#خاطره_تلخ بعد از شـــهادت حــاج قــاسم هر سال عیدنوروز توی گلزار شهـدای کرمان روایتگری می‌کنم اما وقتی خبر حادثه‌ی تلخ کرمان رو شنیدم؛ شرمسار شدم شرمسار از شهــادتی که به دهه نودی‌ها هم رسید و به ما نه! انگار دوباره زمانه می‌خواست بهم بفهمونه که: "خیلی فرق وجود داره بینِ از شهـدا گفتن، تا شهید بودن... برا رسیدن به شهـادت ، باید شهـید زندگی کرده باشی" قبلا هم این احساس تلخ رو داشتم سالها پیش وقتی از درب یکی از مجموعه‌های آموزشی حوزه با عجله خارج می‌شدم یکی دوان دوان در حالی که من رو صدا میزد بهم نزدیک شد برگشتم و دیدم یه طلبه‌ی چهارشونه و تنومنده بهم رسید و گفت: آقا سید! من خیلی دوست دارم مثل شما راویِ شهـدا بشم... میشه بگی چطور میشه راوی خوبی شد؟ چون عجله داشتم یه جواب کلی بهش دادم و رفتم گذشت و گذشت... و بعد از چند سال دوباره مسیرم خورد به اون مجموعه‌ی آموزشی وارد سالن که شدم‌‌، عکسی روی دیوار نظرم رو جلب کرد به قاب عکس دقت کردم و شناختمش همون طلبه‌ی جوانی بود که چند سال پیش ازم خواست نحوه‌ی روایتگری شهـدا رو بهش یاد بدم متن زیر عکس رو که خوندم، پاهام سست شد نوشته بود: طلبه‌ی شـهید احمد حجتی... . توی عراق شـهید شده بود چقدررر به حالش غبطه خوردم کسی که دنبال راوی شدن بود ؛ حالا رسیده بود به شهــادت و من سالهاست راوی ام و ... اللهم ارزقنا تصویر این شهــید عزیز رو براتون گذاشتم ورق بزنین و ببینید 🇮🇷 کانال #طلبه‌ی_تحلیل‌گر: @m_zade #موسوی_زاده