eitaa logo
کانال شخصی (علی حاتمی )
354 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
704 فایل
بسمه تعالی ((کانال ارائه محتوای تبلیغی و طرحهای ویژه و نمونه فعالیتهای مفید مبلغین )) فضلای عزیزمطالب مهم تبلیغی و طرح ویژه را به بنده ارسال بفرمائید علی حاتمی @alihatami69
مشاهده در ایتا
دانلود
انا لله و انا الیه راجعون در چهارمین روز از ماه خدا، روح ملکوتی سرکار حاجیه خانم نیره احتشام رضوی همسر شهید حجت الاسلام و المسلمین حاج سید مجتبی نواب صفوی "قدس الله سرهما" به ملکوت اعلی پیوست. به همین مناسبت شما رو دعوت به شنیدن خاطره ای از ایشان میکنیم:👇👇 بعداز افطارِ مختصر؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم. حتی نان خشک. ️فقط لبخندی زد. این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم. وقت سحر هم آقا برخاست آبی نوشید و گفتم دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم. باز آقا لبخندی زد. بعد نماز صبح گفتم. بعد از نماز ظهر هم گفتم. تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریمااااا. اذان مغرب را گفتند. آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند: امشب سفره افطار نداریم؟ گفتم پس از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم؛ نداریم . نیست. آقا لبخند تلخی زد و فرمود یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست؟ خندیدم و گفتم : صد البته که هست. رفتم و با عصبانیت سفره‌ای انداختم و بشقاب و قاشق آوردم. پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا. هنوز لیوان پر نکرده بود. صدای در آمد. طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در . آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند. آقا فرمود تعارف کن بیایند بالا. همه آمدند. سلام و تحیت گفتند و نشستند. آقا فرمود : خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند. من هم گفتم بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست! رفتم و آوردم. آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند. در همین هنگام باز صدای در آمد. به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم: برو در را باز کن این دفعه حتما از مشهدند! الحمدلله آب در لوله ها هست! فراوان ! مرحوم نواب چیزی نگفت. یوسف رفت در را باز کند. وقتی برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد. گفتم اینا چیه؟ گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهرا امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده. گفت : هر چی فکر کردند این همه غذای پخته را چه کنند ؟ خانمش گفته چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه سلام الله علیها. گفته بدهند خدمت آقا سید که ظاهرا مهمان هم زیاد دارد. آقا یک نگاه به من کرد. خندید و رفت. من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم. کارشان که تمام شد، رفتند. آقا به من فرمود، دو نکته: اول این که یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی تاخیر شد چقدر سر و صدا کردی؟! دوم وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی ، از آن سر و صدا خبری نبود ! بعد فرمود : مشکل خیلی‌ها  همینه. نه سکوتشون از سر انصافه، نه سر و صداشون. وقتِ نداشتن، جیغ می زنند ، وقتِ داشتن، بخل و غفلت... این بود خاطره ای از همسر محترمه روحانی مجاهد و انقلابی، شهید حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی نواب صفوی نوّرالله مرقدهما اللهم صل علی محمد و آل محمد و احشرهما واحشرنا مع الشهداء و الصدیقین و الأئمة المعصومین🤲
هدایت شده از سبک زندگی الهی
