eitaa logo
مهـــــدی موعـــــود
52 دنبال‌کننده
2هزار عکس
559 ویدیو
30 فایل
🤲 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲 🔶 برنامــــــــه این کانال: 🔸هر روز یک صفحه قــــــــرآن 🔸فـــــــرازی از نهــج البلاغــــــــــه 🔸و سخـــــنرانی های مذهــبی 📲 آی دی ارتباط 👇 @mahmoudkavianyzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت ۱ خطبه ۲۶نهج البلاغه.mp3
زمان: حجم: 1.15M
🎧 ترجمه قسمت اول خطبه ۲۶ 🌴 شناخت فرهنگ جاهلیت 👌 پس از کشته شدن محمد بن ابی بکر در مصر مولا علی علیه السلام این سخنرانی را در کوفه ایراد فرمود •┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈• 🏷 کانال مهدی موعود👇 🆔 🕋 @MowoodMahdi 🕋
قسمت دوم خطبه ۲۶ نهج البلاغه.mp3
زمان: حجم: 1.12M
🎧 ترجمه قسمت دوم خطبه ۲۶ 🌴 مظلومیت و تنهایی علیه السلام 🍀 مواظب باشیم که با ولایت چه می‌کنیم؟ •┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈• 🏷 کانال مهدی موعود👇 🆔 🕋 @MowoodMahdi 🕋
قسمت سوم خطبه ۲۶ نهج البلاغه.mp3
زمان: حجم: 1.23M
🎧 ترجمه قسمت سوم خطبه ۲۶ 🌴 معرفی عمر و عاص و ضرورت آمادگی نظامی 👌 عمر و عاص پس از اثبات وفاداری خود به معاویه در ماجرای حکمیت( زیرکی عمروعاص و ساده لوحی ابوموسی اشعری) و پس از کشتن محمد بن ابوبکر به فرمانداری مصر رسید •┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈• 🏷 کانال مهدی موعود👇 🆔 🕋 @MowoodMahdi 🕋
قسمت۱خطبه ۲۷ نهج البلاغه.mp3
زمان: حجم: 1.55M
🎧 ترجمه قسمت ۱ول خطبه ۲۷ 🌴 ارزش جهاد در راه خدا 👌 وقتی خبر تهاجم سربازان معاویه به شهر انبار در سال ۳۸ هجری و سستی مردم به امام علیه السلام ابلاغ شد فرمود👆 •┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈• 🏷 کانال مهدی موعود👇 🕋 @MowoodMahdi 🕋
۲خطبه۲۷نهج البلاغه.mp3
زمان: حجم: 3.67M
🎧 ترجمه قسمت دوم خطبه ۲۷ 🌴 دعوت به مبارزه و نکوهش از نافرمانی کوفیان 👌 غامدی از سرداران معاویه و اهل یمن بود •┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈• 🏷 کانال مهدی موعود👇 🕋 @MowoodMahdi 🕋
۳خطبه ۲۷ نهج البلاغه .mp3
زمان: حجم: 2.15M
🎧 ترجمه قسمت سوم خطبه ۲۷ 🌴 مظلومیت امام و علل شکست کوفیان •┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈• 🏷 کانال مهدی موعود👇 🕋 @MowoodMahdi 🕋
۱۶۴ ★لطفا اگر لطفی در حق کسی کردید منت نگذارید★ 🍁اعطاى هر نعمت سنگين و گرانبهايى را منّت گويند. امّا سنگين و بزرگ جلوه دادنِ نعمت هاى كوچك، ناپسند است. بنابراين بخشيدن نعمت بزرگ، نيكو ولى بزرگ جلوه دادن نعمت هاى كوچك، ناپسند است. بعثت انبيا از ميان مردم داراى بركاتى است: الف: مردم سابقه او را مى شناسند و به او اعتماد مى كنند. ب: الگوى مردم در اجراى دستورات و فرامين الهى هستند. ج: درد آشنا و شريك در غم و شادى مردمند. د: در دسترس مردم هستند. همچنان كه از فرمايشات حضرت در استفاده مى شود، در دوره جاهليّت مردم نه فرهنگ سالم داشتند و نه از بهداشت بهره مند بودند. 