هدایت شده از شوق پرواز🕊
✅«همسر #شهید_یوسف_سجودی می گوید: یوسف بعد از مدتها خرید کرده بود. بهم گفت: "خانوم! ناهار مرغ درست میکنی؟" هنوز آشپزی بلد نبودم. اما دل رو زدم به دریا و گفتم: "چشم…" مرغ رو خوب شستم و انداختم تویِ روغن. سرخ و سیاه شده بود که آوردمش سرِ سفره. یوسف مشغول خوردن شد. مرغ رو به دندون گرفته بود و باهاش کلنجار می رفت. مرغ مثلِ سنگ شده بود و کنده نمیشد. تازه فهمیدم قبل از سرخ کردن باید آبپزش میکردم.