eitaa logo
معاونت فرهنگی تربیتی مجتمع قرآن و حدیث
1.1هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
2.5هزار ویدیو
699 فایل
اخبار مرتبط با مجتمع عالی قران و حدیث، در این کانال در ج می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 فیض الهی 🔹 [ذات اقدس الهی] فرمود: ﴿وَ اللَّهُ یهْدِی مَن یشَاءُ﴾ اگر خطاب بود، این هدایت هم به مخاطبین توجّه می ‌كرد؛ در حالی كه این یك اصل عام است و اختصاصی به مخاطبین ندارد تا روز قیامت اصل كلّی این است كه ﴿وَ اللَّهُ یهْدِی مَن یشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ﴾. این هدایت هم است و هدایت به معنی ارائه طریق نیست. هدایت به ارائه طریق ﴿هُدی لِلنَّاسِ﴾ است، خدای سبحان همگان را هدایت كرده است كه ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدی لِلنَّاسِ﴾[1] این برای همه مردم است؛ اما فرمود: ﴿وَ مَن یؤْمِن بِاللَّهِ یهْدِ قَلْبَهُ﴾؛[2] اگر كسی بود، بود و داشت از هدایت پاداشی طَرْفی می ‌بندد، آن وقت قلبش شوق عبادت دارد، این شوق بالأخره است! 🔹 بعضی ها از گناه منزجرند، این عطیه الهی است؛ این پاداش است! این پاداش را خدا به هر كس نمی ‌دهد. فرمود: ﴿إِن تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا﴾،[3] اگر هدایت ابتدایی باشد كه این اتحاد مقدم و تالی است، این ضرورت بشرط المحمول است، خب معلوم است اگر كسی مطیع خدا باشد در هدایت است! اما اینكه شرط و جزا دارد فرمود: ﴿إِن تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا﴾ معلوم می ‌شود که است و هدایت ابتدایی نیست. یا ﴿مَن یؤْمِن بِاللَّهِ یهْدِ قَلْبَهُ﴾ خب اگر هدایت ابتدایی باشد كه با ایمان همراه است، فرمود اگر كسی بخواهد خدا قلبش را هدایت كند باید مؤمن باشد؛ یعنی آن هدایت ابتدایی را باید تحصیل بكند تا از هدایت پاداشی طَرْفی ببندد. این جا هم فرمود: ﴿وَاللَّهُ یهْدِی مَن یشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ﴾ این هدایت پاداشی است آن گرایش ها آن علاقه ‌ها آن میل هایی كه هست ، آن انزجار از معصیتی كه در افراد پیدا می ‌شود هم فیض خداست. [1] . سوره بقره، آیه 185. [2] . سوره تغابن، آیه 11. [3] . سوره نور، آیه 54. 📚 سوره مبارکه نور ـ جلسه 30 تاریخ: 1390/09/22 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 آینه نبوّت 🔹 «أسعد الله أیامنا و أیامكم»! مبعث حضرت ختمی نبوّت را به پیشگاه ولی عصر (ارواحنا فداه) و عموم علاقه ‌مندان به قرآن و عترت و شما بزرگواران حوزوی و دانشگاهی، برادران و خواهران تهنیت عرض می ‌كنیم و از خدای سبحان مسئلت می ‌كنیم عیدی همه ما را و قرار بدهد! 🔹 دعایی كه در شب 27 رجب مطرح است و ـ ان‌شاء الله ـ می ‌خوانیم این است كه از ذات اقدس الهی به تجلّی اعظم سؤال می ‌كنیم «اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسئَلُكَ بِالتَّجَلِی الْأَعْظَمِ فی‏ هذِهِ اللَّیلَةِ».[1] اصلِ آفرینش طبق بیان نورانی امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در نهج ‌البلاغه به صورت تجلّی است كه فرمود: «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ»[2] این اصلِ اول؛ یعنی هر موجودی آینه ‌ای است كه را نشان می ‌دهد; خلقت طبق بیان نورانی امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به صورت تجلّی است «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ». هر اندازه آن مخلوق آینه ‌اش بزرگ ‌تر باشد بزرگ‌تر است. 🔹 باز شما در بیانات نورانی امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در نهج‌ البلاغه می ‌خوانید كه درباره قرآن كریم فرمود كه «فَتَجَلَّی‏ لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی كِتَابِهِ مِنْ غَیرِ أَنْ یكُونُوا رَأَوْهُ»[3] خداوند در قرآن تجلّی كرده است، آن متكلّم در این كلام تجلّی كرد، قرآن آینه ‌ای است كه ذات اقدس الهی را نشان می‌ دهد; این هم اصل دوم. 