eitaa logo
اندیشکده مستعدان
1.2هزار دنبال‌کننده
603 عکس
94 ویدیو
45 فایل
📝 بررسی مسائل روز جامعه با رویکرد حل مسأله در کارگروه های: فقه رسانه/فقه پزشکی/فقه اطلاعات/فقه سیاست/فقه تقنین/فقه اقتصاد/و.... 🔻اندیشکده مستعدان اجتهاد تحت اشراف استاد میرهاشم حسینی 📮ارتباط با ادمین👇 @yasinnoorahan
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ اعتبارسنجی روایات؛ «سندی» یا «فهرستی»؟! 📝 تقریر نشست علمی استاد حیدری فطرت برای اعضای اندیشکده مستعدان به قلم آقای 💢رویکرد رایج در اعتبارسنجی روایات، رویکرد «سندی» بوده، که با ابزار «علم رجال» به بررسی راویان احادیث و ثقه یا ضعیف بودن آنها میپردازد و بر اساس آن، روایات را قبول یا رد میکند. ⭕️ رویکرد دیگری که در اعتبارسنجی روایات وجود دارد، تحلیل «فهرستی» اسناد روایات است. 👈این رویکرد، احادیث را بر پایه داده های کتاب شناسی منابع فهرستی بررسی میکند. آنچه در این رویکرد مهم است، این است که حدیث مدنظر از چه کتابی نقل شده است. 🔹به عنوان مثال ممکن است روایتی در اصول کافی وجود داشته باشد که یکی از راویان آن، ضعیف باشد؛ این روایت در رویکرد «سندی» ضعیف بوده و فقیه نمیتواند به آن تمسک کند. 🔹اما در رویکرد «فهرستی» ممکن است احراز شود که مرحوم کلینی، این روایت را از روی یکی از کتب همان راوی نوشتند که آن کتاب، مورد اعتماد اصحاب است. در این صورت، سند روایت بی اشکال بوده و می توان به آن تمسک کرد. ♦️قائلین به رویکرد «فهرستی» معتقدند اصحاب ائمه علیهم السلام و فقهای متقدم، اعتبارسنجی روایات را بر همین مبنا انجام میدادند. 1️⃣ یکی از شواهد آنها، فرمایش مرحوم شیخ صدوق در مقدمه من لایحضره الفقیه است. ▪️ایشان میفرمایند قصد من در این کتاب، ذکر تمام روایات نیست، بلکه روایاتی را نقل میکنم که طبق آن فتوا میدهم و اعتقاد به صحت آنها دارم. ▪️سپس میفرمایند: «و جَمِيعُ مَا فِيهِ مُسْتَخْرَجٌ مِنْ كُتُبٍ مَشْهُورَةٍ عَلَيْهَا الْمُعَوَّلُ وَ إِلَيْهَا الْمَرْجِع‏»، یعنی تمام روایات این کتاب، از کتب مشهور استخراج شده است که مورد اعتماد بوده و محل رجوع است.(1) 2️⃣ از شواهد دیگر آنها بر این مطلب، فرمایش مرحوم شیخ طوسی است. ▫️ایشان میفرمایند علمای شیعه اجماع دارند بر اینکه طبق روایاتی که اصحاب در تصانیف و نوشته هایشان نقل کرده اند، فتوا میدهند. ▫️سپس میفرمایند: «اگر یکی از فقها فتوایی دهد که سایر فقها آن را نمیشناسند [و برای آنها جدید است]، از او میپرسند که از کجا چنین حرفی را زدی؟ و اگر آن فقیه، آنان را به کتاب یا اصل(2) مشهوری ارجاع میداد و راوی آن کتاب نیز ثقه بود، ساکت می شدند و قول او را قبول میکردند.» ▫️سپس میفرمایند عادت اصحاب از زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز همین بوده است.(3) 🟢 قائلین به رویکرد «فهرستی» معتقدند طبق این شواهد، رویکرد اصحاب ائمه علیهم السلام و فقهای متقدم در اعتبارسنجی روایات، رویکرد «فهرستی» بوده و حدیث منقول در کتاب مورد اعتماد و معروف را میپذیرفتند. 📚منابع و توضیحات: 1- من لایحضره الفقیه، ج1، ص3 2- منظور از ـ«اصل»، کتابی است که نویسنده آن، احادیث آن را به طور مستقیم از امام معصوم علیه السلام شنیده و نوشته است. 3- العدة فی اصول الفقه، ج1، ص127 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰 نقد ترجمه ای رایج از حدیث معروف 📝 به قلم آقای 📣 حدیث مشهوری پیرامون حسن خلق وجود دارد که غالبا اشتباه ترجمه میشود. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: «أَكْمَلُكُمْ إِيمَاناً أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً»(1) که ترجمه رایج آن این است: «کامل ترینِ شما از نظر ایمان، خوش اخلاق ترینِ شماست.» ❌ اشتباه این ترجمه، آنجاست که معنا و مفهوم «اخلاق» در عرف رایج زبان فارسی، با معنای آن در زبان عربی و روایات متفاوت است. ▪️کلمه «اخلاق» در زبان فارسی، انصراف به اخلاق اجتماعی و چگونگی برخورد و مواجهه با دیگران دارد. ▪️در حالیکه این کلمه در روایات، اعم از اخلاق اجتماعی است. ♦️لذا «خوش اخلاقی» در زبان فارسی، مترادف با «خوش برخوردی» بوده، در حالیکه در روایات، اعم از «خوش برخوردی» است. 