eitaa logo
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
32.1هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
287 فایل
بسم رب الشهداء💫 🌷"هرگز کسانی را که در راه خداکشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"🌷 (آل عمران۱۶۹) 💥چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد💥 ✨شروع چله: 16 آذر ✨پایان: 25 دی @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋🕊🦋🕊🦋🕊🦋 دوستان بزرگوار پیام های *حاجت‌روایی* زیادی از (چله توسل به شهدا) داشتیم که این پیام ها را با ♥️ می تونید ببینید. 🌸🌸🌸🌸🌸 خاطرات زیادی هم دوستان از توسلات و عنایاتی که بهشون شده برای ما فرستادند و همچنان ارسال میشه.... همه اینها را با هشتک ببینید 👆👆👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohad
‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🌷 ✅ فصل دوم ... آن‌قدر گریه می‌کردم که از حال می‌رفتم. همه فکر می‌کردند من برای مرده‌ی آن‌ها گریه می‌کنم. پدرم هم نسبت به من همین احساس را داشت. با این‌که چهارده سالم بود، گاهی مرا بغل می‌کرد و موهایم را می‌بوسید. آن شب از لابه‌لای حرف‌های مادرم فهمیدم آن پسر، نوه‌ی عموی پدرم بوده و اسمش هم صمد است. از فردای آن روز، آمدورفت‌های مشکوک به خانه‌ی ما شروع شد. اول عموی پدرم آمد و با پدرم صحبت کرد. بعد نوبت زن‌عموی پدرم شد. صبح، بعد از این‌که کارهایش را انجام می‌داد، می‌آمد و می‌نشست توی حیاط خانه‌ی ما و تا ظهر با مادرم حرف می‌زد. بعد از آن، مادر صمد پیدایش شد و چند روز بعد هم پدرش از راه رسید. پدرم راضی نبود. می‌گفت: «قدم هنوز بچه است. وقت ازدواجش نیست.» خواهرهایم غر می‌زدند و می‌گفتند: «ما از قدم کوچکتر بودیم ازدواج کردیم، چرا او را شوهر نمی‌دهید؟!» پدرم بهانه می‌آورد: «دوره و زمانه عوض شده. » از این‌که می‌دیدم پدرم این‌قدر مرا دوست دارد خوشحال بودم. می‌دانستم به خاطر علاقه‌ای که به من دارد راضی نمی‌شود به این زودی مرا از خودش جدا کند؛ اما مگر فامیل‌ها کوتاه می‌آمدند. پیغام می‌فرستادند، دوست و آشنا را واسطه می‌کردند تا رضایت پدرم را جلب کنند. یک سال از آن ماجرا گذشته بود و من دیگر مطمئن شده بودم پدرم حالاحالا‌ها مرا شوهر نمی‌دهد؛ اما یک شب چند نفر از مردهای فامیل بی‌خبر به خانه‌مان آمدند. عموی پدرم هم با آن‌ها بود. کمی بعد، پدرم در اتاق را بست. مردها ساعت‌ها توی اتاق نشستند و با هم حرف زدند و من توی حیاط، زیر یکی از  درخت‌های سیب، نشسته بودم. حیاط تاریک بود و کسی مرا نمی‌دید؛ اما من به خوبی اتاقی را که مردها در آن نشسته بودند، می‌دیدم. کمی بعد، عموی پدرم کاغذی از جیبش درآورد و روی آن چیزی نوشت. شستم خبردار شد، با خود گفتم: « قدم! بالاخره از حاج‌آقا جدایت کردند.» 🔰ادامه دارد....
