14857-fa-baserat.pdf
حجم:
3.62M
📗 #کتاب ( pdf) رایگان
بصیرت حضرت زهرا علیه السلام
نویسنده؛ اصغر طاهرزاده
☑️ منابع و مستندات مربوط به فایل دهم از مجموعهی #مقام_عرشی_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#سیره_تربیتی_شهدا
📝 راوی: #همسر_شهید #موسوی_راد
🔶 اولش که قبول نمیکرد، با #اصرارهای من بالاخره راضی شد ازدواج کند.
🔹 #معیارهایی برای #انتخاب_همسر داشت، دلش میخواست همسرش با ایمان باشد، به مادرش میگفت «مادر جون! زنی میخوام که با خدا باشه، دوست دارم طوری باشه که به #حجابش افتخار کنم.»
♦️ روز اول به همسرش گفته بود «من به خاطر این #ازدواج کردم، که دینم کامل بشه؛ چون بنای #شهادت دارم، میخوام وقتی #شهید شدم، با دین کامل برم به #دیدارخدا.»
📚 #کتاب کاش با تو بودم
🌀 با ما همراه باشید.
#سبک_زندگی
#سیره_شهدا
#سیره_تربیتی_شهدا
📝 راوی: #همسر_شهید #صفوی
🌸 #مهندس ساختمان بود. و توی یک شرکت کار میکرد. به خیالم خیلی سرش گرم دنیاست، برعکس من فعالیت سیاسی داشتم.
🔻 روی همین حساب دلم به این #ازدواج راضی نمی شد. باید #نصیحتش می کردم، میخواستم بسازمش.
⚜ آمد خانهمان. سر صحبت را باز کردم «چرا من را انتخاب کردی؟ من زن کسی میشم که مهریهم رو با #شهادت قرار بده.»
گفتم تیر خلاص را زدهام. الان راهش را می گیرد و می رود دنبال کارش.
❇️ اما #محکم جلویم ایستاد، و دوباره گفت «به جدم من شهید میشم.» داشت از تعجب خشکم زد.
🔸بعد عقد تازه فهمیدم #فعالیت_سیاسی دارد؛ آن هم چه فعالیتی.
از فکر هایی که درباره اش کرده بودم، خندهام گرفت. میخواستم بسازمش.
📚 #کتاب قصهای برای سجاد
🌀 با ما همراه باشید.
#سبک_زندگی
#سیره_شهدا
#شهید_سید_محسن_صفوی
#سیره_تربیتی_شهدا
📝 راوی: #همسر_شهید #آوینی
🔶 آن زمان هم رسم و رسوم #ازدواج زیاد بود، ریخت و پاش بیداد میکرد؛ ولی ما از همان اول، ساده شروع کردیم.
🔹 خریدمان، یک بلوز و #دامن برای من بود، و یک #کت و #شلوار برای مرتضی.
♦️ چیز دیگری را لازم نمیدانستیم. به حرف و #حدیث ها و رسم و رسوم هم کاری نداشتیم.
⚜️ خودمان برای #زندگی مان تصمیم میگرفتیم. همینها بود، که زیبا ترش می کرد.
📚 #کتاب مرتضی آیینه زندگیام بود
🌀 با ما همراه باشید.
#سبک_زندگی
#سیره_شهدا
#شهید_مرتضی_آوینی
#سیره_تربیتی_شهدا
📝 راوی: #همسر_شهید #نیلچیان
🔶 #شب_عقد کلی سنت شکنی کردیم. سفره نینداختیم، یک #سجاده پهن کردیم رو به قبله، و یک جلد #قرآن هم مقابلش.
🔹 #مهریه را هم بر خلاف آن زمان #سنگین نگرفتیم؛ اما مراسممان شلوغ بود. همه را #دعوت کرده بودیم؛
♦️ البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه سادگی ازدواجمان را ببینند؛ این که میشود ساده #ازدواج کرد، و خوشبخت بود.
⚜ عروسیمان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود. شب #نیمه_شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما، دورهم #شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانهی بخت.
📚 #کتاب قرمز رنگ خون بابا
🌀 با ما همراه باشید.
#سبک_زندگی
#سیره_شهدا
#شهید_علی_نیلچیان
4912786488.pdf
حجم:
1.12M
#پیشنهاد_مطالعه
#کتاب
کتاب "فضای مجازی از نگاه رهبر معظم انقلاب"
این کتاب علاوه بر تحلیل فضای مجازی در دنیای امروز، بیانات رهبر فرزانه انقلاب در حوزه فضای مجازی و جنگ نرم و راهکارهای معظم له برای مبارزه در جبهه مجازی را نیز شامل می شود که به تفکیک موضوعی دسته بندی شده اند.
راستگوئی راه نجات:
لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین:
🔹🔸🔹😭
چرا
مجید رضا رهنورد که
بچه مذهبی بود
#قاتل شد😭
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان باشیم.
👇👇👇
امروز صبح که خبر اعدام #مجیدرهنورد را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم دست داد
#خوشحال نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه
تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او #مستندی تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است.
مادرش به #عشق امام رضا علیه السلام
نامش را مجیدرضا گذاشت
از کودکی #مسجدی و هیئتی بود
همیشه تلاش میکرد
صف اول #نمازجماعت
خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز،
عبا بر شانه می انداخت
#ولی از 15 سالگی که وارد #فضای_مجازی شد
کم کم تحت تاثیر قرار گرفت
آنچنان شست و شوی #مغزی شد که نماز را #ترک می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی #مسخره می کند😳
خودش میگوید ۸ سال رسانه #مغز من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود،
روز حادثه با دیدن آن گروه #صدنفره اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد
اول در خانه #وصیت نامه اش را می نویسد که
برای من #گریه نکنید
سر قبرم #قرآن نخوانید،
هر #چاقویی که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته،
او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما #زجرکش و تکه تکه اش میکنند
برای همین موقع دستگیری میگوید مرا #زود اعدام کنید
اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که با #رفتار دینی با او تعامل می کنند
تمام #معادلات ذهنی اش به هم می ریزد
بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه اش بدهند،
با او #صحبت می کنند
از زندگیش می پرسند
برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او #کتاب می دهند بخواند
و خلاصه مجرم و بازجو باهم #گریه میکنند.
آخر تازه فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این #جنایت برند،
به مادرش می گوید،
با مادران #شهدا صحبت کن،
طلب #عفو نکن
فقط طلب #حلالیت کن
من مثل یک #حیوان برادرم را کشتم،
مجید رضا میگوید چند #حسرت به دلم مانده،
یک بار دیگر دست #مادرم را ببوسم به مادرم کادو بدهم😭
بعداز ۸ سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند)😭
او بسیار پشیمان و شکسته شده بود.
در حقیقت می شود گفت
#دشمن دوتا جوان ما را شهید نکرد
بلکه دوتا جوان را شهید کرد
ویک جوان را #کشت،
دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد را تبدیل به یک #قاتل کرد.
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان در فضای مجازی باشیم.
دکتر اصغری نکاح
روانشناس و دانشیار
دانشگاه فردوسی مشهد