eitaa logo
🌻مشاور من🌻
530 دنبال‌کننده
140 عکس
33 ویدیو
1 فایل
گرامیان سلام خوش آمدید 🍃🌺🌺🍃 🔹طلبه حوزه علمیه قم 🔸کارشناس ارشد روان شناسی 🔹مدیر بخش مشاوره 🔸عضو انجمن روان شناسی اسلامی ✅در کنار هم هستیم با موضوعات 🔹روانشناسی 🔸 مشاوره 🔹احکام 🍃🌺🌺🍃 ارتباط @Tamannayevesl
مشاهده در ایتا
دانلود
مشاوره11.mp3
12.71M
____🍃🌸🍃____ سلام وقت بخیر من ده ساله ازدواج کردم ولی اصلا حسی به همسرم نداشتم یه دختر۴ساله داریم شوهرم برای بچه دوم اصرار داره ولی من واقعا نمیدونم ما صلاحیت و لیاقت یه بچه دیگه رو داریم؟!! من فکر میکنم واقعا افسرده شدم چون اصلا با بچم بازی نمیکنم و شدم یه مادر تراکتوری برا خونه حتی مسافرت و تفریح هم حالم رو خوب نمیکنه حس میکنم عشق باعث حال خوب ادم میشه که تو وجود من نیست من به ... هم فکر میکنم و دوست دارم بمیرم کلا خیلی حالم بده. افکارم همش منفیه. به پوچی رسیدم البته شوهرم منو ساپورت مالی هم نمیکنه زیاد یکی از حسای بدم همینه.من سعی میکنم بیشتراوقات سطح پایین خودمو ببینم ولی واقعا خیلی سخته. 🍃🌸🍃 @mycounselor
1M
____🍃🌸🍃____ سلام وقت بخیر جهت مشاوره پیام دادم راستش من ازدواج نکردم الان هم متاسفانه از یکی از پسران دانشگاه خوشم آمده نمی دونم باید چیکار کنم پسر خوبی نیست اگر خانوادم بفهمند مرا می کشند اما هر کاری می کنم نمی تونم از ذهن بیرون کنم چ کنم؟ راستش الان ازدواج برای من خیلی ضروری هستمهم تر از همه بد جوری به گناه افتادم واقعا دارم دیوانه میشم بعد از یک دوره افسردگی شدید الان دوباره حالت خودکشی سراغم آمده خوب بودم تا این دیدم همش می خوام باهاش رابطه برقرار کنم راستش من دختر مذهبی هستم اما تحت فشار های روانی از جهت فردی و آسیب های فردی قسم خوردم رابطه برقرار کنم اما اگر خانواده متوجه بشوند مرا .... بخدا نمی دونم چیکار کنم ؟ 🍃🌸🍃 @mycounselor
هدایت شده از 🌻مشاور من🌻
🔻پرسش سلام خسته نباشید ازتون می خوام کمکم کنید و بگید باید چکار کنم. یه دختر ۴ ساله و یه پسر ۶ ماهه دارم. خیلی نگرانم یه مدت که می بینم دخترم مدام می ره داخل اتاق و می خوابه رو بالشت و خودش رو می کشه. بعضی وقتها هم رو فرش دراز می کشه و همین کار می کنه. خانواده من و همسرم همه مذهبی هستیم و اهل هیچ برنامه و ماهواره هم نیستیم نمی دونم این کار رو از کی یاد گرفته خیلی نگرانم نمی دونم باید چکار کنم؟ ✅ پاسخ بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض تحیت از مطالبی که بیان کردید روشن است که موضوع مذکور برای شما تبدیل به یک دغدغه و نگرانی شده است. طبیعی است که شما نیز مانند هر مادر دیگری نسبت به تربیت و سرنوشت فرزندتان احساس مسولیت کنید و چون گمان می کنید این رفتار ضد اخلاقی است آشفته و نگران شده اید. در رابطه با سوال و دغدغه ای که دارید به چند نکته توجه داشته باشید: 🔸به شرایط سنی فرزند خردسال خود توجه داشته باشید. دوره سنی ۳تا ۶ سالگی یعنی مرحله احلیلی دوره ای است که انرژی روانی متمرکز بر اندام جنسی است و شناخت و کشف هویت جنسی رقم می خورد 🔹رفتار فرزند شما در چنین سنی، رفتاری نسبتا شایع است و بروز آن می تواند بدون اینکه از فرد دیگری یاد گرفته باشد اتفاق بیفتد. 