🔹 در دعای شب 27 رجب می ‌خوانیم خدایا! من به تجلّی اعظم در این شب از تو مسئلت می ‌كنم، اگر موجودی به عظمت وجود مبارك پیامبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) بود دیگر شب 27 رجب شب نبود. اهل بیت (علیهم السلام) هم چون نور واحدند; وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) هم درباره خودش دارد كه «ما لله آیةٌ أكبر مِنّی»؛[4] خدای سبحان آیت و آینه‌ای بزرگ‌تر از من ندارد. در حقیقت چون این چهارده معصوم یك نورند از این چهارده معصوم از این آینه نبوّت، رسالت، ولایت، عصمت آینه ‌ای بزرگ ‌تر نیست; این هم اصل سوم. حالا ما بهره ‌ای كه از این آینه می ‌بریم چیست؟ از چه بهره‌‌ ای می‌بریم؟ از رسالت و نبوت چه بهره ‌ای می‌بریم؟ مهم ‌ترین بهره‌ ای كه ما می ‌توانیم از این مبعث و از این آینه ببریم همان مبحث است. [1] . البلد الأمین(شیخ كفعمی)، ص183. [2] . نهج‌البلاغه، خطبه 108. [3] . نهج‌البلاغه، خطبه 147. [4] . بصائرالدرجات، ص77. 📚 سخنرانی عمومی در شب مبعث تاریخ: 1392/03/16 🆔 @a_javadiamoli_doross
✳️متن مسابقه جام معرفت✳️ 🛑قسمت یازدهم 💠 دعوت به اتفاق و اتحاد 🔹 این حرف، حرفِ همه انبیاست، فرمود ما به همه گفتیم، به ابراهیم گفتیم، به موسی گفتیم، به عیسی گفتیم، به نوح گفتیم (علیهم الصلاة و علیهم السلام) كه امّت خود را به دعوت كنید، به دعوت كنید. 🔹 در هر عصر و مصری هم اتفاق در اصول و هم اتفاق در فروع باید باشد، نه اینكه وقتی به زمان خاتم رسیدید اتفاق در اصول و اختلاف در فروع داشته باشید تا [1] دینی شود که هر كسی «كلٌّ عَلی نِحْلَتِه»، این‌ چنین نیست! چون دینی را ذات اقدس الهی امضا می‌ كند كه ایمان به مبدأ و منتها و وحی و نبوّت داشته باشد، یك؛ ﴿آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً﴾،[2] دو و سه؛ این سه مطلب را خدای سبحان در چند جای قرآن فرمود که اینها است؛ ایمان به خدا و مبدأ و معاد و عمل صالح. مستحضرید در عملی صالح است كه مطابق با حجّت عصر باشد، اگر عمل مطابق با حجّت عصر نبود، عمل صالح نیست. نماز با اینكه جزء بهترین مظاهر عبادت است، امروز اگر كسی بخواهد به طرف قدس نماز بخواند، این دیگر عمل صالح نیست؛ با اینكه «جُنَّةٌ مِنَ النَّار»،[3] اگر كسی امروز بخواهد به جای ماه مبارك رمضان یك ماه دیگری را انتخاب كند، دیگر «جُنَّةٌ مِنَ النَّار» نیست؛ عملی صالح است كه مطابق با حجّت عصر باشد. 🔹 امروز دستور تورات نیست، امروز عمل به انجیل عمل صالح نیست، امروز كریم عمل صالح است؛ زیرا حجّت عصر این است! در هر عصر و مصری به مردم آن عصر و به رهبران آن عصر فرمود که در اصول و شریعت متّحد باشید، تا می ‌رسید به حضرت خاتم (علیهم الصلاة و علیهم السلام) که فرمود در اصول و در فروع با هم متحد باشید، نه اینكه در اصول متّحد باشید و در فروع هر كسی بر مذهب خودش؛ حالا كسی بی راهه می ‌رود و جِزیه می‌دهد در دنیا ممكن است مشكل خودش را حل كرده باشد و در امان باشد ولی در قیامت مشكل او حل نخواهد شد، چون عمل او عمل صالح نیست. بنابراین این سخن جزء است كه اختلاف یك تیغ تیزی است، كاری به خانه و زندگی آدم ندارد، بلکه به دین كار دارد كه «فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ».[4] [1]. پلورالیسم (Pluralism) از واژه پلورال (Plural) كه در زبان انگلیسی به معنای جمع است برگرفته شده و معنای آن در لغت، تعدد و تكثر است. در كلیسای مسیحی برای افرادی كه چند شغل هم زمان داشته اند، پلورالیست گفته می شده است. پلورالیسم در اصطلاح معانی متعدد و گوناگونی دارد كه یافتن قدر مشترك برای جملگی آنها را دشوار می سازد؛ با این حال شایع ترین معنای پلورالیسم، تعدد و تكثر ادیان حق است. [2]. سوره بقره, آیه62؛ سوره مائده, آیه69. [3]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج2، ص19. [4]. دعائم الإسلام، ج‏2، ص352.
