eitaa logo
معاونت فرهنگی تربیتی مجتمع قرآن و حدیث
1.1هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
782 فایل
اخبار مرتبط با مجتمع عالی قران و حدیث، در این کانال در ج می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 کمال انقطاع 🔸 ثلاثی مزید است، ثلاثی مجرّدش یا «نابَ ینیب» است یا «نابَ ینوب» است؛ اگر اجوف واوی باشد «ناب ینوب» یعنی است، در این نوبت که آمده دیگر نمی ‌گوید من خسته شدم، شب بعد هم اهل نماز شب است که در نوبت است، فردا هم برای فلان كار خیر در نوبت است، پس فردا هم برای فلان كار خیر در نوبت است، این اهل نوبت است! یا «نابَ ینیب» است؛ یعنی «انقطع ینقطع», «مُنیب» یعنی منقطع. در این دعای نورانی است كه از وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) نقل شده است و ائمه هم این را توصیه می کردند و به پیروانشان هم دستور می دادند كه از این مناجات استفاده كنید، در این دعا را طلب می ‌كند؛ این كمالِ انقطاع همان كمالِ إنابه است: «هَبْ لِی كَمالَ الانْقِطاعِ الَیك‏».[1] 🔸 موحّد تام اول گرفتار تثلیث است؛ یعنی خودش را می ‌بیند، عقیده و فكر خودش را می ‌بیند، معبود خودش را هم می ‌بیند، كم كم از تثلیث نجات پیدا می ‌كند که مبتلا به تثنیه است و دیگر خودش را نمی ‌بیند؛ امّا این معرفت و معروفش را می بیند، آن آخرین بار كه قلّه معرفت اوست، معرفت را هم رها می ‌كند و فقط را می ‌بیند؛ ولی به هر حال او «مِن وَراء الحِجاب» دارد با خدا سخن می‌ گوید، ولو اهل كشف و شهود باشد! منتها اگر كسی با علم حصولی با خدا مناجات می ‌كند، روشن است كه «مِن وَراء الحِجاب» است، برای اینكه با مفهوم و استدلال، از راه مفهوم، از حجاب مفهوم و دلیل دارد با خدا سخن می ‌گوید؛ اگر اهل كشف و شهود بود، از ورای حجاب شهود دارد با مشهود سخن می‌ گوید، چون شهود امر وجودی است و بین هست. شاهد به وسیله شهود مشهود خود را می ‌بیند، شهود او چیزی است و مشهود او چیزی دیگر؛ امّا مشهود خودش، خودش را می ‌بیند. كسی كه بی‌ حجاب بتواند خدا را ببیند محال است، آن هم در حدّی كه قبلاً تبیین شده است و اگر این ‌چنین شد، فرمود شما این راه‌ ها را كه طی كنید اهل انقطاع می ‌شوید «هَبْ لِی كَمالَ الانْقِطاعِ الَیك‏». 🔸 در بحث‌های قبل هم اشاره شد، اینكه می ‌بینید بعضی ‌ها مثل و مانند ایشان در ماه شعبان كه شد خیلی گرفتار هول و ولا هستند، برای اینكه ماه شعبان برای اهل و_سلوك آخر سال است. اول بهار كه اول سال است برای توده مردم است؛ ولی كسی كه در راه هست اول سال او ماه مبارك است و این اول سال هم قراردادی نیست، روایاتی كه از اول ماه مبارك رمضان یاد می ‌كند، یك؛ ادعیه‌ ای كه درباره اول ماه مبارك رمضان وارد شده است، دو؛ همه به عنوان «غُرَّةُ الشُّهُور»[2] و به عنوان «رَأْسُ‏ السَّنَة»[3] است؛ یعنی اول سال، اول ماه مبارك رمضان است. به هر حال انسان باید حساب را بررسی كند تا با بدن وارد سال جدید شود. خود ماه مبارك رمضان ماه جایزه نیست، است، شب و روز آدم باید كار انجام بدهد؛ كه شد، آن‌گاه جایزه‌ ها را تقسیم می ‌كنند. شب عید كه از آن شب به عنوان «لَیلَةَ الْجَوَائِز»[4] یاد می‌ كنند و روز به عنوان «یوْمُ الْجَوَائِزِ»[5] است كه جایزه‌ ها را شب و روز عید فطر می ‌دهند. اینكه گفت: روز عید است و من امروز در آن تدبیرم ٭٭٭ که دهم حاصل سی ‌روزه و ساغر گیرم[6] همین است! انسان نتیجه سی شبانه‌ روز را تقدیم می‌ كند و جایزه دریافت می ‌كند. فضیلت شب عید فطر و فضیلت روز كمتر از فضیلت و روزهای قدر نیست، چون روز جایزه است. ...
