eitaa logo
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
32.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
249 فایل
بسم رب الشهداء💫 🌷"هرگز کسانی را که در راه خداکشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"🌷 (آل عمران۱۶۹) 💥چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد💥 ✨شروع چله: 16 آذر ✨پایان: 25 دی @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا 🔹️با نوای استاد علی فانی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 💚💚💚💚💚 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🦋 ای در دام عنکبوت نویسنده خانم ط_حسینی 🎬 تا در باز شد ,محکم در راکوبیدم به طرف واونی که پشت در بود با صدای بلندی به بیرون از اتاق افتاد. سریع رفتم بیرون, هوا تاریک بود ,توتاریکی یه چی شکل شبح میدیدم که بهم اشاره میکرد. رفتم طرفش که گفت:خواهر مبارز خداقوت,حرفاتون را شنیدیم الان مثلا من رابزن لت وپارکن وماشین رابردار وببر,امیدوارم این پیرمرد جنایتکار دوباره فریب بخورد...برو ما هوات را داریم ,خدا هم حواسش بهت هست. باحالتی که وانمود میکردم نفس نفس میزنم خودم رابه انور رساندم ,این سوسک له شده مثل کرمی به دیوار چسپیده بود. کتش را گرفتم وبلندش کردم:زود باش استاد...یک نفر بود باچاقو حسابش را رسیدم,الان بیهوشه,تا به هوش نیامده یا کسی دیگه نرسیده باید فرارکنیم. اسحاق انور باحالتی که انگار باورش نمیشد نگاهم کرد وگفت:تو اعجوبه ای هانیه....دنیا رابه پات میریزم,بریم ,بنیامین منتظر ماست. ولخ لخ کنان درحالی که انگار یک پایش اسیب دیده بود ولنگ میزد ,حرکت کرد وباهم رفتیم طرف ماشین. نشستم پشتش,طبق گفته ی اون مبارز باید از,سمت راست میرفتیم,همه جا تاریک تاریک بود وهیچ نوری به چشم نمیامدبه نظرمیرسید دربرهوتی گیرافتادیم. بالاخره بعداز تلاش بسیار رسیدیم اورشلیم واز انجا یک راست حرکت کردیم طرف تل اویو.... نیمه شب بود که به تل اویو رسیدیم. جلوی خانه انور ایستادم وگفتم:خوب استاد ,میخوایین ببرمتان بیمارستان ,اخه وضع ظاهریتون خوب نیست به نظرمیاد به شدت اسیب دیدین. انور:نه نه بریم خانه,توخودت پزشکی ,زخم هام راببند,درضمن سر خودت هم شکسته.... آه تازه یاد زخم سرم افتادم,زخمی که یادگار روز ذبح پدر ومادرم بود,زخمی که التیام نیافته ودوباره دهن باز کرده بود. مصلحت ندیدم باحرفش مخالفت کنم,باهم پیاده شدیم من:استاد,کلید نداریم. انور نگاهی بهم کرد ودست خونینش رانشانم داد وگفت:کلید خانه همیشه همراهم است,اثر انگشتم.... از ترس به خودم لرزیدم...نکنه,برم داخل خطرناک باشه؟ بازم توکل کردم ووارد خانه شدیم.من باید کارهای بزرگتری انجام بدهم... دارد...
