eitaa logo
محمدرضارنجبر(۳)قرآن
9.8هزار دنبال‌کننده
831 عکس
316 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به رضایت خدا دل بسپار! حکمت ۴ وَ قَالَ (علیه السلام) الْعَجْزُ آفَةٌ، وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ، وَ نِعْمَ الْقَرِينُ الرِّضَى. امیر گل ها که درود خدا بر او باد، فرمود: ناتوانی، زخم جان است. آفتی است که جان و اراده را می‌فرساید. صبر، نمایشی از اوج شجاعت و دلیری است و نشانه بزرگی دل. پارسایی، گنجی بی زوال و گنجینه‌ای بی‌نهایت است که دل را از هر نیازی بی‌نیاز می‌کند. تقوا، سپری محکم و استوار است که انسان را از گزند سختی‌ها و تیرهای بلا و عذاب مصون می‌دارد. و خشنودی به خواست و تقدیر الهی، دلنشین‌ترین همراهی است که آرامش و امنیت و اطمینان را به زندگی می‌بخشد و زندگی را از تلاطم به ساحل امن و امان می‌رساند." واژه ها: الْعَجْزُ: ناتوانی، درماندگی، عجز آفَةٌ: آفت، بلا، آسیب وَ: و، همچنین، نیز الصَّبْرُ: شکیبایی، تحمل، بردباری شَجَاعَةٌ: شجاعت، دلیری، بی‌باکی وَ: و، همچنین، نیز الزُّهْدُ: پارسایی، قناعت، ساده‌زیستی ثَرْوَةٌ: ثروت، دارایی، توانگری وَ: و، همچنین، نیز الْوَرَعُ: تقوا، پرهیزگاری، خویشتنداری جُنَّةٌ: سپر، محافظ، پناه وَ: و، همچنین، نیز نِعْمَ: چه نیکوست، چه خوب است، پسندیده است الْقَرِينُ: همدم، همراه، هم‌نشین الرِّضَى: رضایت، خرسندی، خشنودی شرح:
یک گل، یک گیاه، یک درخت، هرکدام آفت خود را دارند و آفت، گل را و گیاه را و درخت را می‌خشکاند و از پا درمی‌آورد. انسان هم عین همین گل، عین همین گیاه، عین همین درخت، آفت خود را دارد. همان‌طور که یک باغبان ابتدا آفت‌شناسی می‌کند و بعد آفت‌زدایی، آدمی هم بایست آفت‌شناسی کند و آفت‌زدایی. امیرالمؤمنین آفت آدمی را در یک کلمه خلاصه می‌کند: العَجز آفة؛ می‌فرماید: ناتوانی آفت است. آفت چیست؟ به آنچه آسیب‌رسان و زیان‌آور باشد آفت می‌گویید. در طبیعت، خشکسالی، سیل، ملخ‌ها، سرمازدگی، و یخ‌زدگی آفت‌اند، چراکه به محصول آسیب و زیان وارد می‌کنند. امیرالمؤمنین فرمود: ناتوانی با انسان کاری می‌کند که خشکسالی و سیل با محصول، که ملخ‌ها با مزارع، که سرما و یخ‌زدگی با باغ‌های میوه. این ناتوانی هم معلوم است نتیجه بی‌عملی است، حاصل تنبلی، سستی و کسالت است و محصول اهمال‌کاری و به تعویق انداختن و امروز و فردا کردن‌ها. ناتوانی ریشه تمامی ناکامی‌هاست. در طبیعت، موجودات تنبل به‌راحتی شکار می‌شوند، حتی منقرض می‌شوند. جنگل را ببینید؛ درختانی که به‌موقع آب و آفتاب نگیرند یا شاخه‌های ضعیف و بی‌جان داشته باشند، نمی‌توانند در برابر بادهای تند و طوفان‌های سهمگین ایستادگی کنند و زودتر از دیگران از پا درمی‌آیند. یک باغ زیبا حاصل کار مداوم و عاشقانه یک باغبان است. العَجز آفة؛ امیرالمؤمنین با این سخن، ما را تحریک می‌کند به تحرک و حرکت. العَجز آفة؛ ناتوانی آفت است. ریشه ناتوانی هم کار نکردن است. با کار نکردن ممکن است زنده بمانی اما زندگی نمی‌کنی. لذا در جایی فرمود: العمل العمل؛ کار، کار. و بعد هم فرمود: النهایة النهایة؛ یعنی کار را هم که می‌کنی به سرانجام برسان و نیمه‌کاره رها نکن. الصبر شجاعه؛ حلزون نماد کندی و آرامش است، اما همین حلزون همیشه به مقصد خود می‌رسد. چرا؟ به‌خاطر صبر. یک دانه، درختی تنومند و تناور می‌شود. چرا؟ به‌خاطر صبر. یک شکارچی به شکار خود می‌رسد. چرا؟ به‌خاطر صبر. در نگاه امیرالمؤمنین، صبر نه تنها یک فضیلت اخلاقی است بلکه ضرورتی است برای رسیدن به هر فضیلتی. صبر در نگاه نافذ او، یک شاه‌کلید است. شاه‌کلید، در طراحی ساده به نظر می‌رسد اما ساختار آن دقیق است و با همه قفل‌ها سازگار و هماهنگ است. با شاه‌کلید هیچ دری بسته نیست و در بسته‌ای نیست که با آن باز نشود. صبر شاه‌کلید است؛ تمام درهای موفقیت را روی شما خواهد گشود. امیرالمؤمنین تمامی موفقیت‌ها را در یک کلمه یاد می‌کند و آن هم شجاعت است. ببینید: شجاعت یعنی توانایی و اراده در روبه‌رو شدن با ترس‌ها، چالش‌ها و سختی‌ها بدون فرار و بدون تسلیم. یعنی جرأت انتخاب و اقدام در شرایطی که دیگران عقب‌نشینی می‌کنند. ما به چنین ویژگی‌ای شجاعت می‌گوییم. فرمود: الصبر شجاعه؛ یعنی صبر است که شما را به این شجاعت می‌رساند. اگر کسی توانایی مقابله دارد و می‌تواند رفتار قاطع و جسورانه‌ای از خود نشان دهد و سینه سپر کند، این زور و توانایی به آسانی به دست نیامده است. او روزها، هفته‌ها، ماه‌ها تمرین و ممارست داشته، عضلات خود را تقویت کرده، سختی‌ها و دردها را تحمل کرده است. در نتیجه به این شجاعت دست پیدا کرده است. پس ریشه، صبر است. یا اگر کسی در مناظرات علمی شجاعانه ورود می‌کند و فائق می‌شود، به این دلیل است که روز و شب پای کتاب بوده، در مکتبه و مکتب‌خانه زحمت کشیده و سختی‌ها را تحمل کرده است. الصبر شجاعه؛ در نگاه امیرالمؤمنین، توانا بود هرکه شکیبا بود. شکیبایی شما را به خیلی چیزها می‌رساند، یکی هم دانایی است. الزهد ثروه؛ درخت را ببینید؛ هر درختی، مثلاً درخت انار، هر شاخه‌ای از آن به یک سمت است، انگار دست‌هایی به این‌سو و آن‌سو دراز شده است، دست‌های نیاز. اما سرو را ببینید؛ شاخه‌های آن به این‌سو و آن‌سو روانه نیستند. به حداقل آب اکتفا می‌کند، سر به آسمان دارد، سربلند است و همیشه سبز است. انسان زاهد نیز چنین وصف و حکایتی دارد. زاهد یعنی بی‌تعلق. زاهد، عین نسیم است؛ مظهر بی‌تعلقی. نسیم نه جایی دارد برای ماندن، نه چیزی دارد برای انباشتن، اما همین نسیم، غنچه‌ها را شکفته می‌کند و شکوفه‌ها را گردافشانی. اگر نسیم نباشد، درخت سیب، سیب نمی‌دهد و درخت بادام، بادام نمی‌دهد. نسیم هوا را جابه‌جا می‌کند، آلودگی‌ها را کاهش می‌دهد و عطر خوش گل‌ها را به مشام می‌رساند. زاهد همچون نسیم است. و کسی هست که از نسیم بدش بیاید؟ فرمود: الزهد ثروه؛ زهد ثروت است، چون زهد از آدمی نسیم می‌سازد. از نگاه علی، ثروت آن نیست که در جیب توست یا در گاوصندوق تو؛ ثروت آن است که در دل تو جای دارد. ثروت در مالکیت نیست، در بی‌نیازی است، در بی‌تعلقی است. چرا زهد ثروت است؟ روشن است. چون زاهد هیچ تعلقی به مال و منافع ندارد، روابط او بر اساس صداقت است. آدم‌ها هواخواه او می‌شوند و چه ثروتی بالاتر از هواخواه و هواخواهی.