🔸با توجه به سن اندک و عدم قدرت تشخیص، رفتار فرزند شما جنبه اخلاقی و ضد ارزشی ندارد. کودک قدرت تمییز دادن اندام بدن از یکدیگر را ندارد و تفاوت چندانی میان اندام جنسی با دیگر اندام نظیر گوش، انگشت و ...قایل نیست. این رفتار تنها جنبه بازی و سرگرمی برای کودک دارد. اما برای اینکه این رفتار تبدیل به یک رویه و ادامه در بزرگسالی نشود، در کنار توجه به نکات قبل موارد زیر را رعایت کنید؛ ☘ علاوه بر جنبه بازی در بسیاری از موارد ممکن است علت این رفتار اضطراب کودک باشد به نحوی که از این طریق سعی در رهایی از اضطراب دارد. بنابراین تلاش کنید متغیرهای اضطراب زا در زندگی کودک حذف و یا کاهش یابد. ☘☘☘ به بهداشت کودک رسیدگی کنید و از لباس زیر نخی برای او استفاده کنید تا زمینه خارش یا سوزش در اندام تناسلی فراهم نشود. ☘☘☘☘ به میزان لازم فضای تنوع، سرگرمی، بازی و...را برای کودک فراهم کنید تا انرژی روانی او به نحو صحیح مصرف شود. از طرف دیگر تلاش کنید از تنهایی و بیکاری کودک جلوگیری کنید. 💥💥💥💥 در مواجهه با کودک در چنین شرایطی ضرورت دارد آرام و خونسرد باشید و از هرگونه برخورد تند و پرخاشگرانه اجتناب کنید. تبیه و برخورد منفی سبب تشدید اضطراب و نیز رفتار مذکور خواهد شد. 💥💥💥💥 راه مناسب این است که بدون اینکه او متوجه حساسیت شما شود از روش حواسپرتی استفاده کنید. موفق باشید 🌸☘☘🌸 https://eitaa.com/mycounselor
2.03M
____🍃🌸🍃____ سلام من تازه عضو کانالتون شدم ... خانمی به خاطر اینکه باباش بدهی داشته و پر داخت بدهی در توانش نبود. پسر خانواده طلبکار از دختر خانواده بدهکار خواستگاری کرده و گفتن که اگر دختر بهمون بدید از طلبمون صرفنظر می کنیم. دختر هم تو ظاهر برا اینکه پدرش متوجه نشه به پسر اطهار علاقه کرد ولی در واقع او رو نمیخواست. نتبجه این ازدواج یک دختره که شش ماه بعد تولدش، پدرش رو از دست میده. الان دختر ۳ سال ونیم داره ولی مادر شوهر به عروس میگه تا وقتی دخترت بزرگ نشده و ازدواج نکرده، خودت هم نباید ازدواج کنی. ایا مادر شوهر سابق این خانم میتونه مانع ازدواج بشه؟ چاره چیه؟ و... _🍃🌸🍃_ https://eitaa.com/mycounselor
🍃🌸🍃 ⭕️ پرسش شوهر من با باجناق وخواهرم، مشکل داره هرچي خوبيهاشونو ميگم حريص تر ميشه نسبت بهشون 7سال زندگي ندارم تصميم گرفتم طلاق بگيرم لطفا راهنمایی کنید. ✍️پاسخ: با سلام تصمیم به طلاق، تصمیمی است که می تواند حاکی از ناراحتی های زیادی از زندگی مشترک باشد. البته این مقدار از مشکلی که در سؤال به آن اشاره کرده اید، نمی تواند دلیلی قانع کننده برای جدایی شما باشد. ضمن اینکه سؤالی پرسیده اید که بسیار کلی و دارای ابهامات بسیاری است. اشاره ای به سن و سال خود و همسرتان نکرده اید، همان گونه که اشاره به مشکلات دیگر زندگی‌تان نکرده اید. این مطلب نشان می دهد که بهتر است برای رفع ابهامات باید به مشاور حضوری مراجعه کنید. با این حال