🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
100گل صلوات هدیه میکنیم به نیابت از شهید والامقام " مصطفی صدرزاده" نذر سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج و هدیه به محضر چهارده معصوم علیهم السلام
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
🚩#قرائت_زیارت_عاشورا
🕯️به نیت شهید مصطفی صدرزاده
💚همنوا با امام زمان(عج)
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا
🔹️با نوای استاد علی فانی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
💚💚💚💚💚
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
#توسل
#کرامات_شهدا
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود
@hasbiallah2 👈خادم الشهدا
➡️@motevasselin_be_shohada
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#ارسالی اعضای محترم کانال⤵️
سلام و خسته نباشی به مدیر گروه متوسلین به شهدا ممنون بابت معرفی همچین گروه معنوی و با ارزش بنده تازه با این کانال متوسلین به شهدا آشنا شدم وشرکت کردم چندین حاجت دارم متوسل به شهدا مخصوصا شهید بزرگوار داداش ابراهیم هادی شدم همیشه هم از معصومین و شهدا حاجت گرفتم ولی این متوسلین گروهی حال و هوای شیرین و افتخار آمیزی داره انشاءالله که همه ی اعضای گروه با واسطه ی شهدا حاجت روا بشن حاجت های ما هم در کنار گروه ودعای خیر شهدا برآورده بشن چند روزی بود دخترم برای پایان نامش به سایتی اعتماد کرد و هزینه رو پرداخت نمود ولی هیچ جوابی از طرف داده نشد حال وبی قراری دخترم خیلی بهم فشار میاورد یه لحظه تو ذهن خودم نذر صلوات به شهید بزرگوار ابراهیم هادی کردم باورتون نمیشه همین که شروع کردم به صلوات فرستادن دخترم با خوشحالی و اشک شوق جیغ زد وگفت پایان نامه برام فرستاد شهدا واقعا زنده اندخیلی خوشحالم که عنایت این شهید بزرگوار شامل حال ما شد التماس دعا و حاجت روایی تمام اعضای گروه مخصوصا مدیر این گروه 🙏
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🟣خاک های نرم کوشک🟣
فرمانده ی بی لطف
#قسمت_صد_و_یک
عبدالحسین لبخندی زد و آرام گفت: «خیره ان شاء الله»
گفت: «ان شاء الله.»
بعد مکثی کرد و ادامه داد: با پیشنهاد ما و تأیید مستقیم فرماندهی لشگر شما از این به بعد فرمانده ی گردان
عبدالله هستید.
یکی دیگرشان گفت: حکم فرماندهی هم آماده است.»
خیره ی عبدالحسین شدم به خلاف ،انتظارم هیچ اثری از خوشحالی تو چهره اش نبود برگه ی حکم فرماندهی را به طرفش دراز کردند نگرفت گفت فرماندهی گروهانش از سر من زیاده، چه برسه به گردان!
این حرف ها چیه می زنی حاجی؟!
ناراحت و دمغ :گفت مگر امام نهم ما چقدر عمر کردند؟
همه ساکت بودند انگار هیچ کس منظورش را نگرفت خودش گفت حضرت
تو سن جوانی شهید شدن حالا من با
این سن چهل و دو سال تازه بیام فرماندهی گردان بشم؟
به هر حال، این حکم از طرف بالا ابلاغ شده و شما هم موظفی به قبول کردن
از جاش بلند شد با لحن گلایه داری :گفت نه بابا جان دور ما رو خط بکشین این چیزها هم ظرفیت می خواد
هم لیاقت که من ندارم
از جلسه زد بیرون
آن روز، هرچه به اش گفتیم و گفتند که مسؤولیت گردان عبدالله را قبول ،کند فایده ای نداشت که نداشت.
روز بعد ولی کاری کرد که همه مات و مبهوت شدند.
صبح زود رفته بود مقر تیپ و به فرمانده گفته بود چیزی رو که دیروز گفتین قبول می کنم.»
کسی دیگر حتی فکرش را هم نمی کرد که او این کار را قبول کند شاید برای همین فرمانده پرسیده بود: «چی
رو؟»
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🟣خاک های نرم کوشک🟣
فانوس
#قسمت_صد_و_دو
مسؤولیت گردان عبدالله رو.....
جلوی نگاه های بزرگ شده ،دیگران عبدالحسین به عنوان فرماندهی همان گردان معرفی شد.
