#هُوَٱلْمَعشوق
«بپاسِ احترام و زَحمات مادر فرهیخته خادمه آل اللّه مرحومه #احترام_تسلیمیان همسر ذاکر و شاعر ارزشمند شادروان استاد #احمد_مشمولی»
#خورشید_خانه...
یک یادگاری از میانِ جَمعِ ما رفت
خورشیدِ خانه با غُروبَش در کجا رفت
یک مادَریکه باصَفا و باوَفا بود
تنها بزرگِ اَهلِ خِویش و اَقربا بود
بود #اِحترام و اِحترامَش هَست باقی
هم نامِ #مشمولی و نامَش هَست باقی
بود سایه یِ مِهرش به سَر تا زنده بوده
قَلبَش زِ مِهرو لُطفها آکنده بوده
کانونِ گَرمی داشته روز و شَبانه
دلجویی از یاران نِمودی عاشقانه
#ماهِ_مُحَرَّم میزبانِ #ذاکران بود
در دَه شَبِ اَوَّل بجانْ پَروانه سان بود
با #عِزَّتَش، #عِزَّت برایِ دوست میخواست
با #هِمَّتَش، #حُرمَت برایِ دوست میخواست
تاب و قَرارش، خَرجِ راهِ عشق می شُد
دار و نَدارش، خَرجِ راهِ عشق می شُد
با#چایِ_روضه مَست می گَشتَند یاران
کربُبلایی داشته با نوحه خوانان
با چایِ روضه بر #حُسینَش عشق میکرد
هَمراهْ با نورِ دُوعینَش عشق میکرد
با یادِ همسر، #احمدِ_مشمولیِ ما
میداشت مَحفلهایِ عشق و بود برپا
در آن اُتاقِ #عاشقی که چهار گوش است
می دیده اند بانویِ خانه در خُروش است
در بِیتُ الاَحزانَش نَوایِ یا #حُسین داشت
راز و مَگویِ خالصانه با #حُسین داشت
با همسرش شَبهایِ زیبا را سَحَر کرد
با سُوگواری بر امامَش دیده تَر کرد
آن... یارِ نابَش، نوحه هایِ ناب میگفت
این... اَشکهایی مِثلِ مُروارید می سُفت
از #کربلا و #شام و #کوفه می سُرودَند
از #گلشن و #باغ و #شُکوفه می سُرودند
باهَم چه حالاتِ عَجیبی سَر نمودند
دَرهایِ #رَحمت را بسویِ خود گُشودند
#مادر نَگو... مانندِ شَمعی شُعله وَر بود
این خادمه... آن برحُسینَش نوحه گر بود
این مَحفل آرایی ادامه داشت تا حال
بَه بَه از این #دلدادگی و شُور و اِقبال
این مَجلس و بَزمِ عَزا دارد ادامه
با رونَقِ جانش #رضا دارد ادامه
با خِیر و خوبی زندگانی را به سَر کرد
آخر زِ دنیا رفت و سُویِ حَق سَفَر کرد
تا دیدگان را زِین جَهانِ عارِیَت بَست
قَلبِ عزیزانَش زِ هجران و غَمش خَست
بُوسیده اَند وَقتی رُخَش گُفتَند آنها
مادر سلامِ ما رسان بر شَخصِ بابا
با زَمزَمه در گوشِ او نَجوا نمودند
از ماتَمش بَس غُلغُله برپا نمودند
▪️▪️▪️▪️▪️
این وَقعه یاد آوردَم از هجرانِ زَهرا(س)
وَقتِ وِداعْ با پیکرِ بی جانِ زَهرا(س)
مولا #علی(ع) فرمود... آئید ای عزیزان
کُلثوم و زینب با حُسینم ای حَسَنجان
وَقتِ وِداعِ آخرِ مادر رسیده
دیدارتان با رُویِ مادر، سَر رسیده
آه... #فاطمه دَست از کَفَن بیرون کِشیده
طفلان در آغوشَش گرفته آن شَهیده
قلبِ علی(ع) از این عَمَل آتَش فِتاده
سَر بر رُویِ دیوارِ غَمهایش نَهاده
(گلچین)...! بسُوزْ با سُوز و دَردِ شُویِ زَهرا(س)
تا قسمتَت گردَد رَوِی در کُویِ زَهرا(س)
مُحَمَّد تقی گلچین
#محمد_تقی_گلچین
#اشعارِ_آئینی
#بیست_و_دوّم_شَوّال_1444
#تاریخ_23_اردیبهشت_1402
#شنبه_ساعت_13_20_دقیقه
#ساری_شهر_عَلَوی
#چراغِ_دل
#بِنامِ_پدر_وَ_پسر
💎کانال اشعار کربلایی محمدتقی گلچین 💎
@mtgolchin
#هُوَٱلْمَعشوق
#طلوع_ماه_شعبانیه...
شد #ماهِ_پیمبر_ص مَهِ #شعبان آمد
مُژده به همه ماهِ #مُحبّان آمد
آماده شَویم، #شهرِ_عبادت بِرَویم
ماهی که در آن #رَحمت و #غُفران آمد
🖌#کربلایی #محمّد #تقی #گلچین
#اَللّهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَرَجْ
❤️مقدمتان را به این کانال گرامی می داریم 👇
💎کانال اشعار کربلایی محمدتقی گلچین 💎
@mtgolchin