توجه به نکات زیر می تواند راهنمایی برای شما باشد: ♻️ توجه داشته باشید که به هیچ وجه مشکلات خارج از زندگی زناشویی تان و مشکلاتی که مربوط به اشخاصی مانند باجناق و خواهر زن و خواهر شوهر و ... است نباید باعث فروپاشی زندگی مشترک شود. زیرا مهم زندگی زناشویی است و در واقع هدف شما باید حفظ رابطه تان باشد. از همین رو هر چه که باعث سست شدن روابط‌تان می شود، باید مورد کنترل قرار گیرد. . در زندگی مشترک باید زوجین پا روی حساسیت های یکدیگر نگذارند. از همین رو اگر به عنوان نمونه همسرتان از تعریف و تمجید باجناق ناراحت می شود و تا زمانی که صحبتی و رابطه ای با آنها ندارد، همه چیز طبیعی است و اختلافی وجود ندارد، از این کار اجتناب کنید. اساسا بعضی مواقع تعریف و تمجید از دیگران در مقابل همسر شائبۀ سرزنش، تحقیر و مقایسه را در همسر ایجاد می کند. پس باید از این کار اجتناب کرد. اتفاقا برعکس باید به نقاط قوت همسرتان بپردازید و او را با ارتباط و تعامل مثبت به خود جذب کنید. ♻️به صورت کلی طلاق در صورتی صحیح و منطقی است که؛ _ نقاط ضعف همسر و زندگی بسیار بیشتر از نقاط قوت باشد. _ امیدی به اصلاح یا کاهش نقاط ضعف نباشد. _ تحمل و کنار آمدن میسر نباشد. _ قرائن حکایت از بهتر شدن وضعیت، پس از طلاق داشته باشد. بنابراین از تصمیم شتابزده اجتناب کنید و همسرتان را در وهلۀ اول به مشاوره دعوت کنید. همچنین ارتباط خوبی با او برقرار کنید و پا روی حساسیت های او نگذارید. از تأثیر و معجزۀ صمیمیت چشم پوشی نکنید. و طلاق را به عنوان مرحله نهایی در نظر بگیرید. به هر حال هر تصمیمی مزایا و معایبی دارد که پیش از تصمیم گیری باید به آن فکر کنید. اما به صورت کلی دلیلی که برای طلاق خود ذکر کردید سطحی است و نشان از عدم توجه به جایگاه و اهمیت زندگی مشترک دارد! 🍃🌸🍃 https://eitaa.com/mycounselor
🍃🌸🍃 ⭕️پرسش 11 ساله که ازدواج کردیم و2 فرزند پسر داریم که پسر بزرگم بیمار هست ،اول ازدواج هم خیلی راضی نبودم از این ازدواج اما به اسرار پدر مادر وحتی اطرافیانم تن به ازدواج دادم ودلشونو نشکوندم ،بعد از 6 ماه از عقد به همسرم علاقه مند شدم چون واقعا انسان با تقوایی بودن واهل ابراز علاقه ،اما بعد از 3 سال ابراز علاقشون کمتر شد، تا جایی که قطع شد وفقط تو رابطه ها وموقع نیازش ابراز میکرد ورابطه هاشم کمتر شد ،اما من برعکس شدم ابراز علاقم بیشتر وبیشتر ونیازجنسی هم بیشتر شد تا 10 سال من تو همه رابطه ها شروع کننده بودم حتی گاهی همسرم اعتراض میکرد که زیاده روی میکنم ،اما الان یکساله که منم سراغش نمیرم با اینکه نیاز جنسیو دارم اما مغرور شدم و میگم باید شوهرم سراغم بیاد ،این رفتار به حدی رسیده که از شوهرم بدم اومده ، مشاوره رفتم وگفتن ابراز علاقه کن ،الان همسرم تو رابطش بهتر شده یکم وقتی کنارم میاد با اینکه تن به رابطه میدم ونوازشش میکنم اما حتی از بوی همسرم هم بد م میاد از نفسش مث ی خانوم باردار که ویار داره ،باردار نیستم اما این حسو دارم با اینکه از خدا میخوام که ی کاری کنه بهش علاقمند بشم