eitaa logo
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
32.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
251 فایل
بسم رب الشهداء💫 🌷"هرگز کسانی را که در راه خداکشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"🌷 (آل عمران۱۶۹) 💥چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد💥 ✨شروع چله: 16 آذر ✨پایان: 25 دی @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
3_727126809182832320.mp3
4.21M
📢 با صدای استاد آقایی 📖 جزء ⏱ زمان فایل : ۳۳ دقیقه اللهم العجل لولیک الفرج ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
دعای_روز_ششم_ماه_مبارک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🦋 ای در دام عنکبوت نویسنده خانم ط_حسینی 🎬 بالاخره دوراز چشم ابوعدنان وبا خداحافظی مفصل پدرم راهی شام شدیم.... برای ما دوره های فشرده اموزش نظامی وعقیدتی گذاشتند،دوره های نظامی راگذراندم اما برای دوره های عقیدتی ,حالم اصلا مساعدنبود ومتوجه شدم که باردارم,با مشورت عدنان ,تصمیم گرفتیم تا به دنیا امدن فیصل اموزش عقیدتی را ترک کنم واستراحت کنم،برای تولد فیصل,عدنان اصرار داشت که به عربستان مراجعت کنم وبعداز به دنیا امدن بچه,اورا به دایه ای تحت سرپرستی ابوعدنان بسپرم وخودم برگردم،اما درست است که ازابتدا با این ازدواج مخالف بودم اما باگذشت زمان به عدنان علاقه مند شده بودم وازطرفی هم به شدت تحت تاثیرشعارهای دولت اسلامی داعش قرارگرفته بودم ومیخواستم خودم فرزندم رابزرگ کنم ودوست نداشتم که ازعدنان ودولت اسلامی جداشوم.... طبق پیش بینی فرماندهان، ما ظرف مدت کوتاهی عراق وشام را تحت تصرف خودمان درمیاوردیم اما ما به همه چیز فکر کرده بودیم وهرچیزی راپیش بینی میکردیم جز شجاعت وشهادت طلبی شیعیان...اگر متخصصان وروانکاوان داعش به زور به مجاهدان میقبولاندن که کشته شدن در راه دولت اسلامی مساوی باورودبه بهشت است اما درمقابل ما رزمنده هایی بودند که بدون شستشوی مغزی,ازجان ودل ایمان داشتند که کشته شدن درجنگ با داعش برابر با بهشت برین است وهرکس درمیدان میخواست گوی شهادت را ازدیگری برباید وهمین ایمان رزمندگان مقابل داعش,باعث شد پیش بینیها غلط از اب دراید وداعش درخیلی جاها شکست بخورد.... فیصل درمیان جنگ وخون قدکشید وتازه وارد سه سالگی شده بود که ان اتفاق وحشتناک به وقوع پیوست. ... ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🦋 ای در دام عنکبوت نویسنده خانم ط_حسینی 🎬 یک روز که فارغ از اتفاقات اطرافم مشغول بازی با فیصل بودم,عدنان امد وازلحظه ورودش متوجه شدم ,رفتارش کاملا متفاوت است،مثل کسی میماند که مسافراست ومجبوربود خانه وعزیزانش راترک کند،موعظه ام میکرد،سفارش فیصل رامیکردومیگفت:فیصل مردجنگ است,مجاهدبارش بیاور,به زودی تلاشهای دولت اسلامی مثمرثمرمیشود,میخواهم زمانی که فیصل بزرگ شد یکی ازارکان دولت اسلامی باشد و.. حرفهایش بوی مرگ میداد یابهتربگویم خودکشی. با نگرانی کنارعدنان نشستم ودستش را دردستم گرفتم وگفتم:راستش رابگو چه درسر داری؟حرفهایت بوی جدایی میدهد. دستانم را محکم فشارداد وگفت:ان شاالله فرداشب شام را سرسفره ی حضرت محمدص دربهشت میخورم... عرق سردی بر تمام بدنم نشست...عدنان نگو...یعنی میخواهی انتحار.. ؟؟ عدنان:نگو انتحار....مولوی عبدالله، بهشت را بااین عملم برایم تضمین کرده... با پرخاش گفتم:مولوی اشتباها راه جهنم را به اسم بهشت نشانت داده،اخه عدنان تونخبه ای,درس خوانده ای,پزشکی چگونه حرفهای بی سروته اینان را باورمیکنی,من که این چندسال شاهدبودم,این مولویها ودولتهای حامی ما,از کشته شدن وانتحار ما پلی میسازند برای رسیدن خودشان به مال ومقام ودیگراهدافشان ,اخه توچطور...