eitaa logo
خیریه راه شهیدان
138 دنبال‌کننده
1هزار عکس
82 ویدیو
37 فایل
ارتباط با ادمین: خادم خیریه راه شهیدان @khraheshahidan 💳 شماره کارت جهت واریز نقدی (به نام مرکز نیکوکاری راه شهیدان): 6037997950144874 📦 جهت مشارکت غیر نقدی پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥 گرمای آتش، چهره‌اش را سوزاند، با خود چنین زمزمه می‌کرد: "بچش! ای علی! این است کیفر کسی که ـ حقّ ـ بیوه‌زنان و را تباه کند." 🌹خیریه راه شهیدان👇 @mraheshahidan
خیریه راه شهیدان
#بچش_ای_علی 🔥 گرمای آتش، چهره‌اش را سوزاند، با خود چنین زمزمه می‌کرد: "بچش! ای علی! این است کیفر کسی
🌱 حضرت علی علیه السلام زنی را دید که مشک آبی بر دوشش بود. آن مشک را از او گرفت و تا جایی که او می‌خواست بُرد و از حالش پرسید. زن گفت: علی بن ابی‌طالب همسرم را در یکی از مرزها گماشته بود و او کشته شد و چند کودک برای من برجای گذاشت. دستم خالی است و چیزی ندارم و ناگزیر به خدمتگزاری مردم روی آورده‌ام! علی(ع) بازگشت، چون بامداد شد زنبیلی از خوراکی با خود برداشت و به راه افتاد. به در خانه‌ زن رفت و در زد. زن پرسید: کیست؟! گفت: منم؛ آن بنده‌ای که در آوردن مشک تو را همراهی کرد. در را بگشا. چیزی برای کودکان با خود آورده‌ام. زن گفت: خدا از تو خرسند باشد. و میان من و علی بن ابی‌طالب داوری کند.  پس امام داخل شد و گفت: من دوست دارم که به ثوابی برسم (به شما کمک کنم). کدام‌یک را انجام می‌دهی؛ خمیر کرده و نان می‌پزی، یا این‌که مراقب بچه‌ها هستی و من نان بپزم. زن گفت: من بر کار نان آگاه‌تر و تواناترم. کودکان را به تو می‌سپارم. سرگرمشان بدار تا من کار نان را تمام کنم. پس آن زن مشغول درست کردن خمیر گشت؛ و علی به پختن گوشت مشغول شد و بعد از پختن برای کودکان از گوشت و خرما و چیزهای دیگر لقمه می‌گرفت. هر وقت لقمه‌ای به کودکی می‌داد می‌گفت: پسرکم! علی بن ابی‌طالب را از آنچه بر تو گذشته است ! وقتی خمیر آماده شد، زن گفت: ای بنده‌ خدا. تنور را روشن کن! امام به روشن کردن تنور پرداخت و هنگامی که آن‌را برافروخت و گرمای آتش، چهره‌اش را سوزاند، با خود چنین زمزمه می‌کرد: "بچش! ای علی! این است کیفر کسی که ـ حقّ ـ بیوه‌زنان و را تباه کند." بحارالانوار، ج۴۱ 🗓 روز ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام مبارک باد 🌹خیریه راه شهیدان👇 @mraheshahidan