♨️🔆♨️🔆♨️🔆♨️🔆♨️
📝✨قسمتی از وصیت نامه شهید والامقام علی هاشمی
🌷خدایا از اینکه در رختخواب ذلّت نمردم خیلی شکرگزارم.
(بنده ی حقیر کوچکتر از آن هستم که وصیتی داشته باشم ولی به خاطر این که ما که میرویم و شماها عقیده و هدف ما را بدانید و آن را ادامه دهید این چند کلام را می نویسم) :
🌷ای امّت، سیل خروشانی که هرگونه ذلّت وخاری رابا خود می برید و در لجن زارها می سپارید، مبادا امام تنها بماند هر چند که این منافقان و ضدّ انقلاب ها این آرزو را دارند ولی شما این آرزویشان را با جسدهایشان به گور بفرستید.
🌷شما امّت شهید پرور، استوره ی صبر و ایستادگی هستید، مبادا کاری کنیدکه درچشم دشمنان، خود را ضعیف نشان دهید.
🌷و ای امّت مسلمان یزد، شما نگذارید، منافقان و ضدّ انقلاب ها بر تشییع جنازه ام بیایند و بدانید که این منافقان هرگاه قدرت به دستشان بیفتد، آن چنان با شما رفتارمی کنندکه مغولان با ایرانیها کردند. به قول امام عزیزمان که می فرمایند: منافقین از کفار بدترند، به راستی چه سخن درستی است ؛ چون این منافقان هستندکه خون شهیدان ما را پایمال میکنند.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷🌿✨🌷🌿✨🌷
📚معرفی کتاب:
《کتاب هوری 》
زندگینامه و خاطرات سردار فاتح هور، سرلشکر شهید علی هاشمی
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌸🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙گزارشی از سردار هور(شهید علی هاشمی)
شادی روح شهدا صلوات🕊🌷
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 یک فیلم کمتر دیده شده از سردار آشنای هور
🔹 در این فیلم سردار شهید #علی_هاشمی به همراه سردار مهدی کیانی و سردار احمد غلامپور دیده میشوند.
🔹 بخشی از وصیت نامه شهید علی هاشمی " فرمانده ی سرّی ترین قرارگاه اطلاعات جنگ، قرارگاه نصرت ":
مرگ میآید، ولی چه بهتر که خودمان به سراغ مرگ برویم در خون بغلتیم، نه اینکه مرگ به سراغ ما بیاید و در رختخواب ذلت بمیریم.
🔹 سردار هور وقتی به فرماندهی سپاهششم منصوب شد، کلید فرماندهی را به رئیس ستادش داد،
نمیخواست پشت میز فرماندهی بنشیند! میگفت هرکس میخواهد مرا ببیند بیاید در جزیره مجنون ...🌱✨
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
100گل صلوات هدیه میکنیم به نیابت از شهید والامقام" علی هاشمی " نذر سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج و هدیه به محضر چهارده معصوم علیهم السلام
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
🚩 #قرائت_زیارت_عاشورا
🕯️به نیت "شهید علی هاشمی"
💚همنوا با امام زمان(عج)
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
زیارت عاشورا.pdf
253.3K
ا🔰 pdf زیارت عاشورا⇧
صلےاللهعلیڪیااباعبدللھ
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلفــَرَج🤲
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا
🔹️با نوای استاد علی فانی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
💚💚💚💚💚
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
#توسل
#کرامات_شهدا
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود
@hasbiallah2 👈خادم الشهدا
➡️@motevasselin_be_shohada
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#ارسالی اعضای محترم کانال⤵️
سلام و وقت بخیر
من این اولین چله ای بود که تو کانال شما شرکت کردم
و امروز چله زیارت عاشورا رو خوندم
حاجتموگرفتم😭😭😭😭
دامادم بیکار شده بود چند ماهی. از خدا خواستم و از شهدا خواستم نذر کردم این چله رو شرکت کنم کار خوبی برای دامادم پیدا بشه😭😭😭
واقعا شهدا زنده اند😭😭😭
ممنونم ازکانال خوبتون
انشاالله همگی عاقبت بخیر باشین.
تصمیم گرفتم تا جایی که در توانم باشه و زنده باشم و بتونم ادامه میدم و در چله متوسلین به شهدا شرکت میکنم
🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋
سلام بزرگوار
وقتی چله روشروع میکردم خیلی دلم امام رضا میخواست.
امروز به لطف خدا وائمه وشهدای عزیز روز چهلم چله و من در حرم اقا جانم امام رضا ع نشسته ام و زیارت عاشورا و دعای عهد میخونم و دعاگوی همهی اعضای کانال و شهدا هستم.
🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋
سلام ممنونم از کانال خوبتون من درچله شرکت کردم و از معجرات و ارادت توسل به ائمه ع و شهدا حاجت روا شدم😢
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
May 11
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🟣خاک های نرم کوشک🟣
خداحافظ پدر
#قسمت_دویست_و_بیست_و_سه
رفتیم پای گوشی، مثل همیشه اول مادرم گوشی را برداشت. شروع کرد به صحبت ،من حال و هوای دیگری داشتم دلم گرفته بود ولی مثل دفعه های قبل، انگار دوست نداشتم گریه کنم
مادرم حرف هاش تمام شد گوشی را داد به من، تا آن لحظه هم یقین نداشتم گریه ام نگیرد. بر عکس دفعه های قبل، سلام گرم پدرم را جواب دادم احوالش را پرسیدم و باهاش حرف زدم
از نگاه مادر می شد فهمید تعجب کرده خودم هم حال او را .داشتم این که از جبهه زنگ بزند و من بدون گریه با او حرف بزنم سابقه نداشت،. حرف های پدرم هم با دفعه های قبل فرق می کرد گفت:« می دونم که دیگه قرآن یاد گرفتی اون قرآن بالای کمد، مال توست یعنی هدیه است؛ اگر من بودم که خودم بهت میدم اگه نبودم خودت بردار و همیشه بخون.»
مکثی کرد و ادامه داد:« مواظب کتاب های من باشی، مواظب نوارهای سخنرانی و نوارهای قبل از انقلاب باش، خلاصه اینها رو تو باید نگهداری کنی پسرم، مسؤولیتش با توئه»
نمی دانستم چرا اینها را می گوید حرف های دیگر هم زد. حالا می فهم که آن لحظه ها گویی داشت وصیت می
کرد. وقتی گفت: «کار نداری؟»
پرسیدم: «کی می آی؟»
:گفت: «ان شاء الله می آم.»
با هم خداحافظی کردیم گوشی را دادم به مادرم، او هم سؤال مرا پرسید.
«کی می آی؟»
نمی دانم پدر به اش چی گفت که خیلی رفت تو هم، کمی بعد ازش خداحافظی کرد تو لحنش غم و ناراحتی موج می زد. گوشی را گذاشت، با هم آمدیم بیرون، ازش پرسیدم :«به بابا گفتی کی می آی چی گفت؟» گفت:« تو چرا هر وقت من تلفن می زنم میگی کی می آی؟ بگو کی شهید می شی.»
وقتی دید ناراحت شدم انگار به زور خندید و گفت:«بابات شوخی می کرد پسرم.»
معلوم بود خودش هم خیلی ناراحت است، اما نمی خواست من
ادامه دارد....
🟣خاک های نرم کوشک🟣
گردان آماده
#قسمت_دویست_و_بیست_چهار
بفهمم.
وقتی رفتیم خانه از خودم می پرسیدم:«
چطور شد این بار گریه ام نگرفت؟!»
رازش را چند روز بعد فهمیدم؛ چند روز بعد از عملیات بدر، روزی که خبر شهادت پدرم را آوردند.
آن تلفن تلفن آخرش بود.
مجید اخوان
چند روزی مانده بود به عملیات بدر، آقای برونسی رفته بود مرخصی، همین که برگشت منطقه، شروع کرد به
تدارک تیپ برای عملیات
یک روز با هم تو چادر فرماندهی نشسته بودیم سرش را انداخته بود پایین و انگار داشت به چیزی فکر می کرد. یکدفعه راست تو چشمهام خیره شد گفت: «اخوان این عملیات دیگه عملیات آخر منه.»
خندیدم گفتم:« این حرفا چیه حاج آقا؟ شما اندازه ی موهای سرتون تو عملیات بودین، حالا حالاها
هم باید باشین.»
«همون که گفتم عملیات آخره»
شما همیشه حرف از شهادت می زنین
مکث کردم جور خاصی گفتم:« اگه خدای نکرده شما برین، بچه ها چکار کنن؟»
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷
#ارسالی_اعضا🌹
سلام ممنون از کانال قشنگ و روحانی ومعنویتون اجرتون با شهدا .
ممنون و سپاس از عزیزانی که میرن سر مزار شهدا و عکس میزارن و به یاد همه هستند.🌺
من هم امروز توفیق شد تو مسیر مسافرت رفتیم گلزار شهدای کرمان
یا بهتر بگم قطعه ای از بهشت
سر مزار شهدای عزیز بخصوص حاج قاسم و شهید یوسف الهی و شهید مغفوری به یادتون بودم و دعا کردم همه تون حاجت روا بشین و قسمتتون بشه حتما برید زیارت شون .🌷🌷
نگاه ویژه خداوند و شهدا بدرقه راه زحمت کشان گروه و اعضاء محترم کانال شهدا
@motevasselin_be_shohada
🌸✨ جانم زینب✨ 🌸
دختر در این قبیله تجلی کوثر است
بی جهت، خدا به فاطمه دختر نمیدهد
🎉میلاد بانوی بزرگ اسلام
💫گوهر درخشان
🌸مهر و عاطفه
🎉پرستار تمام نیکی ها
💫خانم حضرت زینب سلام الله علیها
🌸 و روز پرستار مبـارک باد🎈
🍃ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
🔸تعجیل در فرج مولا حضرت صاحب الزمانا رواحنا فداه صلواتی عنایت بفرمایید
الّلهُمَّ صَلّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِين
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