👌برادر ايشان، جعفر طيّار نيز در هجرت به حبشه، در برابر نجاشى اوضاع دوره جاهلى را چنين ترسيم مى كند: ما بت پرستانى بوديم كه در آن روزها مردارخوار و اهل فحشا و فساد بوديم، با بستگان قطع رابطه و با همسايگان بد رفتارى مى كرديم، قدرتمندان ما حقوق ناتوانان را پايمال مى كردند تا اينكه خداوند پيامبرش را مبعوث كرد... . 🌾 بعثت انبيا، بزرگ ترين هديه ى آسمانى و نعمت الهى است. 🌸 انبيا، مردمى بودند. 🌹 تلاوت آيات قرآن، وسيله ى تزكيه و تعليم است. ✅ رشد و خودسازى بايد در سايه ى مكتب انبيا و آيات الهى باشد. (رياضت ها و رهبانيّت هايى كه سرچشمه اش آيات الهى و معلّمش انبيا نباشند، خود يك انحراف است). ✅ براى شناخت بهتر نعمت بعثت انبيا، به تاريخِ مردمان قبل از آنان بايد مراجعه كرد. 🍀 در محيطهاى گناه آلود وگمراه نيز مى توان كار كرد. •┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈• 🏷 کانال مهدی موعود👇 🆔🕋 @MowoodMahdi 🕋
۳۲ نساء 🔵🟣⚫️ ۱- ریشه های حرام خوارای ۲- عدالت باید عین تساوی باشد؟ 🔰 آيات قبل، از حرام خوارى نهى فرمود، اين آيه به ريشه ى حرام خوارى اشاره مى كند كه طمع، آرزو و رقابت است. عدالت، غير از تساوى است. عدالت همه جا ارزش است، ولى تساوى گاهى ارزش است و گاهى ظلم. مثلاً اگر پزشك به همه مريض ها يك نوع دارو بدهد، يا معلّم به همه شاگردان يك نوع نمره بدهد، هست، امّا نيست. عدالت، آن است كه به هر كس بر اساس استحقاقش بدهيم، گرچه موجب تفاوت شود، زيرا تفاوت گذاشتن بر اساس لياقت ها و كمالات حقّ است، امّا تبعيض باطل است. تبعيض آن است كه بدون دليل و براساس هواى نفس يكى را بر ديگرى ترجيح دهيم، ولى تفاوت آن است كه بر اساس معيارها يكى را بر ديگرى ترجيح دهيم. بنابراين بايد آرزوى عدالت داشت، ولى تمنّاى يكسان بودن همه چيز و همه كس نابجاست. اعضاى يك بدن و اجزاى يك ماشين از نظر جنس و شكل و كارايى متفاوتند، امّا تفاوت آنها حكيمانه است. اگر خداوند، همه را يكسان نيافريده، طبق حكمت اوست. بنابراين در امورى كه به دست ما نيست، مثل جنسيّت، زيبايى، استعداد، بيان، هوش، عمر و... بايد به تقسيم و تقدير الهى راضى بود. ما كه خدا را عادل و حكيم مى دانيم، اگر در جايى هم دليل و حكمت چيزى را نفهميديم نبايد و جاهلانه همراه با سوءظن يا توقّع نابجا به خداوند حكيم داشته باشيم و يا بر دارندگان اين نعمت ها حسد ورزيم، چرا كه با فزونى هر نعمتى، مسئوليّت بيشتر مى شود و با آمدن هر نعمتى، غم از دست دادنش همراه است. اين حقيقت را در مى خوانيم. در موارد اختيارى، بايد با كوشش و تلاش و پرهيز از كسالت و تنبلى، در رقابتى سالم به قوّت و كثرت و استقلال رسيد و اجازه ى استثمار و استعمار به ديگران نداد و در مواردى كه بدست ما نيست، بايد تفاوها را دليل رشد و آزمايش و تحرك و تعاون و پيوستگى جامعه دانست، زيرا كه اگر همه مردم داراى امكانات يكسان باشند، صفات انسانى از قبيل سخاوت، شجاعت و ايثار در انسان رشد نمى كند. انسان در لابلاى فراز و نشيب ها خود را نشان مى دهد، حركت مى كند و با ديگران به خاطر نيازش پيوند مى خورد. امام صادق عليه السلام در پاسخ از آيه فرمودند: كسى به همسر و فرزند ديگران چشم داشت نداشته باشد، ولى همانند آن را از خداوند بخواهد. زمانى كه اين آيه نازل شد، اصحاب پيامبراكرم گفتند: مقصود از فضل در «واسئلوا اللّه من فضله» چيست؟ پيامبرصلى الله عليه وآله در پاسخ فرمودند: خداوند ارزاق را در ميان مردم از طريق حلال تقسيم كرده وحرام را نيز عرضه كرده است. كسى كه حرام را تحصيل كند، به همان اندازه از خود كاسته است وبرحرام مورد محاسبه قرار مى گیرد 🖇 به داده هاى الهى راضى باشيم و حسودانه، آرزوى برتريهاى ديگران را نداشته باشيم. 🔗 در اسلام مسائل اقتصادى واخلاقى بهم آميخته است. 📊 تبعيض ها وبرترى هاى استثمارگرانه و ظالمانه، از حساب برترى هاى خداداد، جداست. 🎏 تفاوت هاى زن و مرد از نظر خلقت و طبيعت، از نمونه هاى برترى دادن خداوند در آفرينش است ⚖ هر يك از زن و مرد، نسبت به دستاوردهاى خود به طور مساوى مالكند. 🌾 به جاى تمنّاى آنچه ديگران دارند، در پى كسب وتلاش باشيم 🌸 انسان، تنها مالك بخشى از دست رنج خود است. «ممااكتسبوا» بخش ديگر سهم فقرا و حكومت اسلامى است. ✅ هم كار، هم دعا. 🌹 به جاى چشمداشت به داشته هاى ديگران به فضل و لطف خدا چشم داشته باشيد. 👌 به خصلت ها جهت صحيح بدهيم. آرزو در انسان هست، امّا جهت اين آرزو را درخواست نعمت از خدا قرار دهيم، نه سلب نعمت از ديگران. 🍀 اگر خداوند، چيزى به كسى داد يا از او گرفت، حكيمانه و آگاهانه است.
۱۱۵ نساء •┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈• ✍اين آيه درباره ى كسانى است كه پس از پذيرش اسلام و رسالت پيامبر، به مخالفتِ آگاهانه با دستورات او مى پردازند و راهِ خود را از راه جماعت مسلمين جدا مى كنند. «مُشاقّه رسول» يعنى خودت را يك شِقّ و رسول اكرم صلى الله عليه وآله را شِقّ ديگر قرار دهى. به كارشكنى بپردازى و دست به همراه با عداوت بزنى. شقاق و مخالفت با پيامبر خدا انواع مختلفى دارد، مانند: انكار كل دين، ايمان به بعضى و كفر به بعض ديگر، تحريف، توجيه و حيله هاى شرعى. در روايات آمده است دو نفر براى مسخره كردن، سوسمارى را مخاطب قرار داده و او را با لقب خواندند. حضرت على عليه السلام فرمود: «دَعْهما فهو امامهما يوم القيامة» يعنى آن دو استهزا كننده را به حال خود رها كنيد كه همين سوسمار در قيامت امام آن دو خواهد شد. سپس اين جمله را تلاوت فرمود: «نولّه ما تولّى» حضرت على عليه السلام در نامه ششم مى فرمايد: اگر مردم روى شخصى اتّفاق آرا داشتند و او را امام ناميدند رضاى خدا در آن است و اگر كسى با طعن يا بدعت از مدار اطاعت او خارج شد او را برگردانيد و اگر برنگشت با او بجنگيد كه راه مؤمنان را پيروى نكرده است. 🌙 سيره ى عملى مسلمين به شرطى حجّت است كه با سنّت و راه رسول اللَّه مخالفتى نداشته باشد. 🌻 تسليم بودن در برابر رسول خداوند واجب و مخالفت با او حرام است. 🔥 تفرقه افكنى در صفوف مسلمين سبب دوزخ است 🔥 خداوند، كسى را بدون اتمام حجّت به دوزخ نمى برد. 🌼 حساب افراد قاصر و مستضعف كه صداى حقّ را نمى شنوند، يا قدرت تشخيص ندارند، از حساب افراد آگاه ولجوج، جداست 🌹 مقدّمات سقوط انسان، به دست خود اوست. ⭐️ هر راهى جز راه مؤمنان واقعى، به دوزخ منتهى مى شود 🌹 خداوند، نعمت هاى خود را از منحرفان قطع نمى كند و هر كس را در مسيرى كه خودش انتخاب كرده است، يارى مى دهد. 🏷 کانال 👇 🆔 🕋 @MowoodMahdi
