eitaa logo
محمدرضارنجبر(۳)قرآن
10.2هزار دنبال‌کننده
866 عکس
339 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
☘ محمدرضا رنجبر 🌒 شب پانصد و هشتاد و دوم - ۵۸۲ ✅ ترجمه صوتی و تصویری ، کاری است از موسسه پیامبر  مهر و رحمت @mrranjbar3
۵ بهمن
تفسیر گزیده؛ ۵۸۲.mp3
18.87M
☘ محمدرضا رنجبر 🌒 شب پانصد و هشتاد و دوم - ۵۸۲ ✅ ترجمه صوتی و تصویری ، کاری است از موسسه پیامبر  مهر و رحمت @mrranjbar3
۵ بهمن
☘ محمدرضا رنجبر 🌒 شب پانصد و هشتاد و سوم - ۵۸۳ ✅ ترجمه صوتی و تصویری ، کاری است از موسسه پیامبر  مهر و رحمت @mrranjbar3
۶ بهمن
تفسیر گزیده؛ ۵۸۳.mp3
10.02M
☘ محمدرضا رنجبر 🌒 شب پانصد و هشتاد و سوم - ۵۸۳ ✅ ترجمه صوتی و تصویری ، کاری است از موسسه پیامبر  مهر و رحمت @mrranjbar3
۶ بهمن
نهج البلاغه؛ حکمت ۸.mp3
4.22M
نهج‌البلاغه ۸ محمد رضا رنجبر @mrranjbar4
۶ بهمن
ببین،بشنو، و بگوی، اما خوب! حکمت ۸ وَ قَالَ (علیه السلام) اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ؛ يَنْظُرُ بِشَحْمٍ، وَ يَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ، وَ يَسْمَعُ بِعَظْمٍ، وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ. به شگفت آیید از این آفریده شگرف و بی‌مانند به نام انسان! او با پرده‌ای نازک از چربی، جهان را به تماشا می‌نشیند؛ با پاره‌ای گوشت، زبان به سخن می‌گشاید و آوای دل خویش را به گوش‌ها می‌رساند؛ با قطعه‌ای ظریف از استخوان، نغمه‌های زندگی را می‌شنود؛ و از روزنه‌ای کوچک و باریک، هوای حیات را در جان خود می‌دمد. هر ذره از وجودش، نمایشگاهی است از ظرافت و حکمت بی‌کران که اندیشه را به حیرت و دل را به ستایش وا می‌دارد. واژه ها: اِعْجَبُوا: شگفت‌زده شوید، تعجب کنید، حیرت کنید لِهٰذَا: ( لِ+هٰذَا ) برای این، به این، از این الْإِنْسَانِ: انسان، بشر، آدمی يَنْظُرُ: نگاه می‌کند، می‌بیند، مشاهده می‌کند بِشَحْمٍ: (بِ+شَحْمٍ)با چربی، از چربی، به وسیله چربی وَ: و، همچنین، علاوه بر این يَتَكَلَّمُ: سخن می‌گوید، حرف می‌زند، بیان می‌کند بِلَحْمٍ: (بِ+لَحْمٍ)با گوشت، از گوشت، به وسیله گوشت وَ: و، همچنین، علاوه بر این يَسْمَعُ: می‌شنود، گوش می‌دهد، دریافت می‌کند بِعَظْمٍ: (بِ+عَظْمٍ)با استخوان، از استخوان، به وسیله استخوان وَ: و، همچنین، علاوه بر این يَتَنَفَّسُ: نفس می‌کشد، دم و بازدم می‌کند، هوا می‌گیرد مِنْ: از، به وسیله، از طریق خَرْمٍ: سوراخ، شکاف، منفذ شرح:
۷ بهمن
یک شمع را ببین؛ یک فتیله‌ای دارد که همان نخ باشد و از جنس پنبه یا ترکیباتی از الیاف طبیعی است. اطراف آن یک موم قرار دارد که امروزه از پارافین و در گذشته از پیه حیوانی ساخته می‌شد. اگر فتیله شمع روشن می‌شود یا روشن می‌ماند، به خاطر همان موم است؛ یعنی پارافین یا پیه حیوانی، که اگر نباشد شمع خاموش می‌شود. حالا چشم درست عین همین شمع می ماند، فتیله‌ای دارد و مومی. فتیله همان قرنیه، مردمک، عدسی و سفیدی اطراف چشم است که به مثابه ظاهر آن فتیله است. اما پیهی که در اطراف چشم و پشت کره چشم قرار دارد، حکایت همان موم را دارد. اگر چشم می‌بیند، به کمک همان موم یعنی پی خواهد بود که اگر نباشد، بینایی اختلال می‌یابد یا آدمی کور می‌شود یا جز سایه و تاری نمی‌بیند. و این همان چیزی است که امروز علم می‌گوید. اما هزار و چند صد سال قبل، امیرالمؤمنین (ع) در روزگاری که هیچ ابزار علمی یا تشریحی برای درک جزئیات چشم و نقش پی و چربی در عملکرد دید آن وجود نداشت، فرمود: "اِعْجَبُوا لِهٰذا الإِنْسانِ"؛ به شگفت آیید از این انسان که به کمک شحم یعنی پی می بیند. آیا این نشان از فرازمانی این مرد ندارد؟ اگر این سخن معجزه نباشد، آیا معجزه‌وار پرده از عمق دانش او برنمی‌دارد؟ او فرمود: "به شگفت آیید از این انسان که می‌بیند با پی." آن هم چه دیدنی! دیدنی با کیفیتی بالا، سه‌بعدی، با تنظیم خودکار. شما با یک دوربین می‌خواهید یک عکس بگیرید. چقدر باید تنظیم کنید تا عکس کیفیت لازم را پیدا کند؟ و حتی اگر تنظیم شود، در آخر آن نمی‌شود که می‌خواهید، و آن نمی‌شود که هست. از این گذشته، بعد از گرفتن چند عکس، حافظه آن پر می‌شود. اما این چشم را تماشا کنید! ۷۰ سال، ۸۰ سال بلکه بیشتر، نه‌تنها عکس، بلکه فیلم‌برداری می‌کند آن هم با کیفیتی بالا، بدون فشرده‌سازی و حافظه آن پر نمی‌شود. آن هم دوربینی که از پی کمک می‌گیرد؛ پیهی که از خاک ساخته شد. شگفت‌انگیز نیست آیا؟ از خاک، پی و از پی، بینایی ساختن؟ و آنچه چشم را دیدنی می‌کند؟ دیدن چشم نیست. بلکه دیدن چشم به کمک پی است. به قول مولانا: "در پیه بینایی نهی." و دیدن چشم هم حیرت‌انگیز است. یک جور می‌بیند مهرآمیز، یک جور می‌بیند قهرآمیز. یک جور می‌بیند که آدمی سرشار از امید و وجد می‌شود. یک جور می‌بیند که خجلت‌زده و سرافکنده می‌شود. یک جور می‌بیند که می‌شود چشم زخم؛ زخمی به آدمی و زندگی آدمی می‌زند. تا جایی که حتی آدمی را به سینه گورستان می‌برد. وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ؛ و فرمود: "به شگفت آیید از این انسان که سخن می‌گوید با یک پاره گوشت." آن هم سخنی که پل ارتباطی میان انسان و جهان است. زبان، اگرچه کوچک است، اما قدرتی عظیم دارد. تاریخ را می‌تواند تغییر دهد، حتی جهان را. این زبان همچون باد است. باد اگر ملایم و نسیم‌وار بوزد، نوازشگر و آرام‌بخش است. زبان هم می‌تواند با سخن‌های نرم، لطیف، ملایم، محبت‌آمیز و دلنشین خود، آرامش و امید را به دیگران برساند. اما همین زبان می‌تواند مثل باد، طوفانی به پا کند. طوفان، خانه‌ها را خراب و درختان را از ریشه برمی‌کند. این زبان نیز اگر کنترل و مهار نشود، همه را خانه خراب می‌کند و همه جا را خرابه و ویران، دل‌ها را به آتش می‌کشد، جهان را به آتش می‌کشد. باد، مسیرها را تغییر می‌دهد، حرکت ابرها را تنظیم می‌کند و حتی جهت پرواز پرندگان را مشخص می‌کند. زبان نیز همچون باد، می‌تواند مسیرهای زندگی را تغییر دهد. می‌تواند ملتی را نجات دهد یا نابود سازد. زبان عین آفتاب است؛ می‌تواند گرمابخش و زندگی‌بخش باشد و می‌تواند سوزان و آسیب‌رسان. وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ؛ شما یک چنگال را به حرکت درآورید. آیا صدایی می‌شنوید؟ نه. حال، همان چنگال را به یک لیوان بزنید. آیا صدایی می‌شنوید؟ بله. در گوش هر یک از شما استخوان‌های ریزی قرار دارد که به آنها استخوانچه می‌گویند. استخوانچه‌ها یکی به شکل چکش است که آن را چکشی می‌گویند، یکی به شکل سندان که آن را سندانی می‌گویند، و دیگری به شکل رکاب که آن را رکابی می‌نامند. و درست مثل رکاب دوچرخه است که از یک سو به پای شما و از سوی دیگر به دوچرخه وصل است و با حرکت پای شما، حرکت را به دوچرخه منتقل می‌کند. صدایی که از دهان بیرون می‌آید، وصف و حکایت همان حرکت چنگال را دارد. و استخوانچه‌ها وصف و مثال همان لیوان را دارند. کسانی که در گوش خود این استخوانچه‌ها را دارند و اختلالی پیدا نکرده است، صدا را به‌خوبی می‌شنوند وگرنه نخواهند شنید. پس اگر صدایی می‌شنویم، به سبب همان استخوانچه‌هاست. بگذارید همین را بازتر و واضح‌تر و روشن‌تر بگویم: گوش هر یک از ما اجزایی دارد: بخش بیرونی آن که با چشم دیده می‌شود و به آن لاله گوش گفته می‌شود. و درون آن، مجرایی است که به آن کانال گوش می‌گویند. کمی پیش‌تر، به یک پرده آویخته می‌رسید که بسیار حساس است و با کمترین صدا پس و پیش می‌شود.