💠 ازدواج در اسلام 🔸 در اسلام آنقدر محترم است كه از وجود مبارك رسول گرامی (صل الله علیه و آله و سلّم) رسیده است «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَد أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ»؛[1] اگر كسی ازدواج بكند نیمی از دین خود را حفظ كرده است. ازدواج آن ‌طوری كه پرنده‌ ها و امثال پرنده ‌ها دارند برای ارضای غریزه، آن در انسان نیست. ازدواج از منظر دین یك است كه است. بنابراین بر اساس همین معیار وجود مبارك پیغمبر (صل الله علیه و آله و سلّم) فرمود «النِّكَاحُ‏ سُنَّتِی‏ فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیسَ مِنِّی»؛[2] نكاح سنّت من است و اگر كسی عمداً و بدون عذر از سنّت احراز كند، از من نیست. این اصل اوّل كه اهمیت نكاح و ازدواج را از منظر اسلام مشخص می ‌كند. 🔸 اصل دوّم آن است كه زن و شوهر كه زندگی مشتركی تشكیل می ‌دهند، یك سلسله وظائف مشترك دارند كه احترام متقابل هست، ادراك متقابل هست و مانند آن؛ یك سلسله وظائف خاص دارند كه وظائف مرد مشخص هست و وظائف زن هم مشخص است. در جریان وظائف مرد و زن كه مشترك است در سوره مباركه بقره فرمود: ﴿هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ﴾؛[3] زن و شوهر به منزله جامه تن یكدیگر اند. همان ‌طوری كه لباس انسان را هم از سرد و گرم حفظ می ‌كند و هم آبروی انسان را حفظ می ‌كند، زن و شوهر باید در سرد و گرم روزگار باشند و آبروی یكدیگر را حفظ بكنند، این یك وظیفه مشترك هست كه در سوره مباركه «بقره» بیان شده است. 🔸 امّا وظیفه خاصّی كه به عهده مرد هست فرمود: ﴿وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ﴾[4] مدیر و تأمین ‌كننده زندگی و هزینه مرد است. مدیر یك ‌وقت است كه بر اساس قانون می‌ خواهد حوزه مدیریت خود را اداره كند، می ‌شود اداره؛ یك‌وقت می‌خواهد به علاوه قانون با اخلاق حوزه خود را اداره كند می‌ شود . در جریان اصول خانوادگی كه مرد مدیر است فرمود: ﴿وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ﴾، معروف یعنی چیزی كه نزد شریعت معرفه است و شریعت او را به رسمیت می ‌شناسد. اگر چیزی نزد شریعت نكره بود، می ‌شود منكر و شناخته‌شده نیست و دین او را به رسمیت نمی ‌شناسد. نزد شریعت به رسمیت شناخته شده است و عقل او را به رسمیت می‌ شناسد، نقل او را به رسمیت می‌ شناسد در نتیجه شریعت او را به رسمیت می ‌شناس.د كاری كه نزد صاحب شریعت پذیرفته شده نیست و به رسمیت شناخته نشده نباید از مرد صادر بشود ﴿وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ﴾. در ، در و در سفر و حضر باید و شناخته شده كار كند. 🔸 امّا وظیفه‌ای كه عهده زن هست آن است كه درست است مسكن را باید مرد تعیین كند و جزء وظائف مرد است، امّا زندگی با مسكن فقط با مسكن اداره نمی ‌شود و گرنه می ‌شود اداره و قانون. زندگی با و و اداره می‌ شود و این به عهده زن است فرمود: ﴿أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَیهَا﴾؛[5] سكینت زندگی و آرامش مرد با وقار و متانت و بردباری زنِ منزل هست، اوست كه سكّاندار كشتی است. این لنگر كشتی را می ‌گویند سكّان، این به حسب ظاهر لفظش لفظ جمع هست ولی مفرد است. سكّان یعی لنگر، لنگر منزل به دست زن هست ﴿لِّتَسْكُنُوا إِلَیهَا﴾ را زن به عهده دارد. [1]. الامالی، (شیخ طوسی)، ص518. [2]. جامع الأخبار (شعیری)، ص101. [3]. سوره بقره، آیه 187. [4]. سوره نساء، آیه 19. [5]. سوره روم، آیه 21. 📚 خطبه عقد تاریخ: 1390/06/16 🆔 @a_javadiamoli_esra