🔹در زبان فارسی، به کسی میگویند «خوش اخلاق»، که رفتار و برخورد خوبی با دیگران داشته باشد، هرچند باطن او مملوّ از حسادت، بغض و کینه، حرص و طمع، بدخواهی، محبت به دنیا و ... باشد. 🔹اما در روایات، به کسی «خوش اخلاق» گفته میشود که علاوه بر خوش برخورد بودن با دیگران، سایر صفات اخلاقی مانند زهد، خیرخواهی، حیا و ... را داشته باشد. ♦️با توجه به این مطلب، اگر در توضیح روایت فوق، به همان ترجمه رایج اکتفا شود، مخاطب چنین برداشت میکند که: «هر کس خوش برخوردتر باشد، ایمانش کامل تر است» در حالیکه معنای روایت چیز دیگری است. 👈لذا هنگام توضیح این روایت به دیگران، اگر توجه به این نکته داده نشود، مخاطبِ فارسی زبان برداشت اشتباهی از معنا و مفهوم روایت میکند. 📚 منبع: 1- عیون اخبار الرضا، ج2، ص38 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🌺 حدیث جلسه: "ایمان کامل در گرو اخلاق نیکو" 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الكافي، [مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ [صَالِحٍ خ ل] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ: «إِنَّ أَكْمَلَ اَلْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً.» 🖊 شرح حدیث: 🍃 این یک نمونه‌ از ارزش‌گذاری‌های دین مقدّس اسلام است. از جمله چیزهایی که کمال ایمان به آن وابسته است، عبارت است از اخلاق نیکو. ❌ این تصوّر که اگر عقاید و معارف الهی در قلب انسان مستحکم بود، اعمال شرعی و وظایف معمولی زندگی را هم انجام داد، ایمانش کامل است، اگرچه به فضایل اخلاقی توجّه نکند و آن‌ها را مهمّ نشمرد، و در خودش آن‌ها را به وجود نیاورد، از اخلاق بد اجتناب نکند، این یک تصوّر غلط و باطلی است. 🍃 بنابراین، اخلاق یک رکن اصلیِ ایمان است که موجب کمال ایمان می‌شود، و اگر کسی آن را نداشته باشد، ایمان او کامل نیست؛ 🍂 مثلاً تواضع نکردن، حرام فقهی و شرعی نیست، یا سخاوت و جود مثلاً، یا برخورد خوب با انسان‌ها و بِشر در صورت، نبودن اين‌ها فعل حرامی نیست، یک کسی جوانمردی نداشت، ترحّم نداشت، محبّت به دیگران نداشت، اين‌ها به احکام فقهی ارتباطی پیدا نمی‌کند، امّا نبودن آن‌ها نقص ایمان است. 🍃 پس ایمانِ یک مؤمن آن وقتی کامل است که این خصوصیات اخلاقی را هم داشته باشد. 🍃 البته اخلاق در این روایات، به معنای خُُلق خوش در اصطلاح فارسی نیست (خوشرو بودن و خوش‌اخلاق بودن با این و آن) بلکه مراد، فضائل نفسانی است، که یکی‌ از آن‌ها هم البته همین خوش‌خلق بودن و بداخلاقی نکردن است. این‌ها پایه‌های اصلی دین محسوب می‌شوند. در کنار معارف حقّه ی الهیّه و فرایض و محرّمات که تکالیف انسان است، تحلّی و آراسته بودن به اخلاق خوش و فضائل اخلاقی هم یکی از ارکان ایمان است. 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ جلد ۱، صفحه ۵۴۴؛ فیض کاشانی 📆 ۱۰ آذر ۱۳۸۷ (جلسه ۲۵۲ مکاسب محرّمه). به نقل از کانال استاد گرانقدر، حجت الاسلام و المسلمین اصغری: https://eitaa.com/doros_howze_asghari 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰 نقد تصور رایج از نقل احادیث 📝 برگرفته از نشست علمی استاد گرانقدر، حجت الاسلام و المسلمین دهبان برای اعضای اندیشکده مستعدان، به قلم آقای روزی معلمی شاگردان خود را جمع کرد. درِ گوش شاگرد اول، به آرامی جمله ای گفت که شاگردان دیگر نشنوند. سپس به او گفت که همین جمله را به آرامی درِ گوش شاگرد دوم بگوید. شاگردان یک به یک جمله معلم را همینطور به یکدیگر میگفتند تا اینکه به شاگرد بیستم (آخرین نفر) رسید. معلم به او گفت که جمله را بلند بگوید. شاگرد آخر چنین کرد، اما جمله ی او، تفاوت زیادی با جمله معلم پیدا کرده بود. ‼️سپس معلم گفت: «دین نیز همینگونه به ما رسیده است!»‼️ 👈هدف معلم از این کار، القای این شبهه به ذهن شاگردان بود: «دینی که اکثر آن توسط روایات به ما رسیده، بسیار متفاوت از دین واقعی است که امامان علیهم السلام بیان فرموده اند.» ✅ اما پاسخ به این شبهه: 🔷 تصور رایجی که پیرامون نقل احادیث وجود دارد، این است که احادیث موجود در کتب روایی، به طور «شفاهی» در میان راویان نقل شده است. 