۶۷ مائده 💎💎💎💎💡💡💎💎💎💎 ✍اين آيه به دلايلى كه خواهد آمد مربوط به عليه السلام و نصب او به در به هنگام برگشت ص از سفر حج در سال است. جالب اينكه اين آيه در ميان دو آيه اى قرار گرفته كه مربوط به اقامه كتاب آسمانى است و شايد اشاره به اين باشد كه ميان رهبر معصوم و اقامه ى كتاب آسمانى، پيوند محكمى برقرار است. آرى، امام است كه مى تواند كتاب آسمانى را به پا دارد و اين كتاب خداست كه مى تواند امام واقعى را معرّفى كند. همه ى مفسّران شيعه به اتكاى روايات اهل بيت عليهم السلام و نيز بعضى از مفسّران به عنوان يكى از مصاديق، آيه را مربوط به نصب حضرت على ع در غدير خم به ولايت و امامت دانسته اند. (144) جالب آنكه صاحب تفسير المنار از مسند احمد و ترمذى و نسائى و ابن ماجه، حديثِ «مَن كنتُ مولاه فعلىّ مولاه» را با سند صحيح و موثّق بيان كرده است و سپس با دو جمله به خيال خود در آن تشكيك نموده است: اوّل اينكه مراد از ولايت، دوستى است. (غافل از آنكه دوستى نياز به بيعت گرفتن و تبريك گفتن و آن همه تشريفات در غدير خم نداشت) دوّم آنكه اگر حضرت على عليه السلام امام و رهبر بعد از رسول اكرم صلى الله عليه وآله بود، چرا فرياد نزد و ماجراى نصب خود را در غدير نگفت؟! (غافل از آنكه در سراسر و كلمات حضرت على عليه السلام ناله ها و فريادها مطرح است، ولى صاحب المنار گويا آن ناله ها و فريادها را نشنيده است. (145) در تمام تنها در اين آيه است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نسبت به كتمان پيام، تهديد شده كه اگر نگويى، تمام آنچه را كه در 23 سال گفته اى هدر مى رود. پس بايد ديد چه پيام مهمى است كه اين گونه بيان مى شود؟ پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله به حضرت على عليه السلام فرمود: اگر آنچه درباره ولايت تو است به مردم نرسانم تمام اعمال من محو مى شود. (146) در اين آيه چند نكته است كه جهت گيرى محتوايى آن را روشن مى كند: - سوره مائده، در اواخر عمر شريف پيامبر نازل شده است. - در اين آيه، بجاى «يا أيّها النّبى»، تعبير «يا أيّها الرّسول» آمده است، كه نشانه ى يك رسالت مهم است. - به جاى فرمان «أبلغ»، فرمان «بَلّغ» آمده كه نشانه ى ابلاغ قطعى ورسمى ومهم است. - پيامبر نسبت به نرساندن يك پيام مهم تهديد شده كه اگر نگويد، همه ى زحماتش به هدر مى رود. - رسول خداصلى الله عليه وآله از عواقب كارى هراس دارد كه خداوند او را دلدارى مى دهد كه ما تو را از شر مردم نگه مى داريم. - پيامبر، از جان خود نمى ترسد. زيرا در روزگار تنهايى كه با بت ها مبارزه مى كرد و در جنگ ها كه با مشركين درگيرى نظامى داشت، از خطرها نمى ترسيد. (در حالى كه سنگباران مى شد، و يارانش شكنجه مى شدند، حالا در اواخر عمر و در ميان اين همه يار بترسد؟!) - در آيه، پيامى است كه به لحاظ اهميّت، با همه پيام هاى دوران نبوّت و رسالت، برابر است كه اگر اين پيام به مردم نرسد، گويا همه ى پيام ها محو مى شود. - محتواى پيام، بايد مسأله اى اساسى باشد، وگرنه در مسائل جزئى و فردى، اين همه تهديد و دلدارى لازم نيست. - پيام آيه، مربوط