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🦋 ای در دام عنکبوت نویسنده خانم ط_حسینی 🎬 وارد خانه شدیم,انور همینجور که لنگ لنگان قدم برمیداشت کتش را دراورد وپرت کرد رومبل وبدو خودش را به اتاق بنیامین رساند. ناگهان فریاد داد وبیدادش هوا رفت,به سرعت خودم رابه اتاق رساندم,بنیامین باصورتی که ازخفگی کبود شده بود بی رمق نگاهمان میکرد. انور دست به کار شد وتنظیمات دستگاه های تنفس را بررسی کرد وتغییر داد ,کم کم تنفس بنیامین بهتر شد,انور بنیامین را بغلش گرفت وبوسید ,انگارکه صدسال ازاوجدا بوده,باخودم فکرمیکردم,این کثافت پسری را که از زیر دستگاه به عمل اورده اینجور دوست دارد وحاضراست جانش را برایش بدهد اما بقیه ی ادمها را راحت از فرزندانشان جدا میکند, مثل عماد وهیچ احساس عذاب وجدان هم ندارد یعنی اصلا بهش فکرنمیکند که عذاب وجدان بگیرد. انور یک چیزی,شیبه شیرخشک اما بارنگ سبزپسته ای را در اب حل کرد و بوسیله ی شیشه ی شیر به خورد بنیامین داد. دوباره بوسه ای ازش گرفت وروبه من کردوگفت:فردا پدر این فلسطینیها رادرمیاورم,به شرفم قسم عمادرابادستان بسته اینجا سلاخی میکنم وبنیامینم رانجات میدهم. از لحنش احساس لرزشی وجودم راگرفت وباخود گفتم مگر شما وامثالتان شرفی دارید که به ان قسم بخورید. من:استاد حالا بیاید دست ورویتان را بشورید تازخمهایتان را پانسمان کنم. بعداز نیم ساعتی کل سروصورت ودستهای انور باندپیچی شد وبااشاره به قفسه ای که حاوی بطریهای مشروب بود,درخواست نوشیدنی کرد ودرهمین حین گفت:درست است که یهود راه ورسم درست زیستن وسلامتی راازتعالیم اسلام دراورده وعمل میکند اما یک یهودی محال است مشروب را کناربگذارد....تمام خستگی ودرد وکوفتگی بدنم را بانوشیدن همین ,فراموش میکنم. واقعا احساس ترس وجودم رافراگرفت ,باخودم میگفتم نکند مشروب بخورد واز حال خودخارج شود وفکر کند من مادرشم وکلکم رابکند ,درهمین هنگام صدای دستگاه تنفس از اتاق بنیامین که اژیر میکشید بلند شد. سریع خودمان رابه اتاق رساندیم,بنیامین بیچاره این مخلوق اسحاق انور مانند مارمولکی سیاه وخشک شده بود....باخود گفتم اینهم پایان معجزه ات اسحاق انورررر... انور با دیدن بنیامین باان حال از خودبیخود شده بودبه زمین وزمان فحش میداد,من از ترسم عقب عقب اومدم توهال اونم اومد دنبالم وهرچی که سرراهش به دستش میرسید میشکست وحرف رکیک میزد. به هال رسیدیم به سمت قفسه مشروبها رفت ویه شیشه برداشت ,رفت رومبل نشست,دستش رابرد زیر صندلی ودکمه ای را فشار داد دید که من خشکم زده ونگاهش میکنم,شیشه مشروب دستش راپرتاب کرد طرفم و... دارد.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ولی الله چراغچی.mp3
13.64M
📗کتاب صوتی " نیمه پنهان ماه" روایتی از زندگی شهدا به زبان شهید‌ والامقام‌ ولی الله چراغچی🕊🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیاد همه معلمین شهید وبیاد معلم شهید مدافع حرم 🌷🌷🌷🌷🌷 ، مهری است که از روز ازل با گل آدمی سرشته شد تا مردم از ظلمات جهل به نور دانایی رهنمون شوند. یاد و خاطره معلمان شهید سرزمینمان که با قلم و عملشان رسم زندگی رابه فرزندانمان آموختند یادشهیدمدافع حرم عسگری معلم دلسوز و فداکار را گرامی میداریم شهید مجید عسگری جمكرانی از معلمان هنرستان شهدای چهارمردان قم در رشته رایانه، طلبه حوزه علمیه و از خادمان افتخاری حرم مطهر حضرت معصومه(س) و مسجد مقدس جمكران، عضو بسیج آموزش و پرورش و عضو داوطلبان و امدادگران جمعیت هلال احمر بود. این شهید بزرگوار در مردادماه سال 1353 در شهر مقدس قم متولد شد و در جریان آزادسازی شهر بوكمال از آخرین پایگاه های داعش در سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد و 3 فرزند از این شهید به یادگار مانده است؛ شهید عسگری 8 سال سابقه تحصیل در حوزه علمیه قم را داشت. شهید عسگری جمكرانی در ششم آذرماه سال 1396 در سالروز شهادت امام حسن عسكری(ع) به شهادت رسید معلم شهید مدافع حرم ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