‍ ‍ ‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🌷 ✅ فصل سوم ... شستم خبردار شد، با خود گفتم: « قدم! بالاخره از حاج‌آقا جدایت کردند.». آن شب وقتی مهمان‌ها رفتند، پدرم به مادرم گفته بود: «به خدا هنوز هم راضی نیستم قدم را شوهر بدهم. نمی‌دانم چطور شد قضیه تا اینجا کشیده شد. تقصیر پسرعمویم بود. با گریه‌اش کاری کرد توی رودربایستی ماندم. با بغض و آه گفت اگر پسرم زنده بود، قدم را به او می‌دادی؟! حالا فکر کن صمد پسر من است. » پسرِ پسرعموی پدرم سال‌ها پیش در نوجوانی مریض شد و از دنیا رفته بود. بعد از گذشت این همه سال، هر وقت پدرش یاد او می‌افتاد، گریه می‌کرد و تأثیر او باعث ناراحتی اطرافیان می‌شد. حالا هم از این مسئله سوءاستفاده کرده بود و این‌طوری رضایت پدرم را به دست آورده بود. در قایش رسم است قبل از مراسم نامزدی، مردها و ریش‌سفید‌های فامیل می‌نشینند و باهم به توافق می‌رسند. مهریه را مشخص می‌کنند و خرج عروسی و خرید‌های دیگر را برآورده می‌کنند و روی کاغذی می‌نویسند. این کاغذ را یک نفر به خانواده‌ی داماد می‌دهد. اگر خانواده‌ی داماد با هزینه‌ها موافق باشند، زیر کاغذ را امضا می‌کنند و همراه یک هدیه آن را برای خانواده‌ی عروس پس می‌فرستند. آن شب تا صبح دعا کردم پدرم مهریه و خرج‌های عروسی را دست بالا و سنگین گرفته باشد و خانواده‌ی داماد آن را قبول نکنند. فردا صبح یک نفر از همان مهمان‌های پدرم کاغذ را به خانه‌ی پدر صمد برد همان وقت بود که فهمیدم پدرم مهریه‌ام را پنج‌هزار تومان تعیین کرده. پدر و مادر صمد با هزینه‌هایی که پدرم مشخص کرده بود، موافق نبودند؛ اما صمد همین‌که رقم مهریه را دیده بود، ناراحت شده و گفته بود: «چرا این‌قدر کم؟! مهریه را بیشتر کنید» اطرافیان مخالفت کرده بودند. صمد پایش را توی یک کفش کرده و به مهریه پنج‌هزار تومان دیگر اضافه کرده و زیر کاغذ را خودش امضا کرده بود. 🔰ادامه دارد.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود. @hasbiallah2 👈خادم الشهدا ➡️@motevasselin_be_shohada 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ارسالی اعضای محترم کانال⤵️ سلام وقت بخیر روزتون منور به نور الهی ممنون از کانال و مطالب خوبتون🌸 روز۱۶ اسفند ماه بود ما از سمت بندرعباس به شهرمون برمیگشتیم که خیلی ناگهانی تصمیم گرفتیم صدکیلومتری راهمون رو دورتر کنیم و به سمت مرقد حاج قاسم بریم و زیارتشون کنیم وقتی رسیدیم بعداز وضو زیارت شهداء وقت نماز بود رفتم نمازم بخونم و (همیشه چله شهداء که نیت کرده بودم و میخوندم بعداز نماز عصر صلوات و زیارت رو میخوندم) نمازم که تموم شد قبل از اینکه نگاه کنم ببینم امروز به نام کدام یک ازشهداء بزرگوارمون هست توی دلم گفتم کاش شهید امروز همینجا بین شهداء باشه تا بتونم برم ازنزدیک و کنار مقبره اشون صلوات و زیارت بخونم گوشیم رو که باز کردم و کانال متوسلین رو نگاه کردم اون روز به نام شهیدمحمد حسین یوسف الهی بود😭😭😭 اونجا بود که واقعا حس کردم شهداء زنده هستن و صدای ما رو میشنون😭 رفتم و کنار مرقدشون صلوات و زیارت رو خوندم و خیلی براتون دعا کردم🤲
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود. @hasbiallah2 👈خادم الشهدا ➡️@motevasselin_be_shohada 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ارسالی اعضای محترم کانال⤵️ بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🌷 با سلام و عرض ادب تشکر ویژه از تمامی دست اندرکاران کانال متوسلین به شهدا اجرتون با آقا اباعبدالله الحسین❤️ خداروشاکریم که اهل بیت ( ع ) و شهدا را سر راه ما قرار داد تا دست یاری به طرفشون دراز کنیم تا گره گشای مشکلات زندگیمون باشند.. پسرم چند وقتی بود مریض احوال بود با اینکه دکتر برده بودمش و دارو داده بود با این وجود نصف شب که می‌شد دل پیچه شدیدی می‌گرفت واقعا نمیدونستم چکار کنم متوسل شدم به شهیدان بزرگوار حسین علیمحمدی کلهری و شهید اصغر لبافیان بیدگلی ۳۱۳ صلوات به نیابت از شهیدان بزرگوار هدیه کردم به مادر آقا امام زمان ( عج) نرجس خاتون و واقعا معجزه را با چشمان خود دیدم.