حدس می زدیم باید سری توی کار ،باشد و گرنه او به این سادگی زیر بار نمی رفت بالاخره هم یک روز توی مسجد، بعد از اصرار زیاد ما پرده از رازش برداشت گفت همون شب خواب دیدم که خدمت امام زمان (سلام الله علیه) رسیدم.حضرت خیلی لطف کردند و فرمایشاتی داشتند؛ بعد دستی به سرم کشیدند و با آن جمال ملکوتی و با لحنی که هوش و دل آدم رو میبرد فرمودند: «شما می توانی فرمانده ی تیپ هم بشوی....
خدا رحمتش کند همین اطاعت محضش هم بود که آن عجایب و شگفتیها را در زندگی او رقم زد. یادم هست که آخر وصیتنامه اش نوشته بود اگر مقامی هم قبول کردم به خاطر این بود که گفتند: واجب شرعی
است؛ وگرنه، فرماندهی برای من لطفی نداشت.
سید کاظم حسینی
قبل از عملیات والفجر مقدماتی بود تو منطقه ی دشت ،عباس سایت چهار چادرها را زدیم و تیپ مستقر شد.
آن موقع عبدالحسین فرمانده گردان ما بود با او و چند تا دیگر از بچه ها تو چادر فرماندهی نشسته بودیم. یکدفعه پارچه ی جلوی چادر کنار رفت و مسؤول تدارکات تیپ آمد تو ،یک چراغ توری تر و تمیز دستش بود. سلام کرد و گفت: به هر چادر ،فرماندهی یکی از این چراغ توریها دادیم ، این هم سهم شماست.»
1
پاورقی
۱_ دلیل این که به چادر فرماندهی گردان چراغ توری میدادند این بود که اگر بخواهند کالکی بکشند، نقشه ای
بخوانند یا جلسه ی بگذارند؛ از لحاظ نور مشکلی نداشته باشند
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷
قبل اذان صبح بود. با حالت عجیبی از خواب پرید.گفت:
حاجی خواب دیدم. قاصد امام حسین عليه السلام بود. بهم گفت: آقا سلام رساندند و فرمودند: به زودی به دیدارت خواهم آمد. یه نامه از طرف آقا به من داد که توش نوشته بود: چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟
همینطور که داشت حرف میزد گریه می کرد. صورتش شده بود خیس اشک. دیگه تو حال خودش نبود.
چند شب بعد #شهید شد.
#امام_حسین عليه السلام به عهدش وفا کرد...
شهید#محمدباقر_مؤمنیراد
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊دوست دارید شهید #نوید_صفری در حقتون دعایی بکنه؟
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌸🌿🌸🌿🌸
https://eitaa.com/joinchat/474284280Cb813a86492
👆👆👆👆👆👆
💥دوستان #فردا شروع چله در کانال شهید #نوید_صفری هست
چلهی این شهید باکرامت را از دست ندید
حاجت روایی زیادی از توسل به این شهید عزیز داشتیم♥️🕊
Dua-Al-Ahd.mp3
8.25M
🔰دعای عهد
🎙با نوای استاد علی فانی
من دعای عهد میخوانم بیا
بر سر این عهد میمانم بیا
🌤🌿
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلفــَرَج🤲
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
💚سلام به چهارده معصوم(ع):
🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اميرالمُومنِينَ
🌷⃟ *صَلی اَللّهُ عَلَیکِ یا فاطِمهُ الزَّهرَاءُُ
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِی
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اباعبداللَّه
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياجعفربنَ مُحَمَّدٍ
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياموسيَّ بْنُ جَعْفَرٍ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياعلي بن موسي
🌷⃟ *صَلِي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ اَلْجَوَاد
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْك ياعلي بْنَ مُحَمَّدٍ
🌷⃟ *صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍ العسکري
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياحجه بْنَ اَلْحَسَنِ. اَلْمَهْدِيُّ عَجَّلَ اَللَّهُ تعالی فَرَجَهُ الشريف
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
❣بسم رب الشهدا و الصدیقین❣
1⃣2⃣بیستویکمین چله ی؛
🚩زیارت عاشورا، صلوات، دعای عهد
🌤کانال متوسلین به شهدا🌤
🖇 امروز "#شنبه 31 شهریور ماه"
📌#روز_دهم چله
《هدیه به چهارده معصوم(ع) و شهید امروز》
🌻شهید والامقام
#علیاکبر_نظریثابت🌷🌷🌷
معرف: خانم فلاح🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
➡️@motevasselin_be_shohada
شهید بزرگوار علی اکبر نظری ثابت 🌻
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
تاریخ ولادت: ۱۳۴۲/۶/۲
محل ولادت: قم
تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۱۶
محل شهادت: عراق _ فاو _عملیات والفجر ۸
مزار: گلزار شهدای علی ابن جعفر (علیه السلام)
قطعه ۹_ردیف ۳_ شماره ۳۴۵
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷🌿🕊🥀🕊🌿🌷
💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐
🔰 زندگینامه شهید علیاکبر نظری ثابت
🌺🌿شهید علی اکبر نظری ثابت در سال
1342 در خانواده ای متدین و مومن به اهل بیت (علیه السلام) در شهر مقدس قم متولد شد.
🌼🍃از همان کودکی با مجالس موعظه و سوگواری اهل بیت (ع) انس گرفت.
دوره تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت سپری کرد.آغاز تحصیلات او در دبیرستان همزمان با طلوع جاودانه انقلاب اسلامی بود.او پا به پای ملت قهرمان ایران در مبارزات بر علیه رژیم پهلوی شرکت می کرد.
💠زمانی که میهن اسلامی مورد هجوم وحشیانه دشمن قرار گرفت او پس از سپری کردن دوره آموزش نظامی در پادگان 19دی رهسپار جبهه های جنگ شد؛۱۵ ساله بود که عازم جبهه شد،تا متجاوزان را از کشور بیرون کند.
🍀🌾در سال 1362 به خیل پاسداران غیور انقلاب پیوست.علی اکبر در عملیات محرم مسئولیت گروه شناسایی را به عهده داشت و در عملیات خیبر به جانشینی واحد اطلاعات – عملیات لشگر 17 علی ابن ابی طالب (ع)منصوب شد.
🌴🌷از چهره های شاخص اطلاعات لشکر و در هر عملیات بازوی قوی لشکر محسوب می شد.
🍀ویژگی های اخلاقی _ اعتقادی شهید🍀
🪴🌺روح بلند و عارفانه اش،با دعای توسل عجین بود و نگاه لبریز از عرفانش انسان را شیفته خود می کرد.
نگاهش مامن مهربانی بود و وارستگی،تقوا و اخلاص زیبنده دل خدا جوی او،سوز زمزمه های عاشقانه اش در نماز شب حکایت از دلی می کرد که در آرزوی شهادت می تپید.
تواضع و اخلاق شایسته اش،آن گونه بود که اگر رزمندگان مشکلی داشتند به راحتی با او درمیان می گذاشتند.
سرشار از تجربه بود و ثابت قدم به جهت مدیریت صحیح؛بسیار سنجیده عمل می کرد و مسوولیتی را که برعهده اش بود به بهترین شکل انجام می داد.
همه را به حفظ بیت المال و دوری از اسراف توصیه می کرد و در هر کاری رضایت خداوند را در نظر داشت.او سر ارادت به آستان ولایت سپرده بود و در وصیت نامه اش ابتدا همه را با عمل کردن به توصیه شهدا به اطاعت از امام و پشتیبانی از مسئولین نظام،وصیت کرده است او خواسته است خوبی ها را در نظر داشته باشیم.او مرد عمل بود.
🌸زمانی که شناسایی رودخانه «دوایرچ» درمنطقه عملیاتی محرم به او سپرده شد رشادت و شجاعت خود را با شکستن معبر«دوایرچ» به همه نشان داد.در آن عملیات هنگامی که نزدیک اذان مغرب،باران سنگینی باریدن گرفت هر کسی در کنار کانال مشغول عبادت و راز و نیاز با معبود خویش بود.
🌺خاطرات سبز با او بودن ریشه در عمق جان همرزمانش دوانده بود.
🌼عملیات فتح المبین و والفجر مقدماتی سوز درد تیرهایی را که بر پای شهید نظری نشست حس کرده است.
☘منطقه چنگوله زخمی را که او از ناحیه کمر برداشت به یاد دارد.
🪴عملیات (( والفجر 4)) و(( عاشورای 2)) با زخم هایش آشنا هستند و عملیات (( بدر)) شاهد تیری است که به دستش اصابت کرد.
💫🕊 زخم های بی شمارش نشان از آمادگی او برای پیوستن به نور بود تا این که در ۲۲ سالگی در عملیات ((والفجر 8)) در منطقه فاو خدا،اخلاص و صداقتش را پسندید و او با فرق شکافته از اصابت ترکش به جمع کبوتران سبک بال پیوست .
🥀🍀پیکرش در گلزار علی بن جعفر(ع) قم در قطعه ۹ ردیف ۳ شماره ۳۴۵ آرام گرفت و به خاک سپرده شد.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌹🌿💫🌹🌿💫🌹🌿
💌💫💌💫💌💫💌💫💌
✍📚شرح خاطره ای از مادر بزرگوار شهید :
💐🌿مادر شهید نظری میگوید:«سر مزارش نشسته و توی حال خودم بودم.جوانی با ظاهری خیلی شیک و امروزی آمد نشست کنار سنگ مزار فرزندم و شروع کرد به فاتحه خواندن!
💫پرسید:« شما که هستید؟
✨گفتم:« مادر شهید هستم؛کاری داشتید؟ 💫گفت:«من مشکلی داشتم که این شهید برایم حل کرد.
✨گفتم:«چطور مادر؟
💫گفت:«هفته پیش به گلزار آمدم دیدم آقایی با عکس شهید اینجا نشسته است.
من اصلاً علاقه و اعتقادی به شهدا،گلزار و این مسائل نداشتم.
🌸💠با خودم گفتم:«اگر این شهید مشکل مرا حل کند پس معلوم است شهیدان حساب و کتابی دارند.
💢❣همان شب شهید شما با همان لباس رزم و پوتین به خوابم آمد و رو به من کرد و گفت: «چون به شهداء توسل کردی آمدم تا مشکل تو را حل کنم.
برو خیالت راحت باشد که مشکل تو کاملاً حل شده و دیگر هیچ غصهای نخور.»
فردای آن روز مشکلم حل شد.
از آن روز تا به حال هر بار که به گلزار بیایم بر سر مزار پسر شما هم می آیم.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
💌❣💌❣💌❣💌❣💌
✍📚شرح خاطره ای از مقام والای شهید نظری و شفای مادر یک شهید
به روایت پدر بزرگوار شهید:
🍀🌻پدر شهید علی اکبر نظری ثابت نقل میکند:« به گلزار شهدا که رسیدم دیدم خانم مسنّی دارد سنگ قبر فرزندم را میشوید.
بالای سرش رسیدم
🌼گفتم:«خانم شما این شهید را میشناسید؟
🌸گفت:«تا یک هفته پیش او را نمیشناختم.
🌼گفتم:«پس چی شد که شناختید؟
در پاسخ
🌸گفت:«من خودم سیدهام و مادر شهید هستم.
فرزندم در ردیف دوم پیش پای شهید زینالدین مدفون است.
بیماری لاعلاجی گرفتم و مدتها دنبال مداوا بودم.
هرکاری کردم خوب نمیشدم؛ خیلی ناراحت بودم.
از خدا خواستم تا حداقل خواب فرزند شهیدم را ببینم.
وقتی به خوابم آمد،به پسرم گله کردم که مگر تو شهید نیستی؟من مادرت هستم و سیدهام! کاری بکن و از خدا بخواه شفا بگیرم.
🌹پسرم گفت:«برو سر قبر علیاکبر.
🌸گفتم:«کجاست تا پیدا کنم؟
🌹گفت:«عصر پنجشنبه پدرش میآید سر قبرش،بگرد پیدا میکنی.چند بار آمدم تا پیدا کردم.به شهید شما متوسل شدم و شفا گرفتم.
🌸بار دیگر از خدا خواستم تا خواب پسرم را ببینم.به خوابم آمد.از او پرسیدم: چرا مرا به آن شهید حواله دادی؟
🌹گفت:«در این عالم شهداء درجه و جایگاه های متفاوتی دارند.هرکسی در دنیا اخلاص و تلاش بیشتری داشته در اینجا درجه و مقام بالاتری دارد.
به همین خاطر شما را به شهید علیاکبر نظری ارجاع دادم.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌹🌿💫🌹🌿💫🌹🌿