چطور....باورنمیکنم میخواستم به هرطریقی شده عدنان را منصرف کنم که گفت:ناریه ,به توحق میدهم که چنین حرف بزنی اخه تو درکلاسهای عقیدتی دولت اسلامی شرکت نکردی ونمیدانی بایک انتحار چگونه هم دنیابه کامت است وهم اخرت... خنده تمسخرامیزی کردم وگفتم:اخرت راخبرندارم اما تو کام دنیا را درتکه تکه شدن وجزغاله کردن خود واطرافیانت میدانی؟ عدنان:اشتباه نکن ناریه,من میمیرم وهمین امشب قبل ازمرگم به من قول دادند که بعدازمن زندگی تو وفیصل ازلحاظ مادی ومعنوی تامین شودوتو یکی از مهره های کلیدی شوی وفیصل هم دراینده یکی از مسوولین دولت,این میشود دنیایم واخرت هم میدانم ,کافیست یک رافضی(شیعه)رابه درک واصل کنم انوقت است محمدص در ورودی بهشت با اغوش باز منتظر من است... ازاینهمه حماقت عدنان لجم گرفته بود وخواستم باترفندی دیگر که واقعیتی انکار ناپذیر بود ,منصرفش کنم.پس گفتم: ... ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اسماعیل دقایقی.mp3
13.55M
📗کتاب صوتی " نیمه پنهان ماه" روایتی از زندگی شهدا به زبان شهید‌ والامقام‌ اسماعیل دقایقی🕊🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در جبهه ها 🌹تصاویری از لحظات و و مناجات‌های رزمندگان دفاع مقدس در جبهه ها ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
♻️چند روز از گذشت. چند ماه نیز خواهد گذشت. و چند سال هم .... و ایامی خواهد آمد که جز سنگ قبری شکسته، نشانی از ما نخواهد ماند. کار کنیم برای ، که‌ثمره‌اش‌تا وقتی‌ خدا هست باقی است./ . . کار امروز را به فردا نیندازیم... ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
🌷🌿بعـد‌از‌پـٰایان‌هر‌نمـٰاز‌وقتۍ‌سَـر‌‌بہ‌سجـده مۍ‌گذارید‌‌مُـرورۍ‌بَر‌اعمـٰال‌صبـح‌‌تـٰا‌شـب خود‌بیـٰاندازید...! ‹آیـٰا‌ڪارمـٰان‌براۍ‌رضـٰاۍ‌خدا‌بوده..؟› "شھیـد‌‌ابراهیـم‌همـت" ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
🌱لب تشنۀ یاری بخوان عجّل فرج را... مشتاق دیداری بخوان عجّل فرج را... 🌱ماه خدا آمد ز رَه در طول این ماه هنگام افطاری، بخوان عجّل فرج را... 🤲 افطارمان را با شیرینی دعا برای ظهور آغاز کنیم. ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 🎙 حاج محمود کریمی دم افطار اسمتو بردم خدا کنه اسم منم ببری... ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑گناهان یک شهید 16 ساله!' ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
410475_465.mp3
1.82M
💚دعای عهد 🔸️با نوای استاد فرهمند من دعای عهد میخوانم بیا بر سر این عهد میمانم بیا 🌤🌿🌻 اللهم عجل لولیک الفرج🤲 ╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 ❣بسم رب الشهدا و الصدیقین❣ 9⃣ نهمین چله ی کانال متوسلین به شهدا 💫 امروز " چهارشنبه 9 فروردین ماه" 📌روز " بیست و دوم " چله صلوات و زیارت عاشورا‌《هدیه به چهارده معصوم(ع) و شهید امروز》 🌻شهید والامقام "محمدرضا تورجی زاده"🌷🌷🌷 معرف: خانم نادری 🌺 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @motevasselin_be_shohada
شهید گرانقدر محمدرضا تورجی زاده🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 تاریخ ولادت: ۱۳۴۳/۴/۲۳ محل ولادت: اصفهان تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۲/۵ محل شهادت: بانه، منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ مزار : گلستان شهدای اصفهان ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰زندگینامه شهید والامقام محمدرضا تورجی زاده °•|🌿🌤♥️|•° 💐شهید محمد رضا تورجی زاده در سال ۱۳۴۳ در شهر شهیدان اصفهان به دنیا آمد. در همان دوران کودکی عشق و ارادت به خاندان نبوت و امامت داشته و با شور وصف ناپذیر در مجالس عزا داری