الورع جنه؛ غنچه را تماشا کن. گرداگرد آن برگ سبزی می‌بینی که کاسبرگ است؛ سپر گل. کاسبرگ گلبرگ‌ها، پرچم و مادگی را از آسیب‌های خارجی مثل باد، باران، حشرات، تابش مستقیم آفتاب و رطوبت حفظ می‌کند. در نگاه امیرالمؤمنین، آدم‌ها عین همین گلبرگ‌اند. ورع که به معنای پرهیز و پرهیزکاری است، عین کاسبرگ است. اگر نباشد، آسیب می‌بینی. الورع جنه؛ ورع، عین پوست تنه درخت است که اگر نباشد، درخت می‌خشکد. عین صدف است که سپر مروارید است و در کشاکش دریا آن را حفظ می‌کند. ورع یعنی هر کاری نکردن، هر جایی نرفتن، هر چیزی ندیدن، هر چیزی نگفتن. اگر چنین باشی، سپر داری و در امانی. شأن و شخصیتت حفظ می‌شود. محترم و معتبر می‌شوی. ونعم الرفیق الرضا؛ این برگ‌های پاییزی را دیده‌ای؟ چه زیبا از درخت جدا می‌شوند و با چه رقصی فرود می‌آیند. رقص‌کنان سقوط می‌کنند. رضا یعنی این؛ یعنی حتی در افتادن‌ها هم رقصان باشی، در ورشکستگی‌ها هم نشکنی. بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت که در مقام رضا باش و از قضا مگریز ممکن است بگویی: چه کنم که به رضا برسم؟ خودت را نهال ببین و خدا را باغبان. باغبان هرچه با گل و نهال می‌کند به خیر آن است. اگر آب می‌دهد خیر آن در آن است، نمی‌دهد خیر آن در آن است. کم می‌دهد، زیاد می‌دهد، هرس می‌کند، جابه‌جا می‌کند، همه برای خیر اوست. امیرالمؤمنین می‌فرماید: بهترین رفیق و همنشین همین رضاست. رضا از که؟ از خدا. از چه؟ از زندگی. نتیجه‌گیری زندگی انسان همچون باغی است که اگر به آن رسیدگی نشود، آفت‌ها آن را از بین خواهند برد. امیرالمومنین (علیه‌السلام) ما را به باغبانی خردمندانه فرا می‌خواند؛ باغبانی که با شناسایی آفت‌های درون، همچون ناتوانی و بی‌عملی، و با ابزار صبر، زهد، ورع و رضا، باغ وجودش را از آسیب‌ها حفظ کرده و آن را به ثمر می‌رساند. در این مسیر، هر فضیلت، همچون گلی ارزشمند، به مدد تلاش، صبوری و بی‌تعلقی شکوفا می‌شود و انسان به رفیع‌ترین جایگاه انسانی خود دست می‌یابد. این سخنان، چراغی است که به ما می‌آموزد چگونه در هر قدم، در مسیر رشد و شکوفایی گام برداریم و در سختی‌ها نیز آرامش و امید را از دست ندهیم. برای پیاده‌سازی این حکمت در زندگی: ۱. ناتوانی را با اقدام و عمل جایگزین کنید: برای غلبه بر تنبلی، کارهای روزانه را اولویت‌بندی کنید. اهداف کوچک و قابل دسترس تعیین کرده و گام‌به‌گام پیش بروید. ۲. صبر را تمرین کنید: در مواجهه با مشکلات، به جای ناامیدی، به راه‌حل‌ها فکر کنید. صبر را همچون کلیدی برای باز کردن قفل‌های سخت زندگی در نظر بگیرید. ۳. زهد را در رفتار خود وارد کنید: به جای انباشتن مال، به ساده‌زیستی و قناعت بیندیشید. به ارزش‌های معنوی بیشتر از امور مادی اهمیت دهید. ۴. ورع را سپر خود قرار دهید: از هر کاری که شایسته شأن انسانی نیست دوری کنید. روابط خود را با دقت و صداقت مدیریت کنید. ۵. رضا را در قلب خود پرورش دهید: به حکمت خداوند ایمان داشته باشید و در هر اتفاقی، خیر را جستجو کنید. حتی در سختی‌ها، راضی و آرام بمانید.