💠 ارث انبیاء علیهم السلام ▪️ شهادت مظلومانه و_الائمه امام نهم (صلوات الله علیه) را به پیشگاه ذخیره عالم بقیة الله (ارواح من سواه فداه) تسلیت عرض می‌ كنیم. از امام جواد (سلام الله علی آبائه الاطیبین و ابنائه الانجبین) رسیده است كه شما هرگز علم را به سن و سال خلاصه نكنید، مقام را به كسب ندانید. گاهی خداوند نبوت را در دوران كودكی نصیب كسی چون عیسای مسیح می ‌كند، امامت را هم در دوران خرد‌سالگی نصیب من كرد. این سخن نه تنها از امام جواد (سلام الله علیه) است، قبل از امام جواد وجود مبارك (صلوات الله و سلامه علیه) آمده است. وقتی به امام رضا عرض كردند شما در نامه‌ ای كه برای فرزند خردسالتان جواد می ‌نویسید چطور با تجلیل و تكریم نامه می ‌نویسید و هنوز او متأهل نشد او را با كنیه خطاب می‌ كنید و ابو جعفر می‌ گویید؟ چون خطاب به این كنیه نشانه تكریم است. به امام هشتم عرض كردند چطور شما برای فرزند خردسالتان با جلال و شكوه نامه می ‌دهید؟ نامه ‌ای كه حضرت از مرو به مدینه می‌ نوشت برای فرزند خردسالش با كنیه این نامه را شروع می ‌كرد. وجود مبارك امام هشتم (سلام الله علیه) در جواب فرمود: «إِنَّا أَهْلُ بَیتٍ یتَوَارَثُ أَصَاغِرُنَا أَكَابِرَنَا»[1] ما خاندانی هستیم كه فرزندان خردسال ما از بزرگان ما علوم و معارف الهی را به می ‌برند و خداوند همان طوری كه در دوران كودكی عیسی مسیح را به پیامبری رسانده است قطعاً ابو جعفر كه خلیفه وقت است و وصی من و امام بعد از من است، در دوران خردسالی و كودكی به مقام والای امامت می ‌رساند. ▫️ مطلب مهم كه در جمع شما فضلا و طلاب قابل طرح است این است كه برادران و خواهران عزیز طلبه، علم آن نیست كه انسان در كتاب ها بخواند، علم آن نیست كه انسان از استاد یاد بگیرد، علم چیز دیگری است. آنچه از استاد به انسان رسید، آنچه از كتاب به انسان رسید و آنچه از درس و بحث انسان رسید با یك سلسله و علل و عوامل هم از یاد آدم می ‌رود. ما به علمی احتیاج داریم كه ما را ببرد، نه از ما برمد! همان طوری كه زندگی در دنیا بدون علم دشوار است، در سفر مرگ بدون علم بسیار سخت است! سفر مرگ ـ ورود به برزخ ـ كار آسانی نیست. یك آدم نادان گمراه است و كسی او را راهنمایی نمی ‌كند؛ دست ما هم در برزخ كوتاه است و به دامن خیلی ها نمی‌ رسد. علمی می ‌خواهیم كه با ما باشد، در آخر عمر با ما باشد، در فشار مرگ با ما باشد، در برزخ با ما باشد، در قیامت با ما باشد. علمی كه از مدرسه‌ ها آموخته ‌ایم آن علم هم ممكن است در اواخر عمر رخت بربندد. اگر علمی در جان ما جا كرد و صاحبخانه شد نه مهمان، او با ما هست، وقتی با ما بود ما راحت نفس می ‌كشیم؛ یعنی دوران پیری دوران راحتی ماست دوران احتضار لحظه رفاه ماست، هنگام مرگ لحظه آرامش ماست، چون نوری به همراه ماست كه ما را از هر خطر می‌ كند. ▪️ در بیان نورانی ملاحظه فرمودید كه در عظمت امام جواد (سلام الله علیه) فرمود: «إِنَّا أَهْلُ بَیتٍ یتَوَارَثُ أَصَاغِرُنَا أَكَابِرَنَا»؛ فرمود ما خاندانی هستیم كه كوچك های ما از بزرگ های ما می ‌برند. اگر كسی به جایی وابسته بود پیوسته بود به او به ارث می ‌رسد. اگر كسی خود را به كسی بچسپاند