eitaa logo
محمدصادق
152 دنبال‌کننده
646 عکس
118 ویدیو
22 فایل
کانالی برای انتشار نوشته های آقای محمدصادق حیدری و البته، گاهی مطالب مناسبتی نویسندگان دیگر ارتباط با ادمین: @mbalochi ادرس کانال ما در سروش sapp.ir/msnote ادرس کانال در ایتا Eitaa.com/msnote ادرس کانال در بله https://ble.im/msnote
مشاهده در ایتا
دانلود
13880429_2140_32k.mp3
1.56M
عید بزرگ 💠برکات عظیم مبعث وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 💠 فقط عید مسلمانان نیست بلکه عید تمام بشریت است @msnote
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• شاید بشه گفت غیر از دلالت آیات و سوره‌ها، قرآن یه دلالت دیگه هم داره؛ یعنی وقتی تو روایات سفارش شده بعضی سوره‌ها تو زمان‌ها و مکان‌های خاص خونده بشه، می تونه دلالت جدیدی برای این سوره‌ها ایجاد کنه. تو شب مبعث _ که اولین وحی بر نبی‌اکرم نازل شده و روایت شده که این شب از همه اونچه که آفتاب بهش میتابیده ارزش بیشتری داره _ حضرت جواد توصیه کردن بعد از خوندن دوازده رکعت نماز، سوره‌های «توحید»، «ناس»، «فلق»، «کافرون» و «قدر» خونده بشه. شاید؛ شاید معنای این توصیه در چنین شبی، دلالت جدیدی برای این سوره‌ها درست کنه: این سوره‌ها «خلاصه مبعث» و «تلخیص قرآن» هستن؛ فشرده‌ی تمام وحیی که امشب نزولش آغاز شده. خب این سوره‌ها چطور قرآن رو خلاصه می‌کنن؟؟ مگه جواب دادن به این سوال بزرگ و مهم و اساسی شوخیه؟ جوابش وقتی معلوم می‌شه که صدها فقیه تقسیم کار کنن و «تفقه سازمانی» راه بیفته اما تا اون موقع شاید بشه یه حدس‌هایی زد. حدس من؟ حدس من: سوره «توحید» به خدا و یکتاپرستی دعوت می‌کنه. سوره «کافرون» در مقابل کفر و کفار شدیداً موضع‌گیری می‌کنه و از یه درگیری اعتقادی با اونا حرف می‌زنه. معوذتین (سوره ناس و فلق) امر میکنه به پناه بردن به خدا از شر منافقین (و تقیه‌کردن در مواجهه با اونها؛ با توجه به روایاتی که ذیل این دو سوره اومده) و سوره قدر (سوره اندازه) میگه همه این کارها (کل امر) و اندازه‌ی خداپرستی و اندازه‌ی درگیری با کفر و اندازه‌ی تقیه در برابر نفاق در هر سال، بر اساس علم خطاناپذیری هست که در شب قدر بر رسول و امام نازل میشه (و البته در دوران غیبت به حسب ظرفیتِ منزلت نیابت عامّه، نائب عام هم فهمی از این علم پیدا می‌کنه برای حرکت در سال پیش‌رو) فشرده وحی و خلاصه قرآن: مواجهه خداپرستی با دستگاه کفر (به شکلی) و با دستگاه نفاق (به شکل دیگری) بر اساس علم الهی در همه عصرها و نسل‌ها... _ کفر امروز چطوریه؟ نفاق امروز چطوریه؟ مواجهه امروز ما با اونا چطوریه؟... حدس عقل ناقص منِ حقیر بود درباره خلاصه شدن قرآن و تلخیص مبعث و فشرده ی دین تو این پنج سوره؛ همه‌ش هم بر اساس بهره‌هایی که از مرحوم استاد و درس تفسیر بی‌نظیرش بردم. عیدی من به شما. تمّت. ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: @msnote
