🌹تطبیق بین سیدالشهداء(علیه السلام)و قرآن کریم:
💠🔸️💠🔹️💠🔸️💠🔹️💠
♦️شيخ جعفر شوشترى در مقام تطبيق ميان قرآن و حسين عليه السلام می فرمايد:
«از عظمت بلكه معجزه قرآن آن است كه تكرارش ملال آور نيست. هر كتاب به هر شيرينى كه باشد، چند مرتبه كه آن را بخوانند ملال می آورد مگر قرآن كه لطفش بيشتر می گردد»
♦️«مصيبت حسين عليه السلام هم همين طور است. انسان هر چه بخواند يا بشنود، باز برايش تازه است.
♦️نگاه كردن به خطّ قرآن عبادت است. تلاوت و گوش دادن به آن عبادت است.
مرثيه حسين عليه السلام هم چنين است؛ خواندنش و گوش كردنش عبادت است؛ گرياندنش و گريه كردنش عبادت است: من بكى او ابكى او تباكى وجبت له الجنّة.
♦️قرآن مجيد به جميع شؤون، معجزه است؛ به فصاحت و بلاغت؛ به اخبار از آينده و ...
♦️حسين هم به سر بريده اش، به اعضايش، به بدنش، همه معجزه است:
⭐️بابى انت و امّى يا ابا عبداللَّه»!⭐️
📚(منبع:خصائص الحسینیه)
#شیرخواره#کربلا
#محرم#دلتنگ_کربلا
یا علی علیه السلام
ستاد تربیتی دبستان غیردولتی حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
◼️◼️ #شبهشتم ◼️◼️
#مَهپارهٔبنیهاشم
🅾حضرت علیاکبر پسر بزرگ امام حسین (علیهماالسلام) و مادرش لیلی بنت ابیمرة بن عروة بن مسعود، از قبیله بنی ثقیف بود
🔻بیشتر منابع کهن تاریخی از او بالقب علیاکبر یاد کردهاند و سن اورا هنگام شهادت، ۱۸، ۲۳ یا۲۵ سال گفتهاند
🔻حضرت علیاکبر از نظر ظاهر و خُلق و خوی بسیار شبیه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود،
بهطوری که هر وقت اهل بیت ع، مشتاق دیدار پیامبر ص میشدند، به او مینگریستند. او چنان به پیامبر شباهت داشت که امام هنگام وداع با وی رو به آسمان کرده و فرمود:
🤲خداوندا! تو بر این قوم گواه باش، جوانی به مصاف آنان میرود که از نظر خلقت و خُلق و خُوی و سخن گفتن شبیهترین مردم به رسول توست، ما هرگاه مشتاق دیدار پیامبر تو میشدیم به سیمای این جوان مینگریستیم
🔻بنابر گزارش اکثر منابع تاریخی، حضرت علیاکبر نخستین فرد از بنیهاشم بود که در کربلا به میدان رفت و شهید شد
♦️چنانکه در زیارتنامه حضرت علیاکبر (علیهالسّلام) آمده است:
اَلسّلامُ علیکَ یا اَوَّلَ قَتیلٍ مِنْ نَسْلِ خَیرِ سَلیلٍ مِنْ سُلالةِ اِبراهیمَ الخلیلِ صَلَّ اللّه ُعلیکَ و عَلی اَبیکَ…
سلام بر توای اولین شهید از نسل بهترین سلاله پاک از سلسله ابراهیم خلیل (ع)، درود خداوند بر تو و پدرت باد
🔻از میان جوانان بنیهاشم، پیش از همه، حضرت علیاکبر (ع) آماده جنگ شد؛ نزد پدر رفت و اجازه نبرد خواست، پدر به او اجازه داد و با ناامیدی از بازگشت او، نگاهی مأیوسانه به قامتشانداخت و آنگاه چشمانش را به زیر افکند. سپس رو به آسمان کرد و گریست
🔻 آنگاه فرمود:
اللهم اشهد فقد برز الیهم غلام اشبه الناس خلقاً و خلقاً و منطقاً برسولک (ص) و کنّا اذا اشتقنا الی نبیک نظرنا الیه
🔻سید بن طاووس گوید:
کسی جز دودمان حسین (ع) با او نمانده بود. علیاکبر (ع) که از زیباترین مردم بود بیرون آمد و از پدرش اذن میدان گرفت. آن حضرت هم اجازه داد. آنگاه به او نگریست؛ نگاه کسی که از او ناامید شده است
💠آنگاه به آواز بلند این آیه را تلاوت کرد:
خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد. آنها فرزندان بودند که از نظر پاکی و تقوا و فضیلت، بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند؛ و خداوند، شنوا و داناست و از کوششهای آنها در مسیر رسالت خود، آگاه میباشد
🔻آنگاه علی بن الحسین (ع) بر آن سپاه تاخت و این رجز را میخواند:
انا علیّ بن الحسین بن علیّ
نحن و بیت اللّه اولی بالنّبیّ
من شبث و شمر ذاک الدّنیّ
اضربکم بالسّیف حتّی انثنی
ضرب غلام هاشمیّ علویّ
و لا ازال الیوم احمی عن ابی
تاللّه لا یحکم فینا ابن الدّعی
🔻 من علی پسر حسین پسر علی (ع) هستم، سوگند به خانه خدا ما به نبی (ص) اولیتریم از شبث ربعی و شمر دون،
آن قدر به شمشیر بر شما میزنم تا شمشیر بپیچد و بتابد؛ زدن جوان هاشمی علوی
امروز از پدرم حمایت میکنم، قسم به خدا که نباید پسر زیاد دعی درباره ما حکم کند
🔻وی مدتی جنگید. پیکار سخت او را تشنه کرد؛ به سوی خیمه آمد و عرضه داشت:
پدر جان! تشنگی مرا هلاک میکند و سنگینی سلاح مرا به زحمت انداخته. آیا امکان دارد برای من شربت آبی تهیه کنید تا نفسی تازه کرده و در دفع دشمنان نیرو بگیرم؟
🔻امّا امام ع با شنیدن این تقاضای علی، گریه کرد و فرمود:
پسرم بر من دشوار است که تقاضایی کنی و نتوانم آن را بر آورده سازم. سپس حضرت انگشتر خودش را به او داد و فرمود: آن را در دهان بگذار و به سوی دشمن باز گرد، امیدوارم به زودی به دست جدّت سیراب شوی
🌹 علیاکبر بار دیگر به دشمن حمله کرد و با شمشیرش آنها را میزد تا آنکه مرة بن منقذ عبدی ضربتی بر او زد و او را نقش زمین کرد و آن گروه او را محاصره کرده، پیکر مطهرش را با شمشیر قطعه قطعه کردند
🌹خوارزمی اضافه میکند: اسب او را به سوی لشکر دشمن برد و دشمنان، او را با شمشیر قطعه قطعه کردند
🌹آن گاه که علی در آستانه شهادت قرار گرفت، ندایش بلند شد:
پدرجان! این جدّم رسول الله است که مرا با کاسهای از آب گوارا سیراب کرد که هرگز بعد از آن تشنه نخواهم شدم
🌹امام سریعاً به بالین علیاکبر آمد و با چشمانی اشکبار فرمود:
پسرم! خداوند بکشد آنانی را که تو را کشتند آنگاه خم شد، صورت بر چهره خونآلود علی نهاد و فرمود:
بعد از تو خاک بر سر این دنیا
🔻در ماجرای شهادت علیاکبر (ع) حضرت زینب (س) با سرعت از خیمهها بیرون آمد و فریاد زد: «وای برادرم، وای فرزند برادرم» و خود را بر پیکر آن جوان انداخت. حسین به سوی او آمد و او را به خیمه برد. آنگاه به جوانان بنیهاشم گفت:
احملوا اخاکم؛ برادرتان را به خیمهگاه ببرید
جوانان، او را بردند و در جلوی خیمهای که در مقابل آن میجنگیدند بر زمین نهادند
گروهی از قبیله بنیاسد، جسد او را در کنار پدرش امام حسین (ع) به خاک سپردند
#محرم#دلتنگ_کربلا
یا علی علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲جوانان بنیهاشم بیایید، علی را بر در خیمه رسانید
◾️ ویژه شب هشتم محرم
#محرم#دلتنگ_کربلا
یا علی علیه السلام
⚫️🏴⚫️🏴
روایت شده: هنگامی که امام حسین صلوات الله علیه خندق را حفر کرد (امام گودالی پشت خیمه ها کند و آن را پر از آتش کرد که دشمن از پشت حمله نکند) و آن را پر از آتش نمود، مرد ملعونی به اسم جبیره کلبی به امام گفت:
ای حسین قبل از آتش روز قیامت به آتش این دنیا مبتلا گردیدی.
امام علیه السلام فرمود: مرا به آتش مسخره می کنی در حالی که پدرم تقسیم کننده آتش دوزخ و پروردگارم آمرزنده و مهربان است.
و فرمود: خدایا! او را قبل از آتش روز قیامت به آتش دنیا بسوزان.
کلام امام تمام نشده بود که اسبش حرکت کرد و او را به رو در وسط آتش انداخت و سوخت، امام تکبیر گفت و منادی از آسمان ندا کرد: ای پسر پیامبر اجابت سریع دعایت گوارایت باد.
#منبع:
كلمات الإمام الحسين (الشيخ الشريفي) ج1 ص394
.#محرم #دلتنگ_کربلا
یا علی علیه السلام