#حکایت
روزی مردی 👤داخل چالهای افتاد و بسیار دردش آمد…
👳♀️یک کشیش او را دید و گفت: حتماً گناهی انجام دادهای!
👨🏻⚕️یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت!
👨🏼💻یک روزنامهنگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد!
👳🏼♂️یک بودایی به او گفت: این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند!!!
👨🏻🔬یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت!
👩🏼⚕️یک پرستار کنار چاله ایستاد و با او گریه کرد!
👨🏽💼یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله کرده بودند پیدا کند!
👨⚖️یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که: خواستن توانستن است!
👨🏼🦳یک فرد خوشبین به او گفت: ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی!!!
🎅🏻سپس فرد اهل دلی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاله بیرون آورد…!
یعنی هیچ یک از دانشمندان فوق دارای علم کاربردی نبودند که بتوانند مشکل او را حل کنند!! چرا؟ چون نیاز او را به اشتباه تشخیص داده بودند!! و تنها آن فرد بیسواد بود که توانست با تشخیص دقیق نیاز، مشکل وی را حل کند!!!
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
@myganj
حال به این کلام نور توجه کنید:
📙قال الصادق علیهالسلام: «من عرف، دلّتْهُ المعرفه على العملِ و من لمیعمل، فلامعرفه له»
🖍هر کس شناختی به دست آورد نمایانگر چگونگی رفتار خواهد بود، و کسی که رفتاری در پی شناختش صادر نشود، در واقع شناخت حقیقی به دست نیاورده است.
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
@myganj