اما انگار نمیشه من آدمی نیستم که بزارم ازم سوء استفاده کنن ،البته شکر خدا من وهمسرم تو این مدت دعوایی که خییییلی بی احترامی باشه وقهر بکنیم نداشتیم اما تو دلم الان اصلا دوسش ندارم به عنوان شوهر ،اما به عنوان پسر داییم وپدر بچه ها خیلی قبولش دارم ،به نظرتون این علاقه ها برمیگرده ،یا باید بخاطر بچه ها زندگی کنیم بدون عشق وعلاقه 🍃🌸🍃 ✅ پاسخ با سلام و عرض احترام اشاره کردید خانمی 27 ساله هستید که 11 سال از ازدواجتون می گذره، یعنی در سن 16 سالگی ازدواج کردید و دارای 2 فرزند هستید. نحوه ازدواج شما از روی علاقه و انتخاب نبوده و بعدا بواسطه رفتار همسرتون به او علاقمند شدید و ... روشن است که از این شرایط ناراحت و دلگیر هستید و به شما سخت میگذرد. متاسفانه آغاز زندگی شما با عدم آمادگی لازم برای ازدواج صورت گرفته است و این مسئله از اصلی ترین عوامل این وضعیت است. زن اگر محبت ببینید و این محبت برای او ارزشمند باشد به گونه ای که سبب علاقه به مرد شود، بعد از رابطه جنسی، علاقه و وابستگی اش به مرد دو چندان خواهد شد و شما نیز از این قانون استثنا نبود ه اید. قطع نظر این موارد لازم است ویژگیهای خلقی و روانی شما بررسی شود و میزان استقلال، ثبات، عزت نفس، انعطاف و...در شما سنجیده شود. خصوصیات و وضعیت بالینی شما امری مهم و تاثیر گذار در این موضوع است که ما اطلاع چندانی از این ویژگیها نداریم. بنابراین لازم است به اتفاق همسرتان به مراکز حضوری مراجعه کنید تا با مصاحبه و نیز تست شخصیت ارزیابی دقیقتری از شرایط و وضعیت به عمل آید. اما آنچه که از این طریق قابل بیان است، این است: رفتن مداوم شما به سمت همسرتان به منظور رابطه اقدامی اشتباه بوده است و جایگاه شما را در دید همسر تنزل داده است. مردها تمایل ندارند که شاهد این باشند که این همسرشان است که همیشه و همواره آغازگر رابطه است! همانطور که پس زدن همسر نیز باعث سردی روابط خواهد شد. بنابراین می بایست در رابطه وضعیتی برقرار باشد که معمولا مرد آغازگر باشد. ضرورت دارد این احساس برای شما رقم بخورد که در این زندگی سهم دارید و از سوی همسر دیده می شوید تا به بهبود احساسات شما کمک شود، بنابراین لازم است از طرفی توقعات و شکایات منطقی خود را با همسرتان مطرح کنید و به نتیجه رسیدن آنها را از همسرتان پیگیری کنید و از طرف دیگر نسبت به خوبیها و همراهیهای وی توجه و ارزش بیشتری قائل شوید. سعی کنید احساسات منفی که به همسرتان دارید را هرچه دقیقتر و جزئی تر بنویسید و مرور کنید تا ذهن شما نسبت به مدیریت آنها بازتر عمل کند. در ادامه و پس از مدتی سعی کنید، رابطه جنسی را با نگاهی مثبت نگاه کنید و در ایجاد و فراهم نمودن مقدمات رابطه ای رمانتیک ( زمان مناسب، مکان مناسب، نور، دما، پوزیشن، عشق ورزی، بوی خوش و...) تلاش کنید. لازم است از مکانیزم سرکوبگری خودداری کنید ( نیاز خود به همسر را سرکوب نکنید)، و رابطه را در حد تعادل مدیریت کنید به این منظور لازم است عزت نفس خود را افزایش دهید و همه تخم مرغها را در یک سبد قرار ندهید! موفق باشید 🍃🌸🍃 https://eitaa.com/mycounselor
