#هُوَٱلْمَعشوق
#یا_باقر_العلوم_ع_ادرکنی
#شهادت_7_ذیحجة...
#زَمزَمه...
«دیدی توباچشمان خود....»
دیدی تو با چشمانِ خود
گلها همه پرپر شدند
در روزِ عاشورایِ خون
یاران همه بی سر شدند
دیدی تو با چشمانِ خود
آتش گرفته خیمه ها
طفلان فَراری گشته اند
سُویِ صَحاری از جفا
دیدی تو با چشمانِ خود
برکودکان سیلی زدند
با تازیانه بر تَنِ
آنها گُلِ نیلی زدند
دیدی تو با چشمانِ خود
رَأسِ بُریده رویِ نی
از کربلا تا شَهرِ شام
کردی مَسیرش را تو طی
دیدی تو با چشمانِ خود
درگوشه یِ ویرانْ سَرا
بردامنِ زینب،به شب
جان دادنِ رقیه را
دیدی تو با چشمانِ خود
ای رهبرِ آزاده خو
زَنجیر و غُل برگردنِ
بابایِ تو کرده عدو
دیدی تو با چشمانِ خود
رَنج و ستمهایِ شَدید
اشکِ عزا میریختی
از داغِ سلطانِ شهید
بااین مُصیباتِ عجیب
رُوحِ تُرا آزُرده اند
طاقت زجسمِ پاکِ تو
اَعدایِ کافر بُرده اند
ای یادگارِ کربلا
ازغُصّه،پیرت کرده اند
از این جهان و زندگی
گویا که سیرت کرده اند
از یکطرف با زَهرِ زِین
مسمومِ کینه گشته ای
پنجم غریبِ رهبرِ
شَهرِ مدینه گشته ای
آه..از پَلیدیِ هُشام
گردیده آخر قاتلت
با ِزینِ زَهرآلوده اش
آتش زده برحاصلت
میسوخت اعضای توو
فریاد و واویلا زَدی
از دست و پا اُفتادی و
آوایِ یازهرا زَدی
لَب تشنه با جسمِ کبود
اُفتاده بودی بر زمین
با یادِ شاهِ تشنه لب
جان داده بودی برزمین
(گلچین) تو گُلها چیده ای
از صَفحه یِ گلزارِ خود
کُویِ بقیع را خواستی
باگفتنِ اشعارِ خود
مُحَمَّد تقی گلچین
#محمد_تقی_گلچین
#اشعارِ_آئینی
#شهادت_باقر_العلوم_ع
#تاریخ_7_دی_1385
#ساری_شهر_عَلَوی
#چراغِ_دل
#بِنامِ_پدر_وَ_پسر
💎کانال اشعار کربلایی محمدتقی گلچین 💎
@mtgolchin