☘ محمدرضا رنجبر 🌒 شب پانصد و هفتاد و هشتم - ۵۷۸ ✅ ترجمه صوتی و تصویری ، کاری است از موسسه پیامبر  مهر و رحمت @mrranjbar3
تفسیر گزیده؛ ۵۷۸.mp3
7.87M
☘ محمدرضا رنجبر 🌒 شب پانصد و هفتاد و هشتم - ۵۷۸ ✅ ترجمه صوتی و تصویری ، کاری است از موسسه پیامبر  مهر و رحمت @mrranjbar3
بیاموز، بیندیش! حکمت ۵ وَ قَالَ (علیه السلام): الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ، وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ. امیر گل ها که درود خدا بر او باد، فرمود: علم، میراثی است بس گرانبها که هر کس آن را به ارث برد، دروازه‌ای به سوی سعادت و خوشبختی به روی او گشوده می‌شود. آداب نیکو و پسندیده، زیورهایی همیشه نو، همیشه تازه و درخشان‌اند که هیچ‌گاه دچار کهنگی نمی‌شوند و همواره بر زیبایی‌های آدمی می افزایند. اندیشه، فکر، همچون آینه‌ای پاک، صاف و زلال و شفاف است که انسان را به درک ژرف از حقیقت و روشنایی هدایت می‌کند و راه درست را از میان انبوهی از پیچیدگی‌ها نمایان می‌سازد. واژه ها: الْعِلْمُ: دانش، علم، معرفت وِرَاثَةٌ: میراث، ارث، انتقال كَرِيمَةٌ: شریف، ارزشمند، والا وَ: و، همچنین، بعلاوه الْآدَابُ: اخلاق، رفتار، آداب حُلَلٌ: جامه‌ها، لباس‌ها، پوشش‌ها مُجَدَّدَةٌ: نو، تازه، جدید وَ: و، نیز، همین‌طور الْفِكْرُ: اندیشه، تفکر، خرد مِرْآةٌ: آینه، بازتاب، نمایانگر صَافِيَةٌ: زلال، شفاف، روشن شرح: یک وقت شما از خود دارایی به جا می‌گذاری، مثلاً باغی، راغی، و یک وقت دانایی؛ یعنی کسی یا کسانی را با حقیقتی یا حقایقی آشنا می‌نمایی. دارایی میراث است، دانایی هم میراث است؛ اما دانایی میراثی گرانبهاست، در حالی که دارایی میراثی است که گاهی برای شما گران تمام می‌شود. چرا که با دارایی معلوم نیست دیگران سر از کجاها در بیاورند، اما با دانایی سر به زیر می‌شوند. به همین جهت امیرالمؤمنین (علیهِ‌السَّلام) فرمود: العِلمُ وِراثَةٌ كَریمَةٌ، دانایی، دانش میراثی گرانبهاست. از ارزش دانایی همین بس که اگر دارایی در خدمت آن قرار بگیرد، با ارزش می‌شود و از بی‌ارزشی دارایی همین بس که اگر دانایی در خدمت آن قرار گرفت، بی‌ارزش خواهد شد. العِلمُ وِراثَةٌ كَریمَةٌ؛ دانش میراث گرانبهاست. از دارایی هرچه بدهی، به همان میزان کم می‌شود و از دانایی هرچه بدهی، بیشتر و بیشتر می‌شود. درست مثل شمعی که هزاران شمع خاموش را روشن می‌کند، اما هیچ از نور آن کاسته نمی‌شود؛ بلکه نور و روشنایی نیز بیشتر و بیشتر خواهد شد. العِلمُ وِراثَةٌ كَریمَةٌ؛ علم میراث گرانبهاست. البته علم تا علم داریم؛ هر علمی میراث گرانبها نیست و میراث هم به هر کسی نمی‌رسد. علمی میراثی گرانبهاست که ریشه در کتاب خدا و کلام اولیای خدا داشته باشد. چنین علمی است که کلید قفل‌های بسته است. چنین علمی است که چراغ راه بشریت است و با چنین علمی می‌توان به جهان نظم و معنا داد. وَالآدابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ؛ در فصل بهار، وقتی نسیم ملایم صبحگاهی از کنار درختان گیلاس