☁😔✨☘✨☘ 😔⛅️🤲 💐 ✨🤲🌕🙂 ☘💐🙂 ✨ ☘ بسم الله الحمن الرحیم 🤲اللهم عجل لولیک الفرج🤲 وقت بخیر✋ کتاب ربانی آیاته مجلس اول1⃣ امام زمان خازن تمام علوم وعصاره هستی ⭐️ فضل خدا قرین فضل امام زمان⭐️ « قَرَنْتَ اِلى فَضْلِها فَضْلک » به فضل خودت فضل امشب را مقرون ساختی، «فضل الله» قرین فضل توست. او کیست ؟ در زیارت آن حضرت عبارتی است که توان بیان آن را ندارم، آن قدری هم که می فهمم از بیانش عاجزم. در زیارت آن حضرت دارد که: سلام بر تو. سلام کسی که تو را شناخته: « عرفک به الله»، در آنجا دارد که: "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناظِرَ شَجَرَةِ طُوبی وَسِدْرَةِ الْمُنْتَهی،" "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللهِ الَّذی لا یُطْفی، "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهِ الَّتی لا تَخْفی،" (سلام بر تو ای نظر کننده به درخت طوبی و سدرة المنتهی سلام بر تو ای نور خدا که خاموش نگردد سلام بر تو ای حجت خدا که پنهان نماند) آقایان اهل فضلند گر چه ما گاهی جسارت می کنیم، اما این ها رسم طلبگی است اما اهل درک و فضیلت هستید. ⭐️ محدوده ی درک نظر و خیال و فهم⭐️ خیال دامنه اش قابل قیاس با نظر نیست. شما تا کجا می بینید؟! اما خیال شما تا کجا می رود؟! بین نظر و خیال چقدر فاصله است؟ بین خیال و عقل چقدر فاصله است؟ یعنی آنچه شما به چشمتان👁👁 می بینید تا آنچه که به خیالتان می یابید، تا آنچه که به عقلتان درک می کنید، دامنه ی بعد فاصله بین این مدارک چقدر است؟ خوب، حد نظر تا کجا می رود؟ اما حد خیال شما کجاست؟ از مرتبه ی خیال بگذرید حد عقل شما کجاست؟ حد عقل درک مجردات است. ⭐️ نظر امام زمان به شجره طوبی و سدرة المنتهی⭐️ کسی که حد نگاهش «سدرة المنتهی» است؛ یعنی وقتی نگاه می کند «سدرة المنتهی» را می بیند، عقل او تا کجا را می یابد. ‼️👈 این ،حجة ابن الحسن است ‼️ چنین شخصیتی است « "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناظِرَ شَجَرَةِ طُوبی وَسِدْرَةِ الْمُنْتَهی،"» معرفت امام زمان در گفتن 🚫لاطائلات🚫نیست. امام زمان به این ها ✔️ باید معرفی شده و قهرا باید به حق قدرش تقدیر شود. واگر به حق قدرش تقدیر نشد، چنان به مغز آدم می زنند که این آدم قدر نشناخته را برای ابد بدبخت می کنند. چرا که او امام زمان را از کمالات تنزل داده و از آن مقامی که خدا او را در آنجا گذاشته ولو یک درجه پایین آورده ✨ كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ ✨ و این دیگر بدترین درد است. ⭐️ جبرئیل تحت سیطره ی امام زمان⭐️ به هر حال محدوده ی مشاهده ی او این چنین است. وقتی نظر این شد، خیالش تا کجا می رود؟ دیگر آنجا عقل جبرئیل مات می شود؛ چون جبرئیل حدش در سدرة المنتهی است، جبرئیل از سدرة المنتهی بالاتر نمی رود، امام زمان کسی است که سدرة المنتهی زیر چشم اوست، جبرئیل تحت سیطره ی نگاه اوست، آنجا که عقل اوست جبرئیل اصلا کجاست‼️ تشریفاتی برای وحی است که جبرئیل باید نازل شود، این یک حساب دیگر است. باز جبرئیل در آن مرتبه مات و محو است ✨ وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَىٰ* عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَىٰ* عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ ✨ در آن مقام، جبرئیل در نزول است، قرآن📖 را با تأمل و دقت و علم بخوانید. به هر حال کسی که حد نظرش این است آن وقت معرفتش چیست؟ معرفتش همان است که بعد از چند جمله است: "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناظِرَ شَجَرَةِ طُوبی وَسِدْرَةِ الْمُنْتَهی،" "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللهِ الَّذی لا یُطْفی،" ممنون از توجهتون🤝 به امید دیدار🌷 @dargoshi
هدایت شده از همسرداری حرفه‌ای
💠 🔴 💠اِذا اخَتَصَمَتْ هِیَ وَ زَوجُها فی‌البَیتِ فَلَهُ فی کُلِّ زاویَهٍ مِن زوایَا البَیتِ شَیطانٌ یُصفِّقُ و یَقولُ: فَرَّحَ اللهُ مَن فَرَّحَنی! 💠 زمانی که زن با همسرش در منزل و مشاجره می‌کند (دقیقاً) در همان زمان در هر یک از زوایای منزل یک مشغول کف زدن و شادمانی است و می‌گوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و کرده است! 📙 لئالی‌الأخبار،ج ۲،ص ۲۱۷ 🆔 @khanevadeh_313
19.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقل کرامتی از مرحوم آیت الله بهلول گنابادی و طی الارض به کربلا ووو توسط عبدالحسین زواره @mthsadeg
توجه توجه بسمه تعالی دوستانی که در حال حاضر فعالیت جهادی دارند مستند به نوع فعالیتشون با سند و عکس برای بنده ارسال کنند تا تمهیدات دیده شده توسط مرکز تقدیم بشه حاتمی
