<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
❣شهدا عاشقترند❣
✒قسمت بیست و سوم
- اره دیگه
- خواهرم، چادر خیلی حرمت دارهها... خیلی... چادر لباس فرم نیست که خواهرم... بلکه لباس مادر ماست...
میدونید چه قدر خون برای همین چادر ریخته شده؟؟ چند تا جوون پرپر شدن؟!
چادر گذاشتن عشق میخواد نه اجازه... ولی همین که شما تا اینجا تصمیم به گذاشتنش گرفتین خیلی خوبه. ولی به نظرم هنوز دلتون کامل باهاش نیست. من قول میدم اون مسئولیت رو به کسی ندن و شما هم قول بدین و پوششتون رو با مطالعه و اطمینان قلبی انتخاب کنین، نه به خاطرحرف مردم.
- درسته... ولی میدونید! اخه کسی نیست کمکم کنه خانوادم هم که راضی نمیشن! اصلا... مادرم که میگه: "چادر چیه؟ با همین مانتو حجابت رو بگیر"
اصلا میگن: "چادر رو اینا خودشون در آوردن!..."
شما کسی رو پیشنهاد میکنید که بتونم ازش بپرسم و کمک بگیرم و بتونه تو انتخاب چادر بهم یقین بده؟!
- چه کسی میخواید بهتر از خدا؟؟.
- منظورم کسی هست که بتونم ازش سوال بپرسم و جوابم رو بده!
- از خود خدا بپرسید.. قرآن بخونید..
- اما من عربی بلد نیستم
- فارسی بلدین که؟! از خدا کمک بخواین... نیت کنین و یه صفحه رو باز کنین و معنیش رو بخونین... حتما راهی
جلو پاتون میذاره... البته اگه بهش معتقد باشین!
- باشه! ممنون.
گیج شده بودم... نمیدونستم چی میگه، آخه تو خونه ما قرآن یه کتاب دعا بود فقط... نه یه کتابی که بشه ازش
کمک گرفت!
رفتم خونه و همش تو فکر حرفهاش بودم... راستیتش رو بخواین با حرفهای امروزش بیشتر جذبش شدم.
آخر شب رفتم قرآن خونهمون رو از وسطای کتابخونمون پیدا کردم و آروم بردم تو اتاق...
◀️ ادامه دارد...
داستان عاشقانه دانشجوی مدافع حرم؛ "شهدا عاشقترند"
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
❣شهدا عاشقترند❣
✒قسمت بیست و چهارم
قرآن رو تو دستم گرفتم و گفتم:
"خدایا من نمیدونم الان چی باید بگم و چیکار کنم، آداب این چیزها رو هم بلد نیستم...
ولی خودت میدونی که من تا حالا گناه بزرگی نکردهام. خودت میدونی که درسته بی چادر بودم ولی بی بند و بار نبودم، خودت میدونی که همیشه دوستت داشتم. خدایا تو دو راهی قرار گرفتهام، کمکم کن... خواهش میکنم ازت..."
یه بسم الله گرفتم و قرآن رو باز کردم، سورهی نسا اومد. ولی از معنی اون صفحه چیزی سر در نیاوردم... گفتم:
"خدایا واضحتر بگو بهم..."
قرآن رو دوباره باز کردم.
سوره نور اومد که تو معنیش نوشته بود:
"ای پیامبر! به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش فرو گیرند (از نگاه هوس آلوده) و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را به جز آن مقدار که نمایان است، آشکار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه ی خود افکنند تا گردن و سینه با آن پوشانده شود."
باز هم شکی که تو چادری شدن داشتم، برطرف نشد.
گفتم : "خدایا، واضح تر! من خنگ تر از این حرفاما..."
قرآن رو برای بار سوم باز کردم. اینبار سوره احزاب اومد. معنی اون صفحه رو خوندم تا رسیدم به آیه ۵۹؛
"یا أَیُّهَا النَّبِیُّ! قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ، یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ. ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلایُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِیماً"
ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابهای خود را بر بدن خویش فرو افکنند این کار برای آن که مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است.