شرکت می نمود. ایشان دوران تحصیل را همراه با کار و همیاری در مغازه پدر آغاز نمود. پدرش به دلیل علایق مذهبی ایشان را برای دوره ی راهنمایی در مدرسه ی مذهبی احمدیه ثبت نام نمود. کلاس سوم راهنمایی شهید مقارن با قیام مردم قم شده بود که شهید با جمعی از دوستان هم کلاسی، چند نوبت تظاهراتی در مدرسه تدارک دیده و از رفتن به کلاس خودداری کرده بودند. با اوج گرفتن انقلاب، شهید با چند تن از دوستان فعالیت های سیاسی خود را در مسجد ذکرالله آغاز نمود و در تظاهرات ضد حکومت شرکت می نمود که چند بار مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت. شب ها به شعار نویسی و چاپ عکس حضرت امام روی دیوار ها اقدام می نمود. با پیروزی انقلاب فعالیت های خود را در مسجد ذکر الله و حزب جمهوری اسلامی و دیگر پایگاه های انقلابی پیگیری نمود. وی که از فعالان مبارزه با گروهک های ضد انقلاب و بنی صدر بود بار ها مورد ضرب و شتم طرفداران بنی صدر و اعضای این گروهک ها قرار گرفت. ایشان به شهید مظلوم بهشتی و حضرت آیت الله خامنه ای علاقه ی فراوانی داشتند. شهید تورجی زاده مداحی و روضه خوانی را در دبیرستان هاتف با دعای کمیل آغاز کرد و شب های جمعه در جمع دانش آموزان زیبا ترین مناجات را با خدای خویش داشت. در سال شصت و یک به جبهه عزیمت نمود و در تیپ نجف اشرف به خدمت مشغول شد. و در عملیات های محرم والفجر ها و کربلا ها شرکت نمودند. پس از عزیمت به جبهه در جمع رزمندگان به مداحی و نوحه سرایی پرداخت و بسیاری از رزمندگان جذب نوای گرم و دلنشین او می شدند و در وصیت نامه های خود تقاضا داشتند در مراسم هفته ی آن ها ایشان دعای کمیل را بخوانند. این علاقه و تقاضاهای رزمندگان بود که باعث شد ایشان هیئت گردان یازهرا را تاسیس کنند که هر دوشنبه در جبهه در محل گردان و در هنگام مرخصی در اصفهان برگزار می شد. که این هیئت بعد ها به هیئت محبان حضرت زهرا و هیئت رزمندگان اسلام شهر اصفهان تغییر نام داد. شهید به حضرت زهرا سلام الله علیها علاقه ی وافری داشتند و در غالب مداحی هایشان از مصائب ایشان می خواندند . همچنین ایشان وصیت نمودند که برروی سنگ قبر ایشان بنویسند : یا زهرا ایشان در جبهه بارها مجروح شدند به گونه ای که در میان دوستان به شهید زنده معروف شدند . و هر بار پیش از بهبودی کامل باز به جبهه عزیمت کردند. 🌹عروج سرانجام این مجاهد خستگی ناپذیر در پنجم اردیبهشت سال شصت و شش در ارتفاعات شهر بانه در استان کردستان در ساعت هفت و سی دقیقه صبح حین فرماندهی گردان یا زهرا در سنگر فرماندهی به شهادت رسیدند. 🌹جراحتی که موجب شهادت ایشان شد همچون حضرت زهرا بود جراحاتی بر پهلو و بازو و ترکش ها یی مانند تازیانه بر کمر ایشان بود. 🥀🌷شادی ارواح پاک و طیبه و مطهر و منور امام(رحمت الله علیه) و شهدا، و برای سلامتی و طول عمر نایب برحق امام عصر(عجل الله تعالی)، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(مدظله العالی) صلوات ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🌷🌿🌷🌿🌷🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🌿🦋 چهره اش ملکوتی بود. یکپارچه نور بود و معنویت. همه دوستش داشتند. همه به او عشق می ورزیدند. همه به دنبال او بودند او هم به دنبال مهدی فاطمه(س). آمده بود تا اشتیاق ظهور را در بین ما دوچندان کند آمده بود تا بفهمیم یاران آخرالزمانیِ امام عشق چگونه اند.  او و دوستانش آمده بودند تا به فطرت خویش برگردیم. تا مطمئن شویم در این دوران هم می شود رجعت کرد. می توان به اصحاب کربلا ملحق شد. او و دوستانش آمدند گفتند عمل کردند و بعد، از مقابل چشمان ما گذر کردند و رفتند. و ما با دنیایی حسرت ماندیم.... کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی، ره ز که پرسی، چه کنی، چون باشی اما نه! سید شهیدان اهل قلم نهیب می زند که: پندار ما این است که شهدا رفته اند. اما شهدا مانده اند. گذر زمان ما را با خود برده است...!  🌺 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🌿🌷☘🌸🥀🕊