⭕️ پرسش: پسرم 4 سالشه ي مدته شبها توخواب ميترسه جيغ ودادميکنه بدجورگريه ميکنن اقوام ميگن جن ها اذيتش ميکنن چيکاربايدبکنم ،ممنون ازپاسخگويي آيا اين ک جن ها بچه هارواذيت ميکنن واقعيت داره؟ ✅پاسخ: با سلام و تحیت این موضوع ارتباطی به اجنه ندارد. لازم است به این مطالب توجه نکنید. با توضیحاتی که دادید معلوم می شود که فرزند شما دچار کابوس و به احتمال قویتر وحشت شبانه می شود که در طیف بسیاری از کودکان همسن ایشان رایج است. به عبارتی این اختلال در خواب بیشتر در کودکان 3 - 5 سال اتفاق می افتد. سعی کنید در طول روز فرزندتان هیجانات منفی کمتری تجربه کند، به اندازه کافی سرگرمی و بازی شاد و مفرح داشته باشد، روز پر تنشی نداشته باشد، روال خواب او منظم باشد و قبل از اینکه خسته شود بخوابد. نگران نباشید ان شاالله این موضوع رفته رفته برطرف می شود. 🍃🌸🍃 @mycounselor
⭕️ پرسش: من حالم خوب نيس افسرده شدم هيچي خوشحالم نميکنه قلبم ميگيره فقط گريه ميکنم راهنمايي کنين ✅پاسخ: با سلام و تحیت وضعیتی که با ان مواجهید جای تاسف و ناراحتی دارد. امیدواریم با تلاش خود این وضعیت را تغییر دهید. کسی که گرفتار افسردگی می شود نگاهش نسبت به خود، دنیا و آینده منفی است. بنابراین باید اضلاع سه گانه این مثلث شوم شکسته شود. سعی کنید قدری مهربانتر با خود باشید و برای ساختن زندگی به اندازه کافی به خود فرصت دهید. در آینده زندگی نکنید و در گذشته نیز متوقف نشوید. توجه داشته باشید که شرایط روانی شما هرچند ناخوشایند است اما قابل تغییر و درمان است. لازم است میزان توقعات را از خود کاهش دهید، برای مدتی به خود استراحت دهید و اجازه دهید فکرتان آرامش داشته باشید. برای مدتی به چیزی فکر نکنید و درباره هیچ موضوعی قضاوت نداشته باشید. از زندگی در آینده و توقف در گذشه اجتناب کنید بنبراین تصمیم بگیرید در زمان حال زندگی کنید. کار سختی نخواهد بود اگر در طول روز لبخند بزنید! تلاش کنید تا از تنهایی و غرق شدن در افکار خویش پرهیز کنید. بواسطه افسردگی شما انرژی لازم را ندارید و دوست دارید تنها باشید و دست به کاری نزنید اما برای رهایی از چنگال افسردگی لازم است به هر میزانی که قادر هستید خود را وادار به حرکت و تکاپو کنید، حتی اگر یک پیاده روی 10 دقیقه ای باشد. دنیا و نیز آینده خود را به خدا بسپارید و به او توکل کنید. در صورتی که این وضعیت برطرف نشد لازم است به متخصص اعصاب و روان مراجعه کنید. در پناه خدای بزرگ موفق باشید 🍃🌸🍃 @mycounselor
⭕️ پرسش: من چهار ماه پيش شوهرمو از دست دادم هر کاري ميکنم نميتونم ارامش داشته باشم خيلي در عذابم خيلي همش تصويرش جلوي چشمم صداش تو گوشم از بس هم در مورد برزخ ومرگ کتاب خوندم حالم بهم ميخوره ،سر درد گرفتم تحمل فقدانش را ندارم خدا بد جايي ازمون گرفت تازه دوماه بود به خونمون اسباب کشي کرده بوديم تو رو خدا يه چيزي بگين تک تک سلولهاي بدنم در عذابن چي کار کنم؟ ✅پاسخ: با سلام و تحیت مصیبت بزرگی به شما وارد شده است و متاسفانه با شرایط سخت و طاقت فرسایی مواجه شده اید. از خدای بزرگ برای شما صبر و برای همسرتان مغفرت و آمرزش را مسئلت دارم. طبیعتا سختی این مصیبت اجر شما در درگاه الهی را مضاعف می کند. سعی کنید از مطالعه و پیگیری مباحث مربوط به مرگ و برزخ خودداری کنید. در عین حال لازم است بر مزار وی بیشتر حاضر شوید و سوگواری کنید. از تنهایی اجتناب کنید و تصمیم بگیرید به زندگی گذشته خود برگردید، کارهای و فعالیتهای روزمره خود را از سر بگیرید و در جمع حضور بیشتری داشته باشید. مسافرت را از یاد نبرید و به بهانه سوگ خود را محروم نکنید. زیرا محرومیت نه تنها سودی برای مرحوم همسرتان ندارد که هیچ کمکی به شما نیز نمی کند. برای مغفرت وی دعا و خیرات داشته باشید. پذیرش واقعیت ممکن است تا 6 ماه به طول بکشد اما اگر همچنان بعد از 6 همچنان با شدت سوگ مواجه باشید لازم است به متخصص اعصاب مراجعه کنید. باز هم از خدای حکیم سلامتی و آرامش شما را مسئلت می کنم. 🍃🌸🍃 @mycounselor
⭕️ پرسش سلام مدت سه ساله ازدواج کردم و طي اين سه سال بخاطر احتلافايي که با همسرم داشتيم براي بچه دار شدن اقدام نکردم اولين اختلاف ما شايد تفاوت فرهنگ ما باشه من ادم مذهبي هستم ولي شوهرم نه حتي پيش مياد گاها در مراسما مشروب ميخوره و ديگه اينکه منو خيلي محدود ميکنه و براي بيرون رفتن حتي خونه پدرم بايد به اصرار راضي بشه درحالي که خودش رو بيش از حد ازاد ميدونه و مشکل ديگه اي که داريم قفل گوشي همسرم هست که اذيتم ميکنه در ضمن من با خانواده همسرم بخاطر اذيتاشون ارتباط ندارم ولي بارها ديدم که عليه من تحريکش کردن با وجود همه اينا همسرم عاشقمه و اخلاقش باهام خوبه البته من هم نه به چيزي اعتراض ميکنم ونه بي احترامي که باعث عصبانيتش بشم تازگي مدت 8ماه قهر بودم به قصد طلاق که خدا نخواست و طي اين مدت من از طرف يکي از اقوام که قبل از ازدواج و شايد هم گاها بعد از تأهل البته ميدونم اشتباه بوده ولي خب کاملا غير اراديه به ايشون علاقه داشتم و از طرف ايشان پيشنهاد ازدواج داشتم و به من علاقه مند شدن البته بعد از برگشتنم به خونه همسرم قبل از اينکه من تذکري بدم ايشون خودشون حرف زدن مارو اشتباه دونستن و ارتباط ما به همون ارتباط فاميلي سابق برگشت اما الان متوجه ميشم همسرم اخلاقش زياد تغيير نکرده بعد از اين مدت و اينکه خودمو سرزنش ميکنم که چرا شانس يه زندگي بهتر رو از خودم گرفتم و هم اينکه اگه همسرم تغيير نکنه تحمل اين زندگي برام سخته چون کاملا منو از هر فعاليت و کلاسي هم محروم ميکنه الان بايد چکار کنم البته همسرم تازگي درمورد بچه دارشدن حرف ميزنه که بنظرم فعلا درست نيست اين کار خواهش ميکنم راهنمايي م کنيد ببخشيد که طولاني شد ✅ پاسخ: با سلام و تحیت از مطالب شما فهمیده می شود که دچار سردرگمی و آشفتگی هستید. برای خروج از این وضعیت و نیز رسیدن به راه حل منطقی برای برون رفت از اختلافات نیاز است تا به اتفاق همسرتان به صورت حضوری برای مشاوره اقدام کنید زیرا چنین موضوع مهمی از این طریق قابل ارزیابی دقیق