جلباب؟!؟!؟! جلباب دیگه چیه؟! سریع گوشیم رو برداشتم و سرچ کردم جلباب...
دیدم جلباب در زبان عربی به پارچه ی سرتاسری میگن که از سر تا پا رو میگیره و پارچه ای که زنان روی لباسهای خود میپوشند... اشک تو چشمام حلقه زد...!
به خودم گفتم:
"ریحانه! یعنی خدا واضح تر بهت بگه دوست داره توی چادر ببینتت؟!"
تصمیمم رو گرفتم،
"من باید چادری بشم...!"
◀️ ادامه دارد...
داستان عاشقانه دانشجوی مدافع حرم؛ "شهدا عاشقترند"
Part10_خدای خوب ابراهیم.mp3
13.41M
📚کتاب صوتی
#خدای_خوب_ابراهیم
✨۱۷۸ خاطره درباره ویژگی های قرآنی شهید ابراهیم هادی
قسمت 🔟
💥پایان💥
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥روایتی از وصیتنامه شهدا
🔹میترسم که این درس خواندن من، که خرجی برایش شده و هزینهای شده، تحمیل بر بیتالمال بوده و این به گردن من باشد...
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥺بغض شهید مدافع حرم حین باز کردن نامه یک دختر دانش آموز😔🥺
شهید مدافع حرم🕊🌹
#اسدالله_ابراهیمی
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
در محضر شهیدان🕊
🔸 تندتر از امام و ولایت فقیه نروید که پایتان خُرد میشود،
از امام هم عقب نمانید که منحرف میشوید...
🌷#شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده
🌷#شادی_روحش_صلوات
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊گوش ها و چشم هایتان را متبرک کنید...
مثل این کلیپ رو
خیلی کم میتونید گیر بیارید..
♥بیست عشق در یک قاب
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود.
#توسل
#کرامات_شهدا
@hasbiallah2 👈آیدی خادم شهدا
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
ارسالی اعضای محترم کانال⤵️
سلام علیکم
خداقوت بزرگوار فرموده بودید اگر از شهدا حاجت گرفتیم برای شما ارسال کنیم،سال ۹۸ مشکلی بزرگی برام پیش اومده بود که هیچ جوره نمیتونستم حل کنم تا اینکه از طریق واتساپ، شما داستان زندگی شهید مصطفی عارفی رو تو کانال متوسلین به شهدا قرار دادید(قبل از فیلتر شدن).. منم توفیق خوندنش نصیبم شد و خیلی منقلب شدم دلم شکست، به شهید عارفی متوسل شدم و سر سجاده خوابم برد... تو خواب شهید عارفی رو دیدم تو حیاط منزلش بود و من هم اونجا بودم وقتی منو دید فقط گفت نگران نباش هرجا بری من همراهت هستم...