۷ بهمن
در پشت آن پرده، استخوانچه‌هایی ریز قرار دارد. با کمترین حرکت پرده گوش، استخوانچه چکشی به حرکت درمی‌آید و به استخوانچه دوم که شبیه سندان است، می‌خورد. به‌محض برخورد با استخوانچه دوم و حرکت آن، استخوانچه سوم که شبیه رکاب دوچرخه است، تحریک می‌شود. این استخوانچه رکابی به یک پنجره بیضی‌شکل اتصال دارد و آن را به حرکت درمی‌آورد. پشت این پنجره، یک حلقه حلزونی‌شکل قرار دارد که درون آن، مایعی پر شده است. درون این مایع، سلول‌های مویی که بر سطح آن تارهای از مو برآمده است، وجود دارند. این سلول‌ها با حرکت مایع، تحریک می‌شوند و سیگنال‌هایی از طریق عصب به مغز می‌فرستند به مغز می‌فرستند. مغز این سیگنال‌ها را پردازش می‌کند و ما صدا را می‌شنویم. حال برگردیم به سخن امام که می‌فرماید: "به شگفت آیید از این انسان که می‌شنود با استخوان." حقیقتاً هم باید به شگفت آمد. اما شگفت‌آورتر آن است که هزار و چند صد سال قبل، بی‌هیچ امکاناتی، کسی این را بداند. آیا این خود، معجزه نیست؟ بیشک اگر شنیدن با استخوانچه‌ها معجزه است معجزه بالاتر و برتر این است که کسی این معجزه را به هیچ امکانات و وسیله‌ای درک و دریافت کند. فرمود تعجب کنید از این انسان که می‌شنود با استخوان ری تعجب می‌کنیم از این انسان اما تعجب آورتر اینکه ای انسان تو از کجا به این حقیقت راه یافتی؟ و کسی نگوید که چرا دنبال این مرد به راه می‌افتید؟ چرا نه؟ اگر به دنبال مردی که هزار و چند صد سال از علم بیشتر است راه نیفتیم به دنبال چه کس را باید افتاد؟ عقب افتاده کسی است که به دنبال او راه نیفتد و به دنبال علم عقب افتاده راه بیفتد! عجب این است. وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خُرْمٍ؛ وآدمی برای حیات و داوم حیات خود به اکسیژن نیاز دارد که آن را از روزن‌های بینی به درون می‌کشد و با آن تنفس می‌کند. اما نه فقط تنفس؛ بلکه استشمام هم می‌کند: عطر گل‌های وحشی را، و عطر خاک باران‌خورده، و هر رایحه خوش دیگر را. آیا نباید در برابر عظمت خداوند تعظیم کرد؟ و همچنین، آیا نباید در برابر شکوه دانش این مرد خاکساری نمود؟ نتیجه‌گیری این سخنان، نشان از دانش بی‌پایان امیرالمؤمنین (ع) و حکمت بی‌بدیل او دارد. هزار سال قبل از کشفیات علمی، او از شگفتی‌های آفرینش انسان سخن گفت و فهم آن، هر انسانی را به خشوع و شگفتی وا می‌دارد. برای پیاده‌سازی این حکمت در زندگی: ۱. قدر نعمت‌های الهی، از جمله بینایی، شنوایی و توان سخن گفتن را بدانیم و آنها را در راه خیر و حق استفاده کنیم. ۲. زبان خود را کنترل کنیم و تنها سخنان محبت‌آمیز، امیدبخش و خردمندانه بر زبان آوریم. ۳. برای دیدن زیبایی‌های جهان و شنیدن خوبی‌ها، دید و گوش خود را تربیت کنیم. ۴. شکرگزار خداوند باشیم و با دقت در شگفتی‌های آفرینش، ایمان خود را تقویت کنیم. ۵. در مسیر دانش و معرفت گام برداریم و از تعالیم اهل بیت (ع) برای تکامل فردی و اجتماعی بهره بگیریم.
۷ بهمن
☘ محمدرضا رنجبر 🌒 شب پانصد و هشتاد و چهارم - ۵۸۴ ✅ ترجمه صوتی و تصویری ، کاری است از موسسه پیامبر  مهر و رحمت @mrranjbar3
۷ بهمن
تفسیر گزیده؛ ۵۸۴.mp3
12.51M
☘ محمدرضا رنجبر 🌒 شب پانصد و هشتاد و چهارم - ۵۸۴ ✅ ترجمه صوتی و تصویری ، کاری است از موسسه پیامبر  مهر و رحمت @mrranjbar3
۷ بهمن