🔹۱۲ اردیبهشت ماه، روز معلم گرامی باد به یاد شهید مدافع حرم فاطمیون، آموزگار شهید محمد جعفر حسینی (ابوزینب)🌹 شهید مدافع حرم فاطمیون ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
IMG_20230427_18-1682605794302.mp3
7.05M
🔻شهیدی که درخواست رفع حق‌الناس را داشت/تا زنده ایم حق الناس را ادا کنیم صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍسلام‌الله‌علیها‌ ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰🥀⊱ هم‌ مداح‌ بو‌د، هم‌ فرمانده…! سفارش‌ کرده‌ بود روے‌ سنگِ‌ قبرش‌ بنویسند… یازهرا..! اینقدر رابطه‌اش‌ با حضرتِ مادر قوے بود … که مثل‌ بے‌بے‌ شهید شد..! خمپاره‌ که خورد به سنگرش‌، بچه‌ها رفتند بالا سرش دیدند خمپاره خورده‌ به پهلوےِ سمت‌ چپش‌..! ♥️" 🌦" ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽روایت جالب از شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی از زبان همسرش شهید مدافع حرم 💐🕊 ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
410475_465.mp3
1.82M
💚دعای عهد 🔸️با نوای استاد فرهمند من دعای عهد میخوانم بیا بر سر این عهد میمانم بیا 🌤🌿🌻 اللهم عجل لولیک الفرج🤲 ╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻💐🌻💐🌻💐🌻 💚سلام به چهارده معصوم(ع):💚 🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اميرالمُومنِينَ 🌷⃟ *صَلی اَللّهُ عَلَیکِ یا فاطِمهُ الزَّهرَاءُُ 🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِی 🌷⃟ *صلي اَللَّهِ عَلَيْكَ يا اباعبداللَّه 🌻💐🌻💐🌻💐🌻 🌷⃟ *صلي الله عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ 🌷⃟ *صَلي اَللَّهِ عَلَيْكَ ياجعفربنَ مُحَمَّدٍ 🌻💐🌻💐🌻💐🌻 🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياموسيُّ بْنُ جَعْفَرٍ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياعلي بن موسي 🌷⃟ *صَلِي اَللَّهِ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ اَلْجَوَاد 🌻💐🌻💐🌻💐🌻 🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْك ياعلي بْنَ مُحَمَّدٍ 🌷⃟ *صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍ العسکري 🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياحجه بْنَ اَلْحَسَنِ. اَلْمَهْدِيُّ عَجَّلَ اَللَّهُ تعالی فَرَجَهُ الشريف 🌻💐🌻💐🌻💐🌻 ➡️@motevasselin_be_shohada ‌❣متوسلین به شهدا❣ 🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 ❣بسم رب الشهدا و الصدیقین❣ 🔟دهمین چله ی کانال متوسلین به شهدا 💫 امروز " چهارشنبه 13 اردیبهشت ماه" 📌روز " دوازدهم " چله صلوات و زیارت عاشورا‌《هدیه به چهارده معصوم(ع) و شهید امروز》 🌻شهید والامقام " بهنام میرزاخانی "🌷🌷🌷 معرف: خانم زهرا فلاح🌺 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @motevasselin_be_shohada
شهید آتش نشان بهنام میرزاخانی🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 تاریخ ولادت: 1370/3/31 محل ولادت: تهران تاریخ شهادت: 1395 محل حادثه: ساختمان پلاسکو محل شهادت: بیمارستان شهید مطهری مزار: بهشت زهرا(س) قطعه ۵۰ ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🌷🕊🌿🥀🌿🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌿♥️ شهید آتش‌نشان «بهنام میرزاخانی» نخستین و جوانترین شهید پلاسکو متولد ۳۱ خرداد سال ۱۳۷۰ و از آتش‌نشانان ایستگاه ۲ آتش‌نشانی بود که در جریان اطفای حریق ساختمان پلاسکو دچار سوختگی حدود 70 درصدی شد و یک روز پس از انتقال به بیمارستان شهید مطهری (ره) به فیض شهادت نائل آمد و در قطعه ۵۰ گلزار شهدای تهران آرام گرفت. وی که تنها ۳۳ روز از دامادی‌اش می‌گذشت، اولین و جوان‌ترین شهید ماجرای پلاسکو نام گرفته است. 🕊🌿♥️