عبور می‌کند، شکوفه‌های ظریف و سفیدشان در نور خورشید می‌درخشند. این شکوفه‌ها چقدر این درختان را تماشایی می‌کنند! آداب، درست مثل این شکوفه‌ها وجود آدمی را زینت و زیبا می‌کنند. آداب در کلام امیرالمؤمنین (علیهِ‌السَّلام) معانی گوناگونی دارد و در اینجا همان فضایل اخلاقی است، همچون راست‌گویی، فروتنی، ایستادگی، تحمل، مدارا، رفتار منصفانه، رعایت حدود و حقوق دیگران، نیکی نمودن، پایبندی به عهد و پیمان، کنترل امیال، بخشش، رضایت به داشته‌ها، و دوری از حرص و آز. این‌ها همه آداب‌اند. این آداب هستند که آدمی را همچون زیور، زینت و زیبا می‌کنند. درست مثل شکوفه‌های بهاری که در هیچ فصلی کهنه نمی‌شوند، این آداب نیز زیورهایی هستند که همیشه تازه و نو باقی می‌مانند؛ همچون طلا که هرگز کهنه نمی‌شود یا نور آفتاب که گذر زمان بر آن تأثیری نمی‌گذارد. وَالآدابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ؛ همان‌طور که گل‌های خوش‌بو با عطرشان فضای اطراف را دل‌انگیز می‌کنند، آداب و فضائل نیکو نیز قلب‌ها را تسخیر کرده و آدمی را محبوب و محترم می‌سازند. کسی که با ادب رفتار می‌کند، نه تنها خود را زیباتر جلوه می‌دهد بلکه فضای پیرامونش را نیز دلنشین‌تر می‌کند. همان‌طور که گل‌ها با زیبایی و عطر خود دل‌ها را می‌برند، آداب و فضائل نیکو نیز دیگران را به سوی آدمی جلب کرده و روابط انسانی را استوارتر می‌نمایند. وَالفِكرُ مِرآةٌ صافیَةٌ؛ شما دست خود را می‌بینید، اما صورت خود چطور؟ این امکان ندارد مگر آنکه برابر آینه بایستید. و این یعنی با آینه آنچه نادیدنی است، می‌توان دید. امیرالمؤمنین (علیهِ‌السَّلام) می‌فرماید: فِكرُ مِرآةٌ، یعنی با فکر و اندیشه ناشناخته‌ها شناخته می‌شوند که بدون آن امکان‌پذیر نیست. همین سخن امام با فکر فهمیده شد. او وقتی آینه را دید و در آینه صورت خود را دید، با خود گفت: با آینه چیزی دیدم که خود نمی‌توانستم ببینم. فکر هم از همین قماش است. با آن چیزهایی می‌شود فهمید که بدون آن امکان فهم نیست. پس فکر مثل آینه است و لذا فرمود: الفِكرُ مِرآةٌ؛ فکر آینه است و مثل آینه، بدون تعصب و بدون تحریف، حقایق را با دقت و وضوح نشان می‌دهد.
وَالفِكرُ مِرآةٌ صافیَةٌ؛ فکر و اندیشه، آیینه‌ای شفاف و روشن است. فکر کمک می‌کند راه‌حل‌های مناسب برای مشکلات پیدا کنیم، قوت‌ها و ضعف‌های خود را بشناسیم، و ایده‌های خلاقانه و نوآورانه خلق کنیم. فکر باعث می‌شود تصمیمات منطقی، معقول و مقبول گرفته شوند. در آیین علوی، فکر عبادت است، آنجا که فرمود: أكثَرُ عِبادَةِ أبی‌ذَرٍّ التَّفَكُّرُ؛ بیشترین عبادت ابوذر اندیشه و اندیشیدن بود. و این یعنی اندیشیدن عبادت است. ابوذر بیش از آنکه بر سجاده بنشیند، دست به زیر چانه می‌برد و می‌اندیشید. نتیجه‌گیری: دانایی میراثی گرانبهاست که با بخشیدن، نه‌تنها کاهش نمی‌یابد بلکه رشد می‌کند و روشنایی می‌بخشد، در حالی که دارایی اگر در خدمت دانایی نباشد، بی‌ارزش خواهد شد. آداب، زینت انسان است که چون شکوفه‌های بهاری، وجود او را