ما هم التماس دعا داریم ازتون:)

خرم دمی که عشق تو در دل پدید شد شام سیاه صومعه صبح سپید شد

دنیا بدون روی تو بی رنگ بود و شوم ایام ما به یُمن حضورت سعید شد

با یک گل اگر بهار نمی‌شد به روزگار تا آفریدگار تو را آفرید، شد

یک جلد ساده بود اگر مجدتان نبود قرآن دم از وجود شما زد مجید شد

هر قدر بیشتر بزنندم، یقین کنم لطفت به این کمین غلامت مزید شد

روزی رسد مرا که بگویند عاقبت در صحن می‌کده به دم مِی شهید شد

باب رب جلی چون در شماست حقا رباب بر درتان شاه کلید شد

اصلا بعید نیست که از شمر بگذری وان کیست که از عنایت تو ناامید شد

بدبخت آن کسی که بیافتد ز چشم دوست زر بود با شما و از این پس حدید شد

تصمیم گرفتم برعکس سالای قبل که واسه سفر اربعین خودم رو به آب و آتیش می‌زدم و به در و دیوار می‌کوبیدم تا بشه که برم، امسال دیگه شل کنم...

نه که نخوام برم، نه هدفم فقط یه چیزه