🔹یعنی تصور میکنیم فردی در محضر امام علیه السلام حضور داشته و حدیثی را از لسان مبارک ایشان شنیده است و سپس به شخص دیگری گفته، و او نیز به شخص دیگری گفته، تا اینکه بعد از چند مرتبه انتقال شفاهی در میان راویان، نفر آخر آنها را نوشته است. 🔶در حالیکه واقعِ ماجرا چیز دیگری است و آن اینکه ائمه علیهم السلام از همان ابتدا اصحاب خود را تشویق به نوشتن احادیث کرده و آنها را طوری تربیت کردند که نظام نقل احادیث، «کتاب محور» باشد تا علاوه بر ماندگاری، مصونیت بیشتری از خطا داشته باشد. 🔸لذا اکثرِ قریب به اتفاق احادیثی که به دست ما رسیده است، بدین صورت بوده که شخصی در محضر امام علیه السلام حضور داشته و حدیثی را از لسان مبارک ایشان شنیده و آن را نوشته است. سپس آن را (به منظور نسخه برداری یا ...) به نفر دیگری داده و او نیز چنین کرده تا اینکه نفر آخر (همچون مرحوم کلینی) بسیاری از این کتب را جمع آوری کرده و جامعِ روایی خود را از روی نسخه های کتب اصحاب ائمه علیهم السلام نوشته است. ♦️با این توضیح، اشکال مطرح شده در ابتدای مطلب به احادیث شیعه پاسخ داده میشود. زیرا نظام انتقال احادیث در شیعه، شفاهی و گفتاری نبوده، بلکه «کتاب محور» بوده است، و اشکال فوق فقط در فرض اول وارد است. 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️مختصری درباره امام حسن عسکری علیه السلام 📝به قلم آقای امام حسن عسکری علیه السلام در عصری زیسته اند که دشمنان، هر کسی را شیعه بدانند به قتل می رسانند، هرکس نام پسرش را علی بگذارد، خونش را می ریزند، شاعر شیعه چون در مناقب وصی (علی) و معجزات نبی شعر بگوید، زبانش را می برند و دیوانش را پاره می کنند، عباسیان در صورتی به کسی بخشش می نمودند که به آل أبی طالب دشنام گوید، علویان را از یک وعده خوراک منع می کنند، یک جرعه آب را از اولاد فاطمه (س) دریغ می دارند، تا جاییکه یکی شمشیر خود را گرو می گذارد و دیگری پیراهنش را میفروشد. (ابوبکر خوارزمی، الرسائل، ص129- 130) اما آن امام بزرگوار با وجود تمام مشکلات، از روی محبت و درایت توانستند نظام شیعه را حفظ کرده و میراث امامت را از گردباد حوادث نجات دهند. 💠در احوالات ابوهاشم جعفری نقل شده که خدمت حضرت رسید و نگینی برای تبرک می خواست اما غرق حضور شد و فراموش کرد، حضرت هنگام وداع انگشتری کامل به او بخشیدند و فرمودند نگین و مزد ساخت را هم سود کردی. (کافی ج۱، ص ۵۱۲). جالب تر اینکه نقل شده ابوهاشم یک زمان در تنگ دستی شدید بود ولی حیاء مانع درخواست می شد، وقتی به منزل رسید امام کمکی برایش فرستاد بودند و در نامه ای مرقوم کردند: <<إِذَا كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَلاَ تَسْتَحْيِ وَ لاَ تَحْتَشِمْ وَ اُطْلُبْهَا فَإِنَّكَ تَرَى مَا تُحِبُّ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ>> (کافی، ج۱، ص ۵۰۸) ♦️حال امروز ما از جهاتی بدتر از شیعیان عصر امام است؛ آنها جانشان در خطر بود و ما دینمان(۱)؛ شاهدم کلام خود امام عسکری علیه السلام است که فرمودند: ناگوارتر از نداشتن پدر و مادر، یتیمی آن کسی است که از امام خود دور افتاده و توان وصول به او را ندارد و پاسخ مسائل مورد نیازش را نمی داند. (طبرسی، احتجاج، ج۱، ص۱۶) 🔹اگر روزی مسیحیان استخوان پیامبری را از خاک بیرون کشیده و با استجابت دعای باران خود تیشه به عقاید مردم زدند (طبرسی، احتجاج)، به خدا قسم امروز هر فرقه ای برای خود چشم بندی می کند و هر روز سیلی از شبهات به راه می اندازد؛ فرقی که دارد آن است که آن زمان، امام عسکری ناجی عقاید مردم و حافظ دین الهی بودند؛ اما امروز دسترسی به امام حی مستقیم نیست و هدایت ایشان خیلی کمتر از آنی است که لازم داریم. اگر چه ما شاید مقام قرب ابو هاشم جعفری را نداشته نباشیم که حضرت هادی علیه السلام ما را مومن واقعی بخوانند و آتش را بر ما حرام بدانند (امالی، صدوق، ص 336 و 337)؛ اما نستجیر بالله ناصبی هم نیستیم؛ پس رواست از امامی که علی بن نارمش را نیز از قعر ضلالت به بلندای معرفت می رساند (۲)، بخواهیم به ما هم علم نافع و معرفت به اباء طاهرین و یوسف گمشته اش اشراب نماید و از شیعیانی قرار دهد که به فرمایش خودشان یتیمان دورافتاده از امام را در کنف حمایت خود قرار داده و با تعلیم علوم اهل بیت علیهم السلام در اعلی علیین جای میگیرند. (طبرسی، احتجاج، ج۱، ص ۱۶). 