آب روی آتش بود و پسرم دل پیچه اش خوب شد البته یه دفترچه دارم هر موقع کتاب‌های شهدا رو سعادت داشته باشم بخونم نکات جالب یادداشت میکنم.. وقتی برام مشکلی پیش میاد دفترچه رو باز میکنم باهاشون درد و دل میکنم. داخل اتاق خوابمون هم عکس شهدا را زدم و همیشه داداش صداشون میکنم بالاخره هوامو دارن و هر روزم را شروع میکنم به نیت یک شهید واهل بیت متعلق به اون روز و هر کار خیری که انجام میدم ثوابش برسه به این بزرگواران...ان شاءالله هیچ وقت شرمندشون نشم.و راهشون ادامه بدم حجاب فاطمی که همه ی شهدا وصیت کردند به خوبی عمل کنم. و دعا میکنم همه فرزندان این ملت پیرو راهشون باشند... ممنون از همه ی عزیزان کانال، دعای اهل بیت( ع ) و شهدا شامل حالتون.❤️🌹❤️ ان شاءالله شفاعتشون شامل آخرت ما هم باشد.💐💐💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔻سوال های پُر تکرار شما ⤵️ 💢آیا برای شرکت در چله ی شهدا باید نام نویسی کنیم❓ جواب: خیر نیازی به نام نویسی نیست عزیزان..همینکه در کانال حضور داشته باشید و همراه ما تا پایان چله و ان شاءالله چله های بعد😊 باشید کفایت میکنه. 💢سوال: میتونیم نام شهید بفرستیم برای چله❓ جواب: همانطور که مشاهده فرمودید لیست شهدای چله تکمیل شده ، و از آنجایی که ما نام بیشتر از ۴۰ شهید عزیز را نمیتونیم وارد لیست کنیم، ان شاءالله برای چله بعد شهید مورد نظر خودتون را معرفی بفرمائید. 💢سوال : من امروز به کانال متوسلین به شهدا اضافه شدم، میتونم از امروز چله ی شهدا را شروع کنم❓ جواب : بله.. از امروز با ما همراه بشید بعد از اتمام چله ی کانال، شما به تعداد روزهایی که از چله عقب بودید به نیت شهدای اول لیست، زیارت عاشورا و صلوات را هدیه کنید تا چله ی شما کامل بشه 💢سوال : در مورد چله ی شهدا توضیح میدید❓ جواب: شب ها بعد از ساعت 24 مطالب مربوط به معرفی شهیدِ چله در کانال بارگذاری میشه مطالعه بفرمائید با شهید عزیز ارتباط روحی و معنوی پیدا کنید... و بعد ۱۰۰ صلوات و یک زیارت عاشورا به نیت شهید و چهارده معصوم ع هدیه کنید... 💢سوال: آیا باید هم صلوات و هم زیارت عاشورا را به شهید هدیه کنیم❓ جواب: اگر توفیق یار شد که هر دو باشه که در حد اعلاء عالی هست ولی اگر یکی ازین ها را هم انجام دهید کافیست. ✨شرکت در چله دعای عهد هم اختیاری هست اگر تمایل داشتید شرکت کنید 💢سوال: آیا قرائت زیارت عاشورا و ذکر صلوات زمان خاصی داره❓ جواب: خیر.. هر زمان در طول روز فرصت داشتید میتونید قرائت کنید( تا شب، قبل از ساعت ۲۴ زمان هست) 💢سوال: آیا قرائت دعای عهد حتما صبح باید باشه یا زمان دیگه ای هم میشه❓ جواب: بهترین زمان برای قرائت دعای عهد اول صبح بعد از نماز هست اما در طول روز هر وقت زمان و فرصت داشتید می تونید قرائت کنید 💢سوال: آیا لعن و سلام زیارت عاشورا را یک بار بگیم کافیه❓ جواب: بله یکبار کافیه ..اما بودند دوستانی که چهل روز زیارت را به صورت کامل با صد لعن و صد سلام قرائت کردند 💢سوال: اگر نتونیم در چله شرکت کنیم آیا دِینی به گردن ماست و مدیونی داره❓ جواب: خیر.. هیچ مدیونی نداره همینکه همراه ما باشید مطالب شهدا و زندگینامه شهدا را مطالعه بفرمایید و کانال متوسلین به شهدا باعث رفاقت و انس بیشتر شما با شهدا بشه باعث خوشحالی ماست. التماس دعای شهادت♥️🕊 ➡️@motevasselin_be_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا