای عهد، با عنایت امامان معصوم (ع) و شهدای گرانقدر را به پایان برسانیم. با 40 شهید عزیز با روح الهی شان با ارزش ها و آرمان ها با سیر و سلوکشان آشنا شدیم. ان شاءالله عطر و بوی شهدا را هم گرفته باشیم🤲 خداوندا سپاس که روزیمان کردی 40 روز مهمان شهدا باشیم. خدایا تو را سپاس که ما را در مسیری که پایانش به تو ختم میشود قرارمان دادی❣ پروردگارا از بندگان گنهکارت، توانی جز عبادت اندک و ناچیز نیست که لایق حمد چون تویی باشد این کم را از ما بپذیر و به فضلت فزونی بخش خدایا ما را ببخش و به حرمت این چهل شهید گرانقدر که مهمانشان بودیم ما را همچنان مهمان آنها نگه دار و شفاعتشان را شامل حال همگی اعضای کانال متوسلین به شهدا بگردان و فرج مولایمان صاحبمان آقا امام زمان(عج) را برسان و گشایش و فرجی در کار همه عزیزان کانال قرار بده و حاجات جمع برآورده بخیر بگردان.🤲🌷♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🕊♥️🕊🌼 بزرگواران ان شاءالله به امید خدا چله هفتم را چند روز دیگر شروع خواهیم کرد... برای دوستانی که تازه به جمع ما پیوستند توضیح مختصری عرض کنم: روال کار به این صورت هست که نام 40 شهید والامقام را که اعضای کانال پیشنهاد میکنند، لیست میکنیم و هر روز یک شهید عزیز معرفی می شود و 100 صلوات و یک زیارت عاشورا به ایشان و چهارده معصوم (ع)هدیه می کنیم ( معرفی شهدا همراه با زندگینامه و وصیت نامه ،خاطرات و... است) بزرگواران اگر شهیدی مد نظرشان هست نامشان را به آیدی ( @Shohadaa8 ) بفرستند ⬅️اگر شهید مُعرف شما معروف و شناخته شده نباشد عکس شهید به همراه زندگینامه ، وصیت نامه، خاطرات ، تاریخ تولد و شهادتشان را به آیدی که ذکر شد بفرستید🌷 《دوستان لطفاً به این نکته توجه کنید 👆👆حتماً اطلاعات شهید کامل باشد و بعد از معرفی شهید عزیز، این اطلاعات را سریع ارسال کنید》 ان شاءالله شفاعت شهدا شامل حال همه ما بشود 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توجه بفرمائید نام شهید منتخب خود را فقط و فقط به آیدی ( @Shohadaa8)بفرستید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•[🦋🌤🌺]•° 🌻مقام شهدا را جز شاهدان حقیقت کسی نمی فهمد و حقیقت را چشمی غیر از دل، نمی تواند دید. 🌹آن که رتبه و جایگاه شهید را فهمید پویایی را سرلوحه هستی خویش قرارداد و آن که از شهید جز لقب و نامی نمی داند، تنها دل را به سکونت در کوچه ای آرام که به نام شهیدی آذین شده، خوش می دارد؛ 💥 اما فریاد ممتد شهید در ثانیه ثانیه زمان جاری است؛ فریادی که ریشه در «هل من ناصر ینصرنی» سیدالشهدا دارد. ╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
لینک کانال برای دعوت از دوستانتان جهت شرکت در چله شهدا👇👇 ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ثواب انتشار با شما
8⃣1⃣1⃣🎬 تا ننه صغری خبر از بهوش آمدن فرنگیس داد، جمع زنانی که دور دیگ آبگوشت را گرفته بودند ،به یکباره به سمت درب اتاق هجوم آوردند... ننه صغری که انگار از گفتن این خبر ، پشیمان شده بود ،کاسه را لبهٔ چارچوب در گذاشت و دو دستش را از هم باز کرد و به دو لنگه درب تکیه داد تا مانع ورود زنها به داخل اتاق شود. زنها جلوی درب را گرفتند اما ننه صغری نمی گذاشت کسی داخل شود که ناگهان مریم بانو ،خود را از بین جمعیت جلو کشید و رو به ننه صغری گفت : یعنی من را هم نمی گذاری داخل اتاقت شوم ؟ ننه صغری نگاهی خجالت زده به او کرد و گفت : ببخشید مریم بانو ،شما زن کدخدای ده هستید ، منزل خودتان است ،به خدا متوجه حضورتان نشدم ، آخه اینقد ذوق اومدن... مریم بانو ننه صغری را به کناری زد و‌گفت : خیلی خوب حالا کمتر حرف بزن و برو به کنار تا ببینم این دخترک نگون بخت کیه و اینجا چه می کند... ننه صغری همان طور که با غرولند کنار می رفت رو به جمع گفت : جز مریم بانو کسی داخل نشود و رو به زن کدخدا گفت : عجب حرفی میزنید ، خوب معلومه جمیله است دیگه...می خوای کی باشه؟! مریم بانو‌همانطور که کنار بستر فرنگیس می نشست گفت : صبر کن الان معلوم میشه که کی راست میگه و رو به فرنگیس که خیره به حرکات او بود، با محبتی در کلامش گفت : دخترقشنگم ، بگو ببینم اسمت چیه؟ پدر و مادرت کی هستن و کجا زندگی می کنن و چی شد که به رودخونه افتادی؟ فرنگیس بدون حرفی خیره به او بود... مریم بانو دستی به گونهٔ نرم او کشید و گفت : دخترم ، نترس...ما کاریت نداریم ،می خواهیم تو را به کس و کارت برسونیم و با اشاره به ننه صغری ادامه داد: ننه صغری هم زن مهربانی ست ، تو را نجات داده و فکر می کنه دخترش هستی...بگو عزیزکم کی هستی؟ فرنگیس آب دهنش را قورت داد و گفت... ادامه دارد... 🦋🕊🦋🕊🦋 ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🦋🕊🦋🕊🦋
9⃣1⃣1⃣🎬 انگار تمام تن و بدن ،زنان روستا گوش شده بود تا ببینند ،این دخترک غریب چه جواب می دهد فرنگیس شمرده شمرده و آهسته گفت: م...م..من چیزی به یادم نمی یاد ،اما فکر کنم جمیله باشم و با نگاهی التماس آمیز رو به ننه صغری گفت : سرم...سرم داره میترکه ننه صغری... ننه صغری که اشک شوق به چشمانش آمده بود کِل کشان رو به جمع زنان گفت : دیدید...همه تان شاهد بودید که خود خود جمیله است...و سپس به طرف طاقچه رفت و استکان کمر باریک را برداشت و همانطور که از کتری جوشانده داخل استکان می ریخت گفت : آی به قربان دختر قشنگم بشم من ، بیا این جوشونده دردت را کم می کنه و در همین هنگام کاسهٔ آبگوشت هم رسید. فرنگیس که جوشانده را سر می کشید ، ننه صغری هم نان را داخل کاسه تلیت کرد و در میان تعجب و بهت زنان روستا ، لقمه لقمه ،غذا را در دهان فرنگیس می گذاشت و با هر لقمه ،قربان صدقهٔ او می رفت. مریم بانو که انگار به خواسته اش نرسیده بود ،غرغر کنان از جا برخواست و زیر لب می گفت : قربون خدا بشم من ، در و تخته را چه خوب با هم جور میکنه.. همدمی دیوانه برای ننه صغری مجنون هم رسید...کم بود جن و پری ،یکی هم از پنجره پرید... با گفتن این حرف ، زنان ده در حالیکه نیششان تا بنا گوش باز بود از درب اتاق فاصله گرفتند و مریم بانو را مانند نگین انگشتری در بر گرفتند و به طرف جایی که دیگ نذری به پا بود رفتند و هرکدام حرفی میزد اما همه هم قول بودند که همدم خوبی نصیب ننه صغری شده ،خصوصا که سرا پایش پر از طلا و زیور آلات بود... و فرنگیس ، شد ،یک دختر روستایی به نام جمیله.... ادامه دارد... 🦋🕊🦋🕊🦋 ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🦋🕊🦋🕊🦋
0⃣2⃣1⃣🎬 روزها به سرعت برق و باد می گذشت ،فرنگیس بدون اینکه از گذشته اش چیزی به خاطر بیاورد ،با نام جدید و سبک زندگی روستایی خو گرفته بود. البته ننه صغری به او اجازه نمی داد دست به سیاه و سفید بزند و حتی کمتر از خانه بیرون میامد تا زیر نگاه جستجوگر مردم و باران سؤالات خاله زنکی خانم ها قرار نگیرد. ننه صغری مشغول تعریف از بچگی های جمیله بود و خواهر برادرهای او که هر کدام به دردی از این دنیا رفته بودند و جمیله هم با هزار نذر و نیاز به درگاه خدا نگه داشته بودند. ننه صغری گرم گفتگو بود که درب اتاق را زدند و صدای کلفت مش باقر بود که از پشت درب به گوش رسید :هووی ننه صغری خونه ای؟! ننه صغری که انگار مدتها بود منتظر رسیدن مش باقر بود، حرفش را نیمه کاره گذاشت و با سرعت درب را باز کرد و گفت : سلام مش باقر...