زیبا و ماندگار می‌سازد. فکر نیز چون آینه‌ای شفاف است که راه شناخت حقایق را می‌گشاید و کلید حل مشکلات و پیشرفت است. پس با دانایی، آداب و تفکر می‌توان جهان را روشن، زیبا و معنادار کرد. برای پیاده‌سازی این حکمت در زندگی: ۱. تقویت دانش و دانایی: زمانی مشخص برای مطالعه و تفکر اختصاص دهید. کتاب‌هایی را بخوانید که به تقویت مهارت‌های فکری و اخلاقی شما کمک می‌کنند، به‌ویژه آثاری که ریشه در تعالیم الهی دارند. ۲. آموختن و آموزش دادن: دانشی که دارید را با دیگران به اشتراک بگذارید. این کار نه تنها برکات دانش شما را افزایش می‌دهد، بلکه جامعه‌ای آگاه‌تر می‌سازد. ۳. تمرین آداب و فضائل اخلاقی: در رفتار روزمره به اصولی چون فروتنی، راست‌گویی، مدارا و بخشش پایبند باشید. ۴. استفاده از فرصت‌ها برای تفکر و عبادت: لحظاتی از روز را برای خلوت با خود اختصاص دهید. تفکر درباره خلقت، نعمت‌ها و مسئولیت‌های انسانی، مسیر درست را روشن‌تر خواهد کرد.
هدایت شده از محمدرضارنجبر(۳)قرآن
✅ حتما بخوانید ! 👇👇👇👇👇👇
هدایت شده از محمدرضارنجبر(۳)قرآن
بسم الله الرحمن الرحیم ☘ این توفیق از خداست که بدلیل اهمیت فراوان شبکه های مجازی تقریبا تمامی برنامه های تلویزیونی و تبلیغی را کنار گذاشته ، و تقریبا تمامی تمرکزم را بر شبکه های اجتماعی معطوف نموده ، و به شرح کلام خدا و کلمات نورانی اهل بیت "ع" می پردازم آنهم بی هیچ انتظار و به رایگان. ☘ این کاری است که وظیفه  من است که با عشق و علاقه وافر انجام‌  می دهم . ☘ ولی متاسفانه تهیه ، تدوین ، و آماده سازی کلیپ ها و هزینه های جاری و کسانی که که در تولید نقش دارند. هزینه های گران و خاص خود را دارد ، بخصوص  بنا داریم کیفیت ویدئو را بالا ببریم که این امر نیازمند تجهیزات مدرن و به روز است با قیمت های گزافی که دارد حقیقتا برای ما مقدور نیست . ☘ بخصوص  هزینه های تبلیغ ☘ تبلیغ کلیپ ها بخصوص در اینستاگرام سنگین است ولی بسیار لازم . ☘ یک کلیپ اگر تبلیغ نشود چندان دیده نمی شود حال آنکه اگر تبلیغ شود گاه چند صد هزار ، و گاه میلیون ها نفر ،شنیده و می بینند. ☘ و حیف است که این حرف ها انتشار نیابد، حرف هایی که حاصل ساعت ها فکر و اندیشه و بی خوابی و کم خوابی است ، و حقیقتا سخت و دشوار ، ☘ بپذیرید که در دقائق کوتاه سخن گفتن زحمت و انرژی بالایی می طلبد و بپذیرید درس قرآن و نهج البلاغه  در قالبی سهل و روان آنهم همراه با تمثیل بسیار وقتگیر است. ☘ به همین خاطر برای عزیزانی که مقدور باشد می توانند هر گاه و به هر مقدار که برای شان میسور و ممکن باشد، به شماره کارت و حساب زیر واریز نمایند، تا بتوانیم جذاب‌تر و پر مخاطب تر و متنوع تر تولید و منتشر نماییم ، 🌒 حرف آخر اینکه چه کمک دوستان باشد و چه نباشد ما به لطف خداوند مصمم ایم این راه را تا پایان برویم ، ولی چه بهتر که با هزینه کردهای لازم به حجم کلیپ ها و کیفیت آنها  و تعداد مخاطبان بیفزاییم. انشاءالله. 🌕 شماره حساب : ۳۸۳۱۵۴۶۴۲۴ 🌕 شماره کارت : ۵۸۵۹ ۸۳۱۰ ۱۴۴۷ ۹۲۲۳ ✅ بنام محمد رضا رنجبر