خود را به او بپیونداند از او ارث نمی‌ برد. علماء كه وارثان انبیایند، نه چون درس می‌ خوانند، نه چون بحث می ‌كنند، نه چون كتاب می‌ نویسند، اینها كار آسانی است! چند سالی انسان زحمت می ‌كشد عالم می ‌شود و بعد از یك مدتی هم به تدریج من آنچه خوانده ‌ام همه از یاد من برفت ﴿وَ مِنْكُمْ مَنْ یرَدُّ إِلی أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَی لا یعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیئًا﴾[2] اگر در سایه این علم كه كسب علم است، بود و آن عمل صالح مایه افزایش این علم شد، انسان را كم كم به خاندان پیغمبر مرتبط می ‌كند، وقتی مرتبط كرد از آنها می ‌برد. ارث با كسب نیست ارث با وابستگی است. [1]. الخرائج و الجرائح، ج2، ص899. [2]. سوره نحل، آیه70. 📚 سخنرانی در حوزه علمیه امام صادق علیه السلام قزوین تاریخ: 1374/02/17 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 امنیت جامعه 🔹 جامعه را دو چیز اَمن می‌ کند: یکی ؛ یعنی جامعه براساس علمِ صحیح حرکت کند و دوم ؛ هر کدام از این دو عنصر در جامعه ‌ای نباشد، آنها احساس نمی ‌کنند. قرآن کریم روی این دو اصل خیلی تکیه می ‌کند که جامعه با علم حرکت کند، یک؛ و با عمل صالح زندگی کند، دو. یکی از بارزترین مصادیقِ عمل صالح، همان صِدق است؛ در_گفتار، در ، در و مانند آن. 🔹 یک بیان نورانی از وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) است که مرحوم کلینی (رضوان الله علیه) آن را نقل کرد که «إِنَّ اللَّهَ (سبحانه و تعالی) «حَصَّنَ[1] أو خَصَّ أو حَضَّ»،[2] با سه نسخه، «عِبَادَهُ بِآیتَینِ مِنْ كِتَابِهِ أَنْ لَا یقُولُوا حَتَّی یعْلَمُوا وَ لَا یرُدُّوا مَا لَمْ یعْلَمُوا»؛[3] فرمود ذات اقدس الهی جامعه را در دو حِصنِ وزین، یا به دو مطلب خاص، یا به دو امر مخصوص ترغیب کرده است، به هر کدام از این سه نسخه که باشد. ایشان در کتاب علم نقل کرده است که خدا «خَصَّ عِبَادَهُ» یا «حَصَّنَ»؛ اینها را در حِصن و در دو قلعه قرار داد: یکی اینکه جز حق و دیگر اینکه جز حق را . به هر حال انسان تصدیقی دارد و تکذیبی؛ بعضی از مسائل را قبول دارد و بعضی از مسائل را نکول، فرمود چه در قبول و چه در نکول، و محققانه حرکت کنید. 🔹 به آیه سوره مبارکه «اسراء» استدلال فرمود که ﴿لاَ تَقْفُ مَا لَیسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ﴾[4] که انسان اگر بخواهد چیزی را بپذیرد، باید تصدیق بکند و باید محققانه باشد. اگر بخواهد تکذیب و ردّ کند، باید محققانه باشد. به این آیه استدلال فرمود: ﴿بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ یحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا یأْتِهِمْ تَأْویلُهُ﴾.