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• درآویختگان به شاخه‌های طوبی ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ما که اهل  برنامه‌ریزی و نقشه‌کشی و شرایط‌سازی و مرحله‌بندی برای رشد معنوی نبودیم و نیستیم ولی خوش به حال آدم‌های زرنگ و باذوقی که از همان شب اول شعبان، مفاتیحِ شیخ عباس قمی را باز کردند و حدیت «درآویختگان به شاخه‌های *طوبی* » را خواندند و برای گرفتن هر کدامِ از شاخه‌های این درخت بهشتی که در ماه شعبان به زمین نزدیک می‌شود، فکر کردند و نقشه کشیدند و عمل کردند؛ شاخه‌هایی از جنس نماز و روزه و امر به معروف و نهی از منکر و صدقه و... که طبق حدیث، هر کس آنها را بگیرد، تا بهشت صعود می‌کند. فقط یک چیزی می‌خواستم بگویم به این بزرگوارانی که دست‌شان به شاخه‌های طوبی رسید. وقتی از پیامبر درباره‌ی طوبی پرسیدند، فرمود: *درختی است که ریشه‌اش در خانه‌ی من در بهشت است* بار دیگر پرسیدند. فرمود: درختی است در بهشت که ریشه‌اش در خانه‌ی علی است و در خانه‌ی بهشتیِ هر مومنی، شاخه‌هایش گسترده شده. «بعضی‌ها» گفتند: «بالاخره این درخت در خانه‌ی توست یا در خانه‌ی علی؟» فرمود: «خانه‌ی من و علی در بهشت، یک جاست.» ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• - انگار شعاع نور نبیّ‌اکرم است که به سوی ما می‌تابد و شاخه‌های طوبی، دست‌های پیامبر رحمت‌اند که برای دست‌گیری به سوی امتش دراز شده. گفتم که؛ ابعادی ابدی از امید در این هفت کلمه خوابیده: و هذا شهر نبیک سید رسلک شعبان... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• روایات ذیل آیه‌ی «الذین آمنوا و عملوا الصالحات *طوبی* لهم و حسن مئاب» بودند که بزم امشب را به راه انداختند و یادمان دادند که خیرات ماه شعبان، ریشه در خانه‌ی پر از نور پیامبر اکرم دارد... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: @msnote
🔸قبلا هم گفته بودم که نیمه شعبان‌ها دلم می‌گرفت. یک دلیلش شاید همان بود که شاعر می‌گفت: این جشن‌ها برای من، «آقا» نمی‌شود/ «شب»، با چراغ عاریه «فردا» نمی‌شود. اما دلیل محکمترش را بعداً فهمیدم. وقتی داشتم ... ادامه 🔅 🔅 🔅 در کانال ، گلچینی از مطالب مذهبی، به صورت مناسبتی باز نشر می شود که عمدتا، نوشته های اقای محمدصادق حیدری است. ادرس کانال ما در سروش sapp.ir/msnote ایتا Eitaa.com/msnote بله https://ble.im/msnote تلگرام https://t.me/msnote
💠امام حسين عليه السلام 🔹اعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ اَلنَّاسِ إِلَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اَللَّهِ عَلَيْكُمْ فَلاَ تَمَلُّوا اَلنِّعَمَ 🔸نيازهاى مردم به شما، از نعمت هاى خداوند بر شماست پس از نعمت ها ملول نشويد (و آنها را برآورده سازيد) 📗بحار الأنوار ج75 ص121 🌸 علیه السلام و روز پاسدار @msnote
💠 حضرت امام سجاد عليه السلام : 🔹أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَ اللّه‏ِ مَنزِلَةٌ يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهداءِ يَومَ القيامَةِ 🔸همانا برای حضرت عباس علیه السلام نزد پروردگار مقام و منزلتی است که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می خورند. 📗بحار الأنوار: ج ۲۲ ، ص ۲۷۴ 🌹🍃 ولادت با‌سعادت حضرت باب الحوائج ابالفضل العباس علیه السلام و روز جانباز مبارک باد. @msnote
💠فرا رسیدن میلاد با سعادت امام سجاد(ع) مبارک «إنَّ الْمَعْرِفَهَ، وَکَمالَ دینِ الْمُسْلِمِ تَرْکُهُ الْکَلامَ فیما لایُغْنیهِ، وَقِلَّهُ ریائِهِ، وَحِلْمُهُ، وَصَبْرُهُ، وَحُسْنُ خُلْقِهِ»؛ همانا معرفت و کمال دین مسلمان، در گرو ✧رهاکردن سخنان و حرف هایى است که به حال او و دیگران سودى ندارد. ✧ و از ریا و خودنمائى دورى جستن، ✧در برابر مشکلات زندگى بردبار و شکیبا بودن ✧ و داراى اخلاق پسندیده و نیک سیرت بودن است. @msnote
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 روزها نو نشده کهنه تر از دیروز است گر کند یوسف زهرا نظری نوروز است لحظه ها در تپش تاب و تب آمدنش آسمان چشم به راه قدمش هر روز است ای خدا کاش شود سال نوام عید فرج که نگاهم نگران منتظر آن روز است اللهم عجل لولیک الفرج عیدتان مبارک و هر روزتان عید باد. 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• ♦️شعبان عزیز و ظهرهایش♦️ ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ✳️ دم ِ ظهر، درس‌ها که تمام می‌می‌شد، یکی دو طبقه پایین می‌آمدیم تا برسیم به نمازخانه‌. پاگرد ِ آخری را که می‌پیچیدیم، یک نمای کاملاً باز از نمازخانه جلوی‌مان بود و آن ته، «جعفر عقیقی» نشسته بود و داشت با دستگاه صوت ور می‌رفت تا تنظیمش کند. تا ما پله‌های آخری را یکی دو تا کنیم و برسیم وسط نمازخانه، او هم کارش با دستگاه تمام شده بود و با تکیه دادن به دیوار ِ گچ و خاکی ِ مدرسه، صلوات شعبانیه را شروع کرده بود. صدای خاصی داشت که دقیقاً نمی‌دانم چطور باید توصیفش کنم؛ انگار هم مردانه بود هم نازک و ظریف!  یک دسته از بچه‌ها می‌رفتند طرف سرویس بهداشتی تا تجدید وضو کنند و یک سری دیگر می‌رفتند سمت ِ سجاده‌های سبز طولانی ـ که از این سر تا آن سر ِ نمازخانه را پُر می‌کرد ـ تا نافله‌ی ظهر را شروع کنند. اما من به عشق گوش دادن به صلوات شعبانیه، استصحاب ِ طهارت می‌کردم تا مجبور به وضوی دوباره نشوم. بعد می‌رفتم کنار جعفر عقیقی و تکیه می‌دادم به همان دیوار و همین‌طور که به دولّا و راست شدن ِ اهالی ِ نافله نگاه می‌کردم، به بالا و پایین شدن ِ صدای جعفر دقت می‌کردم.  وقتی به «غیاث المضطر المستکین و ملجأ الهاربین» می‌رسید، صدایش می‌لرزید و موقع خواندن ِ «واعمر قلبی بطاعتک و لا تخزنی بمعصیتک» بغضش را قورت می‌داد. اما «هذا شهر نبیک سید رسلک شعبان» حال ِ دیگری داشت. آن موقع بود که نگاهم را از بچه‌ها بر می‌داشتم و گوشه‌ی چشم جعفر را می‌دیدم که دارد خیس می‌شود. انگار از این فراز یاد ِ مهربانی‌های پیامبر می‌افتاد و دلش برای هدیه‌های مخصوصی که نبیِ اکرم در ماه خودش به خیلی‌ها لطف می‌کند، غنج می‌رفت. همان جا بود که حدس می‌زدم آنهایی هم که دارند نماز مستحبّی می‌خوانند، دیگر نمی‌فهمند چه می‌گویند و حواس‌شان پرت که نه؛ جمع شده به این دستی که در شعبان ِ عزیز، از طرف حضرت رسول دراز شده به طرف‌شان ...  ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ـ الان کجایی جعفر جان؟ ما که حسابی خراب کردیم؛ اما خدا کند که حال و احوال تو هنوز خوب باشد. ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: @msnote