وقتی بیدار شدم سریع تو اینترنت سرچ کردم و تصویر شهید عارفی رو گرفتم واقعا خودش بود و سال گذشته برنامه ی بچه زرنگ منزل شهید رو نشون داد همونی بود که تو خواب دیده بودم
و خدارو شکر کمکم کرد مشکلم حل شد.🕊💐
410475_465.mp3
1.82M
💚دعای عهد
🔸️با نوای استاد فرهمند
من دعای عهد میخوانم بیا
بر سر این عهد میمانم بیا
🌤🌿🌻
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
💚سلام به چهارده معصوم(ع):💚
🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اميرالمُومنِينَ
🌷⃟ *صَلی اَللّهُ عَلَیکِ یا فاطِمهُ الزَّهرَاءُُ
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِی
🌷⃟ *صلي اَللَّهِ عَلَيْكَ يا اباعبداللَّه
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🌷⃟ *صلي الله عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ
🌷⃟ *صَلي اَللَّهِ عَلَيْكَ ياجعفربنَ مُحَمَّدٍ
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياموسيُّ بْنُ جَعْفَرٍ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياعلي بن موسي
🌷⃟ *صَلِي اَللَّهِ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ اَلْجَوَاد
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْك ياعلي بْنَ مُحَمَّدٍ
🌷⃟ *صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍ العسکري
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياحجه بْنَ اَلْحَسَنِ. اَلْمَهْدِيُّ عَجَّلَ اَللَّهُ تعالی فَرَجَهُ الشريف
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
❣بسم رب الشهدا و الصدیقین❣
1⃣1⃣ یازدهمین چله ی کانال متوسلین به شهدا
💫 امروز " دوشنبه 29 خرداد ماه"
📌روز " سیزدهم" چله صلوات و زیارت عاشورا《هدیه به چهارده معصوم(ع) و شهید امروز》
🌻شهید والامقام
" ابوالفضل محمدیان "🌷🌷🌷
معرف: خانم بخشی زاده 🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
شهید بزرگوار ابوالفضل محمدیان🌻
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
تاریخ ولادت: ۱۳۴۳/۷/۱۵
محل ولادت: شهرستان میمه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۵/۳۱
محل شهادت: سومار
مزار: امامزاده عقیل _اسلامشهر
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🌷🌿🕊🥀🕊🌿🌷
🔰مختصری از زندگینامه شهید محمدیان
💐🌿شهید محمدیان در پانزدهم مهر ۱۳۴۳ در شهرستان ميمه به دنيا آمد.
پدرش غلامعلي و مادرش بتول نام داشت. تا دوم راهنمايي درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت.
سی و يكم مرداد ۱۳۶۲، در سومار توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد.
مزار ایشان در امامزاده عقيل شهرستان اسلامشهر واقع است.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃
♥️🍃مادر شهید والامقام ابوالفضل محمدیان خاطراتی از خواب خود را روایت میکند:
✨《صبر》✨
🌹«یک شب خواب ابوالفضل را در کنار یک حاج آقا نورانی دیدم.
لحظهای گذشت و یک سینی از آسمان به زمین آمد. حاج آقایی که چهرهای نورانی داشت، به من گفت مادر از شیربرنج و فرنی این سینی، هر کدام را دوست داری بخور. اینها همه صبر خدایی است. من شیربرنج را خوردم و این سینی به آسمان رفت.»
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🌺🌿خاطرات خواهر گرامی شهید ابوالفضل محمدیان
سلام خدا بر شهیدان
نسبت به سن کمی که داشت خیلی قلب مهربان و دلسوزی داشت
او بیشتر به قشر ضعیف خیلی رسیدگی میکرد
ما اطلاع نداشتیم در مراسم شهید میگفتن، توضیح میدادند
پیرزنی در محله ما زندگی میکرد تنها بود غذا از خانه میبرد به آن پیرزن می داد
وقتی شهید شد این پیر زن گریه میکرد انچنان ناله سر میداد
میگفت ابوالفضل چشم من بود
چشهمایم را از دست دادم😔
خاطرات زیاد دارد
وقتی میرفت جبهه نامه هایش را میخواندم ،موقع علیمات بود
میگفت پلاک سفید می اید
درِ خانه.
وقتی از جبهه می امد
میگفتم منظورت چی بود
میگفت: میخواهم شما را اماده کنم شهادت من نزدیک است
با پدرم در جریان گذاشته بود که چطوری شهید میشود
خاطره دیگرش:
یک روز آمد مرخصی، دو روز عروسی پسر خاله ام بود
گفت امدم از فامیل ها حلالیت بگیرم
در آن روز با شوخ طبعی که داشت
فامیل ها خیلی خوشحال بودن
موقعی که میخواست برود
زیر قران رد شد وقتی میخواستیم آب بریزم پشت سرش
گفت من سه روز دیگر میایم به آرزویم میرسم.
در علمیات والفجر شهید شد
درست بعد از سه روز خبر شهادتش را آوردند.
روح پاکش با سالار شهیدان محشور باد💐🕊
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
💐✨🌿💐✨🌿💐