[5] به هر حال انسان چیزی را یا می ‌پذیرد یا نمی ‌پذیرد؛ کسی بخواهد در مجلس رأی بدهد، موافق چیزی باشد یا مخالف چیزی باشد، فرمود موافقت شما و باشد، مخالفت شما هم عالمانه و محققانه باشد. در کتاب ‌های علمی، کسی می ‌خواهد نظری را بپذیرد یا نظری را ردّ کند، باید و باشد. در تمام موارد چه در حوزه ‌ها، چه در دانشگاه ‌ها، چه در مراکز تصمیم ‌گیری یا در کوی و بَرزن و زندگی ساده، فرمود انسان اگر چیزی را می ‎خواهد بگوید آری، باید محققانه باشد، می‎ خواهد بگوید نه، باید محققانه باشد. این اختصاصی به مسائل سیاسی و مسائل کلّی ندارد، در مسائل جزئی هم همین‌ طور است، فرمود: «إِنَّ اللَّهَ سبحانه و تعالیخَصَّ عِبَادَهُ بِآیتَینِ مِنْ كِتَابِهِ»؛ یکی اینکه «أَنْ لَا یقُولُوا حَتَّی یعْلَمُوا»؛ یکی اینکه نپذیرند مگر حق را؛ هم به آیه سوره مبارکه «اسراء» استدلال کرد که در همه موارد استفاده می ‌شود، ﴿لاَ تَقْفُ مَا لَیسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ﴾ اختصاصی به مسائل سیاسی ندارد، همه کارهای جزئی ما را هم در بر می‌ گیرد: ﴿لاَ تَقْفُ مَا لَیسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ الْسَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الفُؤاد كُلُّ أُوْلئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً﴾. 🔹 در بخش دیگر هم آیاتی است که عده ‌ای را مذمّت می ‌کند، فرمود: ﴿بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ یحِیطُوا بِعِلْمِهِ﴾؛ چیزی را که نمی‌دانند تکذیب می‌کنند! پس اگر چیزی را که نمی ‌دانند تصدیق بکنند یا اگر چیزی را که نمی ‌دانند تکذیب بکنند، هر دو مَنهی است. [1]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج2، ص186. [2]. صافی در شرح کافی(مولی خلیل قزوینی)، ج1، ص340. [3]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص43. [4]. سوره اسراء، آیه36. [5]. سوره یونس، آیه39. 📚 سوره مبارکه حجرات جلسه 7 تاریخ: 1395/07/27 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 بصیرت 🔹 ما مشكلمان است؛ زیرا انسان كمالش در این است كه هم از اندیشه‌ های علمی ناب برخوردار باشد و هم از انگیزه ‌های صحیح، تا از او صادر بشود؛ این مطلب اول. مطلب دوم این است كه در حوزه‌ ها و دانشگاه ها را به انسان منتقل می ‌كنند، انسان با درس خواندن و با مطالعه كردن، عالم می ‌شود؛ اما این علم بخواهد به انگیزه منتهی بشود و نیروی اجرایی بدن را وادار كند كه عزم پیدا كند اولاً، بعد به دنبال آن عزم كار كند ثانیا،ً این آسان نیست. 🔹 مراكز علمی مثل حوزه ‌ها و دانشگاه ها متولیان جزم ‌اند، می کنند؛ یعنی با برهان، مطلبی را به انسان منتقل می‌كنند و انسان، عالم می ‌شود؛ اما تا این جزم علمی به آن تبدیل بشود و منتقل بشود خیلی طول می ‌كشد. سرّش آن است كه دستگاهی كه عزم را و اراده را و نیت را می ‌سازد آزاد نیست. اگر دستگاهی كه تولید كننده نیت و اراده و عزم و امثال اینها بود آزاد بود، هر عالِمی عادل می ‌شد و هر كسی مطلبی را فهمید فوراً تصمیم می ‌گرفت و عمل می كرد؛ لكن این‌‌چنین نیست. این دستگاه عزم یعنی دستگاه عملی هم از بیرون در منطقه حسّ با یك سلسله علل و عوامل رو به روست و هم از درون است. 🔹 حالا ما چه كنیم كه آن اندیشه‌ هایمان به انگیزه تبدیل بشود و بشویم تا بصیرت پیدا كنیم؟ ما برای اینكه ـ ان‌ شاء ‌الله ـ اهل بصیرت بشویم این بخش های عملی مان را باید كنترل كنیم؛ یعنی آنچه را كه می ‌خوانیم، وقتی عمل بكنیم، در محدوده عمل، این خیلی به ما كمك می ‌كند، وقتی به ما كمك كرد، شیطان در محدوده بیرون راه پیدا نمی ‌كند، مانع بیرونی كه نیامد درون را هم بالأخره انسان می ‌تواند با رام بكند برای اینكه از لحاظ بیرون تأمین شده است. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1383/02/28 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 بقای انقلاب 🔹 بارها به عرض شما رسید در هیچ بیان قرآنی و روایی، به ما نگفتند که نماز بخوان، چرا؟ چون این دین، است؛ ﴿وَ الْقُرْآنِ الْحَكِیمِ﴾، زیرا اگر دین گفت که نماز ستون دین است _ چه اینکه گفته است _ اگر می ‌گفت نماز بخوانید، معلوم می ‌شد که این دین، دین حکیمانه نیست، چون ستون را که نمی‌خوانند! همه جا چه در قرآن چه در روایات، سخن از اقامه نماز است: ﴿فَأَقِیمُوا الصَّلاَةَ﴾، ﴿یقِیمُونَ الصَّلاَةَ﴾، تا این حرف‌ ها یکدست باشد، حکمت باشد. 🔹 این تفسیر قرآن به قرآن اختصاصی به قرآن ندارد؛ تفسیر روایات به روایات هم هست تفسیر قرآن به روایات هم هست؛ اینها باید هماهنگ باشند. اگر ما گفتیم نماز ستون دین است، نباید بگوییم نماز بخوان، باید بگوییم نماز را اقامه بکن، چون ستون را اقامه می ‌کنند. اگر در عهدنامه مالک آمده است که هستند، نباید با سخنرانی، با سخن ‌خوانی، با تبلیغ، با موعظه، با نصیحت مردم را در صحنه نگه داشت. مردم ستون دین هستند و جز با این ستون سر پا نیست! وقتی مردم در صحنه حاضر هستند که درون ما با بیرون ما، ظاهر ما با باطن ما، اوّل ما با آخر ما، جلوت ما با خلوت ما هماهنگ باشد که چون به خلوت رسند همان کار جلوت را انجام بدهند؛ در این صورت مردم حاضر هستند. ستون را باید اقامه کرد، نه تبلیغ کرد نه سخنرانی کرد! 📚 درس اخلاق تاریخ: 1395/11/21 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 دین پسندیده 🔸 خدای سبحان و مرضی را در سوره مباركه «مائده» مشخص فرمود; آیه سوم سوره مباركه «مائده» این است فرمود: ﴿الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ كَفَرُوا مِن دِینِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَكُمُ الْإِسْلاَمَ دِیناً﴾؛ دینِ مرتضی دینِ مرضی دینِ خداپسند، دینی است كه را با هم دارد. بعد از جریان و جریان ولایت, دین مرضی مشخص شد؛ دینی مرضی خدای سبحان است كه مطابق آیه سه سوره مباركه «مائده» باشد. 🔸 فرمود خداوند مؤمنانی كه به عمل صالح موفق‌ اند را به تشكیل مدینه فاضله و حكومت عادله موفق می ‌كند؛ سوگند یاد كرده است: ﴿لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ﴾. در نه ترسی هست و نه اندوهی نه از داخل نه از خارج؛ اینها موحّدانه دینشان را درك می ‌كنند باور دارند عمل می ‌كنند و به دیگران منتقل می ‌كنند. این در زمان پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حاصل نشد برای اینكه اینها مرتّب در هراس بودند، بعد هم تا زمان حکومت حضرت امیر (سلام الله علیه) دین مرضی پیدا نشد، در زمان حضرت امیر هم اینها چون نكردند نگذاشتند این بزرگوار آن دین الهی را پیاده كند؛ سه جنگ را بر آن حضرت تحمیل كردند كه مرتب خونریزی و كشتار و امثال ذلك بود. 📚 سوره مبارکه نور جلسه 33 تاریخ: 1390/09/29 🌐 http://news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra