eitaa logo
محمدصادق
152 دنبال‌کننده
665 عکس
124 ویدیو
23 فایل
کانالی برای انتشار نوشته های آقای محمدصادق حیدری و البته، گاهی مطالب مناسبتی نویسندگان دیگر ارتباط با ادمین: @mbalochi ادرس کانال ما در سروش sapp.ir/msnote ادرس کانال در ایتا Eitaa.com/msnote ادرس کانال در بله https://ble.im/msnote
مشاهده در ایتا
دانلود
یک التماس ِ چند بُعدی عقل من، یک عجوزه‌ی عاجز است؛ مثل پیرزنی است که مدام نق می‌زند و بهانه می‌گیرد اما هیچ توانی ندارد تا به خواسته هایش برسد. حالا همچین موجود ِ ضعیفی چطور می‌خواهد بفهمد چرا ماه که ماه خداست، ماه زیارتی ِ شما هم هست؟ و حالا که «ماه خدا»، همان «ماه زیارتی شما» است، آن «کمن زار الله فی عرشه» که در وصف زائر مشهد وارد شده، چه طور معنا می‌شود؟ و نور شما کجای این شش دعایی که هر روز ِ رجب باید بخوانیم، حضور دارد؟ من حتی این سوال‌ها را هم بلد نبودم چه برسد به اینکه پاسخ‌شان را بدانم اما یادم می‌آید که یازده دوازده سال قبل از این، کاری کردید که گوشه‌ای از دفترم را با این کلمات پُر کنم: «من یملک حوائج السائلین» را ضریح تو معنا می‌کند و تفسیر ِ«من یعلم ضمیر الصامتین» به عهده‌ی عتبه‌ی توست. حالا سال‌ها از آن دوران گذشته و به موازات اینکه هر سال لطف شما بیشتر می‌شده، من هم نعمتهای بیشتری را هدر داده‌ام و هدیه‌های گرانقیمت‌تری را ضایع کرده‌ام. یعنی «فطال علی الخطایا دؤوبه» دقیقاً توصیفی از وضعیت من است؛ خرابکاری عادتم شده و به خطا خو کرده‌ام.  درست در همین وضعیت است که فقط یک راه باقی می‌ماند: دوباره راهم بدهید تا از آن راهروی همیشگی، وارد گوهرشاد شوم و با تأنّی از پله‌های رواق پایین بیایم و با ترکیبی از شرم و شوق بگویم: «الحمدلله الذی اشهدنا مشهد اولیائه فی رجب». و شانه‌هایم بلرزد که: «انی قصدتکم و اعتمدتکم». و زار بزنم: «انا سائلکم و آملکم». خوب که هق هق کردم و تمام صورتم که خیس شد، به خدا قسم‌تان بدهم که: «رجعی بحوائجی»  و حاجتم این باشد: «سعیه الیکم غیر منقطع». بعد که دست‌تان را دوباره بر سرم کشیدید، زرنگی کنم و گردنم را جلو بیاورم و آرزو کنم: «الفوز فی کرّتکم»: که اگر در این دنیا نشد، در عالَم رجعت، این گردن را در راه خودتان از بدن جدا کنید... پی‌نوشت: با سپاس‌گزاری خاضعانه از مقام منیع ِ نائب خاص ِ حضرت ولیعصر، حسین بن روح نوبختی که این زیارت بی‌نظیر را برایمان باقی گذاشت چند جمله‌ی بچه گانه بود در ستایش ِ معجزه‌ای بنام زیارت @msnote
هدایت شده از محمدصادق
یک التماس ِ چند بُعدی عقل من، یک عجوزه‌ی عاجز است؛ مثل پیرزنی است که مدام نق می‌زند و بهانه می‌گیرد اما هیچ توانی ندارد تا به خواسته هایش برسد. حالا همچین موجود ِ ضعیفی چطور می‌خواهد بفهمد چرا ماه که ماه خداست، ماه زیارتی ِ شما هم هست؟ و حالا که «ماه خدا»، همان «ماه زیارتی شما» است، آن «کمن زار الله فی عرشه» که در وصف زائر مشهد وارد شده، چه طور معنا می‌شود؟ و نور شما کجای این شش دعایی که هر روز ِ رجب باید بخوانیم، حضور دارد؟ من حتی این سوال‌ها را هم بلد نبودم چه برسد به اینکه پاسخ‌شان را بدانم اما یادم می‌آید که یازده دوازده سال قبل از این، کاری کردید که گوشه‌ای از دفترم را با این کلمات پُر کنم: «من یملک حوائج السائلین» را ضریح تو معنا می‌کند و تفسیر ِ«من یعلم ضمیر الصامتین» به عهده‌ی عتبه‌ی توست. حالا سال‌ها از آن دوران گذشته و به موازات اینکه هر سال لطف شما بیشتر می‌شده، من هم نعمتهای بیشتری را هدر داده‌ام و هدیه‌های گرانقیمت‌تری را ضایع کرده‌ام. یعنی «فطال علی الخطایا دؤوبه» دقیقاً توصیفی از وضعیت من است؛ خرابکاری عادتم شده و به خطا خو کرده‌ام.  درست در همین وضعیت است که فقط یک راه باقی می‌ماند: دوباره راهم بدهید تا از آن راهروی همیشگی، وارد گوهرشاد شوم و با تأنّی از پله‌های رواق پایین بیایم و با ترکیبی از شرم و شوق بگویم: «الحمدلله الذی اشهدنا مشهد اولیائه فی رجب». و شانه‌هایم بلرزد که: «انی قصدتکم و اعتمدتکم». و زار بزنم: «انا سائلکم و آملکم». خوب که هق هق کردم و تمام صورتم که خیس شد، به خدا قسم‌تان بدهم که: «رجعی بحوائجی»  و حاجتم این باشد: «سعیه الیکم غیر منقطع». بعد که دست‌تان را دوباره بر سرم کشیدید، زرنگی کنم و گردنم را جلو بیاورم و آرزو کنم: «الفوز فی کرّتکم»: که اگر در این دنیا نشد، در عالَم رجعت، این گردن را در راه خودتان از بدن جدا کنید... پی‌نوشت: با سپاس‌گزاری خاضعانه از مقام منیع ِ نائب خاص ِ حضرت ولیعصر، حسین بن روح نوبختی که این زیارت بی‌نظیر را برایمان باقی گذاشت چند جمله‌ی بچه گانه بود در ستایش ِ معجزه‌ای بنام زیارت @msnote