🔻گفتگو با مادر گرامی شهید بهنام میرزاخانی فرزندم از کودکی با قرآن مانوس بود و روزه و نماز اول وقت وی هیچ‌گاه ترک نشد. بهنام بسیار با محبت بود و شوخ‌طبعی و رفتار خوب سبب شده بود، دوستان زیادی داشته باشد. دوستانی که هنوز ما را تنها نگذاشته‌اند و تمام تلاش خود را می‌کنند که جای خالی بهنام را پر کنند. بهنام عاشق شغل آتش‌نشانی بود. پنج سال در سازمان آتش‌نشانی خدمت می‌کرد. همیشه می‌گفت «آتش‌نشانی شغل نیست، عشق است.» اکنون هم برادرش می‌خواهد راه او را ادامه دهد و آتش‌نشان شود. مادر شهید در خصوص ارادت فرزند خود به شهدا بیان کرد: بهنام تا فرصتی به دست می‌آورد، راهی گلزار شهدا می‌شد. تفریحش زیارت شهدا بود. شب‌های قدر را در کنار آن‌ها احیا می‌کرد و آرزو داشت در قطعه شهدا آرام بگیرد تا پس از شهادت باز هم با دوستان وی در این مکان مقدس جمع شوند. فرزندم به شهیدان «محمدابراهیم همت»، «سید احمد پلارک» و «محمدهادی ذوالفقاری» علاقه خاصی داشت. بهنام همیشه می‌گفت، «ما مدیون خانواده شهدا هستیم. دست پدر و مادر شهدا را باید بوسید.» آرزوی بهنام شهادت بود. همیشه پس از نماز سجده می‌کرد و از خداوند می‌خواست، «مرگ با عزت داشته باشد.» هرچند که در سال ۱۳۹۴ یک سانحه رانندگی خطرناک را تجربه کرد، اما خداوند وی را حفظ کرد تا سرانجام عمرش همانی باشد که همواره آرزو می‌کرد. وی با اشاره به تلاش‌های فرزند خود برای اعزام به سوریه تصریح کرد: پس از مدت‌ها پیگیری، قرار بود عید سال ۱۳۹۶ به سوریه اعزام شود. به همسرش گفته بود، «آرزوی شهادت دارد و می‌داند که به شهادت می‌رسد.» می‌دانست من ناراحت می‌شوم، به همین دلیل از اشتیاق دوست خود برای دفاع از حرم صحبت می‌کرد؛ من غافل از اینکه خودش را می‌گوید، پاسخ می‌دادم، «مامان جان، تا فرزندشان از جبهه بازگردد، آن خانواده چه می‌کشد، خیلی سخت است.» ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🌹🕊🌿🌹🕊🌿🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴چگونگی حادثه و شهادت شهید میرزاخانی حوالی ساعت 8 صبح پنج‌شنبه 30 دی ماه95 زنگ آتش‌نشانی‌ها به صدا در آمد؛ حادثه آتش‌سوزی در قدیمی‌ترین مجتمع تجاری تهران در خیابان جمهوری، آتش‌نشانان را فرا خواند. همه به سرعت آماده مأموریتی دیگر شدند؛ بهنام هم چون دیگر همکاران، مصمم و با اراده گام بر می‌داشت؛ چه کسی می‌دانست این آخرین گام‌های او در ایستگاه آتش‌نشانی است. آتش‌نشانان در محل حادثه به سرعت وارد عمل شدند اما عمق فاجعه گسترده‌تر از این حرف‌هاست؛ مردم با نردبان‌های نجات از ساختمان بیرون آورده شده و عده‌ای که در طبقات پایین‌تر بودند، به بیرون هدایت می‌شدند. 3 ساعت و نیم از شعله‌ور شدن خشم آتش در این مجتمع گذشته بود که ناگهان ساختمان به لرزه درآمد و فرو ریخت و تعداد زیادی از آتش‌نشانان زیر آوار ماندند. اما بهنام هنوز زنده بود؛ زیر آوار نمانده بود ولی دچار سوختگی شدید شد و به سرعت به بیمارستان منتقل شد. تلاش‌ها و دعا‌ها برای زنده‌ماندن بهنام بی‌نتیجه ماند و او به معبودش پیوست. نام اولین شهید حادثه تلخ آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو نصیب بهنام میرزاخانی شده است. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