🔸در کنار امید به الطاف امام، ما هم اراده جدی داریم که به سفارش امام حسن علیه السلام درباره دین و آخرت کوتاهی نکنیم، تقوای الهی داشته باشیم، راستگو و امانت دار باشیم، سجده های طولانی انجام دهیم، به همسایگان نیکی کنیم، به بستگان خود احسان و محبت کرده و آنان را به خوش اخلاقی دعوت نماییم، زینت اهل بیت باشیم و مایه ننگشان نباشیم و خدا را ناظر بر اعمال خود بدانیم. (ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۸۷.) 📚پی نوشت (۱) البته امروز هم بسیاری از شیعیان در یمن و افغانستان و سوریه و بحرین و ... در معرض قتل و غارت هستند. (۲) اشاره به روایت: عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ اَلْعَلَوِيِّ قَالَ: حُبِسَ أَبُو مُحَمَّدٍ عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ نَارْمَشَ وَ هُوَ أَنْصَبُ اَلنَّاسِ وَ أَشَدُّهُمْ عَلَى آلِ أَبِي طَالِبٍ وَ قِيلَ لَهُ اِفْعَلْ بِهِ وَ اِفْعَلْ فَمَا أَقَامَ عِنْدَهُ إِلاَّ يَوْماً حَتَّى وَضَعَ خَدَّيْهِ لَهُ وَ كَانَ لاَ يَرْفَعُ بَصَرَهُ إِلَيْهِ إِجْلاَلاً وَ إِعْظَاماً فَخَرَجَ مِنْ عِنْدِهِ وَ هُوَ أَحْسَنُ اَلنَّاسِ بَصِيرَةً وَ أَحْسَنُهُمْ فِيهِ قَوْلاً. (کافی، ج ۱، ص ۵۰۸) 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
اندیشکده مستعدان
🔰حمایت از تولید ملی: بایدها و نبایدها [۲] 📝به قلم استاد گرانقدر، حجت الاسلام و المسلمین #میثم_رستمی
🔰حمایت از تولید ملی: بایدها و نبایدها (قسمت دوم) 📝به قلم استاد گرانقدر، حجت الاسلام و المسلمین (منتشر شده در روزنامه عصر اقتصاد در تاریخ ۳ مهر) اگر خصوصی سازی از سیاست های کلان جمهوری اسلامی است که هست، و سیاست درستی هم می باشد، لوازمی دارد که بدون تحقق آن لوازم، خصوصی سازی واقعی و مردمی سازی اقتصاد محقق نمی شود. 💠یکی از مهمترین لوازم آن، پایان مداخله دولت در قیمتگذاری اکثر کالاهای تولیدی است. دولت باید با یک ساز و کار مناسب و زمان بندی معقول، دست از قیمت گذاری دستوری بردارد و آن را به ساز و کار بازار و عرضه و تقاضا بسپارد. قیمت گذاری دستوری یک حرکت قسری است و به قول فلاسفه «القسر لایدوم»، یعنی حرکت قسری قابل تداوم نیست. حرکت قسری به حرکتی گفته می شود که بر خلاف طبیعت باشد. مثلا حرکت سنگ از زمین به آسمان یک حرکت قسری است و چون بر خلاف طبیعت سنگ است، دوام نمی یابد و به پایان می رسد. برای دوام حرکت قسری همواره باید انرژی مضاعفی خرج کرد. قیمت گذاری دستوری همان حرکت بر خلاف مسیر طبیعی اقتصاد است. مسیری که خریدار و فروشنده خود تصمیم می گیرند با چه قیمتی معامله کنند. علاوه بر آن که بر اساس فتوای بسیاری از فقهاء از جمله امام خمینی(ره) قیمت گذاری از ناحیه ی حاکم، به حکم اولی جایز نیست. حتی قیمتگذاری کالاهای احتکار شده نیز به فتوای امام و بسیاری از فقها جایز نیست و حاکم تنها اجازه دارد محتکر را الزام به عرضه ی کالای احتکاری نماید و حق تعیین قیمت ندارد. وقتی تعیین قیمت از ناحیه ی حاکمیت باشد، باید دستگاه های عریض و طویلی برای نظارت بر قیمت ها ایجاد شود. 🔻قیمت گذاری دستوری مفاسد متعددی دارد که مهمترین آنها به صورت خلاصه از این قرار است: الف- همانطوری که گفته شد نیازمند نظارت های پیاپی و طاقت فرساست و ناظران متعددی را می طلبد که علاوه بر تحمیل هزینه ی اضافی بر دولت، زمینه ی رشوه و رانت و سوء استفاده های فراوان را فراهم می آورد. ب- از آنجا که دولت در زمان کاهش کالا و یا افزایش تقاضا توان کنترل قیمت ها را ندارد، نگاه مردم به دولت منفی شده و موجب کاهش سرمایه اجتماعی دولت می شود. به تعبیری اقتدار دولت ها شکسته خواهد شد. این کاهش سرمایه اجتماعی مانع از این خواهد شد که دولت بتواند به اصلاحات ضروری در اقتصاد و اجتماع بپردازد. ج- قیمتگذاری دستوری به انتخاب شغل های بدون بازده یا واقعا زیانده برای جامعه منجر می شود و توازن درآمدی شغل ها را بر هم می زند. مثلا با پایین نگه داشتن قیمت سوخت، شغل هایی که سوخت زیادی مصرف می کنند بیشتر می شود و درآمدش از برخی شغل های دیگر برای فرد به صرفه تر می گردد. اما برای کشور هزینه ی بیشتری ایجاد می کند. چرا که دولت باید یارانه ی بیشتری به سوخت بدهد و یا با قیمت بیشتری به واردات آن اقدام کند و در نتیجه فشار تورمی در میان مدت بر کل جامعه تحمیل شود. د- انگیزه تولید به هنگام افزایش تقاضا را از بین می برد. یکی از مهمترین آثار قیمت بازاری این است که وقتی کالایی با افزایش تقاضا مواجه می شود، قیمت کالا بالاتر رفته و به تولیدکنندگان و خدمات دهندگان این علامت را می دهد که به سوی تولید این کالا یا خدمت روی بیاورند و تقاضای مردم را تامین کنند. در قیمت گذاری دستوری، به هنگام افزایش تقاضا نسبت به یک کالا، تولیدکنندگان رغبتی برای تولید بیشتر ندارند و در نتیجه جامعه با کمبود کالا مواجه می شود. تازه این همه ی ماجرا نیست. بگذارید یک فرض ذهنی را بیازماییم که نمونه هایش در کشور ما متعدد اتفاق افتاده است. 🔸فرض کنید سه شرکت دارویی روی هم، تعداد یک میلیون «داروی الف» را تولید می کنند. به دلیل شیوع یک بیماری، تقاضای آن دارو، در کشور از یک میلیون تقاضا به یک و نیم میلیون افزایش می یابد ولی قیمت آن ثابت باقی می ماند. در این صورت چند اتفاق ممکن است رخ دهد: اول: تولیدکنندگان از عرضه داروها خودداری کنند تا دولت را تحت فشار قرار دهند که قیمت افزایش پیدا کند. در این صورت کشور با کمبود داروی شدید مواجه می شود. چرا که عرضه از روزهای معمولی نیز کمتر اتفاق می افتد؛ در حالی که تقاضا بیش از روزهای عادی شده است. دوم: تولیدگنندگان بخشی از عرضه خود را به بازار سیاه ببرند و در آنجا به قیمت های بالاتر بفروشند. نتیجه این می شود که با به وجود آمدن اختلاف بین قیمت بازار غیررسمی و بازار رسمی، تقاضای کاذبی در بازار رسمی ایجاد می شود و دلال ها برای خریدن به قیمت پایین در بازار رسمی و فروختن آن در بازار غیر رسمی وارد میدان می شوند. در نتیجه تقاضای دارو به بیش از یک و نیم میلیون افزایش می یابد. نتیجه ی چنین عملکردی آن است که دسترسی به دارو برای نیازمندان واقعی سخت تر می شود.
اندیشکده مستعدان
🔰حمایت از تولید ملی: بایدها و نبایدها [۲] 📝به قلم استاد گرانقدر، حجت الاسلام و المسلمین #میثم_رستمی
سوم: تولید کنندگان همه ی داروها را در بازار رسمی عرضه کنند و دارو تمام شود. در این صورت ۵۰۰ هزار تقاضای اضافی وجود دارد که عرضه ای برای آنان صورت نگرفته است. چنین تقاضایی باز منجر به ورود دلال ها به بازار و افزایش تقاضا شده و قیمت ها را در بازارسیاه بالا می برد. بدیهی است بسیاری از مردمان عادی که راه دلالی را بلد نیستند و یا بند «پ» (پول و پارتی) برای به دست آوردن دارو ندارند از خرید آن دارو باز می مانند و دارو به دست نفرات خاص یا دلال ماهری می رسد که می تواند آن را به چند برابر قیمت در کشور بفروشد و به دست مصرف کننده ی واقعی برساند. چهارم: تولید کنندگان تولید خود را افزایش دهند و در مجموع به یک میلیون و پانصد هزار تقاضا پاسخ دهند. این فرض تنها فرضی است که به نظر می رسد مشکلی ایجاد نکند. اما باید گفت این فرض اولا برای همه ی تولیدکنندگان صادق نیست و نمی توان آن را به همه ی بازار تعمیم داد. ثانیا بر فرض تعمیم باز هم مشکل حل نخواهد شد. چرا که با افزایش تولید، لزوما برای شرکت سود بیشتر اتفاق نمی افتد. افزایش تولید، نیازمند افزایش ساعت کار افراد حاضر در واحد تولیدی، افزایش استفاده از انرژی، اصطکاک دستگاه های تولیدی و… خواهد بود که ممکن است افزایش تولید را با ضرر یا کاهش سود برای بنگاه ها همراه کند. تازه همه ی این ها در فرضی است که ظرفیت های استفاده نشده در شرکت های تولیدی وجود داشته باشد. واقعیت آن است که آنچه در عمل اتفاق می افتد غالبا یکی از سه مورد اول است که نتیجه ی آن افزایش قیمت و کمبود کالا در کشور است. در اینجا ممکن است برخی اقتصاددانان به اصطلاح اسلامی با شاهد آوردنِ اربعین بگویند تحلیل اقتصاد