✅ویژگی های شخصیتی و معنوی شهید تورجی زاده از زبان مادر گرامی شان [☀️🌹🕊] 🌷ارتباط محمدرضا از همان اول با خدا خاص بود هیچ اذیت و آزاری نداشت، و گرنه تربیت او هم مانند سایر فرزندانم بود. از کودکی و قبل از بلوغ نماز می خواند و روزه می گرفت و احترام زیادی برای پدر و مادر قائل بود و درسش را خوب می خواند و در سال 56 فعالیت های انقلابی خود را آغاز کرد و با شروع جنگ تحمیلی در سن 16 سالگی می خواست به جبهه برود که مخالفت کردم و گفتم ابتدا باید دیپلم را بگیری و بعد روانه جبهه ها بشوی و توانستم دو سال او را نگه دارم. 💐نماز شب شهید در مجروحیت در حالی که امتحانات نهایی دیپلم در حال برگزاری بود و محمدرضا هم چند امتحان خود را داده بود، امام خمینی(ره) اعلام جهاد کرد و در شرایطی که تعداد رزمندگان در جبهه ها کم بود، دیگر به حرف من گوش نداد و امتحانات را رها کرد و در مدت 5 سالی که در جبهه بود، بیشتر اوقات وقتی به اصفهان می آمد مجروح بود. شهید مراعات حال مرا می کرد و کمتر از اوضاع جبهه برایم تعریف می کرد، اما می دانم که در تابستان و در اوضاع جنگ و در اوج گرمای خوزستان تمام روزه ها را می گرفت و نماز شبش ترک نمی شد. حتی وقتی مجروح بود و برای مرخصی می آمد هم نماز شب را ترک نمی کرد و تنها یک بار که شیمیایی شده بود و تب بسیار شدیدی داشت و بیهوش شده بود، نتوانست نماز شب را بخواند. وقتي شهید زخمی بود و به بیمارستان منتقل می شد، به محض اینکه اندکی بهبودی در او حاصل می شد، برای اعزام مجدد به جبهه اقدام می کرد و به توصیه ها برای ماندن بیشتر تا بهبودی کامل توجهی نمی کرد و می گفت باید بروم. 💐ادب و تواضع خاص شهید همه شهدای ما افراد خاصی بودند و واقعاً نمی توان آن ها را با دیگران مقایسه کرد، البته آن هایی که امروز در جبهه ها می جنگند هم همانطور هستند و ایثار می کنند، چرا که همه افراد می خواهند در سلامتی بالای سر خانواده خود باشند، اما عشق به اسلام و شهادت این ها را به جهاد می کشاند. مادر شهید محمدرضا تورجی زاده درباره حساسيت بالای شهید بر ناموس و غیرت ایشان، گفت: همیشه می گفت اگر شهید شدم و خبر شهادتم را آوردند، می دانم که شما شیون نمی کنید، اما مراقب باشید که مبادا خواهرانم گریه و شیون کنند و مبادا نامحرم صدای آن ها را بشنود و ما هم به وصیت شهید در این زمینه عمل کردیم. 💐شهید زمان شهادت خود را می دانست آخرین بار قبل از اعزام به مشهد رفت و کفن برای خودش تهیه کرد و گفته بود که این بار دیگر برنمی گردم و وصیت کرد که از حسینیه بنی فاطمه اصفهان پیکرش را بردارند و لباس سپاه بر تنش کنند و سربند «یا زهرا(سلام الله عليها)» بر پیشانی اش ببندند. در وصیت نامه اش نوشته بود که پدر و مادرم مرا در قبر بگذارند. یکی از همرزمانش می گفت وقتی سنگر فرماندهی را زدند، خمپاره و ترکش از آسمان می بارید و موج انفجار بسیار بالا بود و شهید را موج گرفته بود و در همان حال نشسته بود و با تسبیح ذکر می گفت. وی از ارادت بی حد و حصر شهید به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) سخن راند و اظهار داشت: وقتی پیکرش را آوردند از بازویش خون جاری بود و مانند حضرت زهرا(سلام الله عليها) بازویش مجروح بود. او را به حضرت زهرا(سلام الله عليها) قسم دادم که از خدا بخواهد تا جنگ تمام شود و خودم صورتش را با گلاب شستم و بند کفنش را بستم. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🌹🌿🌷🕊🌺☘