به توحيد و نبوّت و معاد نيست، چون اين اصول، در روزهاى اوّل بعثت در مكّه بيان شده و نيازى به اين همه سفارش در اواخر عمر آن حضرت ندارد. - پيام آيه، مربوط به نماز، روزه، حج، زكات، خمس وجهاد هم نيست، چون اينها در طول 23 سال دعوت پيامبر بيان شده و مردم نيز به آن عمل كرده اند و هراسى در كار نبوده است. پس، محتواى اين پيام مهم كه در اواخر عمر شريف پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده چيست؟ روايات بسيارى از شيعه و سنّى، ما را از تحيّر نجات داده و راه را نشان مى دهد. روايات مى گويد: آيه مربوط به هجدهم ذيحجه سال دهم هجرى در سفر پيامبر اسلام است، كه آن حضرت در بازگشت به سوى مدينه، در مكانى به نام «غدير خم» به امر الهى فرمان توقّف داد و همه در اين منطقه جمع شدند. مكانى كه هم آب و درخت داشت و در گرماى حجاز، كارساز بود و هم محلّ جداشدن كاروان هاى زائران مكّه بود و اهل يمن، عراق، شام، مدينه و حبشه از هم جدا مى شدند. در آنجا، پيامبر خدا در ميان انبوه ياران، بر فراز منبرى از جهاز شتران قرار گرفت و خطبه اى طولانى خواند. ابتداى خطبه، توحيد، نبوّت و معاد بود كه تازگى نداشت. سخن تازه از آنجا بود كه پيامبر، خبر از رحلت خود داد و نظر مسلمانان را نسبت به خود جويا شد. همه نسبت به كرامت و عظمت و خدمت و رسالت او در حد اعلا اقرار كردند. وقتى مطمئن شد كه صدايش به همه ى مردم، در چهار طرف مى رسد، پيام مهم خود را نسبت به آينده بيان كرد. و فرمود: «من كنت مولاه فعلىّ مولاه» هر كه من مولاى اويم، اين علىّ مولاى اوست و بدين وسيله جانشينى حضرت على عليه السلام را براى پس از خود به صراحت اعلام داشت. امّا پس از وفاتش، وقتى حضرت👇
نهج البلاغه .m4a
حجم: 325.1K
از همین دو تا بترس : ۱. خواهشِ نفس ۲. آرزوهایِ دراز ⌛️ ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─—————━━┓ ♡ 🆔 @MowoodMahdi 🕋 ♡ ┗━━─—————━━━⊰✾🌹✾⊱┛
‼️👇🏻👇🏻 نقل است: بعد از جنگ خیبر پس از آنکه مرحب خیبری به دست امیرالمومنین(ع) به دو نیم گردید،جبرئیل در حالی که خنده تعجب بر لب داشت بر پیامبر(ص) فرود آمد رسول خدا به او فرمودند: از چه تعجب کردی؟ عرض کرد: همانا فرشتگان در مراکز و جایگاه‌های آسمانی ندا می‌کنند: "لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار" ولی تعجب من بدان جهت است که آن زمان که امر شدم قوم لوط را هلاک کنم، شهرهای آنان را که 7 شهر از زمین هفتم زیرین تا زمین هفتم بالا بود بر پری از بال‌هایم قرار دادم و آنقدر آن‌را بالا بردم که حاملان عرش صدای خروس‌ها و اطفال(روی زمین) را می‌شنیدند و تا صبح در انتظار امر خدا ایستادم و آن‌را جابجا نکردم، اما امروز که علی ضرب هاشمی را فرود آورد من مامور شدم زیادی قبضه او را نگه دارم تا به زمین فرود نیاید و به زمین نرسد و آن‌را به دو نیم نکند تا زمین و اهل آن‌را واژگون گردد. در این هنگام فشار زیادی شمشیر علی سنگین‌تر از شهرهای قوم لوط بود و این درحالی بود که اسرافیل و میکائیل بازوی علی را در هوا به قبضه خویش گرفته بودند. (مدینه المعاجز 1/183 ح 173)تالیف سیدهاشم بحرانی و اعجاز امیران عالم فصل دوم 🚩