توسل به حضرت خدیجه س را علما چگونه توصیه میکنند؟ چه عملی انجام دهیم برای توسل مجرب تراست؟ با سلام و تشکر از ارتباط شما   با این مرکز به مطلب زیر توجه کنید . ۱. حضرت خدیجه کبری همسر گرانقدر و با وفای رسول خدا و یار و همراه و همگام پیامبر ص در فراز و نشیب های تاریخ اسلام و ام المومنین و مادر حضرت زهرا ع است و در نزد خدای متعال جایگاهی والا و مقامی بس عظیم دارد . ۲. توسل به این بانوی بزرگ بدون شک در برامدن حوائج و مهمات تاثیری عمیق دارد . ۳. بزرگان اهل کمال و علمای ربانی نسبت به توجه به این بانو و توسل به ایشان توصیه کرده اند و سفارذش کرده اند که ایشان را از یاد نبرده و خاطره ایشان را هماره زنده نگه داریم . ۳. هدیه صلوات به روح پاک ایشان و قرائت قران کریم و به خصوص سوره مباره یس و تقدیم ان به روح پاکش از راه های توسل به این بانوی فداکار و مقرب درگاه الهی است توسل به حضرت خدیجه اگر حاجت مهمی داشتید وضو بگیرید و رو به قبله بنشینید و بدون حرف زدن و یا انجام کار دیگری۴۰۰ مرتبه سوره مبارکه قدر را تلاوت کنید ۲۰۰ مرتبه اول را به حضرت خدیجه سلام الله علیها هدیه کنید و ۲۰۰ مرتبه دیگر را به حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها) مادر گرامی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ( هدیه کنید انشا الله حاجت بر آورده میشود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين 🍎مطلب شماره 656 قَالَ الْإِمَامُ السَّجَّاد صلوات اللّه علیه: القوا علینا الماء و النار الموقده. 🍐مقتل خطی بشارت الباکین(حسین بن عبدالرزاق تبریزی) ص 152 امام سجاد صلوات اللّه علیه فرمود : در شام بر ما آب داغ و آتش گداخته ریختند. @mthsadeg
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين 🍎مطلب شماره 651 منهال بن عمر گوید از کوچه عبور می کردم دیدم آب از ناودان خانه سرازیر است اجتناب کردم شخصی بانگ بر من زد وای بر تو از این اجتناب می کنی، مگر نمی دانی این آب چشم بیمار کربلا زین العابدین صلوات اللّه علیه است. گفتم چگونه می شود شخصی چنین گریه کند آب چشم او از ناودان بریزد، دق الباب کردم غلامی آمد اذن دخول خواستم رفتم بالای بام، دیدم حضرت می خواهد تجدید وضو کند به آب آفتابه نگاه می کند و گریه می کند، عرض کردم مگر اشک چشم شما چه قدر است؟ فرمود ای منهال آنچه من دیدم تو ندیدی روز عاشورا بیهوش بودم چون به هوش آمدم دیدم زنها خیمه را خالی کرده اند و صدای گریه از بیرون خیمه می آید زیر بغل مرا گرفتند دیدم پدرم نعش علی اکبر صلوات اللّه علیه را آورده به خیمه ها،دوباره بیهوش افتادم باز به هوش آمدم دیدم دوباره صدای گریه بلند است گفتند پدرت از سر نعش عباس بن علی صلوات اللّه علیه برگشته، دوباره بیهوش شدم وقتی به هوش آمدم دیدم مرغی بزرگ بالای سر من است نگاه کردم دیدم پدرم صلوات اللّه علیه است از بس تیر خورده در بدنش زره شده است، اسرار امامت را به من داد دوباره بیهوش شدم چون به هوش آمدم دیدم عمه ام زینب صلوات اللّه علیها آمده فرمود نور دیده برخیز عالم دگرگون شده دیدم سر پدرم صلوات اللّه علیه را روی نیزه کرده اند. 🍐مقتل خطی جامع المجالس 263
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين 🍎مطلب شماره 627 حضرت سید الشهداء صلوات اللّه علیه کنار حضرت علی اکبر صلوات اللّه علیه فرمود: والله یاعلی لقد ذاب لحم عظمی بصرعک و ذهب النور من بصری. قسم به خدا ای علی گوشت استخوانم ذوب شد و نور دیده ام رفت. 🍐جواهر المقاتل ص 410
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين 🍎مطلب شماره 623 در بعضى روايات آمده است : حضرت سكينه عليها السلام در روز عاشورا به خواهر سه ساله اى (كه به احتمال قوى همان رقيه عليه السلام باشد) گفت : بيا دامن پدر را بگيريم و نگذاريم برود كشته بشود(سلام الله علیها). امام حسين عليه السلام با شنيدن اين سخن بسيار اشك ريخت و آنگاه رقيه عليها السلام صدا زد : بابا! مانعت نمى شوم . صبر كن تا ترا ببينم (سلام الله علیها) امام حسين عليه السلام او را در آغوش گرفت و لبهاى خشكيده اش را بوسيد. در اين هنگام آن نازدانه ندا در داد كه : العطش العطش ، فان الظما قدا احرقنى بابا بسيار تشنه ام ، شدت تشنگى جگرم را آتش زده است . امام حسين عليه السلام به او فرمود : كنار خيمه بنشين تا براى تو آب بياورم آنگاه امام حسين عليه السلام برخاست تا به سوى ميدان برود، باز هم رقيه دامن پدر را گرفت و با گريه گفت : يا ابه اين تمضى عنا؟ بابا جان كجا مى روى ؟ چرا از ما بريده اى ؟ امام عليه السلام يك بار ديگر او را در آغوش گرفت و آرام كرد و سپس با دلى پر خون از او جدا شد . 🍐وقايع عاشورا سيد محمد تقى مقدم ص 455 و حضرت رقيه عليه السلام تاليف شيخ على فلسفى ص 550 @mthsadeg