نیست. به صورت کلی تردید شما قابل درک است اما توجه داشته باشید که طبیعت این شرایط اینگونه است که حتی اگر طلاق هم می گرفتید و با فرد مورد نظر ازدواج می کردید چه بسا باز هم تردید دست از سر شما برنمی داشت که مثلا چرا راههای نرفته را طی نکردید و همسر و زندگی گذشته خود را حفظ نکردید؟! این تردید و احیانا پشیمانی زمانی بدتر می شد که فرد مقابل در عمل فرد دیگری جلوه کند. به هر حال لازم است توجه داشته باشید که با قهر کردن چیزی درست نمی شود. لازم است با گفتگو و کمک از مشاور برای مسائل اختلافی راه حل پیدا کنید، بچه دار شدن در فضایی که برای ادامه زندگی تصمیم قاطع نگرفته اید، مورد تائید نیست، همانگونه که در شرایطی که طلاق صورت نگرفته اندیشیدن به ازدواج با دیگری اشتباه و خطا است. اصولا ازدواج دوم زمانی مورد تایید است که دارای شرایط لازم باشد که یکی از مهمترین و اساسی ترین شرایط این است که مدت قابل توجهی مثلا 6 ماه از طلاق گذشته باشد و پس از این مدت خواستگاری از شما صورت بگیرد و نه اینکه در اثناء زندگی مورد خواستگاری قرار بگیرید، این خواستگاری هم خلاف شرع است و هم اینکه از قواعد لازم برای موفقیت ازدواج تهی است. ضمن اینکه پیامدهای دیگری نظیر تردیدی که الان گرفتار آن شده اید را نیز به دنبال دارد. به هر حال باید به اندازه کافی به خود فرصت دهید، بیندیشید و تکلیف خود را روشن کنید و یک بار برای همیشه تصمیم خود را بگیرید. هریک از گزینه ها هزینه و فایده های خود را دارد. گزینه ای را انتخاب کنید که هزینه کمتر و نفع بیشتری دارد. در پناه خدای متعال موفق باشید 🍃🌸🍃 @mycounselor
⭕️ پرسش سلام 5سال است برای دختر اولم خواستگار می اید ولی خانمم به بهانه های مختلف مانند نداشتن کار. سربازی. وضعیت مالی و غیره رد میکند دختر دومم خواستگار دارد ولی به خاطر دختر اول نمیتوانم قبول کنم او 6سال است منتظر بیرون رفتن دختر اول است اخیرا گفته دیگر نمیتوانم صبر کنم. بگویید چکنم. اگر اول دختر دوم را شوهر دهم اشکالی دارد. دختر اول ضربه روحی نمیبیند. بگویید چکنم؟ ✅ پاسخ با سلام و تحیت لازم است تصمیم گیرنده نهایی فرزندتان باشند و مدیریت نیز بر عهده شما قرار بگیرد و نه همسرتان. در عین حال با استفاده از تجارب گذشته لازم است از سختگیریهای غیر منطقی اجتناب شود تا فرصت ازدواج دخترتان از بین نرود. در خصوص ازدواج دختر دومتان نیز هرچند ممکن است برای دختر اول قدری سخت باشد اما اگر دختر دوم خواستگار موجه و مناسبی داشته باشند، نباید بواسطه ناراحتی خواهرشان فرصتها از وی نیز گرفته شود. اما لازم است احترامش حفظ شده و با وی گفتگو شود، همچنین دغدغه ها و احساساتش شنیده شود، تا پذیرش او نسبت به این موضوع بیشتر شده و راحتتر با این موضوع کنار آیند. 🍃🌸🍃 @mycounselor
1.9M
🍃🌸🍃 ببخشید دخترم شش سالشه خیلی هم به خدا و امامان معصوم اعتقاد داره ولی دو روزه میاد به مامانش میگه شیطان بهم میگه به امام وخدا حرف بد بزن واقعتش خیلی نگرانم خواستم اگه امکان داشت راهنمایی کنید.ممنونم 🍃🌸🍃 @mycounselor