43.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مستند زندگی شهید مدافع حرم «حمید قاسم پور» با عنوان شاه شمشاد قدان
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
100گل صلوات هدیه میکنیم به نیابت از شهید والامقام " حمید قاسم پور" نذر سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج و هدیه به محضر چهارده معصوم علیهم السلام
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
🚩#قرائت_زیارت_عاشورا
🕯️به نیت شهید مدافع حرم حمید قاسم پور
💚همنوا با امام زمان(عج)
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
زیارت عاشورا.pdf
253.3K
ا🔰 pdf زیارت عاشورا⇧
صلےاللهعلیڪیااباعبدللھ
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلفــَرَج🤲
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا
🔹️با نوای استاد علی فانی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
💚💚💚💚💚
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
#توسل
#کرامات_شهدا
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود
@hasbiallah2 👈خادم الشهدا
➡️@motevasselin_be_shohada
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#ارسالی اعضای محترم کانال⤵️
سلام من الان بیست روزه یک مشکل بیماری برام پیش آمده بود خیلی مریض بودم هر چه دارو درمان کردم نتیجه نداد
دو روز پیش دیگه واقعا خسته شده بودم، کتاب سلام بر ابراهیم را میخواندم متوسل شدم به شهید ابراهیم هادی، شهید جهاندیده و شهید سید مجتبی علمدار گفتم ازتون میخوام کمکم کنید مریضیم برطرف بشود تا شب نشده کلا بهبودی پیدا کردم😢
شادی روح همه شهدا صلوات بفرستید
🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋
سلام
من یه دختر دارم که ۷ سال از ازدواجش میگذشت و بچه نداشت
پارسال یک شب تلویزیون در مورد شهید آرمان علی وردی برنامه داشت.
با دیدن ماجرای آرمان حالم خیلی بد شد و زار زار گریه کردم.
برنامه که تموم شد ناگهان به دلم افتاد گفتم آرمان جان تو رو به حق امام حسین برای دخترم از خدا فرزند طلب کن. اگر پسر شد اسمشو می ذاریم آرمان.
دخترم باردار شد و فرزندش پسر بود.
اما هم خودش و هم دامادم دوست داشتند اسمشو بذارن علی. من هم گفتم باشه. هرجور خودتون صلاح بدونید
این ماجراها گذشت تا زمان زایمان دخترم فرا رسید.
درد دخترم شروع شده بود، اما زایمانش طول کشید و کم کم ضربان قلب بچه نامنظم شد و دکتر گفت ممکنه بچه بمیره. در این موقع دامادم که به شدت نگران بود در دل خودش نیت می کنه که اسم بچه رو آرمان بذاره و بلافاصله بعد از نیتش به طرز معجزه آسایی دخترم زایمان کرد.
همین که بچه به دنیا اومد دامادم رفت و برای گرفتن شناسنامه اقدام کرد. می گفت ترسیدم یک روز بگذره و تردید کنم در گذاشتن اسم.
آرمان ما الان ۱۰ ماهه است
و امیدوارم رهرو راستین راه شهدا باشه
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
May 11
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🟣خاک های نرم کوشک🟣
یک قطره اشک
#قسمت_صد_و_هفت
نه ما می خوایم کارهاشون رو بکنیم که از تهران برن مکه
زود رفتم تو و شناسنامه اش را آوردم گرفتند خداحافظی کردند و رفتند.
دو روز بعد شناسنامه را آوردند و گفتند: «الحمدالله همه ی کارها جور شد.»
یکی شان بسته ای داد به ام
«چیه؟»
«لباس احرام آقای برونسیه»
قضیه ظاهراً جدی شده بود گفتم:«خب ایشون که هنوز جبهه هستن!»
«وقتش بشه، خودشون می آن مشهد»
وقتی رفتند آمدم تو نفسی تازه نکرده بودم باز زنگ زدند.
«دیگه کیه؟!»
رفتم دم در، زن همسایه بود.
«زود بیا که تلفن داری»
«کیه؟»
«آقای برونسی»
نفهمیدم چطور خودم را رساندم پای تلفن گوشی را برداشتم سلام کرده و نکرده جریان را به اش گفتم:: با صدای
بلند خندید گفت:« مکه کجا؟ ما کجا؟»
فکر کردم دارد شوخی می کند. کمی بعد فهمیدم نه واقعاً خبر ندارد به خنده گفتم:
«شما کجای کار هستین؟
حتى لباس احرام هم براتون خریدن»
«نه حاج خانم،ما مکه ای نیستیم»
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🟣خاک های نرم کوشک🟣
یک قطره اشک
#قسمت_صد_و_هشت
بالاخره هم باور نکرد شاید هم کرد ولی خودش را به قول خودش، لایق نمی دانست.
دو روزمانده به حرکتش آمد روز بعد خداحافظی کرد و رفت تهران ،از آن جا هم مشرف شد حج
قبل از رفتنش پرسیدم «کی بر میگردین؟»
گفت: «ان شاءالله اگر به سلامتی برسم تهران، زنگ میزنم خونه همسایه و به تون میگم.»
دو سه روز بعد، برادر خودش و برادر من آمدندخانه، گفتم :«خوبه وقتی آقای برونسی برگشتن براشون دست و پایی بکنیم»
برادرش خندید گفت: «من گوسفندش رو هم خریدم، تازه یک گوسفند هم داداش خودتون خریده».....
خودم هم از همان روز دست به کار شدم به قول ،معروف دیگر سنگ تمام گذاشتیم حتی بند و بساط بستن یک طاق نصرت را هم جور کردیم گفتیم وقتی از تهران زنگ زد سریع سرکوچه می بندیمش
همه ی کارها روبراه شد. یک روز رفتم پیش مادرم که خانه اش نزدیک خودمان بود گرم صحبت بودیم یکدفعه یکی از همسایه ها در نزده دوید تو! نگاهش هیجان زده بود.
«چه خبره؟!»
«بدو که آقای برونسی از مکه اومدن.»
«نه!»
از تعجب یکه ای خوردم گفت:«باور کن برگشته الان تو خونه است.»
نفهمیدم چطور چادر سر کردم دمپایی ها را پا کرده و نکرده دویدم طرف خانه، تو که رفتم دیدم بله با دو تا حاجی دیگر کنار اتاق نشسته است روی لبش لبخند بود.
مادرم هم رسید بچه ها و کم کم برادرش و بقیه هم آمدند با همه روبوسی کرد و احوالپرسی، خنده از لبش نمی رفت با دلخوری به اش گفتم:« برای چی بی سرو صدا اومدین؟!»
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷
#ارسالی_اعضا🌹
با عرض سلام و خسته نباشید
در حرم آقا امام رضا(ع) و در کنار مزار شهید آیت الله رئیسی عزیز دعاگوی تمامی اعضای کانال بودم. ان شاالله که همه دوستان حاجت روا بشوند.
با تشکر
@motevasselin_be_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 از شهید همت به ملت ایران‼️
✅ مبادا ضعف برخی مسئولان شما را ضعيف کند.....
#وحدت_رمز_پیروزی | #هفته_دفاع_مقدس
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️قبر ساده و بی نام یک شهید _ شهید بهمن دُرولی _ دزفول
کسانی که دنیا را به اندازه یک نام هم نخواستند😔
#یادشهداباصلوات🕊🌷
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