#تلنگر_و_تفکر
دارا و سارا
هنگام جنگ داديم صدها هزار دارا
شد كوچه هاي ايران مشكين ز اشك سارا
*
سارا لباس پوشيد ، با جبهه ها عجين شد
در فكه و شلمچه ، دارا بروي مين شد
*
چندين هزار دارا ، بسته به سر ، سربند
يا تكه تكه گشتند يا كه اسير و دربند
*
ساراي ديگري در ، مهران شده شهيده
دارا كجاست ؟ او در ، اروند آرميده
*
دوخته هزار سارا ، چشمي به حلقه در
از يك طرف و ديگر چشمي ز خون دل ، تر
*
سارا سؤال مي كرد ، دارا كجاست اكنون ؟
ديدند شعله ها را در سنگرش به مجنون
*
خون گلوي دارا آب حيات دين است
روحش به عرش و جسمش ، مفقود در زمين است
*
در آن زمانه رفتند ، صدها هزار دارا
در اين زمانه گشتند ده ها هزار« دارا »
*
هنگام جنگ دارا گشته اسير و دربند
داراي اين زمان با بنزش رود به دربند
*
داراي آن زمانه بي سر درون كرخه
ساراي اين زمانه در كوچه با دوچرخه
*
در آن زمانه سارا با جبهه ها عجين شد
در اين زمانه ناگه ، چادر( لباس جين ) شد
*
با چفيه اي كه گلگون از خون صد چو داراست
سارا ، خود از براي جلب نظر ، بياراست
*
آن مقنعه ورافتاد ، جايش فوكول درآمد
سارا به قول دشمن از اُمّلي درآمد
*
دارا و گوشواره ، حقّا كه شرم دارد!
در دستهايش امروز ، او بند چرم دارد
*
با خون و چنگ و دندان ، دشمن ز خانه رانديم
اما به ماهواره تا خانه اش كشانديم
*
يا رب تو شاهدي بر اعمالمان يكايك
بدم المظلوم ياالله ، عجّل فرجه وليّك
*
جاي شهيد اسم خواننده روي ديوار
آنها به جبهه رفتند اینها شدند طلبکار
⤴️سروده ای از شاعر ابوالفضل سپهر
#حجاب_خونبهای_شهیدان #حجاب_حرمت
#یا_علی_علیه_السلام