eitaa logo
کانال اشعار محمدتقی گلچین
352 دنبال‌کننده
546 عکس
95 ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دَلیر و شیرِ میدان بود حَمزه تَوانایِ شُجاعان بود حَمزه کَمانداری قَوی در عرصه‌یِ جنگ بَرِ خَتمِ رَسولان بود حَمزه عَدو تَرسی فَراوان داشت در دل حقیقت بود پیدا در مُقابل نمی آمد کسی در روبرویَش کُنَد پیکار با او در مَراحل زِ صَمصامَش نِکو ایثار میکرد بحَقْ جنگ آوَری بسیار میکرد بلی... حَمزه عدو را با صَلابَت به یک ضَربه چو تار و مار میکرد نَبَردی در اُحُد بس آهَنین داشت به قلبِ خَصم تیری آتَشین داشت زَمانی که به اَعداء حَمله می بُرد پَیمبر بر لَبش صَد آفرین داشت سِلَحشُورانه مُحکم گفته ام من به شَخصَش صَدرِ اَعظَم گفته ام من وَ می جَنگید او با هر دو شمشیر زِ رَزم آرائِیَش کَم گفته ام من یگانه حَمزه آن سَردارِ بیدار نَبی را بوده پُشتیبان و غَمخوار که با نیزه زَده فَرقِ اَبوجَهل وَ خونِ تازه شد جاری زِ اَشرار زِ دَستِ آن صَیاد... حَمزه زِ کارِ وَحشی اَش فریاد... حَمزه کِنارِ نَهرِ خُشکِ آب بوده زِ زِین رُویِ زَمین اُفتاد حَمزه نَبی آمد کنارِ جسمِ حَمزه که دیده پاره پارِ جسمِ حَمزه به سَمتِ قبله پایَش را کِشیده وَ گشته بیقرارِ جسمِ حَمزه رَسول اللّهِ اَکرم گریه میکرد زِ داغِ حَمزه با غَم گریه میکرد نَدیدم او کُنَد گریه به هر کَس... ولی دیدم به ماتَم گریه میکرد چو اَجسادِ شهیدان را بِدیدند تَمامی ناله از دل بَر کِشیدند عزاداری برایِ حَمزه کردند هر آنکَس حَرفِ پیغمبر شنیدند چه حالی داشت در آنجا صَفِیّه نموده زاری و غوغا صَفِیّه وَ دیده پیکرش تا مُثله گشته زَده از سینه اَش آوا صَفِیّه صَفِیّه خواهرِ چِها کرد کِشید آه از دل و واحَمزَتا کرد نَشُد هَرگز اَسیرِ غِیرْ... (گلچین) ولی اَسیری تا کجا کرد مُحَمَّد تقی گلچین 💎کانال اشعار کربلایی محمدتقی گلچین 💎 @mtgolchin
ای قُبِّه ات عَرشِ بَرین، عَبدُألْعَظیمی نامِ خُوشَتْ نَقش آفرین، عَبدُٱلْعَظیمی چون گوهری در این زمین، عَبدُٱلْعَظیمی نَجلِ اَمیرٱلْمُؤمِنین، عَبدُٱلْعَظیمی ماهِ تَمامی از تَبارِ آفتابی ذکرِ دُعاهایِ دلم را مُستَجابی ▪️▪️ ای آسمانی ها زَمینْ بُوسِ سَرایت ای خُسروان باشند در کویت، گدایت ای جان نثاران خاکِ پا و جانفدایت ای شهرِ در سایه یِ گُلدستهایت ای صاحبِ قَدر جَلالت تو زَعِیمی دارایِ فَضلیّ و کریم اِبنِ کریمی ▪️▪️ ای لاله یِ باغِ وَلایت بر حسن، جان گنجینه یِ مِهر و عنایت بر حسن، جان میگویم از سینه ثَنایت بر حسن، جان شایسته از مدحِ رَسایت بر حسن، جان دل می بَری، جانْ بر همه اَهلِ وَلایی آئینه یِ حُسنِ امامِ مُجتبایی ▪️▪️ ای شهرِ ...! داری هوایِ کربلا را هَم در بَغل بِگرفته ای وَجهِ خدا را خوش می دهی بُویِ امامِ ما رضا را بِینَم نجف یا کاظمین یا سامرا را ای آستانِ باصَفایت قِبله یِ ما بِیتُ ٱلحَرامِی، زَمزَمیّ و کعبه یِ ما ▪️▪️ گُفتند هرکس در دلش حال و هوا هست آید در اینجا... این حَریمِ کربلا هست آری... که پابَندیِ میثاق و وَفا هست این دَرگهِ اُمّیدی و دارُٱلشِفا هست دَستِ گدایان بر دَرِ این خانه باشد هر کَس حُسین خواهان بُوَد دیوانه باشد ▪️▪️ ای مَرقَدَت شد پایگاهِ رَحمتِ خَلق دارُٱلْامان هستی و بابِ حاجَتِ خَلق هم خود فَراهَم میکُنی بس نِعمَتِ خَلق ایجاد کردی در زَمانه فُرصَتِ خَلق آیَند در صَحن و سَرایت پا گُذارند را بجان... می شُمارند ▪️▪️ ای مُلکِ دارد زِ تو جاه و مَقامی ای عاشقان دارند اینجا اِنسِجامی ای اَشکها میریزد هَمراهِ سَلامی هم شَمع سان میسوزنَ از بَهرِ امامی درعصرِعاشورا سَرَش از تَن جدا شد آن پیکرَش پامالِ سُمِّ اَسبها شد ▪️▪️ دیگر نمیگویم چها شد بر سَرِ او ذکرِ گفت مادَرِ او خونین جگر گردیده خواهَرِاو (گلچینِ) سَرگشته شده نَغمه گرِ او ایکه تَوَلاّیِ تو باشد سَرنوشتم هرچه که گفتم... توسُرودی من نوشتم مُحَمَّد تقی گلچین 💎کانال اشعار کربلایی محمدتقی گلچین 💎 @mtgolchin
.... مُدافعانِ حَرَم سَرخوشانِ توحیدند که جُز وصالِ حقیقت، رَهی نمی دیدند قَدَم به عرصه یِ خونین چه اِقتدارانه نَهاده اند و به مَرگِ حَیات خَندیدند چو اِقتدا که به (س) همیشه میکردند به جبهه ها، به شهامت، به خَصم، جنگیدند مُرید و رَهروِ خَطّ و رَهِ () به یکصدا همه بودند و جامه بِدریدند برایِ همّت و یاری به شیعیانِ عَرَب پیامِ نافذِ رَهبر... بگوش، بِشنیدند به سوریه، به یَمَن وَ کشورِ لُبنان زِ عشق رفته و در خونشان به غلطیدند به عَزمِ راسِخ و رَزمی شُجاع و مردانه اَمان زِ دشمن و اَهریمنان چو بُبریدند به مِثلِ دَسته گُلانِ قیامِ برویِ عَهد بودن و هیچگه نَترسیدند چو بَرگِ گُل تَنشان را پس از شهادتشان میانِ پَرچَمِ ، به فَخر... پیچیدند مِی و سَبویِ شهادت، چقدر شیرین است که با حُضور، زِ دَستِ نگار... نوشیدند به لاله‌هایِ مُطَهّر وَ پَرپَرِ ایران که یک یکِ چشمه هایِ امیدند شهید... چهار حُروفش بحق چه پُر مَعناست کلامِ دلکشِ(گلچین) هَماره بُگزیدند مُحَمَّد تقی گلچین 💎کانال اشعار کربلایی محمدتقی گلچین 💎 @mtgolchin
🍀 علیها_السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرى قمرى در شهر مدینه منوّره متولّد گردیده و جهان را به قدوم خویش مزین فرمودند. 🍀نام مبارك آن بزرگوار ، و كنیه گرامیشان ام الحسن و ام كلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صدّیقة الصغرى، عصمة الصغرى، ولیة اللّه العظمى، ناموس الكبرى، شریكة الحسین علیهالسّلام و عالمه غیر معلّمه، فاضله، كامله و ... پدر بزرگوار آن حضرت، اوّلین پیشواى شیعیان حضرت امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیهماالسّلام، و مادر گرامى آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها می باشد. 🍀در آن زمان که صدیقه کبری (علیها السلام) به این گوهر دریای عصمت و طهارت باردار بود، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مدینه حضور نداشتند و به سفری رهسپار بودند. هنگامی که وجود مقدس زینب کبری (سلام الله علیها) متولد گشت، صدیقه طاهره (علیها السلام) به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود که چون پدرم در سفر است و در مدینه حضور ندارد، شما این دختر را نام بگذارید. ✔️آن حضرت فرمود: من بر پدر شما سبقت نمی گیرم، صبر نما که به این زودی رسول خدا باز خواهد گشت و هر نامی که صلاح داند بر این کودک می نهد. 🍀هنگامی که سه روز گذشت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مراجعت نمود و و همانگونه که رسم و سیره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود، نخست، به منزل حضرت زهرا (علیها سلام ) وارد گشتند. 🍀امام علی (علیه السلام) خدمت آن حضرت عرض کرد: ✔️ یا رسول الله! خداوند متعال دختری به دخترت عطا فرموده است، نامش را معین فرمایید. ✔️ فرمود: اگر چه فرزندان فاطمه اولاد من می باشند، لکن امر ایشان با پروردگار عالم است و من منتظر وحی میباشم. در این حال جبرییل نازل شد عرض کرد: یا رسول الله! حق تو را سلام می رساند و می فرماید: نام این مولود را " " بگذار، چرا که این را در لوح محفوظ نوشته ایم. 🍀رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) قنداقه آن مولود گرامی را طلبید و به سینه چسبانید، ببوسید و نامش را زینب نهاد و ✔️فرمود: به حاضرین و غایبین امت، وصیت می نمایم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا که او به (علیها سلام) شبیه است. 💐 . 💎کانال اشعار کربلایی محمدتقی گلچین 💎 @mtgolchin