متعارف از انسان غلط است و می توان اقتصاد را با روش اربعین اداره کرد. مردم و موکب های اربعین نشان داده اند که همه ی آمال انسان سود و منفعت دنیوی نیست و می توان بدون سود هم به نیازهای مردم پرداخت. اما چنین نتیجه گیری عجولانه ای از اربعین کاملا غیر منطقی است؛ چرا که اولا تعمیم حکم جزء به کل نادرست است. اینکه عده ای در اربعین چنین رفتاری دارند به معنای این نیست که همه ی مردم نیز چنین رفتاری خواهند داشت. چنین گذشت و خیرخواهی همواره از درصد کمی از جامعه سر می زند و نمی تواند مبنای تصمیم گیری اقتصادی کلان برای همه ی جامعه باشد. ثانیا مقایسه اربعین با کسب و کار از اساس غلط است. هدف اصلی از زیارت اربعین و خدمات آن برای شرکت کنندگان معنوی است؛ در حالی که در کسب و کار و اشتغال، هدف اصلی کسب سود است و بنگاه ها با سود بیشتر خود را موفق تر می دانند. بر خلاف اربعین که کسی خود را با کسب سود دنیوی بیشتر موفق تر نمی داند. ثالثا همان اربعین نیز کاملا مردمی و به خواست و اراده ی مردم اداره می شود و دولت نقش تنظیم کننده و تسهیل گری را ایفا می کند و نه آمر و دستور دهنده. اگر دولتی بخواهد به روش دستوری، چنین اربعینی رقم بزند قطعا تا قیام قیامت هم موفق به تحقق آن نخواهد شد. 🔹در پایان باید به این نکته اشاره کرد که حذف قیمت گذاری دستوری نیز باید تدریجی و با شیب ملایم باشد و ملزومات اجرای آن از سوی دولت پیگیری شود. مهمترین نکته در این زمینه، مبارزه دولت با انحصار در تولید یک کالاست. در صورت وجود انحصار در تولید، حذف قیمتگذاری به نتیجه دلخواه برای اقتصاد و کشور نمی انجامد؛ هرچند ادامه ی قیمت دستوری نیز بحران های دیگری ایجاد خواهد کرد که در بالا به آن اشاره شد. 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰لعن های کذایی 💠سیره علماء حاج آقا رضا صدر از حاج انصاری مرحوم، واعظ معروف و ایشان از مرحوم آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل میکرده: دریکی از ملاقاتهای عمومی میرزای بزرگ شیرازی میبینند که نظر ایشان به یک شخص معین معطوف است. هرچه اشخاص جلو می آیند و بعد از دستبوسی میرزا میروند، بازهم توجه میرزا به همان شخص و همان نقطه است؛ تا اینکه بالاخره نوبت به آن شخص موردنظر میرزا میرسد و می آید دست میرزا را می بوسد. میرزا از او سؤال میکند اهل کجایی؟ میگوید: اهل کربلا. می پرسد برای چه اینجا آمده ای؟ میگوید: آمده ام تا در سامرا درس بخوانم. میرزا میفرماید: من به شما حکم میکنم که همین حالا مراجعت کنید به کربلا و شهریه و حقوقی هم که در اینجا به طلبه ها داده میشود در کربلا به شما داده می شود و همین حالا برگردید. میرزا نوکرش را صدا میزند و به او میگوید: قطار کی حرکت میکند؟ میگوید مثلاً نیم ساعت دیگر. می فرماید این آقا را الآن ببرید پای قطار و آنجا باشید تا ایشان مشرف شوند کربلا و بعد مراجعت کنید. نیم ساعت بعد میرزا مرتب می پرسد: خادم نیامد؟ همینطور منتظر بوده و دقیقه شماری میکرده که خادم برگردد. بالاخره خادم برمیگردد، میرزا میگوید: او را راه انداختی؟ میگوید بله. میگوید: خودت آنجا بودی موقع حرکت قطار؟ میگوید بله. میگوید: قطعی شد حرکتش؟ میگوید: بله. میرزا خیلی استنطاق میکند تا قطعی شود که آن شخص به کربلا برگشته است. بعداً بعضی از اصحاب از ایشان می پرسند: چرا این شخص را با این اهتمام به کربلا برگرداندید؟ ◀️میرزا میفرماید: «از خصوصیات این شخص فهمیدم که اگر در اینجا بماند کار دست ما می دهد و از آن لعن های کذایی می خواند و ما که زحمت کشیدیم مشکله اختلاف بین شیعه و سنی را به زحمت حل کردیم، او با یک عملش ممکن است این زحمات را از بین ببرد، یک لعن در حرم بخواند و تمام این زحمات به هدر رود». 📚منبع: آیت الله العظمی شبیری زنجانی، جرعه ای از دریا، ج 1، ص 120-119 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰تاریخچه وحدت اسلامی 📝به قلم آقای تأسیس هفته وحدت، از اقدامات بسیار کلیدی امام خمینی رحمة الله علیه می باشد که منشأ تأثیرات فراوانی در معادلات جهانی شده است. جرقه این نامگذاری به پیشنهاد آیت الله منتظری و برخی دیگر از نزدیکان امام، با الگو گیری از اقدام موفق حضرت آیت الله العظمی خامنه ای حفظه الله در ایرانشهر انجام شد؛ ایشان در دوران تبعید خود، با علمای حنفی مسلک ایرانشهر، چابهار، سراوان و زاهدان، جلساتی را به منظور تقریب فکری دو گروه تشکیل دادند و ماحصل آن نامگذاری فاصله 12 تا 17 ربیع الاول به عنوان هفته وحدت و برگزاری جشن های عمومی مشترک بود. بعد از دو سه روز از برگزاری مراسم ها، مواجهه عاقلانه با یک اتفاق طبیعی، باعث شد «وحدت» از مرحله شعار، به مرحله عمل برسد؛ جاری شدن سیل در منطقه و کمک های بیشائبه یکی از معروفترین و محبوبترین اساتید و مبلغان شیعه به مردم اهل سنت منطقه؛ یعنی رهبر معظم انقلاب، معنای درستی از وحدت و اخوت اسلامی را در ذهن و جان مردم نهادینه ساخت. 🔻اما با نگاهی به ریشه این تفکر، درمی یابیم که مسئله وحدت در بین فقها از پیشینهٔ علمی - عملی ریشه دارتری برخوردار است. مرحوم آیت الله شاه آبادی در «شذرات» خود، یکی از محورهای درمان بیماری های فکری و اخلاقی جامعه را وحدت مسلمین میداند و از آن به عنوان خیط اخوت یاد میکند. (آیت الله العظمی شاه آبادی، شذرات المعارف، ص 8) حضرت آیت الله العظمی بروجردی در مقام علم و عمل، همه جانبه به ترویج وحدت پرداختند تا جایی که به تعبیر شهید مطهری، «نبايد گفت ایشان نسبت به اين مسئله علاقه مند بود، بلکه بايد گفت عاشق و دلباخته اين موضوع بود و مرغدلش برای اين پر میزد» (استاد شهید مطهری، مجموعه آثار استاد شهيد مطهری، ج 20، ص: 155) 🔻 قطعاً منظومه فکری و سیره عملی این دو بزرگمرد تاریخ، بی تأثیر در اندیشه شاگرد ممتازشان؛ یعنی حضرت امام خمینی نبوده است. شیخ بهایی دیگر عالمی است که حسن رفتار او با مخالفین فراوان نقل شده است. (مرحوم شیخ یوسف بحرانی، الکشکول، ج 2، ص 111) قبل تر از شیخ بهایی نیز با علامه حلی مواجه هستیم که در زمان شاه شیعی –الجایتو- میزیست و اتفاقاً در همان دوره که میتوان گفت شیعه به قدرت دست یافته بود، ایشان در مدرسه ای به بحث های علمی دور از تعصب با اهل سنت مشغول بودند. درباره علامه گفته شده است: "هرگز با تعصب با مخالفین بحث نمی کرد و به جای توهین و تحقیر صحابه به بحث علمی در مورد حقائق روی می آورد" (ن.ک: آقای منوچهر مرتضوی، تحقیقی درباره دوره ایلخانان، ص 51 نقل از مجمع التواریخ، ص 52)؛ لذا در همان دوران و در ضمن حفظ وحدت، کتب «نهج الحق» و «منهاج الکرامه» را به عنوان پشتوانه استدلالی عقاید شیعه به رشته تحریر درآورد و اتفاقاً خود ایشان نقش مهمی در شیعه شدن ایلخانان داشت؛ پس وحدت در عمل منافاتی با اصرار بر عقاید ندارد. جالب آنجاست که شیخ یوسف بحرانی در مورد این نقل سید نعمت الله جزائری درباره یکی از فقهاء که میگوید: «او همواره سبّ کنندگانی را همراه خود داشته و در علن لعن شیخین و تابعین آنها میکرده اند» مینویسد: «لا يخفی ان ما نقله عن الشيخ المزبور من ترک التقية و المجاهرة بسبب الشيخين خلاف ما استفاضت به الاخبار عن الائمة الاخيار الابرار عليهم سلام الله الملك الغفار و هی غفلة عن الشيخ المشار اليه ان ثبت النقل المذكور، و قد نقل السيد المذكور ان علمآء الشيعة الذين فی مكة المشرفة كتبوا الی علماء اصفهان من اهل المحاريب و المنار انّكم تسبون ائمتهم فی اصبهان و نحن فی الحرمين نعذب بذلك اللعن و السب، انتهی. و هو كذلك»(مرحوم شیخ یوسف بحرانی، لولوه البحرین ص 153) 💠این اجتماع از سوی فقهاء مخصوصاً اجتماع دو طیفی که نگاه استنباطی متفاوتی دارند؛ یعنی علامه حلی ازیک طرف و شیخ یوسف بحرانی اخباری مسلک از سمت دیگر و همچنین ادعای استفاضه اخبار از سوی شیخ بحرانی، نشان از آن دارد که سرچشمه زلال این تفکر صرف عقل و از موارد قابل مناقشه نیست، بلکه خود معصومین (علیهم السلام) بانی این اندیشه پرمغز هستند؛ اثبات این مدعا با تورق «کتاب العشره» کتاب شریف کافی حاصل میشود. شاهد دیگر اینکه که وحدت با این تعریف ریشه های روایی دارد بیان آیت الله العظمی خوئی ذیل روایات فروانی است که دلالت بر شرکت در نماز جماعات اهل سنت دارند؛ ایشان حکمت این روایات را مصلحت نوعی و وحدت کلمه مسلمین میداند؛ زیرا معتقدند مسلمین در آن زمان معروف و مشهور بودند و لذا شرکت در جماعات اهل سنت اثری از جهت دفع ضرر نداشت.(آیت الله العظمی خوئی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، الطهارة 4، ص: 318­-316) 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰مراد از وحدت 🔸بیانات مقام معظم رهبری ⬅️«مراد ما از وحدت اسلامی، یکی شدن عقاید و مذاهب اسلامی نیست. میدان برخورد مذاهب و عقاید اسلامی و عقاید کلامی و عقاید فقهی - هر فرقهای عقاید خودش را دارد و خواهد داشت - میدان علمی است؛ میدان بحث فقهی است؛ میدان بحث کلامی است و اختلاف عقاید فقهی و کلامی میتواند هیچ تأثیری در میدان واقعیت زندگی و در میدان سیاست نداشته باشد. مراد ما از وحدت دنیای اسلام، عدم تنازع است: «و لا تنازعوا فتفشلوا». تنازع نباشد، اختلاف نباشد.» 30/05/1385 ⬅️«اتحاد مسلمین، به معنای انصراف مسلمین و فِرَق گوناگون از عقاید خاص کلامی و فقهی خودشان نیست؛ بلکه اتحاد مسلمین به دو معنای دیگر است که هر دوی آن باید تأمین بشود: اول اینکه فِرَق گوناگون اسلامی (فِرَق سنی و فِرَق شیعه) - که هرکدام فِرَق مختلف کلامی و فقهی دارند - حقیقتاً در مقابله با دشمنان اسلام، همدلی و همدستی و همکاری و همفکری کنند. دوم اینکه فِرَق گوناگون مسلمین سعی کنند خودشان را به یکدیگر نزدیک کنند و تفاهم ایجاد نمایند و مذاهب فقهی را باهم مقایسه و منطبق کنند. بسیاری از فتاوای فقها و علما هست که اگر موردبحث فقهیِ عالمانه قرار بگیرد، ممکن است با مختصر تغییری، فتاوای دو مذهب به هم نزدیک شود». 24/07/1368 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰از مزایای آیت الله العظمی بروجردی (رحمه الله علیه) 🔹به روایت شهید مطهری 🔻«یکی از مزایای معظم له توجه و علاقه فراوانی بود که به مسئله وحدت اسلامی و حسن تفاهم و تقریب بین مذاهب اسلامیه داشت. این مرد چون به تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی آشنا بود، می دانست که سیاست حکام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلاف چه اندازه تأثیر داشته است و هم توجه داشت که در عصر حاضر نیز سیاست های استعماری از این تفرقه حداکثر استفاده را میکنند و بلکه آن را دامن میزنند و هم توجه داشت که بُعد و دوری شیعه از سایر فرق سبب شده که آنها شیعه را نشناسند و درباره آنها تصوراتی دور از حقیقت بنمایند. به این جهات بسیار علاقه مند بود که حسن تفاهمی بین شیعه و سنّی برقرار شود که از طرفی وحدت اسلامی که منظور بزرگ این دین مقدس است تأمین گردد و از طرف دیگر شیعه و فقه شیعه و معارف شیعه آنطور که هست به جامعه تسنن که اکثریت مسلمانان را تشکیل میدهند معرفی شود. ⬅️ از حسن تصادف چند سال قبل از زعامت و ریاست معظم له که هنوز ایشان در بروجرد بودند «دار التقریب بین المذاهب الاسلامیة» به همت جمعی از روشنفکران سنّی و شیعه تأسیس شد. معظم له در دوره زعامت خود تا حد ممکن با این فکر و با این مؤسسه کمک و همکاری کرد. برای اولین بار بعد از چندین صدسال بین زعیم روحانی شیعه و زعیم روحانی سنّی شیخ عبدالمجید سلیم و بعد از فوت او به فاصله دو سه سال شیخ محمود شلتوت مفتی حاضر مصر و رئیس جامع ازهر روابط دوستانه ای برقرار شد و نامه ها مبادله گردید. قطعاً طرز تفکر معظم له و حسن تفاهمی که بین ایشان و شیخ شلتوت بود مؤثر بود در اینکه آن فتوای تاریخی معروف را در مورد به رسمیت شناختن مذهب شیعه بدهد. 🔻معظم له را نباید گفت نسبت به این مسئله علاقه مند بود، بلکه باید گفت عاشق و دلباخته این موضوع بود و مرغدلش برای این موضوع پر میزد. عجیب این است که از دو منبع موثق شنیدم که در حادثه قلبی اخیر که منجر به فوت ایشان شد، بعد از حمله قلبی اول که عارض شد و مدتی بیهوش بوده اند و بعد به هوش آمدند، قبل از آنکه توجهی به حال خود بکنند و در این موضوع حرفی بزنند موضوع تقریب و وحدت اسلامی را طرح میکنند و میگویند من آرزوها در این زمینه داشتم». 📚منبع: (مجموعه آثار استاد شهید مطهری (مزایا و خدمات مرحوم آیت الله بروجردی (شش مقاله))، ج 20، ص: 156-154) 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید