•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
♦️خبر بزرگ♦️
🔹«ابن بابویه» از امام باقر نقل کرده که خواندن سورهی «صاد» در شبهای جمعه چه فضیلتهایی دارد. همان «صاد»ی که بنا به نقل «کلینی» از امام صادق، چشمهای در ستون راست عرش است و وقتی پیامبر به معراج رفت، به او گفته شد: به «صاد» نزدیک شو و از آن وضو بگیر و آن موقع بود که نماز پیامبر در معراج شروع شد. همان معراجی که خدا در آن، با گویشی مثل گویش علی، با پیامبرش حرف میزد. همان «علی» ای که اتفاقا خدا در سوره «صاد» از او صحبت کرده: «قل هو نبأ عظیم انتم عنه معرضون... بگو او خبری بزرگ است که شما از او رویگردانید» همان خبر بزرگی که در نجف روبروی ایوانش میایستیم و زیارتی را که #شیخ_مفید نقلش کرده، میخوانیم: السلام علیک ایها النبأ العظیم...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔹طبیعی هم هست. در میان سیل امّتهایی که به پیروی از «ائمه نار» به سوی دنیا و لذاتش میدوَند و کفرآلود یا نفاقزده در سرابی از تاریکی غوطهورند، وقتی مردی پیدا میشود که به تنهایی در مقابل امواجی به بزرگیِ جوامع میایستد و در دفاع از خداپرستی، یکتنه به میانهی این سیل میزند و استوار و متین به سمت آخرت میرود و نور به مرداب ظلمات میپاشد، تصادمها و تقابلها قطعی میشود و در وسط همین درگیریهاست که «خبرهای بزرگ» تولید میشود. علی همان خبر بزرگ است که از شمشیر تا سکوتش و از خشم تا بردباریاش، آبروی دشمنانش را برده و قدرت الهی را به رخ کشیده و قلبها را ذوب کرده و تا آخر تاریخ، خبرسازِ عرصهی درگیری دنیاپرستان با آخرتگرایان شده است...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔹انگار مرام #علی «خبرسازی» است و این مرام حتی در غیبت فرزندانش نباید تعطیل شود. اصلاً «نیابت عامّه» را برای همین گذاشتهاند که در مقابل قدرتهای مادی قد علم کند و با قوّت ایمان و ظرافت فقاهتش، قدرت برای مومنین به ارمغان بیاورد و برای خداپرستی سنگر درست کند و با اقتدار مظلومانهی توحید در مقابل ابهت طغیانگران، خبر بسازد و اینطور، برترین قدرت جهان را به بشریتِ عاشق قدرت نشان دهد...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔹 مثل چی؟ مثل انقلاب خمینی که با دست خالی پیروز شد و با وجود اینکه همه ابرقدرتها برای نابودیاش ائتلاف کردهاند، با ماندگاریاش، ابهت بتپرستی مدرن را شکسته و فرمولهای کنترل مادّی را به باد داده و خبرسازی کرده و با تولید جرأت روحی در جهان اسلام، زلزلهای در منطقه مسلمین به راه انداخته و حتی صدای توحید را تا فرسنگها دورتر به وجدان بشریت رسانده؛ آنجا که مبلغ شیعه در برزیل (مهد مسیحیت کاتولیک) از نماینده پاپ شنید که با پیروزیهای ایران خوشحال میشود و از شکستهایش ناراحت و با تعجب گفت: «ما مسلمانان که رقیب دین شما هستیم» و پاسخ شنید: «شما به خداپرستی و دینداری آبرو دادید و آبروی شما، آبروی ماست.»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔹به یاد #خمینی کبیر که هنوز هم از فراز دههها فراق، عظمتش قلبمان را گرم میکند و خبر میسازد و ما را به یاد قدرت خدا میاندازد و به یاد شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه که آینهای از یقین پولادینِ #خامنهای عزیز برای دفاع از حیثیت توحید و موحدین در سراسر خاورمیانه بود و با فرماندهی بینظیرش و تشییع جنازهی حیرتآورش، خبر بزرگ روزگار ما شد و به یاد مرحوم استاد که از خبرهای بزرگ بعدی حرف میزد: «شدّتی که هیتلر برای دنیاخواهی و کشورگشایی داشت، باعث شد که محاسبات موجود برای ساخت بمب را کافی نبیند و سفارش بمب جدیدی را بدهد که منجر به ساخت بمب اتم شد. بر عکس آن، شدّت آقای خمینی هم در آخرتخواهی تا حدّی است که محاسبات موجود حوزه و دانشگاه نه تنها به درد اداره انقلابش نمیخورد؛ که موجب هرج و مرج و ناهنجاری در روند انقلاب میشود. عمل ایشان به نحوی است که سفارش تولید علوم جدید برای اداره کشور میدهد...»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#امیرالمومنین
#خبر_بزرگ
#آقای_خمینی
#آقای_من
#نیابت_عامه
سروش sapp.ir/msnote
ایتا Eitaa.com/msnote
بله https://ble.im/msnote
تلگرام https://t.me/msnote
•••─━━⊱✦🔹﷽🔹✦⊰━━─•••
🔹تقدیم به اباعبدالله جعفر بن محمد الصادق🔹
🔅راز «مُعَلّی»🔅
♦️همان موقع باید به فکرش میرسید؛ همان موقع که «مُعلّی» جلوی چشم همه به دولت طاغوت یورش میبرد و ظلم آنها را در گوش ِ کر مردم مدینه فریاد میزد و خونش برای حق حکومت ِ اهل ایمان به جوش میآمد. همان روزهایی که #معلّی بر خلاف همه، غبارآلود و محزون و به هیأت ِ مصیبتدیدهها به محلّ نماز عید میآمد و حق هم داشت. خودشان گفته بودند که هیچ «فطر» و «قربان»ی نیست مگر اینکه مصیبت آل محمد تجدید میشود؛ چون حق حکومتشان را در دست غاصب دیگران میبینند. همین که خطیب دربار با پاهای نجساش از منبر پیامبر بالا میرفت تا خطبهی عید بخواند، معلّی هم عید ِ طاغوت را عزا میکرد؛ دستهایش را به سوی آسمان میگرفت و میگفت: «خدایا! این مقام ِ برگزیدگان توست که آن را به زور گرفتهاند و دزدیدهاند. اولیائت مقهور شدهاند و میبینند که کتابت به گوشهای انداخته شده و احکامت تحریف گشته و سنتهای پیامبرت متروک است. پس دشمنانِ اولیائت را لعن کن و جبارانِ زمان ما را هم به همان ملعونین ملحق نما!»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
♦️اما دوست نداشت به عاقبت معلّی فکر کند. مگر شیعه چند تا مثل او داشت تا بخواهد فقدان آنها را تحمّل کند و به روزهای بدون آنها عادت کند؟ شنیده بود که #جعفر_بن_محمد چقدر به معلّی توجه دارد و حتی اصحاب میگفتند: «یکبار که #اباعبدالله ، معلّی را در اوج غم دیده بود و حس کرده بود که دل صحابیش برای زن و بچههایش تنگ شده، دستی بر صورت معلّی کشیده بود تا به قدرت الهی، فرسنگها را در مقیاس ثانیهها طی کند و کمی در نزد اهل و عیالش مأوی بگیرد.»
با فکر و خیال او که چیزی عوض نمیشد. بالاخره حکومت جور، سوء هاضمه داشت و فقط با خوردن خونِ مبارزین آرام میشد. بخاطر همین وقتی «داود بن علی» از طرف خلیفهی عباسی به امارت مدینه گماشته شد، در به در به دنبال معلّی افتاد و هر جور که بود صید بزرگش را شکار کرد. حاکم مدینه شخصاً به سراغ معلّی آمد و از او خواست تا شیعیان ِ جعفر بن محمد را افشاء کند.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
♦️_کتمان میکنی؟ اگر نگویی خودم می کشمت!
+ مرا به مرگ تهدید میکنی؟!! به خدا قسم که اگر اصحاب او زیرپای من بودند، ذرّهای پایم را از جایش تکان نمیدادم تا تو به آنها دست نیابی.
وقتی برای معلّی معلوم شد که عزم حاکم مدینه برای کشتن او جزم است، گفت: «مردم، مال زیادی از من طلب دارند. من را در میان مردم ببر تا به بدهکاریهایم گواهی دهم.» وقتی او را به وسط بازار مدینه بردند و تمام شهر دورش حلقه زدند، فریاد زد که: «آی مردم! من مُعلّی بن خُنَیس هستم. شاهد باشید! هر مالی که دارم از برده و کنیز و خانه و ...، همگی از آن ِ جعفر بن محمد است!» همان جا بود که غیظ، رییس شرطهها را به رعشه درآورد؛ غیظ از اینکه این مرد تا دم مرگ هم از حمایت مولایش و عَلم کردن ِ نام او دست برنمیدارد و در تمام وجوه، فدایی ِ جعفر بن محمد است. دیگر تاب نیاورد و همانجا گردن معلّی را زد و بعد جسدش را از دار الاماره آویزان کرد.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
♦️ ... همان موقع باید به فکرش میرسید اما دیگر دیر شده بود و آنچه نباید میشد، شده بود. در آن حال زار، جایی نداشت جز خانهی اباعبدالله. وارد شد و «مفضل بن عمر» را دید که به جعفر بن محمد میگوید: «نمیبینی که امروز چه فاجعهی سنگینی بر شیعه نازل شد؟» وقتی جواب امام را شنید که : «منتظر این روز بودم»، ذهنش دوید به یکسال قبل و علم غیبی که امام با اصحابش در میان گذاشت؛ همان وقتی که در محضر حضرت صادق نشسته بودند و حرف از معلّی به میان آمد و امام فرمود: «آنچه را میگویم، پنهان بدارید معلّی به درجهی ما نمیرسد مگر آنکه دچار آن چیزی شود که داود بن علی در حق او انجام خواهد داد» گفتند: داوود بن علی با او چه میکند؟ فرمود: دستور میدهد گردنش را بزنند و جسدش را از بلندی بیاویزند...
_ یعنی میشود یک روزی من هم ...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
♦️این نوشته _ که ترکیبی از چند روایت منقول در «رجال الکشّی» بود _ پر کاهی است تقدیم به اباعبدالله جعفر بن محمد الصادق که اصحابی مثل «معلی بن خنیس» را پرورش داد؛ مردی که با وفاداریاش، به دینداریهای راحتطلبانهی ما طعنهی مردانهای زد، ما را یاد نهیب ِ «أم حسبتم ان تدخلوا الجنه و لمّا یعلم الله الذین جاهدوا منکم» انداخت و کاری کرد که حضرت صادق، همان جملهی بالایی را دربارهاش گفت؛ جملهای که هزار و چند صد سال بعد، دوستداران خمینی و خامنهای به فارسی ترجمهاش کردند:
و در این عالم «راز» ی هست که جز به بهای خون فاش نمیشود...
••─━⊱✦🔸✦⊰━─••
🖌: #محمدصادق_حیدری
#جعفر_بن_محمد
#صادق
🔹سروش sapp.ir/msnote
🔸ایتا Eitaa.com/msnote
🔹بله https://ble.im/msnote
🔸تلگرام https://t.me/msnote