رسیدن به خیر...بفرما داخل...چه خبرا برای ما داری؟ مش باقر سینه ای صاف کرد و‌گفت : سلام ، عاقبتت به خیر...الوعده وفا...طبق قولی داده بودم ، یک کاروان پیدا کردم که دو، سه روز دیگه راهی کربلا هستند اگر میلتان بر رفتن است و امام شهید شما را پذیرفته باشد ،بسم الله...تا فردا خودتون را به شهر برسونید...اگر با قاطر صبح زود حرکت کنید ، نزدیک شب به کاروانسرای بیرجند خواهید رسید ، اونجا کاروانیا قرار مرار گذاشتن تا جمع شوند... ننه صغری که از شادی در پوست خود نمی گنجید گفت : خدا خیرتون بده ، خدا یک در دنیا و صد در آخرت نصیبتان کند ، خدا انجیر هزارشاخه تان کند...باران دعاهای ننه صغری بود که بر سر مش باقر باریدن گرفته بود. مش باقر خنده کنان از خانه آنها دور شد و ننه صغری اینقدر ذوق زده بود که یادش رفت برای مهمان خوش خبرش ،استکانی چای بیاورد. سریع به سمت فرنگیس رفت و دستش را گرفت و از جا بلندش کرد و گفت : پاشو دخترم ، پاشو جمیله باید خودمان را سر زمین برسانیم و این مژده را به پدرت بدهیم ،آخر من نذر کرده بودم که تو برگردی و تمام دارو ندارم را بدهم و تو را به پابوس شهید کربلا ببرم ، الان موسم ادای به نذر است...باید خودمان را آماده کنیم تا به حرم برسیم...آخ حرم....حرم... وقتی که ننه صغری حرف از حرم میزد ، انگار چیزی ته ذهن فرنگیس او را قلقلک میداد...او‌احساس می کرد این حرم هر کجا هست او دوستش دارد... ننه صغری دست در دست جمیله با شتاب به طرف زمین زراعیشان حرکت کردند.... ادامه دارد... 📝 به قلم : ط_حسینی 🦋🕊🦋🕊🦋 ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🦋🕊🦋🕊🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁 پیر بشی اما نوبتی نشی یه روز تو مترو جامو دادم به یک پیر مرد نورانی و خوش صورت نشست و گفت: جَوون الهی پیر بشی ولی نوبتی نشی! گفتم: حاجی نوبتی چیه ؟ گفت: آدم وقتی پیر میشه و دیگه قادر به انجام کارهاش نیست، یکی باید کمکش کنه اونجاس که بچه ها دعوا میکنند و میگن: امروز نوبت من نیست 😔 امیدوارم پیر بشید ولی نوبتی نشید🙏 ╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
🌸امام روح الله : با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظه ای آرامتان نمی‌گذارند. 📚صحیفه نور، ج٢١، ص ١٠٩ ╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📢مقام معظم : 🔥در این جنگ نرم🔥 👈کافی است هواداران جبهه حق بیدار باشند و بیکار ننشینند چراکه زبان حق همیشه مؤثرتراز زبان باطل است. ╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
🌷حرف غیرتی شهید فخری زاده که زبان همسرش را قفل کرد چه بود؟!.. ▫️گفتم: «محسن جان! دیر میای بچه‌ها نگرانتن». لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. ▫️ گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».  ▫️معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شد؛ وقتی که نتانیاهو زد و برای یهودی‌ها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخری‌زاده». ... ✍ خاطرات همسر شهید ▫️۷ آذرماه سال ۱۳۹۹ شهر آبسرد دماوند شاهد به خون غلتیدن محسن فخری‌زاده، دانشمند هسته‌ای ایران بود. ▫️که دشمنان این سرزمین وجودش را مایه قوت نظام اسلامی و تهدید منافع امپریالیسم در منطقه غرب آسیا و اسرائیل می‌دیدند و به همین سبب این فیزیکدان برجسته ایرانی را شهید کردند ... 🌷 ╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کلیپ | شهدا شرمنده ایم .... 😔😔 ╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا